رقص: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
در دل قرون نخستین اسلامی، چهره‌ای درخشان از میان کوفه برخاست که نامش تا قرن‌ها بعد در محافل علمی شرق و غرب طنین‌انداز شد؛ ابوموسی جابر بن حیان کوفی، دانشمند شیعی و شاگرد برجسته امام جعفر صادق (ع)، که به‌حق «پدر علم شیمی» لقب گرفته است. او با نگارش صدها رساله در کیمیا، فلسفه، طب، و عرفان، نه‌تنها بنیان‌گذار روش‌های آزمایشگاهی در شیمی شد، بلکه اندیشه‌هایش الهام‌بخش دانشمندان اروپایی قرون وسطی نیز گردید. هرچند برخی پژوهشگران غربی در وجود تاریخی او تردید کرده‌اند، اما منابع معتبر اسلامی چون «الفهرست» ابن ندیم و «وفیات الاعیان» ابن خلکان، جابر را شخصیتی واقعی و تأثیرگذار در تمدن اسلامی می‌دانند.
[[پرونده:IMG ۲۰۲۵۱۰۱۸ ۱۲۱۶۴۷.jpg|بندانگشتی|سماع، رقصی عرفانی در سنت اسلامی]]'''رقص''' در جوامع بشری، جلوه‌ای از احساس و فرهنگ به‌شمار می‌آید. از دیدگاه اسلام، این رفتار نه به‌صورت مطلق ممنوع و نه مطلق مجاز دانسته شده، بلکه حکم آن تابع نیت، شرایط و آثار آن بر فرد و جامعه است. فقه جعفری با تکیه بر معیار «وجود یا عدم وجود مفسده»، رقص را گاه در شمار افعال حرام و گاه در محدودهٔ جواز قرار داده است. این نوشتار به بررسی مفهوم‌شناسی و تحلیل فقهی و اخلاقی رقص در اسلام بر پایهٔ منابع معتبر می‌پردازد.


== جابربن حیان؛ پدر علم شیمی ==
== مفهوم شناسی رقص ==
ابوعبدالله جابر بن حیان بن عبدالله ــ که با نسبتهای ازدی، کوفی و طوسی و لقب صوفی شناخته شده است ــ عالم کیمیا و فیلسوف شیعی سدۀ 2ق/ 8 م که مجموعۀ بزرگی از آثار در کیمیا و فلسفۀ طبیعی به او منسوب شده است.در نسخه‌ای از کتاب الرحمۀ جابر تاریخ وفات او سال 200ق/ 816 م ذکر شده است.هولمیارد بر اساس داده‌های مأخوذ از رسائل جابر و کتب تراجم و تاریخ، خصوصاً بر پایۀ گزارشی از اخبار الطوال دینوری (ص 286) در خصوص شخصی به نام حیان العطار (که هولمیارد او را پدر جابر می‌داند) و دیگر داده‌های کهن، به این نتیجه رسیده که تولد جابر در اوایل سدۀ 2ق/ 8م، و وفات او در اواخر همان سده بوده است.با این حال، داده‌های منابع کهن یکدست نیست و در خود آنها نشانه‌هایی از شک در واقعیت جابر موجود است، چنان‌که از الفهرست ابن ندیم نیز این امر به خوبی پیدا ست (ص 420). از جملۀ قوی‌ترینِ این نشانه‌ها آن است که ابو سلیمان سجستانی (ه‌ م) در تعالیق خود از یکی از دوستان خویش به اسم حسن بن نکد موصلی نام می‌برد و می‌گوید که این شخص رسائلی تألیف می‌کرده، و آنها را به جابر بن حیان منسوب می‌نموده است.


