کاربر:A.mosavi/صفحه تمرین
رزق و روزی [۱]
(روزی) واژهای فارسی است که به معنای خوراک روزانه، آنچه روزبه روز به کسی داده میشود و قسمت او میگردد و نیز ضروریات زندگی به کار رفتهاست.[1]
(رزق) واژهای عربی است و معادل روزی است. رزق آن چیزی که بهرهی بندگان خدا باشد از اقسام آنچه بدان نیازمند است از خوراک، پوشاک، آشامیدنی به کار رفته است.[2]
رزق عبارت است از هر چیزی که مایهی دوام حیات مخلوقات زنده است، و چون هستی این مخلوقات از فیض خدای تعالی است چیزی هم که هستی آنها بستگی به آن دارد نیز از ناحیه اوست، همانطور که خدای تعالی در ایجاد مخلوقات شریکی نداشته و در روزی دادن آنها و هر چیز دیگری که نیازمند آنند شریکی ندارد.[3]
رزق گاهی به عطا دائمی اطلاق میشود خواه دنیوی باشد یا اخروی و گاهی به نصیب و بهره و گاهی به غذایی که مورد جوف میشود.[4]
و دراصلاح شیعیان رزق چیزی است که میتوان از آن بهرهبرداری کرد و کسی نمیتواند جلوی آنرا بگیرد. بنابراین، رزق چیزی است کع قابلیت بهرهبرداری دارد، در نتیجه رزق هرکس غیر از دارایی و ثروت اوست زیرا چه بسا ثروتمندانی که از دارایی خویش بهره نمیبرند، و دارایی آنها غیرقابل استفاده برای آنان میباشد. پس رزق هرکس به میزان برخورداری او از نعمتهاست نه میزان داراییاش.[5]
رزق و روزى که خداوند آن را به عهده گرفته و ضمانت نموده عبارت است از: سهم و نصیبى که باید به مخلوقات برسد تا بتوانند به وجود و بقاى خود ادامه دهند. راغب در مفردات می گوید:رزق گاهى به عطاء دائمى اطلاق می شود، خواه دنیوى باشد یا اخروى و گاهى به نصیب و بهره و گاهى به غذایی که وارد جوف می شود. گویند: شاه رزق لشکر را داد و دانش روزى من شده است[6].
آیت الله اختری نیز می گوید :«به نظر ما طبق آیات و روایاتی که در مورد رزق و روزی آمده است واژه رزق در لغت بر دستاوردهای حرام نیز اطلاق شده است لیکن آنها رزق مشروع نیستند نمیتوان آنها را رزق الهی شمرد ؛ رزق از چیزهایی
[1]. علي اكبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، بی تا ، ص371.
[2]. همان.
[3]. سيد محمد حسين طباطبايي، تفسير الميزان، 1374،ج 10، ص222.
[4]. علي اكبر قريشي، قاموس قرآن،1412ق ، ج3-4، ص82.
[5]. محمد علي قاسمي، گشايش روزي، بی تا ،ص13-20.

[6]. حسين بن محمد راغب اصفهاني، مفردات الفاظ قرآن، 1412ق، ص351.
- ↑ برداران، علی (۱۳۴۲). مریم مقدس. طبیب. ص. ۲۳.