توحید در قرآن

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو

راه های شناخت خدا در قرآن

پیش از ورود به بحث اصلی لازم است به دیدگاه های موجود در مورد شناخت خدا اشاره شود:

در مورد شناخت خدا دیدگاه های متفاوتی در ادیان مختلف مطرح شده است که می توان به سه دیدگاه کلی تقسیم کرد:

الف) تشبیه: معتقدان به معرفت تشبیهی، خدا را در حد ممکنات پایی آورده بدون اینکه تنزیه را لحاظ کنند. از سردمداران چنین اعتقادی یهود و نصارا هستند که شواهد آن در تورات و انجیل وجود دارد. آن ها می گویند:نه تنها ذات و صفات ذاتی خدا قابل شناخت حصولی و حضوری است بلکه حتی در قیامت با چشم ظاهری نیز می توان خدا را رؤیت کرد. در اسلام نیز عده ای با تمسک به آیات متشابه قرآن (یادداشت بزن) طرفدار این عقیده شده، تا جایی که برای خدا اعضا و جوارح مادی قائل شدند. ص 41


تعطیل: پیروان این مذهب، راه هرگونه شناختی را نسبت به خدا مسدود می دانند و حتی گروهی از آنان با تمسک به آیه « لیس کمثله شیء» (شوری /11) قائل به مبالغه در تنزیه شده و اطلاق «شیء» بر خدا را جایز می دانند و لازمه این دیدگاه، نفی اطلاق حقیقی صفات بر ذات خدا است که به تعطیل ذات خدا از اوصاف کمال و تعطیل عقل و دل از شناخت حصولی و حضوری او بر می گردد. جهمیه و معتزله از طرفداران این نظریه هستند.ص 42

ج) جمع بین تشبیه و تنزیه: این دیدگاه به دو قسم تقسیم می شود بدین صورت که گروهی درباره شناخت خدا قائل به جمع بین تشبیه و تنزیه به نحو تبعیض و ترکیب هستند و گروهی معتقد به تشبیه در عین تنزیه و تنزیه در عین تشبیه هستند. ص43

از دیدگاه جوادی آملی و برخی از علمای دیگر (یادداشت بزن) شناخت کنه ذات و صفات ذات خدا ممکن نیست چون موجودی که کنه ذات او شناخته شود، مصنوع و مخلوق است و چیزی که مخلوق شد معلول است و نیازمند علت، در حالی که خدا خود فاعل و خالق امور عالم است و هرگز نیازمند علت دیگری نیست. و هر آنچه که اراده کند بیافریند، فورا از علم به عین تنزل کرده و در خارج محقق می شود: «إنّما أَمرُه إذا أراد شیئاً أن یَقولَ کُن فَیَکون» (یس/82) ولی می توان خدا را از راه اسماء و اوصاف فعلیه او شناخت. ص 45

راه های شناخت خدا در قرآن

جوادی آملی با استناد به آیه «سنُریهِم آیاتِنا فی الافاق و فی أنفسهم حتّی یتبیَّن لهم أَنّه الحقّ أولم یکف بربّک أنّه علی کل شیءٍ شهید» (فصلت/53) معتقد است خدا در قرآن سه راه را برای شناخت خود معرفی کرده است. ص49

1- راه آفاقی: دعوت به مطالعه در اسرار طبیعت و نظم جهان، تفکر در آفرینش آسمان ها، زمین، کوه ها و... و معرفی خدا با ادله قرآنی و براهین. ص50

برهان در اصطلاح قرآن

برهان مصطلح قرآن، از جهت مصداق وسیع تر از برهان در اصطلاح منطق است. برهان در منطق به دلیل عقلی می گویند که از مقدمات یقینی تشکیل شده و به صورت منتج در آمده است، ولی علم شهودی، معجزه و جدال احسن در این علم به عنوان برهان مطرح نمی شود، در حالی که این امور در قرآن به علت روشن بودن خود و روشن کردن مطلب دیگر، به عنوان برهان مطرح می شود. ص58 و 59

با وجود فراوانی برهان در اثبات خداشناسی در قرآن، به چهارنوع بیشتر از بقیه عنایت شده است:نوع شهود انبیاء و سنخ کشف آن، برهان عقلی، دلیل نقلی و معجزه. ص 60-62

