قاعده لطف

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو

قاعده لطف وضرورت امام حی

ازمهم‌ترین دلیل عقلی متکلمان امامیه بر وجوب امامت، می‌آورند قاعده لطف است. قاعده لطف، یکی از قواعد مهم و اساسی در کلام امامیه و فرقه معتزله می‌باشد و مسائل کلامی بسیاری بر این قاعده، استوار شده است؛ از جمله وجوب نبوت، عصمت پیامبران، تکالیف شرعی و وعد و وعید. متکلمان امامیه، بر این عقیده اند که امامت نیز از مصادیق و فروع قاعده لطف است.

تعریف لغوی قاعده لطف

واژه لطف در لغت به معنای رِفق و مدارا، قرب و نزدیکی، عنایت و مهربانی[۱]

تعریف اصطلاحی قاعده لطف

در اصطلاح کلامی، لطف از صفات فعل الهی و به معنای عنایت خاص خداوند در تسهیل امور بندگان جهت انجام تکالیف دینی و رشد و کمال آنان است؛ بدین معنا که خداوند آنچه مایه گرایش مکلفان به طاعت و دوری گزیدن آنان از معصیت است، در حق آنان افاضه می‌فرماید تا زمینه اطاعت پذیری آگاهانه و اختیاری بندگان از دستورات الهی و دوری آنان از معصیت او فراهم گردد و به قرب و کمال نائل شوند. متکلمان چنین لطفی را مقتضای عدل و حکمت الهی دانسته و آن را از ناحیه خداوند واجب می‌شمارند.[۲]

۱-کلام شیخ مفیددر قاعده لطف

«اللطف مایقرب المکلف معه الی الطاعه و یبعد عن المعصیه و لا حظ له فی التمکین و لم یبلغ حد الالجاء؛ «لطف، آن است که به سبب آن، مکلف به طاعت نزدیک و از معصیت دور می‌شود و در قدرت مکلف بر انجام دادن تکلیف، مؤثر نیست و به مرز اجبار نیز نمی‌رسد».[۳]

۲-کلام سید مرتضی، در تعریف لطف گفته است

«ان اللطف ما دعا الی فعل الطاعه؛ و ینقسم الی ما یختار المکلف عنده فعل الطاعه و لو لاه لم یختره، و الی مایکون اقرب الی اختیارها؛ «لطف آن است که مکلف را به انجام دادن طاعت دعوت می‌کند.» لطف، بر دو قسم است: یکی آن که مکلف به سبب آن، فعل طاعت را برمی‌گزیند و اگر آن لطف نبود، فعل طاعت را برنمی‌گزید و دیگری آن که مکلف به سبب آن، نسبت به انجام دادن طاعت، نزدیک تر خواهد شد»

دلالت قاعده لطف ووجوب امامت

متکلمان امامیه، بالاتفاق، بر این عقیده اند که امامت، از مصادیق لطف خداوند است، و چون لطف، به مقتضای حکمت الهی، واجب است، امامت نیز واجب است. از طرفی، لطف امامت، از آن گونه الطافی است که فعل مباشری و مستقیم خداوند است. و از این نظر، وجوب امامت، همچون وجوب نبوت است. فاضل مقدادره در شرح الباب الحادی عشر، دربارهٔ دیدگاه علمای امامیه بر ضرورت عقلی وجود امام علیه السلام از راه قاعده لطف چنین استدلال می‌کند:بزرگان امامیه معتقدند که امامت (نصب امام) به حکم عقل بر خداوند واجب است و این سخن حقی است و دلیل بر حقانیت آن، لطف بودن امام در حق بندگان است و هر آنچه لطف باشد، بر خدا واجب است، پس امامت بر خد واجب است؛ زیرا آنچه سبب نزدیک شدن بندگان به اطاعت خدا و دوری آنان از گناه شود، لطف است و این معنی در امامت متبلور است.[۱][۴]

نتیجه آنکه:

  1. «لطف» در حقیقت موهبت خاص خداوند در حق بندگان بوده و زمینه اطاعت از دستورات دین و دوری آنان از معصیت را تسهیل می‌کند.
  2. لذا حکمت الهی ایجاب می‌کند تا همیشه در میان مردم، حاکم و زمامدار ی باشد که جامعه را دررسیدن به سعادت دنیا و آخرت راهنمایی سازد.
  3. و چون کمال لطف پس از پیامبراکرم، تنها با وجود امام معصوم علیه السلام امکان‌پذیر است، پس وجود امام و رهبر الهی در هر زمانی، ضروری خواهد بود.


  1. قرشی بنایی، علی اکبر (۱۳۶۸). قاموس قرآن،. ج. ۲. تهران: دارالکتب الاسلامیه. ص. ۱۹۰.
  2. صمدی، قنبرعلی (۱۳۹۷). امام حی غائب. قم: موسسه بنیاد فرهنگی مهدی موعود (عج). ص. ۴۲.
  3. العکبری البغدادی.، محمدبن نعمان (۱۴۱۳). النکت الاعتقادیه. قم: المؤتمرالعالمی لالفیه الشیخ المفید ‫. ص. ۳۵.
  4. مقداد، فاضل (۱۳۶۰). الباب الحادی عشر مع شرحیه النافع یوم الحشر و مفتاح الباب. مشهد: آستان قدس رضوی.