کاربر:Zeynab/صفحه تمرین2: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
== سیره [[پیامبراکرم]] بانگاهی به قرآن کریم<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سيره پيامبر اكرم با نگاهى به قرآن كريم‌|عنوان کتاب=سيره پيامبر اكرم با نگاهى به قرآن كريم‌|سال=1385|نام=محسن|نام خانوادگی=قرائتی|ناشر=مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن|جلد=1|صفحه=7}}</ref> ==
== سیره پیامبراکرم بانگاهی به [[قرآن]] کریم<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سیره پیامبر اکرم با نگاهی به قرآن کریم|عنوان کتاب=سیره پیامبر اکرم با نگاهی به قرآن کریم|سال=1385|نام=محسن|نام خانوادگی=قرائتی|ناشر=مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن|جلد=1|صفحه=7}}</ref> ==
[[پرونده:Mohammad SAV.svg|بندانگشتی|نام حضرت محمد صلی الله علیه و آله]]«لقد كان لكم فى رسول اللّه اسوةٌ حسنة لمن كان يرجوا اللّه و اليوم الآخر»
«لقد کان لکم فی رسول اللّه اسوةٌ حسنة لمن کان یرجوا اللّه و الیوم الآخر»


همانا [[محمد|رسول خدا]] براى شما الگويى خوب و نمونه‌اى كامل است و براى كسى كه به خدا و پاداش او و روز [[قيامت]] اميدوار باشد.
همانا [[محمد|رسول خدا]] برای شما الگویی خوب و نمونه‌ای کامل است و برای کسی که به خدا و پاداش او و روز [[قیامت]] امیدوار باشد.


== نياز به الگو ==
== نیاز به الگو ==
يكى از بهترين شيوه‌هاى تربيت، معرفى الگوهاى موفق است.
{{جعبه اطلاعات زندگی‌نامه دینی|نام=محمد|محل تولد=۱۷ ربیع‌الاول عام الفیل در شهر مکه|درگذشت=۲۸صفر۱۱ق/درمدینه|القاب=امین. رحمة للعالمین. خاتم النبیین. رسول‌الله. صفی الله. نبی الله. مصطفیٰ|والدین=عبدالله بن عبدالمطلب. آمنه بنت وهب|فرزندان=فاطمه الزهرا (س). ابراهیم. زینب. ام کلثوم|همسر=خدیجه. سوده. ام سلمه. ام حبیبه. ماریه. زینب دخترجحش. زینب دخترخزیمه. صفیه. عایشه. حفصه|مدفن=حجره پیامبردر مدینه|عنوان=محمد|پس از=حضرت عیسی}}
یکی از بهترین شیوه‌های تربیت، معرفی الگوهای موفق است.


الگو به كليات و تئورى‌ها، روح و حيات مى‌بخشد.
الگو به کلیات و تئوری‌ها، روح و حیات می‌بخشد.


الگوى خوب، مردم را از رفتن به سراغ الگوهاى بد باز مى‌دارد.
الگوی خوب، مردم را از رفتن به سراغ الگوهای بد بازمی‌دارد.


الگوى خوب، دعوت و تبليغ عملى است.
الگوی خوب، دعوت و تبلیغ عملی است.


دليل و فلسفه مجالس عزادارى [[امامت|امامان]] معصوم به خصوص [[امام حسين]] ع آن است كه پرچم الگوهاى ايمان و استقامت در تاريخ برفراز باشد.
خداوند، بارها به پیامبرش دستور داده، نمونه‌های برجسته انسانیت را به مردم معرفی کند تا این الگوها به فراموشی سپرده نشود. در یک آیه می‌فرماید: «واذکر فی الکتاب ابراهیم» یاد ابراهیم را زنده بدار و در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «واذکر فی الکتاب مریم»، یاد مریم را زنده بدار.


{{جعبه اطلاعات زندگی‌نامه دینی|نام=محمد|محل تولد=17 ربیع‌الاول عام الفیل در شهر مکه|درگذشت=28صفر11ق/درمدینه|القاب=امین.رحمة للعالمین.خاتم النبیین.رسول الله.صفی الله.نبی الله.مصطفیٰ|والدین=عبدالله بن عبدالمطلب.آمنه بنت وهب|فرزندان=فاطمه الزهرا(س).ابراهیم.زینب.ام کلثوم|همسر=خدیجه.سوده.ام سلمه.ام حبیبه.ماریه.زینب دخترجحش.زینب دخترخزیمه.صفیه.عایشه.حفصه|مدفن=حجره پیامبردر مدینه|عنوان=حضرت محمد(ص)}}
آری، دیدن الگو، مطالب تصوری و ذهنی و شاید محال را به صورت عینی مجسم می‌کند


خداوند، بارها به پيامبرش دستور داده، نمونه‌هاى برجسته انسانيت را به مردم معرفى كند تا اين الگوها به فراموشى سپرده نشود. در يك آيه مى‌فرمايد: «واذكر فى الكتاب ابراهيم» ياد ابراهيم را زنده بدار و در آيه‌اى ديگر مى‌فرمايد: «واذكر فى الكتاب مريم»، ياد مريم را زنده بدار.
[[قرآن]] دربارهٔ الگو بودن پیامبر اسلام می‌فرماید:


آرى، ديدن الگو، مطالب تصورى و ذهنى و شايد محال را به صورت عينى مجسم مى‌كند
«لقد کان لکم فی رسول اللّه اسوة حسنة لمن کان یرجوا اللّه و الیوم الاخر و ذکر اللّه کثیرا» همانا برای شما در (سیره) رسول خدا، الگو و سرمشقی نیکوست، (البته) برای کسانی که به خدا و روز قیامت امید دارند و خدا را بسیار یاد می‌کنند.


[[قرآن]] در باره الگو بودن پيامبر اسلام مى‌فرمايد:
گرچه این آیه در میان آیات جنگ [[احزاب]] است، اما الگو بودن پیامبر، اختصاص به مورد جنگ ندارد، بلکه آن حضرت در همه زمینه‌ها بهترین الگو است. به چند نکته توجّه کنید:
# آیه با کلمه «لقد» شروع می‌شود که هم حرف لام به معنای قطعاً است و هم حرف «قد». یعنی قطعاً و حتماً پیامبر برای شما الگوست و در الگو بودن او شک نکنید.
# کلمه «کان» به معنای ثبوت و دوام است؛ یعنی الگو بودن پیامبر در همه عصرها و برای همه نسل‌هاست.
# به جای آنکه بگوید: «رسول اللّه اسوه است»، می‌فرماید: «در رسول اللّه اسوه است» «فی رسول اللّه اسوة حسنة» یعنی شما نمی‌توانید مانند رسول خدا باشید، ولی می‌توانید در لابلای رفتار
و گفتار و اخلاق او، برای خود الگویی بیابید.


«لقد كان لكم فى رسول اللّه اسوة حسنة لمن كان يرجوا اللّه و اليوم الاخر و ذكر اللّه كثيرا» همانا براى شما در (سيره) رسول خدا، الگو و سرمشقى نيكوست، (البته) براى كسانى كه به خدا و روز قيامت اميد دارند و خدا را بسيار ياد مى‌كنند.
۴- واژه «اسوة» در مورد تأسّی و پیروی از دیگران در کارهای خوب به کار می‌رود. در قرآن، این کلمه، دربارهٔ دو پیامبر عظیم الشأن آمده است: یکی دربارهٔ ابراهیم و دیگری دربارهٔ پیامبر اسلام. جالب آن که اسوه بودن ابراهیم در برائت از شرک و مشرکان است ولی الگو و اسوه بودن پیامبر در همه امور است:


گرچه اين آيه در ميان آيات جنگ احزاب است، اما الگو بودن پيامبر، اختصاص به مورد جنگ ندارد، بلكه آن حضرت در همه زمينه‌ها بهترين الگو است. به چند نكته توجّه كنيد:
در مهربانی با زیردستان، گشاده‌رویی با مردم، مشورت کردن، اخلاص، ساده زیستی، تشویق به کسب علم، عبادت، استقامت، در گفتار و عمل، مبارزه با ظلم و ستم، نظم و انضباط، نظافت و بوی خوش، مساوات، همسرداری، محبت به کودکان و …


1- آيه با كلمه «لقد» شروع مى‌شود كه هم حرف لام به معناى قطعاً است و هم حرف «قد». يعنى قطعاً و حتماً پيامبر براى شما الگوست و در الگو بودن او شك نكنيد.
چنان‌که نقش پیامبر در جنگ [[احزاب]]، الگوی فرماندهان است: هدایت لشکر، امید دادن، [[غزوه خندق|خندق]] کندن، مزاح کردن، شعار حماسی دادن، به دشمن نزدیک بودن و استقامت نمودن. علی ابن ابی طالب فرمود: در هنگامه نبرد، خود را در پناه پیامبر اکرم قرار می‌دادیم و آن حضرت از همه ما به دشمن نزدیک‌تر بود. «اتّقینا برسول اللّه فلم یکن منّا اقرب الی العدوّ منه»


2- كلمه «كان» به معناى ثبوت و دوام است. يعنى الگو بودن پيامبر در همه عصرها و براى همه نسل‌هاست.
و ادامه آیه می‌فرماید: کسانی می‌توانند پیامبر را الگوی خود قرار دهند که قلبشان‌سرشار از ایمان و یاد خدا باشد. «لمن کان یرجوا اللّه و الیوم الاخر»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سیره پیامبر اکرم با نگاهی به قرآن کریم|عنوان کتاب=سیره پیامبر اکرم با نگاهی به قرآن کریم|نام=محسن|نام خانوادگی=قرائتی|جلد=1|صفحه=8}}</ref>


3- به جاى آنكه بگويد: «رسول اللّه اسوه است»، مى‌فرمايد: «در رسول اللّه اسوه است» «فى رسول اللّه اسوة حسنة» يعنى شما نمى‌توانيد مانند رسول خدا باشيد، ولى مى‌توانيد در لابلاى رفتار
== عبادت پیامبر ==
عبادت پیامبر چون پاسی از شب می‌گذشت رسول خدا از بستر برمی‌خاست و پس از گرفتن وضو و زدن مسواک و تلاوت آیاتی چند از قرآن کریم در گوشه ای به عبادت می‌پرداخت و اشک می‌ریخت بعضی از همسرانش که او را به این حال می‌دیدند می‌گفتند تو که گناهی نداری چرا این قدر اشک می‌ریزی می‌فرمود: آیا بنده شاکر خدا نباشم؟


و گفتار و اخلاق او، براى خود الگويى بيابيد.
ام سلمه می‌گوید شبی پیامبر در خانه من بود نیمه شب او را نیافتم به سراغش شتافتم دیدم در تاریکی ایستاده دست‌ها را بلند کرده، اشک می‌ریزد و می‌گوید خدایا! نعمتهایی که به من داده‌ای از من مگیر دشمنم را خشنود مکن، به بلاهایی که مرا از آنها نجات دادی گرفتارم مکن حتی به اندازه چشم برهم زدنی مرا به خود و امگذار به او گفتم پدر و مادرم فدایت شوند شما که بخشوده شده‌ای فرمود: هیچ‌کس از خدا بی‌نیاز نیست. [[یونس]] آنی به خود واگذار شد، در شکم ماهی زندانی شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالانوار|عنوان کتاب=بحارالانوار|جلد=۱۶|صفحه=۲۱۷}}</ref>


4- واژه «اسوة» در مورد تأسّى و پيروى از ديگران در كارهاى خوب به كار مى‌رود. در قرآن، اين كلمه، درباره دو پيامبر عظيم الشأن آمده است: يكى درباره حضرت ابراهيم  و ديگرى درباره پيامبر اسلام 6. جالب آن كه اسوه بودن حضرت ابراهيم در برائت از شرك و مشركان است ولى الگو و اسوه بودن پيامبر در همه امور است:
به هنگام نماز می‌لرزید و هرگاه نماز را به تنهایی می‌خواند رکوع و سجود آن را طول می‌داد ولی هرگاه به جماعت نماز می‌خواند بسیار عادی و ساده برگزار می‌کرد به یکی از یارانش که امام جماعت سایر مسلمانان شده بود سفارش فرمود: هرگاه با مردم به نماز می‌ایستی سعی کن بعد از حمد سوره کوچکی قرائت کنی و نماز را طول ندهی.


