قنوت: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
نحوه صحیح قنوت گرفتن در نماز، دعاهای قنوت و احادیث و احکام آن
{{حذف زمان‌دار/پیغام}}
۰
{{پانویس}}


نحوه صحیح قنوت گرفتن در نماز، دعاهای قنوت و احادیث و احکام آن
== مفهوم علمی و قرآنی «قنوت» ==
=== ۱. ریشه‌شناسی واژه ===
[[پرونده:InShot 20251129 190607714.jpg|بندانگشتی|قنوت]]
واژه «قنوت» از ریشهٔ '''قَنَتَ – یَقنُتُ – قُنُوتاً''' مشتق شده و در زبان عربی به معنای '''خضوع، فرمانبرداری، اطاعت دائم، و دوام بر طاعتخداوند''' آمده است. قنوت مفهومی چندوجهی دارد که از سکوت در برابر خدا و تواضع در عمل سرچشمه می‌گیرد. [[راغب]] می‌نویسد: «القنوت هو الدوام علی الطاعة مع الخضوع»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مفردات الفاظ قرآن|عنوان کتاب=مفردات الفاظ قرآن|نام=محمد|نام خانوادگی=راغب اصفهانی}}</ref>


یکی از اعمال مستحبی که طبق روایات، تاکید زیادی بر گفتن آن در نماز شده، قنوت نام دارد. فرد نمازگزار در حالت نماز این اجازه را پیدا میکند که در پیشگاه  الهی، خواسته ها و نیازهای معنوی و مادی خود را مطرح و از خداوند طلب کند. قنوت و دعایی که در آن خوانده میشود نوعی نشانه توضع انسان در برابر خالق خود است . خداوند نیز در قران میفرماید: بخوانید مرا تا اجابت کنم دعای شما را، آنان که از دعا و عبادت من سرکشی کنند بزودی با ذلت و خواری وارد جهنم میشوند.
=== ۲. کاربرد قرآنی ===
واژه قنوت در قرآن در آیات متعددی به معنای اطاعت، بندگی و خضوع در برابر خداوند به کار رفته است. برخی نمونه‌ها:'''سوره [[سوره آل‌عمران|آل‌عمران]]، آیه ۴۳''': «یَا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَاسْجُدِی وَارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ» در این آیه، امر به قنوت برای مریم مقدس نشانه فرمانبرداری و خشوع کامل در برابر پروردگار است. بر اساس تفسیر '''طبری''' و '''المیزان (علامه طباطبایی)'''، قنوت در اینجا به معنای ''عبادت مداوم و خاشعانه'' آمده است.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، ج ۱، ص ۲۰۴–۲۰۶</ref>
* '''سوره [[سوره بقره|بقره]]، آیه ۱۱۶''': «بَلْ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ» همه آفریده‌ها تابع و خاضع خداوندند؛ این کاربرد قنوت جهانی است، نشان‌دهنده اطاعت وجودی همه موجودات از نظم الهی.<ref>تفسیر طبری، محمد بن جریر طبری، ج۳، ص۱۷۰</ref>


تعریف لغوی قنوت
=== ۳. تبیین الهیاتی ===
 
از منظر الهیات اسلامی، قنوت نه صرفاً حالتی در نماز، بلکه '''وضعیتی وجودیِ بنده در برابر خدا''' است. [[علامه طباطبایی|طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان|تفسیر ''المیزان'']] بیان می‌کند که «قنوت» در [[قرآن]]، گرایش درونی به [[اطاعت]] است؛ یعنی ''بنده‌ای که در ذات خود، میل به بندگی دارد، حتی پیش از فعل ظاهری عبادت''<ref>'''المیزان فی تفسیر القرآن'''، علامه طباطبایی، ج۱، ص۲۰۴–۲۰۶</ref>l
قنوت از ریشهٔ «قنو» می آید که در لغت به معنای به دست آوردن چیزی و خوشهٔ خرما آمده است. همچنین در اصطلاح قرآنی یعنی طاعت و پرستیدن همراه با خضوع و فروتنی. در واقع قنوت به معنای به دست آوردن حالت خضوع در عبادت است.
== منابع ==
 
[[رده:نماز]]
البته این واژه در اصطلاح فقه، دعا و ثنا در پیشگاه خداوند متعال در زمان و جایگاه خاصی از نماز می‌باشد.
 
نحوه صحیح قنوت گرفتن
نحوه درست قنوت گرفتن بدین صورت است که دست ها را تا مقابل صورت بلند میکنیم بطوری که کف دست ها به سمت آسمان و در حالت خواندن دعا باشد.
 
