رقص: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
|||
| خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
[[رده:گناهان]] | [[رده:گناهان]] | ||
[[رده:فرهنگ اسلامی]] | [[رده:فرهنگ اسلامی]] | ||
[[رده:احکام فقهی اسلام]] | [[رده:احکام فقهی اسلام]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۴:۱۳

رقص در جوامع بشری، جلوهای از احساس و فرهنگ بهشمار میآید. از دیدگاه اسلام، این رفتار نه بهصورت مطلق ممنوع و نه مطلق مجاز دانسته شده، بلکه حکم آن تابع نیت، شرایط و آثار آن بر فرد و جامعه است. فقه جعفری با تکیه بر معیار «وجود یا عدم وجود مفسده»، رقص را گاه در شمار افعال حرام و گاه در محدودهٔ جواز قرار داده است. این نوشتار به بررسی مفهومشناسی و تحلیل فقهی و اخلاقی رقص در اسلام بر پایهٔ منابع معتبر میپردازد.
مفهوم شناسی رقص
در لغت عرب، «رَقص» به معنای جنبش و حرکت سریع بدن از روی نشاط آمده است. ابن منظور در لسان العرب رقص را «اضطرابُ الجسد عند الفرح» یعنی «جنبیدن بدن در حالت شادی» دانسته است.[۱] رقص مفهومی عام دارد و ناظر به تحرک موزون و هماهنگ بدن است، نه لزوماً عملی لهوی یا شهوانی. از منظر لغت، هرگونه حرکت موزون را میتوان «رقص» خواند، ولی در تحلیلهای اجتماعی و فقهی باید به نیت و زمینهٔ اجرا توجه کرد — یعنی لغتشناسی فرمانِ فقهی صادر نمیکند، بلکه چارچوبِ مفهومیِ موردِ استفاده را فراهم میسازد.[۲]
رقص از دیدگاههای مختلف
رقص از منظر فقهی
در فقه امامیه، حکم رقص وابسته به انگیزه و شرایط محیطی آن است. فقها میان انواع رقص تفاوت نهادهاند:
- رقص زنان در برابر مردان نامحرم یا در مجالس مختلط به دلیل ایجاد تحریک شهوت و مفسدهٔ اخلاقی، حرام دانسته شده است.[۳]
- رقص زن برای شوهر خود، اگر همراه با موسیقی حرام یا رفتار نامشروع نباشد، جایز شمرده شده است.[۴]
- در مواردی که رقص جنبهٔ آیینی یا فرهنگی دارد، فقها معیار را عرف عقلایی و نبود مفسدهٔ شرعی دانستهاند.[۵]
بر این اساس، میتوان گفت که فقه جعفری، رقص را نه ذاتاً حرام، بلکه مشروط به آثار اخلاقی و نیت انجامدهنده میداند.
رقص از منظر اخلاق اسلامی
اسلام دین نشاط و زندگی است، اما شادی را در چارچوب عقل و ایمان میخواهد. در نگاه اخلاق اسلامی، هر نوع شادی که به غفلت، لهو و بیوقاری منجر شود، از ارزش تهی است.
علامه طباطبایی در المیزان تأکید میکند که شادی حقیقی از یاد خدا سرچشمه میگیرد و هر شادمانی که انسان را از مسیر تقوا دور کند، نوعی غفلت محسوب میشود.[۶] شهید مطهری نیز در فلسفه اخلاق مینویسد: «اسلام با شادی مخالف نیست، بلکه با ابتذال و پوچی مخالف است».[۷]
از این منظر، رقص اگر وسیلهای برای بروز نشاط سالم، ورزشی یا فرهنگی باشد و به لهو و فساد نینجامد، میتواند مباح باشد؛ ولی اگر موجب سستی ایمان، تحریک نفسانی یا هتک عفت گردد، ناپسند و حرام است.
بُعد فرهنگی و عرفی رقص
در فرهنگ برخی جوامع اسلامی، گونههایی از رقص وجود دارد که جنبهٔ آیینی، رزمی یا هنری دارند؛ مانند رقص شمشیر در حجاز یا حرکات آیینی کردی در ایران. فقهای معاصر تصریح کردهاند که اگر هدف از این حرکات نمایش مهارت، هماهنگی یا سنت فرهنگی باشد و به لهو و گناه منتهی نشود، اشکال شرعی ندارد.[۸] این نگاه نشان میدهد که اسلام، ضمن مرزبندی اخلاقی، واقعیتهای فرهنگی جوامع را نیز در استنباط احکام لحاظ میکند.
بر اساس منابع فقهی و اخلاقی، رقص در اسلام امری دوگانه است: اگر با نیت پاک، در محیطی سالم و بدون مفسده انجام گیرد، میتواند مباح یا حتی پسندیده باشد. اما اگر به فساد اخلاقی، تحریک شهوت یا بیوقاری اجتماعی بینجامد، حرام و مذموم است؛ بنابراین، معیار نهایی در حکم رقص، اثر رفتاری و نیت درونی انسان است، نه صرف ظاهر حرکت. فقه جعفری با این نگاه جامع، میان شادی مشروع و لهوِ ناپسند تمایز قائل میشود.
منابع
- ↑ ابن منظور، محمد بن مکرم. لسان العرب (به عربی). ج. ۷. ص. ۱۶۵.
- ↑ رضایی آدریانی، علی (۱۴۰۰). موضوع شناسی رقص بر اساس فقه جعفری. اسماعیلیان، قم.
- ↑ امام خمینی، روحالله (۱۳۹۲). تحریرالوسیله. ج. ۲. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س). ص. ۲۷۶.
- ↑ خامنه ای، سیدعلی حسینی (۱۳۸۷). اجوبة الاستفتاءات. مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام خمینی (ره). ص. سؤال ۱۳۵۴.
- ↑ خدامی، علیرضا؛ رحمانی، جبار؛ شریفی، عالمه (۱۳۹۱). «رقص، فرهنگ و مذهب؛ نگاهی انسانشناختی به رقصهای سنتی»: صص ۶۹–۸۷.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین (۱۳۹۳). المیزان فی تفسیر القرآن. مؤسسة الأعلمی للمطبوعات. ص. ذیل آیه ۵۵سوره یونس.
- ↑ مطهری، مرتضی (۱۳۸۸). فلسفه اخلاق. انتشارات صدرا. ص. ۱۲۵.
- ↑ رضایی آدریانی، علی (۱۴۰۰). «نگاهی به فتاوای فقها پیرامون رقص و حرکات موزون».