=== آثار جابربن حیان ===
در لغت عرب، «[[رَقص]]» به معنای جنبش و حرکت سریع بدن از روی نشاط آمده است. ابن منظور در ''لسان العرب'' رقص را «اضطرابُ الجسد عند الفرح» یعنی «جنبیدن بدن در حالت شادی» دانسته است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=لسان العرب|عنوان کتاب=لسان العرب|نام=محمد بن مکرم|نام خانوادگی=ابن منظور|جلد=۷|صفحه=۱۶۵|زبان=عربی}}</ref> رقص مفهومی عام دارد و ناظر به تحرک موزون و هماهنگ بدن است، نه لزوماً عملی لهوی یا شهوانی. از منظر لغت، هرگونه [[حرکت موزون]] را می‌توان «رقص» خواند، ولی در تحلیل‌های اجتماعی و فقهی باید به نیت و زمینهٔ اجرا توجه کرد — یعنی لغت‌شناسی فرمانِ فقهی صادر نمی‌کند، بلکه چارچوبِ مفهومیِ موردِ استفاده را فراهم می‌سازد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=موضوع شناسی رقص بر اساس فقه جعفری|سال=۱۴۰۰|نام=علی|نام خانوادگی=رضایی آدریانی|ناشر=اسماعیلیان، قم}}</ref>
هر چند محور آثار جابر کیمیا ست، اما مجموعۀ آثار او گنجینه‌ای غنی است که اطلاعات گران‌بهایی را در هر دو حوزۀ تاریخ علوم (کیمیا، علم خواص پنهان اشیاء، طب، اخترشناسی و اختربینی، جادو و دیگر علوم غریبه و نیز ریاضی، منطق و فلسفه) و تاریخ مذاهب (به ویژه گروههای باطنی شیعی) به دست می‌دهد. جابر خود نخستین کسی است که فهرست یا فهرستهایی از آثار خود ارائه کرده است. ابن ندیم در الفهرست از دو فهرست، یکی بزرگ شامل تمامی رسائل وی، و دیگری کوچک، تنها شامل رسائل کیمیایی وی یاد می‌کند (ص 421) که احتمالاً از آنها برای تهیۀ گزارش خود در خصوص جابر بهره گرفته است. ظاهراً از این دو فهرست هیچ یک تا امروز باقی نمانده است. مجموعۀ آثار جابر به چند مجموعۀ کوچک‌تر تقسیم شده که هر یک مشتمل بر شماری رساله است. این مجموعه‌ها گاه از لحاظ سبک بیان و نیز از نظر موضوع تفاوتهایی با یکدیگر دارند. به عنوان نمونه رسائل سبعون کتاباً (هفتاد کتاب) به معرفی فرایندهای مختلف کیمیایی اختصاص یافته است، هر چند که در همین رسائل هم توضیحاتِ نظریِ پراکنده، و نیز اشاراتی باطنی موجود است. کراوس بر اساس تحلیل درونی و با تکیه بر ارجاعات درون متنی، این ترتیب را برای تألیف رسائل در نظر گرفته است: 1. کتاب الرحمة، 2. مائة و اثناعشر کتاباً (صد و دوازده کتاب)، 3. سبعون کتاباً (هفتاد کتاب)، 4. کتب الموازین، 5. الکتب الخمس مائة (پانصد کتاب)، 6. الکتب السبعة (هفت کتاب).
 
== رقص از دیدگاه‌های مختلف ==
=== رقص از منظر فقهی ===
در فقه امامیه، حکم رقص وابسته به انگیزه و شرایط محیطی آن است. فقها میان انواع رقص تفاوت نهاده‌اند:
* رقص زنان در برابر مردان [[نامحرم]] یا در مجالس مختلط به دلیل ایجاد تحریک شهوت و مفسدهٔ اخلاقی، حرام دانسته شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تحریرالوسیله|سال=۱۳۹۲|نام=روح‌الله|نام خانوادگی=امام خمینی|ناشر=مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)|جلد=۲|صفحه=۲۷۶}}</ref>
* رقص زن برای شوهر خود، اگر همراه با موسیقی حرام یا رفتار نامشروع نباشد، جایز شمرده شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=اجوبة الاستفتاءات|سال=۱۳۸۷|نام=سیدعلی حسینی|نام خانوادگی=خامنه ای|ناشر=مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام خمینی (ره)|صفحه=سؤال ۱۳۵۴}}</ref>
* در مواردی که رقص جنبهٔ آیینی یا فرهنگی دارد، فقها معیار را عرف عقلایی و نبود مفسدهٔ شرعی دانسته‌اند.<ref>{{یادکرد ژورنال|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=خدامی|نام۲=جبار|نام خانوادگی۲=رحمانی|نام۳=عالمه|نام خانوادگی۳=شریفی|سال=۱۳۹۱|صفحات=صص ۶۹–۸۷|عنوان=رقص، فرهنگ و مذهب؛ نگاهی انسان‌شناختی به رقص‌های سنتی}}</ref>
 
بر این اساس، می‌توان گفت که فقه جعفری، رقص را نه ذاتاً حرام، بلکه مشروط به آثار اخلاقی و نیت انجام‌دهنده می‌داند.
 
=== رقص از منظر اخلاق اسلامی ===
اسلام دین نشاط و زندگی است، اما شادی را در چارچوب عقل و ایمان می‌خواهد. در نگاه اخلاق اسلامی، هر نوع شادی که به غفلت، لهو و [[بی‌وقاری]] منجر شود، از ارزش تهی است.
 
علامه طباطبایی در ''المیزان'' تأکید می‌کند که شادی حقیقی از یاد خدا سرچشمه می‌گیرد و هر شادمانی که انسان را از مسیر تقوا دور کند، نوعی غفلت محسوب می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=۱۳۹۳|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|صفحه=ذیل آیه ۵۵سوره یونس}}</ref> شهید مطهری نیز در ''فلسفه اخلاق'' می‌نویسد: «اسلام با شادی مخالف نیست، بلکه با ابتذال و پوچی مخالف است».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فلسفه اخلاق|سال=۱۳۸۸|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=انتشارات صدرا|صفحه=۱۲۵}}</ref>
 
از این منظر، رقص اگر وسیله‌ای برای بروز نشاط سالم، ورزشی یا فرهنگی باشد و به لهو و فساد نینجامد، می‌تواند [[مباح]] باشد؛ ولی اگر موجب سستی [[ایمان]]، تحریک نفسانی یا هتک عفت گردد، ناپسند و حرام است.
 
=== بُعد فرهنگی و عرفی رقص ===
در فرهنگ برخی جوامع اسلامی، گونه‌هایی از رقص وجود دارد که جنبهٔ آیینی، رزمی یا هنری دارند؛ مانند رقص شمشیر در حجاز یا حرکات آیینی کردی در ایران. فقهای معاصر تصریح کرده‌اند که اگر هدف از این حرکات نمایش مهارت، هماهنگی یا سنت فرهنگی باشد و به لهو و گناه منتهی نشود، اشکال شرعی ندارد.<ref>{{یادکرد ژورنال|سال=۱۴۰۰|نام=علی|نام خانوادگی=رضایی آدریانی|عنوان=نگاهی به فتاوای فقها پیرامون رقص و حرکات موزون}}</ref> این نگاه نشان می‌دهد که اسلام، ضمن مرزبندی اخلاقی، واقعیت‌های فرهنگی جوامع را نیز در استنباط احکام لحاظ می‌کند.
 
بر اساس منابع فقهی و اخلاقی، رقص در اسلام امری دوگانه است: اگر با نیت پاک، در محیطی سالم و بدون مفسده انجام گیرد، می‌تواند مباح یا حتی پسندیده باشد. اما اگر به فساد اخلاقی، تحریک شهوت یا بی‌وقاری اجتماعی بینجامد، حرام و مذموم است؛ بنابراین، معیار نهایی در حکم رقص، اثر رفتاری و نیت درونی انسان است، نه صرف ظاهر حرکت. [[فقه جعفری]] با این نگاه جامع، میان شادی مشروع و [[لهوِ ناپسند]] تمایز قائل می‌شود.
 
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
 
[[رده:گناهان]]
[[رده:فرهنگ اسلامی]]
[[رده:احکام فقهی اسلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۴:۱۳

سماع، رقصی عرفانی در سنت اسلامی

رقص در جوامع بشری، جلوه‌ای از احساس و فرهنگ به‌شمار می‌آید. از دیدگاه اسلام، این رفتار نه به‌صورت مطلق ممنوع و نه مطلق مجاز دانسته شده، بلکه حکم آن تابع نیت، شرایط و آثار آن بر فرد و جامعه است. فقه جعفری با تکیه بر معیار «وجود یا عدم وجود مفسده»، رقص را گاه در شمار افعال حرام و گاه در محدودهٔ جواز قرار داده است. این نوشتار به بررسی مفهوم‌شناسی و تحلیل فقهی و اخلاقی رقص در اسلام بر پایهٔ منابع معتبر می‌پردازد.

مفهوم شناسی رقص

در لغت عرب، «رَقص» به معنای جنبش و حرکت سریع بدن از روی نشاط آمده است. ابن منظور در لسان العرب رقص را «اضطرابُ الجسد عند الفرح» یعنی «جنبیدن بدن در حالت شادی» دانسته است.[۱] رقص مفهومی عام دارد و ناظر به تحرک موزون و هماهنگ بدن است، نه لزوماً عملی لهوی یا شهوانی. از منظر لغت، هرگونه حرکت موزون را می‌توان «رقص» خواند، ولی در تحلیل‌های اجتماعی و فقهی باید به نیت و زمینهٔ اجرا توجه کرد — یعنی لغت‌شناسی فرمانِ فقهی صادر نمی‌کند، بلکه چارچوبِ مفهومیِ موردِ استفاده را فراهم می‌سازد.[۲]

رقص از دیدگاه‌های مختلف

رقص از منظر فقهی

در فقه امامیه، حکم رقص وابسته به انگیزه و شرایط محیطی آن است. فقها میان انواع رقص تفاوت نهاده‌اند:

  • رقص زنان در برابر مردان نامحرم یا در مجالس مختلط به دلیل ایجاد تحریک شهوت و مفسدهٔ اخلاقی، حرام دانسته شده است.[۳]
  • رقص زن برای شوهر خود، اگر همراه با موسیقی حرام یا رفتار نامشروع نباشد، جایز شمرده شده است.[۴]
  • در مواردی که رقص جنبهٔ آیینی یا فرهنگی دارد، فقها معیار را عرف عقلایی و نبود مفسدهٔ شرعی دانسته‌اند.[۵]

بر این اساس، می‌توان گفت که فقه جعفری، رقص را نه ذاتاً حرام، بلکه مشروط به آثار اخلاقی و نیت انجام‌دهنده می‌داند.

رقص از منظر اخلاق اسلامی

اسلام دین نشاط و زندگی است، اما شادی را در چارچوب عقل و ایمان می‌خواهد. در نگاه اخلاق اسلامی، هر نوع شادی که به غفلت، لهو و بی‌وقاری منجر شود، از ارزش تهی است.

علامه طباطبایی در المیزان تأکید می‌کند که شادی حقیقی از یاد خدا سرچشمه می‌گیرد و هر شادمانی که انسان را از مسیر تقوا دور کند، نوعی غفلت محسوب می‌شود.[۶] شهید مطهری نیز در فلسفه اخلاق می‌نویسد: «اسلام با شادی مخالف نیست، بلکه با ابتذال و پوچی مخالف است».[۷]

از این منظر، رقص اگر وسیله‌ای برای بروز نشاط سالم، ورزشی یا فرهنگی باشد و به لهو و فساد نینجامد، می‌تواند مباح باشد؛ ولی اگر موجب سستی ایمان، تحریک نفسانی یا هتک عفت گردد، ناپسند و حرام است.

بُعد فرهنگی و عرفی رقص

در فرهنگ برخی جوامع اسلامی، گونه‌هایی از رقص وجود دارد که جنبهٔ آیینی، رزمی یا هنری دارند؛ مانند رقص شمشیر در حجاز یا حرکات آیینی کردی در ایران. فقهای معاصر تصریح کرده‌اند که اگر هدف از این حرکات نمایش مهارت، هماهنگی یا سنت فرهنگی باشد و به لهو و گناه منتهی نشود، اشکال شرعی ندارد.[۸] این نگاه نشان می‌دهد که اسلام، ضمن مرزبندی اخلاقی، واقعیت‌های فرهنگی جوامع را نیز در استنباط احکام لحاظ می‌کند.

بر اساس منابع فقهی و اخلاقی، رقص در اسلام امری دوگانه است: اگر با نیت پاک، در محیطی سالم و بدون مفسده انجام گیرد، می‌تواند مباح یا حتی پسندیده باشد. اما اگر به فساد اخلاقی، تحریک شهوت یا بی‌وقاری اجتماعی بینجامد، حرام و مذموم است؛ بنابراین، معیار نهایی در حکم رقص، اثر رفتاری و نیت درونی انسان است، نه صرف ظاهر حرکت. فقه جعفری با این نگاه جامع، میان شادی مشروع و لهوِ ناپسند تمایز قائل می‌شود.

منابع

  1. ابن منظور، محمد بن مکرم. لسان العرب (به عربی). ج. ۷. ص. ۱۶۵.
  2. رضایی آدریانی، علی (۱۴۰۰). موضوع شناسی رقص بر اساس فقه جعفری. اسماعیلیان، قم.
  3. امام خمینی، روح‌الله (۱۳۹۲). تحریرالوسیله. ج. ۲. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س). ص. ۲۷۶.
  4. خامنه ای، سیدعلی حسینی (۱۳۸۷). اجوبة الاستفتاءات. مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام خمینی (ره). ص. سؤال ۱۳۵۴.
  5. خدامی، علیرضا؛ رحمانی، جبار؛ شریفی، عالمه (۱۳۹۱). «رقص، فرهنگ و مذهب؛ نگاهی انسان‌شناختی به رقص‌های سنتی»: صص ۶۹–۸۷.
  6. طباطبایی، سید محمد حسین (۱۳۹۳). المیزان فی تفسیر القرآن. مؤسسة الأعلمی للمطبوعات. ص. ذیل آیه ۵۵سوره یونس.
  7. مطهری، مرتضی (۱۳۸۸). فلسفه اخلاق. انتشارات صدرا. ص. ۱۲۵.
  8. رضایی آدریانی، علی (۱۴۰۰). «نگاهی به فتاوای فقها پیرامون رقص و حرکات موزون».