در مهربانى با زيردستان، گشاده‌رويى با مردم، مشورت كردن، اخلاص، ساده زيستى، تشويق به كسب علم، عبادت، استقامت، در گفتار و عمل، مبارزه با ظلم و ستم، نظم و انضباط، نظافت و بوى خوش، مساوات، همسردارى، محبت به كودكان و ...
== مشورت با مردم ==
در اینجا پیامبر رأی جوانان پرشور و مؤمن را بر رأی دیگران و حتی بر رأی خود مقدم داشت و سلاح برداشت و عازم جبهه نبرد شد. جالب این که فرمان وشاورهم فی الامر<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|عنوان کتاب=تفسیر نمونه|جلد=۳|صفحه=۱۴۲}}</ref>پس از شکست احد نازل شد و با اینکه به خاطر عمل به طرح اصحاب مسلمانان در جنگ احد شکست خوردند ولی خداوند فرمان می‌دهد باز هم با آنان مشورت کن<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مقالات سیره نبوی|عنوان کتاب=مقالات سیره نبوی|نام=استاد مرتضی|نام خانوادگی=مطهری}}</ref> البته تصمیم‌گیری نهایی با رهبر است؛ زیرا قرآن در پایان همین آیه به پیامبر می‌گوید: (فاذا عزمت فتوکل علی الله)، هرگاه تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن و کار را شروع کن.


چنانكه نقش پيامبر در جنگ [[احزاب]]، الگوى فرماندهان است: هدايت لشكر، اميد دادن، [[غزوه خندق|خندق]] كندن، مزاح كردن، شعار حماسى دادن، به دشمن نزديك بودن و استقامت نمودن. حضرت [[علی بن ابی‌طالب|علی]] فرمود: در هنگامه نبرد، خود را در پناه پيامبر اكرم قرار مى‌داديم و آن حضرت از همه ما به دشمن نزديك‌تر بود. «اتّقينا برسول اللّه 6 فلم يكن منّا اقرب الى العدوّ منه»
== سیمای پیامبر اسلام ==
<nowiki>*</nowiki>وجود پیامبر منّتی بود بر بشریّت: «منّ اللّه علی المؤمنین»


و ادامه آيه مى‌فرمايد: كسانى مى‌توانند پيامبر را الگوى خود قرار دهند كه قلبشان‌سرشار از ايمان و ياد خدا باشد. «لمن كان يرجوا اللّه و اليوم الاخر»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سيره پيامبر اكرم با نگاهى به قرآن كريم|عنوان کتاب=سيره پيامبر اكرم با نگاهى به قرآن كريم|نام=محسن|نام خانوادگی=قرائتی|جلد=1|صفحه=8}}</ref>
<nowiki>*</nowiki>رحمتی بود برای هستی: «رحمةً للعالمین»


== صداقت پيامبر با مردم‌ ==
<nowiki>*</nowiki>نگاه به قرآنعبادت است: «النظرفیالمصحفعباده»
يكى از فرزندان پيامبر ، به نام ابراهيم در كودكى از دنيا رفت، اندكى پس از مرگ او خورشيد گرفت، مردم گمان كردند كه اين خورشيد گرفتگى به خاطر فوت ابراهيم است.


ولى پيامبر فوراً مردم را جمع نمود و فرمود: گرفتن خورشيد به خاطر مرگ فرزندم نبوده است.
<nowiki>*</nowiki>الگوی ابدی بود برای نسل بشر: «فی رسول اللّه اسوة حسنة»


او بدين وسيله مردم را از جهل و خرافه حفظ نمود. در حالى كه اگر هر سياستمدارى بود با شعار «هدف وسيله را توجيه مى‌كند» از اين تصور و فكر غلط مردم سوء استفاده مى‌كرد و علاقه نارواى آنان را مى‌ستود.
<nowiki>*</nowiki>گواه و شاهدی بود بر همه انبیاء: «جئنا بک علی هؤلاء شهیدا»


وفاى پيامبر
<nowiki>*</nowiki> خداوند دو وصف رأفت و رحمت را که از اوصاف الهی است، برای پیامبرش نیز آورده است: «رئوفٌ رحیم»


[[عمار|عمّار]] مى‌گويد: پيش از بعثت، من و حضرت محمد  با هم چوپانى مى‌كرديم. يك روز به او پيشنهاد كردم كه فلان منطقه چراگاه خوبى براى گوسفندان است فردا به آنجا برويم. حضرت [[محمد]]  پذيرفت. من فردا به آنجا رفتم و ديدم پيامبر قبل از من به آنجا رسيده است ولى گوسفندان خود را از چريدن بازمى‌دارد. پرسيدم چرا نمى‌گذارى گوسفندان بچرند؟ فرمود: چون وعده من با تو اين بود كه با هم شروع كنيم، نخواستم قبل از تو گوسفندان من از اين چراگاه استفاده كنند.
<nowiki>*</nowiki>اگر به مکه سوگند می‌خورد به خاطر حضور پیامبر در آنجاست: «لا اقسم بهذا البلد و انت حلّ بهذا البلد»


== [[عبادت]] پيامبر ==
<nowiki>*</nowiki> خداوندی که دنیا را اندک و قلیل می‌شمرد: «متاع الدنیا قلیل» [[حسن خلق|خُلق]] پیامبر را عظیم می‌داند: «انّک لعلی خلق عظیم»
چون پاسى از شب مى‌گذشت رسول‌خدا  از بستر برمى‌خاست و پس از گرفتن وضو و زدن مسواك و تلاوت آياتى چند از [[قرآن]] كريم، در گوشه‌اى به عبادت مى‌پرداخت و اشك مى‌ريخت. بعضى از همسرانش كه او را به اين حال مى‌ديدند مى‌گفتند: تو كه گناهى ندارى چرا اين قدر اشك مى‌ريزى؟ مى‌فرمود: آيا بنده شاكر خدا نباشم؟


امّ سلمه مى‌گويد: شبى پيامبر در خانه من بود، نيمه شب، او را نيافتم به سراغش شتافتم، ديدم در تاريكى ايستاده، دست‌ها را بلند كرده، اشك مى‌ريزد و مى‌گويد: خدايا! نعمت‌هايى كه به من داده‌اى از من مگير، دشمنم را خشنود مكن، به بلاهايى كه مرا از آنها نجات دادى گرفتارم مكن، حتى به اندازه چشم بر هم زدنى مرا به خود وامگذار. به او گفتم پدر و مادرم فدايت شوند، شما كه بخشوده شده‌اى! فرمود: هيچ كس از خدا بى‌نياز نيست. حضرت يونس آنى به خود واگذار شد، در شكم ماهى زندانى شد.
<nowiki>*</nowiki>ما فراموشکاریم، اما خداوند وعده داده که آنچه بر پیامبرش نازل کرده، هرگز آن را فراموش نکند: «سنقرئک فلا تنسی»


به هنگام نماز مى‌لرزيد و هرگاه نماز را به تنهايى مى‌خواند ركوع و سجود آن را طول مى‌داد ولى هرگاه به جماعت نماز مى‌خواند بسيار عادّى و ساده برگزار مى‌كرد. به يكى از يارانش كه امام جماعت ساير [[مسلمان|مسلمانان]] شده بود سفارش فرمود: هرگاه با مردم به نماز مى‌ايستى سعى كن بعد از حمد، سوره كوچكى قرائت كنى و [[نماز]] را طول ندهى.
<nowiki>*</nowiki> گاهی در یک آیه کمالات پیامبر را پی در پی رقم زده است: «شاهداً و مبشراً و نذیراً و داعیاً الی اللّه باذنه و سراجاً منیراً»


== سيماى پيامبر اسلام‌ ==
<nowiki>*</nowiki> نزدیک‌ترین فرد هستی به ذات مقدس خداوند، پیامبر [[اسلام]] است، تنها دربارهٔ او این آیه نازل شد: «ثم دنی فتدلّی» یعنی نزدیک‌تر و نزدیک‌تر شد.
<nowiki>*</nowiki>وجود پيامبر منّتى بود بر بشريّت: «منّ اللّه على المؤمنين»
 
