کاربر:Zr313: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو بسکه هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو تا به اینجا که به درد تو نخوردم آقا هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی تو چاره ای کن، گره افتاده به کار دل من راهی از...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو
جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو
بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو
بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو


بسکه هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد
بسکه هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد
دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو
دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو


تا به اینجا که به درد تو نخوردم آقا
''تا به اینجا که به درد تو نخوردم آقا''
 
هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی تو
هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی تو


چاره ای کن، گره افتاده به کار دل من
چاره ای کن، گره افتاده به کار دل من
راهی از کار دلم پیش نبردم بی تو
راهی از کار دلم پیش نبردم بی تو


سالها می شود از خویش سؤالی دارم
سالها می شود از خویش سؤالی دارم
من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو
 
'''من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو'''


با حساب دل خود هرچه نوشتم دیدم
با حساب دل خود هرچه نوشتم دیدم
من از این زندگیم سود نبردم بی تو
من از این زندگیم سود نبردم بی تو


گذری کن به مزارم به خدا محتاجم
گذری کن به مزارم به خدا محتاجم
من اگر سر به دل خاک سپردم بی تو
من اگر سر به دل خاک سپردم بی تو

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۲۴

جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو

بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو

بسکه هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد

دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو

تا به اینجا که به درد تو نخوردم آقا

هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی تو

چاره ای کن، گره افتاده به کار دل من

راهی از کار دلم پیش نبردم بی تو

سالها می شود از خویش سؤالی دارم

من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو

با حساب دل خود هرچه نوشتم دیدم

من از این زندگیم سود نبردم بی تو

گذری کن به مزارم به خدا محتاجم

من اگر سر به دل خاک سپردم بی تو