چه دعاهایی را میتوان در قنوت خواند
بنا بر نظر اکثر اکثر فقها هر گونه دعایی که دارای محتوای طلب کردن از خداوند باشد، چه مادی، معنوی، خیر رسانی یا رفع مشکل دیگران و … میتوان در متن دعای قنوت جای گیرد. خواه این دعا از آیات قرآن باشد ، خواه بخشی از یک زیارت و …
 
در ذیل به تعدادی از دعاهایی که معمولا در قنوت خوانده میشود اشاره میکنیم:
 
رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَ فِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً و َقِنَا عَذَابَ النَّارِ
 
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَنَا وَ ارْحَمْنَا وَ عَافِنَا وَ اعْفُ عَنَّا فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ
 
رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ
 
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ لِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِوُلْدِی وَ أَهْلِ بَیْتِی وَ إِخْوَانِیَ الْمُؤْمِنِینَ فِیکَ الْیَقِینَ وَ الْعَفْوَ وَ الْمُعَافَاهَ وَ الرَّحْمَهَ وَ الْمَغْفِرَهَ وَ الْعَافِیَهَ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ
 
رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
 
اَللّهُمَّ اغْفِرْلَنا وَ ارْحَمْنا وَ عافِنا وَاعْفُ عَنّا و أغنِنا عَمَّن سِواکَ وَانْصُرنا عَلى مَنْ عادانا، وَ أَصْلِحْ أمر آخِرَتِنا وَ دُنیانا وَ اقْضِ حوائجنا یا لطیف، یا اَهْلَ التَّقْوى وَ الْمَغْفِرَهِ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
 
رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ إِسْرَافَنَا فىِ أَمْرِنَا وَ ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَ انْصرُنَا عَلىَ الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
 
رَبّ ِ اجْعَلْنىِ مُقِیمَ الصَّلَوهِ وَ مِن ذُرِّیَّتىِ رَبَّنَا وَ تَقَبَّلْ دُعَاءِ
 
ربنا اتنا فی الدنیا و ما له فی الاخره من خلاق
 
اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا محمّد وَ آلِ محمّد وَ مَماتِى مَماتَ مُحمّد و آلِ محمّد
 
رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۶:۱۱

مفهوم علمی و قرآنی «قنوت»

۱. ریشه‌شناسی واژه

قنوت

واژه «قنوت» از ریشهٔ قَنَتَ – یَقنُتُ – قُنُوتاً مشتق شده و در زبان عربی به معنای خضوع، فرمانبرداری، اطاعت دائم، و دوام بر طاعتخداوند آمده است. قنوت مفهومی چندوجهی دارد که از سکوت در برابر خدا و تواضع در عمل سرچشمه می‌گیرد. راغب می‌نویسد: «القنوت هو الدوام علی الطاعة مع الخضوع»[۱]

۲. کاربرد قرآنی

واژه قنوت در قرآن در آیات متعددی به معنای اطاعت، بندگی و خضوع در برابر خداوند به کار رفته است. برخی نمونه‌ها:سوره آل‌عمران، آیه ۴۳: «یَا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَاسْجُدِی وَارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ» در این آیه، امر به قنوت برای مریم مقدس نشانه فرمانبرداری و خشوع کامل در برابر پروردگار است. بر اساس تفسیر طبری و المیزان (علامه طباطبایی)، قنوت در اینجا به معنای عبادت مداوم و خاشعانه آمده است.[۲]

  • سوره بقره، آیه ۱۱۶: «بَلْ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ» همه آفریده‌ها تابع و خاضع خداوندند؛ این کاربرد قنوت جهانی است، نشان‌دهنده اطاعت وجودی همه موجودات از نظم الهی.[۳]

۳. تبیین الهیاتی

از منظر الهیات اسلامی، قنوت نه صرفاً حالتی در نماز، بلکه وضعیتی وجودیِ بنده در برابر خدا است. طباطبایی در تفسیر المیزان بیان می‌کند که «قنوت» در قرآن، گرایش درونی به اطاعت است؛ یعنی بنده‌ای که در ذات خود، میل به بندگی دارد، حتی پیش از فعل ظاهری عبادت[۴]l

منابع

  1. راغب اصفهانی، محمد. مفردات الفاظ قرآن.
  2. المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، ج ۱، ص ۲۰۴–۲۰۶
  3. تفسیر طبری، محمد بن جریر طبری، ج۳، ص۱۷۰
  4. المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، ج۱، ص۲۰۴–۲۰۶