<nowiki>*</nowiki>رحمتى بود براى هستى: «رحمةً للعالمين»
 
<nowiki>*</nowiki>الگوى ابدى بود براى نسل بشر: «فى رسول اللّه اسوة حسنة»
 
<nowiki>*</nowiki>گواه و شاهدى بود بر همه انبياء: «جئنا بك على هؤلاء شهيدا»
 
<nowiki>*</nowiki> خداوند دو وصف رأفت و رحمت را كه از اوصاف الهى است، براى پيامبرش نيز آورده است: «رئوفٌ رحيم»
 
<nowiki>*</nowiki>اگر به مكه سوگند مى‌خورد به خاطر حضور پيامبر در آنجاست: «لا اقسم بهذا البلد و انت حلّ بهذا البلد»
 
<nowiki>*</nowiki>اگر ما براى يك لحظه بر او صلوات مى‌فرستيم، آفريدگار هستى و فرشتگان معصوم دائماً بر پيامبر صلوات مى‌فرستند: «انّ اللّه و ملائكته يصلون على النبّى»
 
<nowiki>*</nowiki> خداوندى كه دنيا را اندك و قليل مى‌شمرد: «متاع الدنيا قليل»[8]، خُلق پيامبر را عظيم مى‌داند: «انّك لعلى خلق عظيم»
 
<nowiki>*</nowiki>ما فراموشكاريم، اما خداوند وعده داده كه آنچه بر پيامبرش نازل كرده، هرگز آن را فراموش نكند: «سنقرئك فلا تنسى»
 
<nowiki>*</nowiki> گاهى در يك آيه كمالات پيامبر را پى در پى رقم زده است: «شاهداً و مبشراً و نذيراً و داعياً الى اللّه باذنه و سراجاً منيراً»
 
<nowiki>*</nowiki> نزديك‌ترين فرد هستى به ذات مقدس خداوند، پيامبر [[اسلام]] است، تنها درباره او اين آيه نازل شد: «ثم دنى فتدلّى» يعنى نزديك‌تر و نزديك‌تر شد.


== پانویس ==
== پانویس ==
<references />
{{پانویس}}
 
== منابع: ==
1-سيره پيامبر اكرم با نگاهى به قرآن كريم‌، محسن قرائتی، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن‌
 
2-قرآن کریم
 
3-نهج البلاغه


[[رده:قرآن]]
== منابع ==
[[رده:محمد در قرآن]]
۱-سیره پیامبر اکرم با نگاهی به قرآن کریم، محسن قرائتی، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن
[[رده:پیامبران در اسلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۰۲

سیره پیامبراکرم بانگاهی به قرآن کریم[۱]

«لقد کان لکم فی رسول اللّه اسوةٌ حسنة لمن کان یرجوا اللّه و الیوم الآخر»

همانا رسول خدا برای شما الگویی خوب و نمونه‌ای کامل است و برای کسی که به خدا و پاداش او و روز قیامت امیدوار باشد.

نیاز به الگو

محمد

محمد
عنوان(ها)امین. رحمة للعالمین. خاتم النبیین. رسول‌الله. صفی الله. نبی الله. مصطفیٰ
اطلاعات شخصی
زاده
۱۷ ربیع‌الاول عام الفیل در شهر مکه
درگذشته۲۸صفر۱۱ق/درمدینه
محل دفنحجره پیامبردر مدینه
همسرخدیجه. سوده. ام سلمه. ام حبیبه. ماریه. زینب دخترجحش. زینب دخترخزیمه. صفیه. عایشه. حفصه
فرزندانفاطمه الزهرا (س). ابراهیم. زینب. ام کلثوم
والدینعبدالله بن عبدالمطلب. آمنه بنت وهب
پس ازحضرت عیسی

یکی از بهترین شیوه‌های تربیت، معرفی الگوهای موفق است.

الگو به کلیات و تئوری‌ها، روح و حیات می‌بخشد.

الگوی خوب، مردم را از رفتن به سراغ الگوهای بد بازمی‌دارد.

الگوی خوب، دعوت و تبلیغ عملی است.

