کاربر:Maasum/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
== عاشورا، [[دهمین روز از ماه محرم]]، روزی است که تاریخ با خون نوشته شد و حقیقت با ایثار معنا گرفت. در سال ۶۱ هجری قمری، سرزمین خشک و سوزان [[کربلا]] ، صحنه رویارویی حق و باطل شد؛ جایی که حسین، فرزند فاطمه و نوه پیامبر اسلام، با یاران اندکش در برابر سپاه ظلم و ستم ایستاد تا کرامت انسان و آزادگی از یاد نرود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان|نام=محمدحسین|نام خانوادگی=طباطبایی|صفحه=۵۸}}</ref> ==
== عاشورا، [[دهمین روز از ماه محرم]]، روزی است که تاریخ با خون نوشته شد و حقیقت با ایثار معنا گرفت. در سال ۶۱ هجری قمری، سرزمین خشک و سوزان [[کربلا]] ، صحنه رویارویی حق و باطل شد؛ جایی که حسین، فرزند فاطمه و نوه پیامبر اسلام، با یاران اندکش در برابر سپاه ظلم و ستم ایستاد تا کرامت انسان و آزادگی از یاد نرود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان|نام=محمدحسین|نام خانوادگی=طباطبایی|صفحه=۵۸}}</ref> ==


=== پس از مرگ معاویه، یزید قدرت را به‌ناحق به دست گرفت و از امام خواست تا با او بیعت کند؛ اما حسین بن علی که جز حقیقت و عدالت نمی‌خواست، فرمود: «مثلی لا یبایع مثله» ـ کسی چون من با کسی چون او بیعت نمی‌کند. امام، دعوت مردم کوفه را پذیرفت، اما پیش از رسیدن، راه بر او بسته شد و کاروان حق در دشت کربلا متوقف گردید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مقتل الحسین|نام=علیرضا|نام خانوادگی=صادقی واعظ|صفحه=۳۲۱}}</ref> ===
=== پس از مرگ معاویه، یزید قدرت را به‌ناحق به دست گرفت و ازحسین خواست تا با او بیعت کند؛ اما حسین بن علی که جز حقیقت و عدالت نمی‌خواست، فرمود: «مثلی لا یبایع مثله» ـ کسی چون من با کسی چون او بیعت نمی‌کند. حسین، دعوت مردم کوفه را پذیرفت، اما پیش از رسیدن، راه بر او بسته شد و کاروان حق در دشت کربلا متوقف گردید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مقتل الحسین|نام=علیرضا|نام خانوادگی=صادقی واعظ|صفحه=۳۲۱}}</ref> ===


=== روز عاشورا، نبرد نابرابر آغاز شد. در آن دشت سوزان، یاران وفادار امام یکی پس از دیگری در راه خدا جان باختند و سرانجام خود حضرت، پس از ساعاتی نبرد و تشنگی، به شهادت رسید. خیمه‌ها سوخت، کودکان به اسارت رفتند، و زمین و زمان در عزای حسین گریستند. ===
=== روز عاشورا، نبرد نابرابر آغاز شد. در آن دشت سوزان، یاران وفادار حسین بن علی یکی پس از دیگری در راه خدا جان باختند و سرانجام خود او، پس از ساعاتی نبرد و تشنگی، به شهادت رسید. خیمه‌ها سوخت، کودکان به اسارت رفتند، و زمین و زمان در عزای حسین گریستند. ===
'''آغاز بیداری'''
'''آغاز بیداری'''


==== اما عاشورا پایان نبود؛ آغاز بود. آغاز بیداری انسان‌هایی که در برابر ظلم سکوت نمی‌کنند. خون حسین چراغی شد که قرن‌هاست خاموشی نمی‌پذیرد، و پیام او ـ «[[هیهات منّا الذلة»]] ـ همچنان در گوش تاریخ طنین‌انداز است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الفتوح|نام=ابن اعثم|نام خانوادگی=الکوفی|صفحه=۱۶۲}}</ref> ====
==== اما عاشورا پایان نبود؛ آغاز بود. آغاز بیداری انسان‌هایی که در برابر ظلم سکوت نمی‌کنند. خون حسین چراغی شد که قرن‌هاست خاموشی نمی‌پذیرد، و پیام او ـ «[[هیهات منّا الذلة»]] ـ همچنان در گوش تاریخ طنین‌انداز است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الفتوح|نام=ابن اعثم|نام خانوادگی=الکوفی|صفحه=۱۶۲}}</ref> ====
<references />
<references />

نسخهٔ ‏۲۰ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۴۶

عاشورا،حماسه ای جاودانه

مقدمه:

دهمین روز محرم روزی است که تاریخ با خون نوشته شد.

عاشورا؛ حماسه‌ای جاودانه

عاشورا، دهمین روز از ماه محرم، روزی است که تاریخ با خون نوشته شد و حقیقت با ایثار معنا گرفت. در سال ۶۱ هجری قمری، سرزمین خشک و سوزان کربلا ، صحنه رویارویی حق و باطل شد؛ جایی که حسین، فرزند فاطمه و نوه پیامبر اسلام، با یاران اندکش در برابر سپاه ظلم و ستم ایستاد تا کرامت انسان و آزادگی از یاد نرود.[۱]

پس از مرگ معاویه، یزید قدرت را به‌ناحق به دست گرفت و ازحسین خواست تا با او بیعت کند؛ اما حسین بن علی که جز حقیقت و عدالت نمی‌خواست، فرمود: «مثلی لا یبایع مثله» ـ کسی چون من با کسی چون او بیعت نمی‌کند. حسین، دعوت مردم کوفه را پذیرفت، اما پیش از رسیدن، راه بر او بسته شد و کاروان حق در دشت کربلا متوقف گردید.[۲]

روز عاشورا، نبرد نابرابر آغاز شد. در آن دشت سوزان، یاران وفادار حسین بن علی یکی پس از دیگری در راه خدا جان باختند و سرانجام خود او، پس از ساعاتی نبرد و تشنگی، به شهادت رسید. خیمه‌ها سوخت، کودکان به اسارت رفتند، و زمین و زمان در عزای حسین گریستند.

آغاز بیداری

اما عاشورا پایان نبود؛ آغاز بود. آغاز بیداری انسان‌هایی که در برابر ظلم سکوت نمی‌کنند. خون حسین چراغی شد که قرن‌هاست خاموشی نمی‌پذیرد، و پیام او ـ «هیهات منّا الذلة» ـ همچنان در گوش تاریخ طنین‌انداز است.[۳]

  1. طباطبایی، محمدحسین. المیزان. ص. ۵۸.
  2. صادقی واعظ، علیرضا. مقتل الحسین. ص. ۳۲۱.
  3. الکوفی، ابن اعثم. الفتوح. ص. ۱۶۲.