جلال آل‌احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۹: خط ۹:


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{جلال آل‌احمد}}
{{ادبیات فارسی}}
{{کانون نویسندگان ایران}}
{{سیمین دانشور}}
{{داده‌های کتابخانه‌ای}}
{{ترتیب‌پیش‌فرض:آل احمد، جلال}}
[[رده:آموزگاران اهل ایران]]
[[رده:اعضای جبهه ملی ایران]]
[[رده:اعضای حزب توده ایران]]
[[رده:اعضای حزب نیروی سوم]]
[[رده:اعضای هیئت مؤسس کانون نویسندگان ایران]]
[[رده:افراد با تحصیلات ناتمام در دانشگاه تهران]]
[[رده:انسان‌شناسان اهل ایران]]
[[رده:انسان‌شناسان سده ۲۰ (میلادی)]]
[[رده:اهالی تهران]]
[[رده:اهالی دانشگاه هاروارد]]
[[رده:تات‌های اهل ایران]]
[[رده:جامعه‌شناسان اهل ایران]]
[[رده:جامعه‌شناسان اهل تهران]]
[[رده:جستارنویسان مرد اهل ایران]]
[[رده:جلال آل احمد|*]]
[[رده:مدفونان در مسجد فیروزآبادی]]
[[رده:درگذشتگان ۱۳۴۸]]
[[رده:درگذشتگان ۱۹۶۹ (میلادی)]]
[[رده:رمان‌نویسان سده ۲۰ (میلادی)]]
[[رده:رمان‌نویسان مرد اهل ایران]]
[[رده:زادگان ۱۳۰۲]]
[[رده:زادگان ۱۹۲۳ (میلادی)]]
[[رده:سفرنامه‌نویسان اهل ایران]]
[[رده:سوسیالیست‌های اهل ایران]]
[[رده:سوسیالیست‌های مسلمان]]
[[رده:سیاستمداران اهل تهران]]
[[رده:فیلسوفان اهل ایران]]
[[رده:مترجمان اهل ایران]]
[[رده:منتقدان اجتماعی]]
[[رده:منتقدان فرهنگی اهل ایران]]
[[رده:نویسندگان داستان کوتاه سده ۲۰ (میلادی) اهل ایران]]
[[رده:نویسندگان داستان کوتاه سده ۲۰ (میلادی)]]
[[رده:نویسندگان داستان کوتاه مرد اهل ایران]]
[[رده:نویسندگان غیرداستانی سده ۲۰ (میلادی) اهل ایران]]
[[رده:نویسندگان فارسی‌زبان اهل ایران]]
[[رده:نویسندگان مرد اهل ایران]]
[[رده:نویسندگان مرد سده ۲۰ (میلادی)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۴۷

تصویری از جلال آل‌احمد

جلال آل‌احمد، از نویسندگان مشهور ایرانی است.

زندگی

جلال‌الدین سادات آل‌احمد، معروف به جلال آل‌احمد، فرزند سید احمد حسینی طالقانی در محله سید نصرالدین از محله های قدیمی شهر تهران به دنیا آمد، او در سال 1302 پس از هفت دختر متولد شد و نهمین فرزند پدر و دومین پسر خانواده بود.[۱]

پدرش در کسوت روحانیت بود و از این رو جلال دوران کودکی را در محیطی مذهبی گذراند. تمام سعی پدر این بود که از جلال، برای مسجد و منبرش جانشینی بپرورد.

جلال پس از اتمام دوره دبستان، تحصیل در دبیرستان را آغاز کرد، اما پدر که تحصیل فرزند را در مدارس دولتی نمی پسندید و پیش بینی می کرد که آن درس‌ها، فرزندش را از راه دین و حقیقت منحرف می کند، با او مخالفت کرد: « دبستان را که تمام کردم، دیگر نگذاشت درس بخوانم که: «برو بازار کار کن» تا بعد ازم جانشینی بسازد. و من رفتم بازار. اما دارالفنون هم کلاسهای شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. » پس از ختم تحصیل دبیرستانی، پدر او را به نجف نزد برادر بزرگش سید محمد تقی فرستاد تا در آنجا به تحصیل در علوم دینی بپردازد، البته او خود به قصد تحصیل در بیروت به این سفر رفت، اما در نجف ماندگار شد. این سفر چند ماه بیشتر دوام نیاورد و جلال به ایران بازگشت. در «کارنامه سه ساله» ماجرای رفتن به عراق را این گونه شرح می دهد:

«تابستان 1322 بود، در بحبوحه جنگ، با حضور سربازان بیگانه و رفت و آمد وحشت انگیز U.K.C.C و قرقی که در تمام جاده ها کرده بودند تا مهمات جنگی از خرمشهر به استالینگراد برسد. به قصد تحصیل به بیروت می رفتم که آخرین حد نوک دماغ ذهن جوانی ام بود و از راه خرمشهر به بصره و نجف می رفتم که سپس به بغداد والخ .... اما در نجف ماندگار شدم. میهمان سفره برادرم. تا سه ماه بعد به چیزی در حدود گریزی، از راه خانقین و کرمانشاه برگردم. کله خورده و کلافه و از برادر و پدر.»

پس از بازگشت از سفر، آثار شک و تردید و بی اعتقادی به مذهب در او مشاهده می شود که بازتابهای منفی خانواده را به دنبال داشت.

منابع

  1. قنبری، محمد. زندگینامه. ج. ۲. ص. ۱۴.