تعاون
تعاون به معنای همکاری، از اصول اخلاقی در اخلاق اسلامی است.
کار تشکیلاتی در اندیشه اسلامی و اجتماعی
کار تشکیلاتی به معنای سازماندهی هدفمند افراد در قالب ساختارهای منظم برای تحقق اهداف مشترک است. در اندیشه اسلامی، این مفهوم نهتنها از منظر مدیریتی بلکه از دیدگاه فقهی و کلامی نیز مورد توجه قرار گرفته است. برخلاف برخی برداشتهای رایج که ظاهر و ساختار را کماهمیت میدانند، در این دیدگاه تأکید میشود که شکل و نظم بیرونی به اندازه نیت و محتوای درونی اهمیت دارد. آموزههایی مانند امر به معروف و نهی از منکر، تعاون و ولایت از جمله مبانی مشروعیت کار تشکیلاتی در اسلام هستند.[۱]
در تشکیلات، هدف باید روشن، قابل تصویر و درونی باشد. هدف صرفاً یک مقصد بیرونی نیست، بلکه مقصود و رشد درونی اعضا را نیز شامل میشود. تشکیلات موفق، اهداف خود را بهصورت تصویری ترسیم میکند تا اعضا در مسیر آن حرکت کنند و احساس شکست نداشته باشند. همچنین، تشکیلات پویا است و آرمانهای آن با گذر زمان بهروز میشوند؛ مانند آرمان انقلاب ۱۳۵۷ ایران که پس از سقوط رژیم شاه، مسیر تازهای را آغاز کرد.[۱]
تشکیلات بستری برای خودشناسی و رشد فردی است. افراد در آن به سه دسته رهبر، کادر و اعضا تقسیم میشوند. مخاطبان صرفاً نقش حمایتی دارند و جزو ارکان اصلی نیستند. تشکیلات موفق زمانی تحقق مییابد که اعضای آن به هدف نزدیکتر شوند. رقابت سالم، نقدپذیری، و شناخت استعداد و توان از ویژگیهای مهم افراد تشکیلاتی است. این افراد برخلاف دیگران دچار خودبزرگبینی نمیشوند و در مسیر رشد جمعی حرکت میکنند.[۱]
نظم در تشکیلات به معنای هماهنگی میان اعضاست، نه شباهت یا انضباط تحمیلی. برخلاف نظم غربی که افراد را به یکسانسازی وادار میکند، نظم تشکیلاتی بر تفاوتها و هماهنگی آنها تأکید دارد؛ مانند گروه موسیقی که با سازهای متفاوت، یک قطعه هماهنگ اجرا میکند. نظم در تشکیلات خود را در قالب سازماندهی نشان میدهد و هدف آن رشد جمعی اعضا است. در نهایت، ارکان اصلی تشکیلات به ترتیب اهمیت شامل رهبری، افراد، هدف و نظم هستند.[۱]