امتیازات براهین قرآن

از نظر جوادی آملی و بسیاری از علمای دیگر(یادداشت)، براهین قرآن، دارای ویژگی هایی است که در کتب دیگر یافت نمی شود از جمله:

1- جامع شهود عقلی و نقلی بودن:مشهود بودن همه معارف قرآنی و عصاره آن یعنی توحید برای صاحب رسالت و معقول شدن این موضوعات مشهود در قالب براهین عقلی و در نهایت، نقل این مشهود معقول، برای دیگران. ص 63 و 64

2- جامع حکمت نظری و عملی: از این نکته نباید غافل شد که تعلیم همراه با تزکیه، موجب موحدپروری می شود، برای همین قرآن هنگام استدلال در موضوعات گوناگون، به جای ذکر نتیجه منطقی که یه مطلب نظری است، به بیان نتیجه نهایی که مطلبی تربیتی و حکمتی عملی است، می پردازد. «فان لم تفعلوا و لن تفعلوا فاتقوا النار التی...»(بقره/24) یا هنگام تعریف برّ و نیکی، ابرار و نیکان را نیز معرفی می کند. «لیس البِرَّ أن تُوَلَّوا وُجوهَکُم...» (بقره/177) (ص65-67)

3- عمیق و رسا: قرآن گاهی درباره توحید، برهان عقلی به صورت قیاس استثنائی مطرح می کند که تحلیل مقدمات آن نیازمند فراگیری بعضی از علوم عقلی است و زمانی همان مطلب عمیق را به صورت ساده و در قالب یک داستان بیان می کند تا افراد عادی نیز از آن برخوردار باشند. به عنوان مثال در آیه «لو کان فیهما آلهةٌ الّا الله لَفَسَدَتا» (انبیاء/22) توحید الوهیت را با یک برهان عقلی عمیق اثبات می کند و به دلیل میسور نبودن تقریر و فهم آن برای همگان، عصاره آن را به صورت داستان در جای دیگر بیان می کند: «صرب الله مثلاً رجلاً فیه شرکاء متشاکسون...» (زمر/29) ص 68

براهین توحیدی قرآن

ازدیدگاه جوادی آملی و برخی از علمای دیگر(یادداشت اسم چند عالم دیگر)، برهان تمانع، برهان محبت، برهان حرکت، برهان نظم، برهان حیات و مرگ، برهان شهادت خدا و برهان ولایت از براهین توحیدی قرآن است. ص74

تفاوت راه آفاقی با راهای دیگر

1- این راه به دلیل عدم نیاز به بحث های پیچیده فنی و برهان های سنگین فلسفی، نسبت به راه های دیگر آسان تر و قابل فهم تر است که یک امتیاز برای این راه محسوب می شود. ص50

2-در این راه، رونده و مقصد هر کدام غیر از دیگری است. سالک، انسان جستجوگر و راه تفکر در جهان آفرینش، روابط، حرکت، نظم و خصوصیات آن است و مقصد، همان محرک بی حرکت، ناظم باشعور، قدیم ازلی و سرمدی است. ص

3- یکسان نبودن بررسی مفهومی و تحلیل حصولی پیرامون آفاق، منجربه نتایج متفاوت و متنوع می شود. ص

4- وجود تعبیرهای متفاوت در آیات آفاقی به طوری که گاهی از وحدت به کثرت و زمانی از کثرت به وحدت سخن به میان آمده، گاهی از تفکر و گاهی از تعقل یاد می کند. ص 51

2-راه انفسی: سیر در آیات درونی و شناخت خدا از راه خودشناسی بدین صورت که انسان با تأمل در ذات، صفات و افعال خود، پی می برد که هرگز نمی تواند به خود یا دیگران که مانند او هستند، تکیه کند و همواره در همه شئون هستی خود محتاج است، چون مستقل نیست و از هر جهت مقهور علل و عوامل بیرون است که آن ها هم هر یک وابسته به علت دیگری هستند و همه تحت نظم و نفوذ عامل دیگری اداره می شوند که آن علت، خداوند است. ص 51 و 52

در این راه، بینش توحیدی انسان از راه فطرت، از مجموع آیات تذکرة، آیات نسيان و آیات بیانگر گرایش مقطعی و خالص انسان به خدا در هنگام احساس خطر، استفاده می شود. ص132

دست آوردهای راه انفسی