کاربر:Hanin/صفحه تمرین

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو

اصلاح الگوی اسلام از منظر اسلام

اصلاح الگوی اسلام از منظر خود اسلام، به معنای نقد درونی و بازسازی تصویری اصیل و پویا از دین است که از انحرافات تاریخی و تفاسیر سطحی رها شده باشد. محورهای اصلی اصلاح عبارتند از: اصالت عقلانیت: ارجاع مجدد به جایگاه عقل به عنوان «حجت باطنی» و مقابله با جمود و افراط‌گرایی نقلی، با هدف فهم روح کلی شریعت. تفکیک ثوابت و متغیرات: تمایز قائل شدن میان اصول ثابت دین (مانند توحید و عدالت) و برداشت‌ها و احکام متغیر تاریخی، برای جلوگیری از خلط «دین» با «تفسیرهای فقهی خاص».

رحمت و مدارا: تبدیل محوریت از خشونت و تکفیر به اصل رحمت للعالمین، و تأکید بر شفقت، تساهل و مدارای اجتماعی.

عدالت اجتماعی: اولویت‌دهی به تحقق عدالت در توزیع ثروت، فرصت‌ها و حقوق شهروندی، به عنوان اصلی‌ترین پیام اجتماعی اسلام.

جایگاه مصرف در نگاه دینی:

امروزه مصرف به یکی از معضلات بشری تبدیل شده است. بشر امروز به شکل فزاینده ای در حال مصرف همه چیز حتی استعداد، توانایی و دارایی های خود برای دستیابی به لذت های خیالی است.این سبک زندگی که محصول نگرش غیر دینی به انسان و کمال اوست بحران های زیستی، معرفتی و اخلاقی در پی داشته و اورا از حقیقت خویش دور ساخته است. اصلاح سبک زندگی انسان و جاوگیری از مصرف بی مهابا نیازمند رجوع به دین و تطبیق الگوهای رفتاری با آموزه‌های دینی است. ابعاد مادی و معنوی انسان، هر یک منشاء پیدایش‌ نیازهایی است که در اموزه آموزه‌های واقع گرایانه و فطرت مدار اسلام، توجه فراوان شده است. نیازهای مادی انسان همچون خوراک، پوشاک و مسکن، جنبه عمومی دارد و استثنا پذیر نیست، حتی پیامبران و اولیای الهی نیز که در اوج معنویت و ملکوت بوده اند، به طور طبیعی، به امکانات مادی، نیاز داشته اند. قرآن کریم، در آیات متعدد این پندار را که پیامبران همچون فرشتگان، نباید به امور مادی، میل و نیازی داشته باشند، نادرست شمرده و نیاز آنان را به غذا، رفتن به بازار و تهیه وسایل زندگی، طبیعی و عمومی دانسته است.

توسعه، بهانه رواج مصرف گرایی در جوامع اسلامی:

مصرف در دنیای کنونی از پایه های بسط قدرت برای نظام سلطه محسوب میشود و نظام سرمایه داری برای تداوم خود با بهره گیری از رسانه های جمعی و تبلیغات مدرن، به اشاعه فرهنگ مصرف گرایی دامن میزند. اما باید توجه داشت که بخشی از این رشد فرهنگ مصرفی ناشی از عدم ارایه الگوی رفتاری کار آمد و همخوان با آموزه های دینی و بی توجهی به جنبه های بنیادی و فرهنگی بکارگیری مدلهای غیر بومی در حوزه های اجتماعی و اقتصادی است. بسیاری از کشور های به اصطلاح در حال توسعه جهان به علت الگو قرار دادن نظام اقتصادی کشور های پیشرفته_کشور های سرمایه داری که ترویج ایدئولوژی مصرفی یکی از ارکان اساسی مدل توسعه اقتصادی آنها است_به این دام گرفتار آمده و خود باعث تشویق و ترغیب فرهنگ مصرفی شده اند.در کشور های اسلامی به دلیل وجود معارف والا و فرهنگ قدرتمند اسلامی، گسترش الگوهای توسعه به مفهوم غربی آن هر چند با چالش‌ها و مقاومت های فراوانی رو به رو بوده و هست اما به دلیل بی‌توجهی به مبانی و ابعاد گستره توسعه غربی از جمله انسان‌ مداری، مادی گرایی، منفعت طلبی، کمی نگری... و نیز مظاهر چشم‌نواز و دلفریب آن، باعث شده تا آسیب‌های آن فرهنگ از جمله رواج مصرف گرایی دامنگیر مردم در بخش‌های بزرگی از فرهنگ، اقتصاد و صنعت ما در سال های گذشته گردد.

معیار بیگانه بودن کالاهای مصرفی:

اکنون این پرسش قابل طرح است که معیار بیگانه بودن نوع و چند و چون کالا و مصرف چیست؟ آیا هر آنچه جوامع دیگر و ملت های غیر مسلمان تولید یا مصرف می‌کنند و هر کالایی که در غرب و شرق متداول است، بیگانه و نامطلوب تلقی میشود؟ با اینکه سخت دقیقتر و خاص تری وجود دارد؟ از سخن شیخ صدوق در این باره، چنین بر می‌آید که نهی تشبیه به بیگانگان، بیشتر ناظر به کالاها و مصارف حرامی است که در جوامع کفر وجود دارد.او می‌گوید:" اوحی الله الی تبی..." "لباس دشمنان، همان لباس سیاه، خوراکی آنان، همان شراب و مست کننده هاو حیوانات حرام گوشت... و مسالک دشمنان، همان مواضع اتهام و مجالس می گساری، لهر و گناه می‌باشد. بدین سان، او نهی را حمل بر امت نموده و جز درمورد لباس، موارد دیگر را ویژه محرمات دانسته است. لیک برخی فقیهان، نهی را اعم از حرمت و کرده دانسته و موارد را نیز، اختصاص به محرمات نداده اند.