فقر

از اسلامیکال
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۴۷ توسط Mrj2020 (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «== فقر == فقر در لغت به معنای نیازمندی و تهیدستی است و در اصطلاح، به ناتوانی فرد در تأمین نیازهای اساسی زندگی مانند خوراک، پوشاک، مسکن، آموزش، بهداشت و درمان اطلاق می‌شود. در فقه اسلامی، فقیر از جمله گروه‌هایی است که استحقاق دریافت زکات دارد؛ ب...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فقر

فقر در لغت به معنای نیازمندی و تهیدستی است و در اصطلاح، به ناتوانی فرد در تأمین نیازهای اساسی زندگی مانند خوراک، پوشاک، مسکن، آموزش، بهداشت و درمان اطلاق می‌شود. در فقه اسلامی، فقیر از جمله گروه‌هایی است که استحقاق دریافت زکات دارد؛ به‌ویژه آن‌که نتواند هزینه‌های یک‌ساله خود و خانواده‌اش را، چه بالفعل و چه بالقوه، تأمین کند. چنین فردی شرعاً مجاز است از زکات برای تأمین این نیازها بهره‌مند شود.[۱]

فقر از دیدگاه قرآن

از منظر قرآن، فقر پدیده‌ای است که آثار زیان‌بار و گسترده‌ای بر زندگی انسان دارد. این وضعیت نه‌تنها زمینه‌ساز کفر و انکار باورهای دینی است، بلکه موجب ذلت، خواری، زوال عقل، اندوه، ضعف در دینداری، گسترش دشمنی‌های شدید و در نهایت، شکستن توان و استقامت انسان در برابر دشواری‌های زندگی می‌گردد. چنین پیامدهایی، ضرورت مقابله با فقر و توجه به عدالت اجتماعی و اقتصادی را در نظام اسلامی برجسته می‌سازد.[۲]

ملاک ارزیابی فقر

ارزیابی فقر و تشخیص افراد نیازمند از توانگران، از جمله مسائل پیچیده اقتصادی و اجتماعی است. اقتصاددانان برای این منظور شاخصی به نام «خط فقر» تعریف کرده‌اند که بر اساس میزان درآمد ماهانه افراد، وضعیت مالی آنان را تعیین می‌کند. این شاخص با مفهوم «حدّ کفاف» در منابع دینی هم‌خوانی دارد؛ به‌گونه‌ای که درآمد کافی برای رفع نیازهای اساسی، بدون افراط و تفریط، کفاف نامیده می‌شود و انسان را از وابستگی به دیگران بی‌نیاز می‌سازد.

در فقه اسلامی، ملاک فقر، ناتوانی فرد در تأمین هزینه‌های یک‌ساله خود و خانواده‌اش است. با این حال، برخی فقها تأکید کرده‌اند که اگر نیازمندی ناشی از تنبلی و بی‌تلاشی باشد، فرد فقیر محسوب نمی‌شود و مستحق دریافت زکات نیست. فقیر واقعی کسی است که با وجود تلاش برای کسب روزی، همچنان از تأمین نیازهای سالانه خود ناتوان باشد.[۳]

  1. پرور، اسماعیل (۱۳۸۰). اصطلاحات : مبارزه با فقر، فساد و تبعیض. قم: مرکز پژوهش های اسلامی. ص. ۷.
  2. رکن‌الدینی، حسین (۱۳۸۳). علل انحطاط و سقوط جوامع از ديدگاه قرآن. تهران: مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما. ص. ۷.
  3. پرور، اسماعيل (۱۳۸۸). مبارزه با فقر و فساد در سیره نبوی. قم: دفترعقل. صص. ۱۴–۱۵.