خداوند، بارها به پیامبرش دستور داده، نمونه‌های برجسته انسانیت را به مردم معرفی کند تا این الگوها به فراموشی سپرده نشود. در یک آیه می‌فرماید: «واذکر فی الکتاب ابراهیم» یاد ابراهیم را زنده بدار و در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «واذکر فی الکتاب مریم»، یاد مریم را زنده بدار.

آری، دیدن الگو، مطالب تصوری و ذهنی و شاید محال را به صورت عینی مجسم می‌کند

قرآن دربارهٔ الگو بودن پیامبر اسلام می‌فرماید:

«لقد کان لکم فی رسول اللّه اسوة حسنة لمن کان یرجوا اللّه و الیوم الاخر و ذکر اللّه کثیرا» همانا برای شما در (سیره) رسول خدا، الگو و سرمشقی نیکوست، (البته) برای کسانی که به خدا و روز قیامت امید دارند و خدا را بسیار یاد می‌کنند.

گرچه این آیه در میان آیات جنگ احزاب است، اما الگو بودن پیامبر، اختصاص به مورد جنگ ندارد، بلکه آن حضرت در همه زمینه‌ها بهترین الگو است. به چند نکته توجّه کنید:

  1. آیه با کلمه «لقد» شروع می‌شود که هم حرف لام به معنای قطعاً است و هم حرف «قد». یعنی قطعاً و حتماً پیامبر برای شما الگوست و در الگو بودن او شک نکنید.
  2. کلمه «کان» به معنای ثبوت و دوام است؛ یعنی الگو بودن پیامبر در همه عصرها و برای همه نسل‌هاست.
  3. به جای آنکه بگوید: «رسول اللّه اسوه است»، می‌فرماید: «در رسول اللّه اسوه است» «فی رسول اللّه اسوة حسنة» یعنی شما نمی‌توانید مانند رسول خدا باشید، ولی می‌توانید در لابلای رفتار

و گفتار و اخلاق او، برای خود الگویی بیابید.

۴- واژه «اسوة» در مورد تأسّی و پیروی از دیگران در کارهای خوب به کار می‌رود. در قرآن، این کلمه، دربارهٔ دو پیامبر عظیم الشأن آمده است: یکی دربارهٔ ابراهیم و دیگری دربارهٔ پیامبر اسلام. جالب آن که اسوه بودن ابراهیم در برائت از شرک و مشرکان است ولی الگو و اسوه بودن پیامبر در همه امور است:

در مهربانی با زیردستان، گشاده‌رویی با مردم، مشورت کردن، اخلاص، ساده زیستی، تشویق به کسب علم، عبادت، استقامت، در گفتار و عمل، مبارزه با ظلم و ستم، نظم و انضباط، نظافت و بوی خوش، مساوات، همسرداری، محبت به کودکان و …

چنان‌که نقش پیامبر در جنگ احزاب، الگوی فرماندهان است: هدایت لشکر، امید دادن، خندق کندن، مزاح کردن، شعار حماسی دادن، به دشمن نزدیک بودن و استقامت نمودن. علی ابن ابی طالب فرمود: در هنگامه نبرد، خود را در پناه پیامبر اکرم قرار می‌دادیم و آن حضرت از همه ما به دشمن نزدیک‌تر بود. «اتّقینا برسول اللّه فلم یکن منّا اقرب الی العدوّ منه»

و ادامه آیه می‌فرماید: کسانی می‌توانند پیامبر را الگوی خود قرار دهند که قلبشان‌سرشار از ایمان و یاد خدا باشد. «لمن کان یرجوا اللّه و الیوم الاخر»[۲]

عبادت پیامبر

عبادت پیامبر چون پاسی از شب می‌گذشت رسول خدا از بستر برمی‌خاست و پس از گرفتن وضو و زدن مسواک و تلاوت آیاتی چند از قرآن کریم در گوشه ای به عبادت می‌پرداخت و اشک می‌ریخت بعضی از همسرانش که او را به این حال می‌دیدند می‌گفتند تو که گناهی نداری چرا این قدر اشک می‌ریزی می‌فرمود: آیا بنده شاکر خدا نباشم؟

