ابنزبعری: تفاوت میان نسخهها
(+رده:عربهای مشرک، +رده:شاعران مسلمان، +رده:قریش، +رده:مخالفان اسلام در آسیا (هاتکت)، ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ابنزبعری'''، با نام کامل عبدالله بن زبعری بن | '''ابنزبعری'''، با نام کامل '''عبدالله بن زبعری بن قیس'''، شاعر قریشی و از مخالفان [[اسلام]] در [[مکه]]، تا سال هشتم هجری از منتقدان سرسخت [[پیامبر اسلام]] بود. وی پس از [[فتح مکه]] از گذشته خود [[توبه]] کرد، اسلام آورد و اشعاری در ستایش محمد سرود. دیوان او ترکیبی از اشعار دوران [[شرک]] و [[توحید]] است. | ||
== زندگی == | == زندگی == | ||
| خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
[[رده:قریش]] | [[رده:قریش]] | ||
[[رده:مخالفان اسلام در آسیا]] | [[رده:مخالفان اسلام در آسیا]] | ||
[[رده:اهالی مکه]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۸:۰۸
ابنزبعری، با نام کامل عبدالله بن زبعری بن قیس، شاعر قریشی و از مخالفان اسلام در مکه، تا سال هشتم هجری از منتقدان سرسخت پیامبر اسلام بود. وی پس از فتح مکه از گذشته خود توبه کرد، اسلام آورد و اشعاری در ستایش محمد سرود. دیوان او ترکیبی از اشعار دوران شرک و توحید است.
زندگی
ابنزبعری، عبدالله بن زبعری بن قیس، شاعر عرب قریشی و از مخالفان برجسته اسلام در دوران صدر اسلام بود. وی از تیره بنیسهم بن فهر از قبیله قریش و ساکن مکه و اطراف آن بهشمار میرفت. ابنزبعری تا سال هشتم هجری بر آیین شرک باقی ماند و در این دوره، با سخنان و اشعار خود به مخالفت با پیام اسلام برخاست. از جمله اقدامات او نسبت به پیامبر اسلام، آزارهای لفظی و رفتاری گزارش شده است، از جمله قرار دادن شکمبه حیوان بر بدن وی هنگام نماز و سرودن اشعاری در طعن مقام نبوت.[۱]
با فتح مکه، ابنزبعری بههمراه هبیره بن ابیوهب به نجران گریخت. در این زمان، حسان بن ثابت، شاعر مسلمان، در شعری او را مورد هجاء قرار داد و از قدرت پیام اسلام در دنیا و عذاب الهی در آخرت بیم داد. این اشعار تأثیر عمیقی بر ابنزبعری گذاشت و او را بر آن داشت تا به مکه بازگردد و با محمد دیدار کند. وی در این دیدار از رفتار گذشته خود ابراز پشیمانی کرد و ایمان آورد.[۲]
اشعار
در برخی از اشعارش، قریش و بهویژه هاشم بن عبدمناف را ستوده و بر نقش آنان در مهماننوازی و یاری فقرا تأکید کرده است:[۳]
| کانت قریشٌ بیضةً فتقلقلت | فالمخّ خالصُها لعبدِ منافِ | |
| الرایشون ولیس یوجدُ رایشٌ | والقائلون هلمّ للأضیافِ | |
| والخالطون فقیرهم بغنیّهم | حتی یکونَ فقیرُهم کالکافی | |
| عمرو العُلی هشمَ الثریدَ لقومه | ورجالُ مکة مسنتون عجافِ |
در شعری دیگر، پس از پیروزی مشرکان در برخی نبردها، چنین سرود:[۴]
| لیت أشیاخی ببدرٍ شهدوا | جزع الخزرج من وقعِ الأسلِ | |
| حین حطّت بقباءٍ بُرکُها | واستحرّ القتلُ فی عبدالأشلِ |
پس از پذیرش اسلام، ابنزبعری اشعاری در ستایش محمد سرود، از جمله:[۵]
| یا رسولَ الملکِ إنّ لسانی | راتقٌ ما فتّقت إذ أنا بور | |
| إذ أباری الشیطان فی سَنَنِ الغی | ومن مالَ میلَهُ المثبور | |
| آمنَ اللحمُ والعظامُ لربی | ثمّ نفسی الشهیدُ أنتَ النذیر |
و نیز:[۶]
| ولقد شهدتُ بأنّ دینَکَ صادقٌ | حقاً وإنّکَ فی العبادِ جسیمُ | |
| واللهُ یشهدُ أن أحمدَ مصطفی | سسس | |
| سسس | مستقبلٌ فی الصالحینَ کریمُ |
و هنگام اعلام ایمان خود چنین سرود:[۷]
| فالآن أخضعُ للنبیّ محمدٍ | بیدٍ مطاوعةٍ وقلبٍ تائبِ | |
| ومحمدٌ أوفی البریّة ذمّةً | وأعزّ مطلوباً وأظفرَ طالبِ | |
| هادی العبادِ إلی الرشادِ وقائدٌ | للمؤمنینَ بضوءِ نورٍ ثاقبِ | |
| سسس | سسس |
پانویس
ارجاعات
- ↑ اختری، «ابنزبعری»، دایرةالمعارف جامع اسلامی.
- ↑ اختری، «ابنزبعری»، دایرةالمعارف جامع اسلامی.
- ↑ اختری، «ابنزبعری»، دایرةالمعارف جامع اسلامی.
- ↑ اختری، «ابنزبعری»، دایرةالمعارف جامع اسلامی.
- ↑ اختری، «ابنزبعری»، دایرةالمعارف جامع اسلامی.
- ↑ اختری، «ابنزبعری»، دایرةالمعارف جامع اسلامی.
- ↑ اختری، «ابنزبعری»، دایرةالمعارف جامع اسلامی.
منابع
- اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «ابنزبعری». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.