معادشناسی در اسلام
مفهومشناسی
در اسلام، به دلیل تنوع تفسیری گسترده و فقدان نهادی مرکزی برای تعیین عقاید رسمی، همواره تنشی بین تفسیر لفظی از وحی و محدودیتهای عقل انسانی در فهم حقیقت وجود داشته است. این اختلافات امروزه نیز در مباحث مربوط به آخرتشناسی دیده میشود و به مناظرات قرن نهم در بغداد میان معتزله و حنبلیان یا سایر دیدگاههای تفسیری در طول تاریخ بازمیگردد. با وجود آنکه قرآن و سنت پیامبر منابع مشترک عقاید اسلامی هستند، این منابع به شیوههای مختلفی تفسیر شدهاند که نشاندهنده اختلافات مذهبی و تفسیری است. از این رو، ارائه تصویری واحد از باورهای اسلامی دربارهٔ آخرتشناسی، بدون در نظر گرفتن این اختلافات، دشوار است.[۱]
آخرتشناسی شامل آموزههایی دربارهٔ مرگ، رستاخیز، جاودانگی و داوری نهایی است و همچنین نگرش سنت اسلامی به آغاز جهان، معنای تاریخ و هدف نهایی خلقت را در بر میگیرد. از نظر الهیاتی، آخرتشناسی جهت نهایی زندگی انسان را مشخص میکند و بنابراین در تفسیر آن نقش اساسی دارد. نمادها و مفاهیم مختلفی که در متون مقدس یافت میشوند یا در طول تاریخ در سنت اسلامی شکل گرفتهاند، نیازمند تفسیر هستند. برای تعیین صحت هر تفسیری، میتوان به نظرات علمای برجسته گذشته مراجعه کرد، نه بهمنظور پذیرش چارچوبهای خاص تفسیری آنان، بلکه برای بررسی مبانی معرفتشناختی دیدگاههایشان.[۲]
در سنت اشعری، حقیقت وحیانی، بهویژه در حوزه غیب، بدون نیاز به توضیح چگونگی تحقق آن پذیرفته میشود. در مقابل، برخی دیدگاههای تفسیری، نقش بیشتری برای عقل قائل هستند و تمایل دارند در مواجهه با متونی که عقل را به چالش میکشند، به تفسیر مجازی متوسل شوند. در دوران میانه، اکثریت متکلمان مسلمان بر این باور بودند که اصول آخرتشناسی و نمادهای آن باید بهصورت لفظی و بهعنوان باورهای ایمانی پذیرفته شوند، در حالی که گروهی دیگر حقیقت نمادین و مادی را همزمان معتبر و سازگار میدانستند.[۳]
آخرتشناسی در متون وحیانی
آخرتشناسی جنبههای فردی و کیهانی دارد، زیرا سرنوشت فرد به هدف و سرنوشت کل خلقت در چارچوب دینی پیوند خورده است. در متون اسلامی، زمان مقدس در وقایع مربوط به «آخرین امور» به اوج خود میرسد و همزمان به نوعی نفی یا تجزیه میشود. متکلمان معمولاً آخرتشناسی را در کنار توحید و نبوت، یکی از سه اصل اساسی اسلام میدانند. در متون کلامی متأخر، این آموزهها تحت عنوان «سمعیات» قرار میگیرند، زیرا برخلاف توحید و نبوت، خارج از دسترس اثبات عقلانی تلقی میشوند. وظیفه متکلمان در این حوزه، دفاع از پیشبینیهای وحیانی در برابر انکار یا تفسیرهای نادرست است.[۴]
اسلام، به دلیل ماهیت خود بهعنوان آخرین دین وحیانی و همچنین تأکید قرآن بر معناداری تاریخ و مسئولیت فردی، جایگاه ویژهای برای آخرتشناسی قائل است. برخی از محققان معاصر، ارتباط آن را با مسئله عدل الهی (تئودیسه) بررسی کردهاند، زیرا آموزههای مربوط به قیامت نشان میدهند که سرانجام، امور این جهان به شکلی عادلانه به سرانجام خواهند رسید و حق و حقیقت پیروز خواهند شد. افزون بر این، پایان جهان را میتوان قرینه یا مکملی برای آغاز آن دانست. از اینرو، بررسی آموزههای آخرتشناسی مستلزم شناخت مفاهیم مرتبط با خلقت است که زمینهساز درک دیدگاههای اسلامی دربارهٔ پایان جهان میشود.[۵]
پانویس
ارجاعات
- ↑ hermansen, “Eschatology”, Classical Islamic Theology, 308–310.
- ↑ hermansen, “Eschatology”, Classical Islamic Theology, 308–310.
- ↑ hermansen, “Eschatology”, Classical Islamic Theology, 308–310.
- ↑ hermansen, “Eschatology”, Classical Islamic Theology, 308–310.
- ↑ hermansen, “Eschatology”, Classical Islamic Theology, 308–310.
منابع
- hermansen, marcia (2008). "Eschatology". The Cambridge Companion to Classical Islamic Theology (به انگلیسی). Cambridge: Cambridge University Press.