ام سلمه می‌گوید شبی پیامبر در خانه من بود نیمه شب او را نیافتم به سراغش شتافتم دیدم در تاریکی ایستاده دست‌ها را بلند کرده، اشک می‌ریزد و می‌گوید خدایا! نعمتهایی که به من داده‌ای از من مگیر دشمنم را خشنود مکن، به بلاهایی که مرا از آنها نجات دادی گرفتارم مکن حتی به اندازه چشم برهم زدنی مرا به خود و امگذار به او گفتم پدر و مادرم فدایت شوند شما که بخشوده شده‌ای فرمود: هیچ‌کس از خدا بی‌نیاز نیست. یونس آنی به خود واگذار شد، در شکم ماهی زندانی شد.[۳]

به هنگام نماز می‌لرزید و هرگاه نماز را به تنهایی می‌خواند رکوع و سجود آن را طول می‌داد ولی هرگاه به جماعت نماز می‌خواند بسیار عادی و ساده برگزار می‌کرد به یکی از یارانش که امام جماعت سایر مسلمانان شده بود سفارش فرمود: هرگاه با مردم به نماز می‌ایستی سعی کن بعد از حمد سوره کوچکی قرائت کنی و نماز را طول ندهی.

مشورت با مردم

در اینجا پیامبر رأی جوانان پرشور و مؤمن را بر رأی دیگران و حتی بر رأی خود مقدم داشت و سلاح برداشت و عازم جبهه نبرد شد. جالب این که فرمان وشاورهم فی الامر[۴]پس از شکست احد نازل شد و با اینکه به خاطر عمل به طرح اصحاب مسلمانان در جنگ احد شکست خوردند ولی خداوند فرمان می‌دهد باز هم با آنان مشورت کن[۵] البته تصمیم‌گیری نهایی با رهبر است؛ زیرا قرآن در پایان همین آیه به پیامبر می‌گوید: (فاذا عزمت فتوکل علی الله)، هرگاه تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن و کار را شروع کن.

سیمای پیامبر اسلام

*وجود پیامبر منّتی بود بر بشریّت: «منّ اللّه علی المؤمنین»

*رحمتی بود برای هستی: «رحمةً للعالمین»

*نگاه به قرآنعبادت است: «النظرفیالمصحفعباده»

*الگوی ابدی بود برای نسل بشر: «فی رسول اللّه اسوة حسنة»

*گواه و شاهدی بود بر همه انبیاء: «جئنا بک علی هؤلاء شهیدا»

* خداوند دو وصف رأفت و رحمت را که از اوصاف الهی است، برای پیامبرش نیز آورده است: «رئوفٌ رحیم»

*اگر به مکه سوگند می‌خورد به خاطر حضور پیامبر در آنجاست: «لا اقسم بهذا البلد و انت حلّ بهذا البلد»

* خداوندی که دنیا را اندک و قلیل می‌شمرد: «متاع الدنیا قلیل» خُلق پیامبر را عظیم می‌داند: «انّک لعلی خلق عظیم»

*ما فراموشکاریم، اما خداوند وعده داده که آنچه بر پیامبرش نازل کرده، هرگز آن را فراموش نکند: «سنقرئک فلا تنسی»

* گاهی در یک آیه کمالات پیامبر را پی در پی رقم زده است: «شاهداً و مبشراً و نذیراً و داعیاً الی اللّه باذنه و سراجاً منیراً»

* نزدیک‌ترین فرد هستی به ذات مقدس خداوند، پیامبر اسلام است، تنها دربارهٔ او این آیه نازل شد: «ثم دنی فتدلّی» یعنی نزدیک‌تر و نزدیک‌تر شد.

پانویس

  1. قرائتی، محسن (۱۳۸۵). سیره پیامبر اکرم با نگاهی به قرآن کریم. ج. ۱. مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن. ص. ۷.
  2. قرائتی، محسن. سیره پیامبر اکرم با نگاهی به قرآن کریم. ج. ۱. ص. ۸.
  3. بحارالانوار. ج. ۱۶. ص. ۲۱۷.
  4. تفسیر نمونه. ج. ۳. ص. ۱۴۲.
  5. مطهری، استاد مرتضی. مقالات سیره نبوی.

منابع

۱-سیره پیامبر اکرم با نگاهی به قرآن کریم، محسن قرائتی، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن