حدیث کسا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حدیث کسا''' حدیثی که موضوع آن بیان فضیلت [[محمد|پیامبر اسلام]] و [[اهلبیت]] او است. حدیث کسا در مقام معرفی [[اهل بیت]] پیامبر اسلام و بیان برتری اهل بیت و پاک بودن ایشان از هر گونه گناه و پلیدی می باشد. | '''حدیث کسا''' حدیثی که موضوع آن بیان فضیلت [[محمد|پیامبر اسلام]] و [[اهلبیت]] او است. حدیث کسا در مقام معرفی [[اهل بیت]] پیامبر اسلام و بیان برتری اهل بیت و پاک بودن ایشان از هر گونه گناه و پلیدی می باشد. | ||
== | == ماجرای حدیث کسا == | ||
گفته میشود، هیچ یک از احادیثی که درباره ماجرای کساء نقل شده است، آن را به طور کامل بیان ننموده و هریک فقط به بخشی از آن اشاره کردهاند. محمد محمدی ریشهری با بهرهگیری از روایات، تصویری از این رویداد را ارائه نموده است: | گفته میشود، هیچ یک از احادیثی که درباره ماجرای کساء نقل شده است، آن را به طور کامل بیان ننموده و هریک فقط به بخشی از آن اشاره کردهاند. محمد محمدی ریشهری با بهرهگیری از روایات، تصویری از این رویداد را ارائه نموده است: | ||
پیامبر خدا در خانه همسرش، [[ام سلمه]] قرار است پیام مهمی از سوی خداوند درباره چند تن از نزدیکان خود دریافت کند؛ لذا به همسرش تأکید میکند که به هیچکس اجازه ورود ندهد. از سوی دیگر، در همین روز، فاطمه دختر پیامبر تصمیم میگیرد برای پدر غذای مناسبی که این منظور در لسان العرب به آن اشاره کرده ،غذایی به نام عصیده (حلوا)<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=لسان العرب|نام=|جلد=3|صفحه=291}}</ref> تهیه کند. او این غذا را در دیگ کوچک سنگی فراهم میکند و آن را روی طبقی گذاشته، برای پدر میآورد. ام سلمه میگوید: «من نتوانستم مانع ورود فاطمه شوم». پیامبراسلام به دخترش فرمود: «برو و همسر و دو فرزندت را هم بیاور». فاطمه بیدرنگ به منزل بازگشت و همراه همسر و دو فرزندش که در آن وقت، خردسال بودند به خانه پدر وارد شد. ام سلمه با اشارهٔ رسول خدا برخاست و در کناری مشغول نماز شد. رسول خدا با فاطمه و همسر(علی بن ابیطالب) و فرزندانش (حسن و حسین)، کنار سفره نشستند. پیامبر کسای خیبری ([[عبا]]<nowiki/>یی، بافته مردم منطقه خیبر) را بر سر داماد و دختر و فرزندانش کشید و با دست راست به آسمان اشاره کرد و فرمود: «خدایا! اینان اهل بیت من هستند. پس هرگونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان!» آنگاه [[جبرئیل]] امین، نازل شد و آیه تطهیر را خواند: إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا ﴿۳۳﴾ (<small>ترجمه</small>:...خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر ]بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.)<sup>[احزاب–۳۳]</sup> ام سلمه جلو آمد و عرض کرد: آیا من در شمار اهل بیت نیستم؟ پیامبرخدا فرمود: تو در راه خیر و نیکی هستی، تو از همسران پیامبر خدایی.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ماجرای حدیث کسا|عنوان کتاب=اهل بیت در قرآن و حدیث|سال=1379|نام خانوادگی=محمدی ری شهری|صفحه=38|جلدها=1}}</ref> | پیامبر خدا در خانه همسرش، [[ام سلمه]] قرار است پیام مهمی از سوی خداوند درباره چند تن از نزدیکان خود دریافت کند؛ لذا به همسرش تأکید میکند که به هیچکس اجازه ورود ندهد. از سوی دیگر، در همین روز، فاطمه دختر پیامبر تصمیم میگیرد برای پدر غذای مناسبی که این منظور در لسان العرب به آن اشاره کرده ،غذایی به نام عصیده (حلوا)<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=لسان العرب|نام=|جلد=3|صفحه=291}}</ref> تهیه کند. او این غذا را در دیگ کوچک سنگی فراهم میکند و آن را روی طبقی گذاشته، برای پدر میآورد. ام سلمه میگوید: «من نتوانستم مانع ورود فاطمه شوم». پیامبراسلام به دخترش فرمود: «برو و همسر و دو فرزندت را هم بیاور». فاطمه بیدرنگ به منزل بازگشت و همراه همسر و دو فرزندش که در آن وقت، خردسال بودند به خانه پدر وارد شد. ام سلمه با اشارهٔ رسول خدا برخاست و در کناری مشغول نماز شد. رسول خدا با فاطمه و همسر(علی بن ابیطالب) و فرزندانش (حسن و حسین)، کنار سفره نشستند. پیامبر کسای خیبری ([[عبا]]<nowiki/>یی، بافته مردم منطقه خیبر) را بر سر داماد و دختر و فرزندانش کشید و با دست راست به آسمان اشاره کرد و فرمود: «خدایا! اینان اهل بیت من هستند. پس هرگونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان!» آنگاه [[جبرئیل]] امین، نازل شد و آیه تطهیر را خواند: إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا ﴿۳۳﴾ (<small>ترجمه</small>:...خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر ]بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.)<sup>[احزاب–۳۳]</sup> ام سلمه جلو آمد و عرض کرد: آیا من در شمار اهل بیت نیستم؟ پیامبرخدا فرمود: تو در راه خیر و نیکی هستی، تو از همسران پیامبر خدایی.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ماجرای حدیث کسا|عنوان کتاب=اهل بیت در قرآن و حدیث|سال=1379|نام خانوادگی=محمدی ری شهری|صفحه=38|جلدها=1}}</ref> | ||
== '''منابع''' == | == '''منابع''' == | ||
نسخهٔ ۶ اوت ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۱۳
حدیث کسا حدیثی که موضوع آن بیان فضیلت پیامبر اسلام و اهلبیت او است. حدیث کسا در مقام معرفی اهل بیت پیامبر اسلام و بیان برتری اهل بیت و پاک بودن ایشان از هر گونه گناه و پلیدی می باشد.
ماجرای حدیث کسا
گفته میشود، هیچ یک از احادیثی که درباره ماجرای کساء نقل شده است، آن را به طور کامل بیان ننموده و هریک فقط به بخشی از آن اشاره کردهاند. محمد محمدی ریشهری با بهرهگیری از روایات، تصویری از این رویداد را ارائه نموده است: پیامبر خدا در خانه همسرش، ام سلمه قرار است پیام مهمی از سوی خداوند درباره چند تن از نزدیکان خود دریافت کند؛ لذا به همسرش تأکید میکند که به هیچکس اجازه ورود ندهد. از سوی دیگر، در همین روز، فاطمه دختر پیامبر تصمیم میگیرد برای پدر غذای مناسبی که این منظور در لسان العرب به آن اشاره کرده ،غذایی به نام عصیده (حلوا)[۱] تهیه کند. او این غذا را در دیگ کوچک سنگی فراهم میکند و آن را روی طبقی گذاشته، برای پدر میآورد. ام سلمه میگوید: «من نتوانستم مانع ورود فاطمه شوم». پیامبراسلام به دخترش فرمود: «برو و همسر و دو فرزندت را هم بیاور». فاطمه بیدرنگ به منزل بازگشت و همراه همسر و دو فرزندش که در آن وقت، خردسال بودند به خانه پدر وارد شد. ام سلمه با اشارهٔ رسول خدا برخاست و در کناری مشغول نماز شد. رسول خدا با فاطمه و همسر(علی بن ابیطالب) و فرزندانش (حسن و حسین)، کنار سفره نشستند. پیامبر کسای خیبری (عبایی، بافته مردم منطقه خیبر) را بر سر داماد و دختر و فرزندانش کشید و با دست راست به آسمان اشاره کرد و فرمود: «خدایا! اینان اهل بیت من هستند. پس هرگونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان!» آنگاه جبرئیل امین، نازل شد و آیه تطهیر را خواند: إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا ﴿۳۳﴾ (ترجمه:...خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر ]بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.)[احزاب–۳۳] ام سلمه جلو آمد و عرض کرد: آیا من در شمار اهل بیت نیستم؟ پیامبرخدا فرمود: تو در راه خیر و نیکی هستی، تو از همسران پیامبر خدایی.[۲]