طلاق خلع: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(افزودن منبع)
خط ۷: خط ۷:
۱_خلع: «خُلع» از ریشه «خَلع» استعاره‌ای از خلع لباس، یعنی درآوردن آن است، جدا شدن مرد از لباس همسری است که از طریق ازدواج شرعی بر تن کرده، به دلیل فرموده خداوند متعال در آیه [[آیه ۱۸۷ سوره بقره|۱۸۷]] [[سوره بقره]] :(هن لباس لکم وأنتم لباس لهن)<ref>قرآن، سوره بقره، آیه ۱۸۷</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة|نام=ثانی|نام خانوادگی=شهید|ناشر=جامعة النجف الدینیة|جلد=۶|صفحه=۸۷|زبان=عربی|کوشش=سید محمد کانتر}}</ref>
۱_خلع: «خُلع» از ریشه «خَلع» استعاره‌ای از خلع لباس، یعنی درآوردن آن است، جدا شدن مرد از لباس همسری است که از طریق ازدواج شرعی بر تن کرده، به دلیل فرموده خداوند متعال در آیه [[آیه ۱۸۷ سوره بقره|۱۸۷]] [[سوره بقره]] :(هن لباس لکم وأنتم لباس لهن)<ref>قرآن، سوره بقره، آیه ۱۸۷</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة|نام=ثانی|نام خانوادگی=شهید|ناشر=جامعة النجف الدینیة|جلد=۶|صفحه=۸۷|زبان=عربی|کوشش=سید محمد کانتر}}</ref>


۲_کراهت:واژه‌ای ای عربی است. معنای مصدر آن در کتب لغت :شدت، سختی، ناخوشایندی و مشقت است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=لسان العرب|نام=محمد بن مکرم|نام خانوادگی=الانصاری الافرقی|ناشر=دار صادر - بیروت|جلد=۱۳|صفحه‌ها=۵۳۴و۵۳۵|زبان=عربی}}</ref>
۲_کراهت:واژه‌ای ای عربی است. معنای مصدر آن در کتب لغت :شدت، سختی، ناخوشایندی و مشقت است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=العین|نام=أبو عبد الرحمن الخليل|نام خانوادگی=الفراهيدي البصري|ناشر=دار ومكتبة الهلال|جلد=۳|صفحه=۳۷۶|زبان=عربی|کوشش=مهدي المخزومي،إبراهيم السامرائي}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=لسان العرب|نام=محمد بن مکرم|نام خانوادگی=الانصاری الافرقی|ناشر=دار صادر - بیروت|جلد=۱۳|صفحه‌ها=۵۳۴و۵۳۵|زبان=عربی}}</ref>


۳_فدیه:بذل مال از طرف زن که باید با طیب نفس پرداخت شود. در بعضی مواقع، شوهر برای اینکه زن مهریه‌اش را ببخشد او را اذیت میکندتا زن از او متنفر شود و بگوید جانم آزاد مهرم حلال. این ببخش از روی طیب نفس نیست و در فتوای علما گرفتن این پول در قبال طلاق جایز نیست و طلاق خلع صحیح نیست<ref>آیت الله‌سیستانی، منهاج الصالحین، ج 3، م 616؛ آیت‌الله تبریزی و آیت‌الله وحید، منهاج الصالحین، کتاب الطلاق، م 1496؛ صافی، هدایه العباد، ج 2، کتاب الخلع، م 16؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، ج 2، کتاب الخلع، م 14؛ دفتر:آیات عظام فاضل، خامنه‌ای، نوری، مکارم و بهجت. (احکام ازدواج، سیدمجتبی حسینی)</ref>
۳_فدیه:بذل مال از طرف زن که باید با طیب نفس پرداخت شود. در بعضی مواقع، شوهر برای اینکه زن مهریه‌اش را ببخشد او را اذیت میکندتا زن از او متنفر شود و بگوید جانم آزاد مهرم حلال. این ببخش از روی طیب نفس نیست و در فتوای علما گرفتن این پول در قبال طلاق جایز نیست و طلاق خلع صحیح نیست<ref>آیت الله‌سیستانی، منهاج الصالحین، ج 3، م 616؛ آیت‌الله تبریزی و آیت‌الله وحید، منهاج الصالحین، کتاب الطلاق، م 1496؛ صافی، هدایه العباد، ج 2، کتاب الخلع، م 16؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، ج 2، کتاب الخلع، م 14؛ دفتر:آیات عظام فاضل، خامنه‌ای، نوری، مکارم و بهجت. (احکام ازدواج، سیدمجتبی حسینی)</ref>

نسخهٔ ‏۹ اوت ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۳۱

طلاق خلع، راهی برای جدایی در صورت ناخشنودی زن از شوهر است. طلاقی که تنها زوجه از زوج کراهت دارد و با پرداخت فدیه از وی جدا می‌شود[۱] و مرد حق رجوع ندارد، مگر آنکه زن از بذل مال خود منصرف شود.

تعریف

طلاق خُلع یکی از انواع طلاق و از نوع بائن است. طلاقی که زوجه در آن به جهت کراهت از زوج با بخشیدن مهریه (تمام یا بخشی از آن) یا مال دیگری که به آن فدیه گفته می‌شود از همسر خود جدا می‌شود.[۲] تمام شرایط طلاق در آن معتبر است. رجوع مرد زمانی جایز است که زن از بذل (فدیه) در مدتی که در عده هست، برگردد. تا زمانی که زن از بذل خود برنگردد مرد حق رجوع ندارند. بعد از رجوع طلاق خلع تبدیل به طلاق رجعی می‌شود. بعد از عده چنانچه زن از بذل خود برنگردد و مرد بخواهد رجوع کند باید صیغه عقد خوانده شود.[۳]

مفهوم شناسی

۱_خلع: «خُلع» از ریشه «خَلع» استعاره‌ای از خلع لباس، یعنی درآوردن آن است، جدا شدن مرد از لباس همسری است که از طریق ازدواج شرعی بر تن کرده، به دلیل فرموده خداوند متعال در آیه ۱۸۷ سوره بقره :(هن لباس لکم وأنتم لباس لهن)[۴][۵]

۲_کراهت:واژه‌ای ای عربی است. معنای مصدر آن در کتب لغت :شدت، سختی، ناخوشایندی و مشقت است.[۶][۷]

۳_فدیه:بذل مال از طرف زن که باید با طیب نفس پرداخت شود. در بعضی مواقع، شوهر برای اینکه زن مهریه‌اش را ببخشد او را اذیت میکندتا زن از او متنفر شود و بگوید جانم آزاد مهرم حلال. این ببخش از روی طیب نفس نیست و در فتوای علما گرفتن این پول در قبال طلاق جایز نیست و طلاق خلع صحیح نیست[۸]

منابع

  1. سوره بقره، قران (آیه۲۲۹).
  2. خمینی، روح‌الله (۱۳۹۲). ترجمه کتاب تحریر الوسیله. ج. ۲. موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ص. ۳۷۳.
  3. «کتاب خلع و مبارات». پرتال امام خمینی ره.
  4. قرآن، سوره بقره، آیه ۱۸۷
  5. شهید، ثانی. الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة (به عربی). ج. ۶. به کوشش سید محمد کانتر. جامعة النجف الدینیة. ص. ۸۷.
  6. الفراهيدي البصري، أبو عبد الرحمن الخليل. العین (به عربی). ج. ۳. به کوشش مهدي المخزومي،إبراهيم السامرائي. دار ومكتبة الهلال. ص. ۳۷۶.
  7. الانصاری الافرقی، محمد بن مکرم. لسان العرب (به عربی). ج. ۱۳. دار صادر - بیروت. صص. ۵۳۴و۵۳۵.
  8. آیت الله‌سیستانی، منهاج الصالحین، ج 3، م 616؛ آیت‌الله تبریزی و آیت‌الله وحید، منهاج الصالحین، کتاب الطلاق، م 1496؛ صافی، هدایه العباد، ج 2، کتاب الخلع، م 16؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، ج 2، کتاب الخلع، م 14؛ دفتر:آیات عظام فاضل، خامنه‌ای، نوری، مکارم و بهجت. (احکام ازدواج، سیدمجتبی حسینی)