غزوه خیبر

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو

در سال هفتم هجری قمری، بعد از پیمان صلح حدیبیه، پیامبر اسلام تصمیم گرفت برای رفع خطرات و تحریکاتی که از سوی یهودیان خیبر و قبایل متحدشان علیه مسلمانان صورت می‌گرفت، وارد منطقه خیبر شود[۱]و تأکید شد این نبرد در محرّم تا صفر همان سال آغاز و به فتح کامل خیبر منتهی گردید.[۲]

موقعیت جغرافیایی خیبر

خیبر در حدود ۱۶۵ کیلومتر شمال مدینه واقع بوده و شامل قلعه‌ها، مزارع و نخلستان‌های سرسبز در منطقه‌ای کوهستانی است. آب و خاک مناسبی داشته و محصول اصلی آن خرما بود[۳] منطقه به دلیل دارابودن قلعه‌های متعدد، به «قلعه‌گان» معروف گشت[۴]

علت وقوع نبرد

یهودیان خیبر مأمن یهودیان بنی‌نضیر بودند که پس از اخراج از مدینه به آنجا پناه برده و با تحرک علیه مسلمانان، قبایل عرب را تحریک می‌کردند[۵] پس از آنکه برخی قبیله‌های عرب نیز تحت تأثیر آنها قرار گرفتند، پیامبر اسلام تصمیم به پاکسازی این منطقه خطرناک گرفت[۶]

جریان نبرد

سپاه مسلمانان با هدایت پیامبر به سوی قلعه‌های خیبر پیش رفتند. ابتدا پرچم به ابوبکر داده شد اما بازگشت، سپس به عمر سپرده شد و او نیز ناتوانی در فتح را نشان داد. «پرچم» در نهایت به علی سپرده شد و ایشان با رشادتی بی‌نظیر موفق به فتح قلعه قموص و سایر حصون شدند[۷]

در یکی از معروف‌ترین نبردها، مرحب، پهلوان یهودان خیبر، با ضربتی از ذوالفقار علی کشته شد که سبب سرنگونی روحیه مدافعان گردید[۸]

نتایج نبرد

مسلمانان موفق به فتح همه قلعه‌ها شدند و منابع اقتصادی مهم خیبر را در کنترل گرفتند[۹] یهودیان به جای اخراج کامل، با موافقت پیامبر اجازه یافتند در منطقه بمانند و کشاورزی کنند، به شرط پرداخت نصف محصولاتشان به مسلمانان[۱۰]

تا زمان خلافت عمر بن خطاب، یهودیان در آن منطقه باقی بودند ولی بعدها به اجبار اخراج شدند[۱۱]

پانویس

  1. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۳۲۶.
  2. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۴۷۵.
  3. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۴۷۵.
  4. طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۶۹.
  5. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۳۲۶.
  6. کلینی، الکافی، ج۵، ص۲۸.
  7. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۳۲۶. طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۶۹.
  8. طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۶۹. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۳۲۶.
  9. طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۶۹.
  10. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۳۲۶. طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۶۹.
  11. طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۶۹.