کاربر:Bahark/صفحه تمرین دوم ۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
معنای ازدواج در لغت و اصطلاح:
معنای ازدواج در لغت و اصطلاح:


معنای ازدواج در لغت:  
معنای ازدواج در لغت: در فرهنگ بزرگ سخن ازدواج را پیوند دینی و رسمی زن و مرد برای شروع زندگی مشترک تعریف کرده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فرهنگ بزرگ سخن|نام=حسن|نام خانوادگی=انوری|ناشر=سخن|صفحه=345}}</ref>




معنای ازدواج در اصطلاح:  
 
معنای ازدواج در اصطلاح: ازدواج قرارداد رسمی بین زن و مرد برای شروع زندگی رسمی است که باهمدیگر


آثار ازدواج:  
آثار ازدواج:  




1-ایجاد آرامش: 


2-1-بقای نسل:  
1-ایجاد آرامش:     
 
2--بقای نسل:  




2-دوستی و محبت عشق:  
3-دوستی و محبت عشق:  


استاد مطهری درجاذبه و دافعه علی می‌گوید: پسر و دختری که در زمان مجرد بودن  به هیچ چیزی فکر نمی کنند، وقتی به هم دا می بندند و تشکیل خانواده می دهند، برای اوّلین بار  به سرنوشت موجودی دیگر علاقمند می شوند.  وقتی صاحب فرند می شوند، خواسته‌های آنها گسترده تر می‌شود و روح آنها تغییر می کند.
استاد مطهری درجاذبه و دافعه علی می‌گوید: پسر و دختری که در زمان مجرد بودن  به هیچ چیزی فکر نمی کنند، وقتی به هم دا می بندند و تشکیل خانواده می دهند، برای اوّلین بار  به سرنوشت موجودی دیگر علاقمند می شوند.  وقتی صاحب فرند می شوند، خواسته‌های آنها گسترده تر می‌شود و روح آنها تغییر می کند.

نسخهٔ ‏۲ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۷:۱۰

آثار ازدواج

معنای ازدواج در لغت و اصطلاح:

معنای ازدواج در لغت: در فرهنگ بزرگ سخن ازدواج را پیوند دینی و رسمی زن و مرد برای شروع زندگی مشترک تعریف کرده است.[۱]



معنای ازدواج در اصطلاح: ازدواج قرارداد رسمی بین زن و مرد برای شروع زندگی رسمی است که باهمدیگر

آثار ازدواج:


1-ایجاد آرامش:

2--بقای نسل:


3-دوستی و محبت عشق:

استاد مطهری درجاذبه و دافعه علی می‌گوید: پسر و دختری که در زمان مجرد بودن به هیچ چیزی فکر نمی کنند، وقتی به هم دا می بندند و تشکیل خانواده می دهند، برای اوّلین بار به سرنوشت موجودی دیگر علاقمند می شوند. وقتی صاحب فرند می شوند، خواسته‌های آنها گسترده تر می‌شود و روح آنها تغییر می کند.

  1. انوری، حسن. فرهنگ بزرگ سخن. سخن. ص. ۳۴۵.