دارالندوه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(+ رده:تاریخ مکه (هاتکت)) |
||
| خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
[[رده:تاریخ اسلام]] | [[رده:تاریخ اسلام]] | ||
[[رده:تاریخ مکه]] | |||
<references /> | <references /> | ||
نسخهٔ ۹ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۳:۳۴
دارالندوه (به معنای «خانهٔ شورا» یا «مجلس مشورت») یکی از مهمترین بناهای تاریخی و مراکز سیاسی و اجتماعی در شهر مکه پیش از ظهور اسلام بود که نقش مجلس شورای قبیله قریش را ایفا میکرد. این بنا که ساختار و کارکرد آن در نوع خود بینظیر بود، به عنوان قلب تپندهٔ حیات سیاسی و اجتماعی مکه، محل تجمع سران و بزرگان قریش برای اتخاذ تصمیمات حیاتی و سرنوشتساز قبیله محسوب میشد. موقعیت مکانی آن در مجاورت کعبه، که خود مرکزیت مذهبی و اقتصادی مکه بود، اهمیت مضاعف به این مکان میداد و بر جایگاه رفیع آن در میان قریش تأکید میکرد.[۱]
موسس
بنای دارالندوه به قُصَیّ بن کِلاب، یکی از شخصیتهای برجسته و تأثیرگذار در تاریخ قبیله قریش و از اجداد محمد، پیامبر اسلام، نسبت داده میشود. قصیّ بن کلاب در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم میلادی (پیش از هجرت) اقدام به بازسازی و سازماندهی مجدد مکه کرد و در این راستا، علاوه بر ایجاد نظام حکومتی منسجمتر برای قریش، اقدام به تأسیس دارالندوه نمود. هدف اصلی از تأسیس این بنا، تمرکز قدرت و مشورت در یک مکان واحد بود تا از پراکندگی تصمیمگیریها جلوگیری شود و قریش بتواند با وحدت نظر بیشتری در برابر چالشهای داخلی و خارجی خود اقدام کند. قصیّ بن کلاب با این اقدام، گامی اساسی در جهت تثبیت رهبری قریش بر مکه و اعتلای جایگاه آنان برداشت.[۲]
تاریخچه
لیلةالمبیت
دارالندوه، علاوه بر جایگاه خود در دوران پیش از اسلام، نقشی حیاتی و تلخ در تاریخ صدر اسلام ایفا کرد. در آستانهٔ هجرت محمد از مکه به مدینه، قریش که از گسترش روزافزون اسلام احساس خطر میکرد، در دارالندوه گرد هم آمدند.[۳] در شبی که به «لیلة المبیت» (شب بیتوته، شب گذراندن شب) مشهور است، رؤسای برجستهٔ قبیله قریش، از جمله ابوجهل و ابوسفیان، در دارالندوه جمع شدند. پس از بحث و تبادل نظر فراوان، تصمیم شومی گرفته شد: قتل محمد به صورت پنهانی. برای جلوگیری از انتقام بنیهاشم، قرار بر این شد که از هر قبیله از قبایل قریش، یک نفر شمشیرزن انتخاب شود و همگی با هم به خانهٔ محمد هجوم برده و او را به قتل برسانند. بدین ترتیب، خون محمد، به گردن تمام قبایل قریش میافتاد و بنیهاشم توان مقابله با تمام قریش را از دست میداد.[۴]
پانویس
- ↑ پیشوایی، تاریخ اسلام، ۴۵.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویة، ۱: ۲۸۶.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۲: ۵۳.
- ↑ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱: ۳۳۰.