آیات آفاقی: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ارجاع دهی)
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
«تلاوت قرآن» به معنای خواندن قرآن کریم همراه با تفکر و رعایت آداب ظاهری و باطنی آن است.
آیات آفاقی اصطلاحی است برای اشاره به برخی از آیات قرآن است. دسته‌بندی آیات به آیات آفاقی و در مقابل [[آیات انفسی]] است.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=نور ملکوت قرآن|سال=1427|نام=محمدحسین|نام خانوادگی=حسینی طهرانی|ناشر=علامه طباطبایی|جلد=4|صفحه=4}}</ref>


روایات زیادی برای تلاوت قرآن، آدابی - مانند داشتن طهارت، حضور قلب و تدبّر نمودن در آیات الهی - ذکر شده است.
== معنای اصطلاحی و لغوی ==
واژه «افق» به معنای طرف و ناحیه، و جمع آن «آفاق» است. کلمه «افق» دو بار (در آیه ۷ سوره [[سوره نجم|نجم]]<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نجم/ سوره 53، آیه 7}}</ref> و ۲۳ سوره [[سوره تکویر|تکویر]]<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سوره تکویر/ سوره 81، آیه23.}}</ref>) و کلمه «آفاق» یک بار در قرآن (در آیه ۵۳ سوره [[سوره فصلت|فصلت]]<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فصلت/ سوره 41، آیه 53.}}</ref>) ذکر شده است.{{مدرک}}<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://fa.wikifeqh.ir|عنوان=آیات آفاقی|وبگاه=ویکی فقه}}</ref>


«آداب تلاوت قرآن» در دو دسته آداب ظاهرى و آداب باطنى می توان اشاره کرد:
مراد از آیات آفاقی، آیاتی هستند که جدایی از نفس، انسان باید پیش از پرداختن به دیگران به خود بپردازد تا خدا را بشناسد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نسیم رحمت تفسیر قرآن کریم|تاریخ=1387|نام=اکبر|نام خانوادگی=دهقان|ناشر=حرم|جلد=1|صفحه=75|مکان=قم}}</ref> آیات آفاقی آیات مربوط به آفرینش خورشید، ماه و ستارگان با نظم حاکم بر آن‌ها، و نیز آفرینش انواع گیاهان، جانوران و کوه‌ها و دریاها و برکات آن که هر یک، آیه و نشانه‌ای بر حقانیت، [[علم]]، حکمت و عظمت و [[قدرت الهی|قدرت]] خداوند است، می‌شود.<ref>{{یادکرد وب|وبگاه=ویکی فقه|نشانی=https://fa.wikifeqh.ir|عنوان=آیات آفاقی}}</ref>


'''آداب ظاهری'''
== در دیدگاه مفسران ==
در تفسیر [[مجمع البیان]] از [[قتاده]] نقل شده است که منظور از آیات آفاقی، جریاناتی است که خداوند در ملت‌های پیشین به وجود آورده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسیر مجمع البیان|نام=حسین|نام خانوادگی=نوری همدانی|جلد=22|صفحه=87|مکان=تهران}}</ref> سرنوشت امت‌هایی که پیامبران گذشته را تکذیب کردند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منشور جاوید|نام=جعفر|نام خانوادگی=سبحانی|جلد=2|صفحه‌ها=165-171}}</ref>


مهم ترین آداب ظاهرى تلاوت قرآن که در روایات آمده عبارت اند از:
== منابع ==
 
[[رده:اصطلاحات قرآنی]]
* '''طهارت و آراستگى''': سزاوار است قارى با طهارت و وضو باشد
<references />
* '''مسواک زدن:''' مسواک بزند تا دهانش که مَعْبر قرآن است خوشبو شود.
[[رده:موضوعات قرآن]]
* '''رو به قبله نشستن:''' شایسته است لباس او نیز تمیز و مرتّب باشد و در کمال ادب و وقار و آرامش رو به قبله بنشیند.
* '''تلاوت دعای قبل و بعد:'''  از امامان دعاهاى فراوانى براى شروع و ختم تلاوت رسیده است.
* '''قرائت از روى مصحف''': از پیامبر روایت شده در هنگام قرائت از روی مصحف، سخت ترین حالت براى شیطان است.
 
=== آداب باطنى ===
برخی از آداب باطنى تلاوت قرآن بدین شرح است:
 
* '''وجه به عظمت کلام''': نخستین ادب باطنى تلاوت، توجه داشتن به عظمت و بلندى کلام خدا و نیز توجّه به لطف و فضل الهى به بندگانش در تنزل دادن آن از عرش جلال خویش تا فهم خلایق است.
 
* '''تعظیم متکلم''': قارى باید عظمت متکلّم را در دل خویش حاضر بیابد و بداند آن چه مى خواند از سنخ کلام بشر نیست و در حدّ رتبه متکلّم به کلام وى توجّه کند. تعظیم کلام در پى تعظیم متکلّم حاصل مى شود.
 
* '''حضور قلب''': اهمیت این ادب تا بدان حد است که اهل ذکر و عبادت اگر سوره اى را بدون حضور قلب مى خواندند آن را تکرار مى کردند. حضور قلب با تعظیم متکلّم حاصل مى شود و از سوى دیگر همه اسباب حضور قلب و انس دل در قرآن موجود بوده و چنانکه در روایات نیز آمده هیچ گاه قارى قرآن از قرائت کلام خداوند خسته نمى شود.
 
* '''تدبّر''': خداوند متعالى علت نزول قرآن را تدبّر در آیاتش بیان کرده است. تدبّر، اندیشیدن در معانى و مفاهیم قرآن کریم و مرحله اى برتر از حضور قلب است، از این رو به ترتیل در قرائت قرآن سفارش شده تا زمینه هاى تدبّر در آن فراهم گردد. به گفته امیرمؤمنان (علیه السلام) در قرائت بى تدبر خیرى نیست.
 
* '''تفهّم''': «تفهّم» بدین معناست که قارى به تدبّر در فهم معنا اکتفا نکند و از هر آیه آنچه سزاوار و شایسته است بفهمد و سعى کند حقیقت معنا بر او روشن شود.
 
* '''تخلّى''': «تخلّى»، زدودن موانع فهم آیات مانند اصرار بر گناه، کبر و خودپسندى و حب دنیا است تا حجاب ها و پرده هاى مانع فهم عمیق اسرار قرآن کریم برطرف شوند.
 
* '''تخصیص''': «تخصیص» آن است که قارى فرض کند مخاطبِ همه خطاب هاى قرآن است و اوامر و نواهى و وعد و وعید قرآن ناظر به اوست و گویى آیات الهى هم اکنون بر قلب او فرو فرستاده شده اند.
 
* '''تأثّر''': دگرگون شدن حال قارى هنگام تلاوت را «تأثّر» مى نامند. او بر حسب معرفت و مقام خود، هنگام قرائت حالت اندوه و ترس و امیدوارى به خود مى گیرد و هرچه شناخت وى بیشتر شود ترس و اندوه افزون ترى در تلاوت به وى دست مى دهد. در روایات آمده است که قرآن با حزن فرود آمده و شایسته است با صداى حزین نیز خوانده شود و نیز آمده است که هیچ بنده اى قرآن نخواند مگر آنکه حزن و اندوهش فزونى یابد و شادی اش کم گردد، گریه اش بسیار و خنده اش اندک شود. خضوع و خشوع در برابر جلال و جمال خداوند نتیجه تأثر هنگام خواندن قرآن است و بکاء و تباکى نیز محصول همین ادب باطنى قرائت است.
 
* '''ترقّى''': «ترقّى» آن است که قارى در حال پیشرفت باشد و تا آن جا پیش رود که کلام خداوند را از جانب خود او استماع کند نه از طرف خویش. نازل ترین درجه ترقّى آن است که قارى قرآن احساس کند که آیات قرآن را بر خداوند قرائت مى کند. احساس حضور در برابر خداوند نیز حالت هاى دعا، گریه و توبه را در وى پدید مى آورد. دومین مرتبه آن است که در قلب خود مشاهده کند که گویا خداوند عظیم به لطف و کرم خود به او خطاب مى کند و سخن مى گوید و امر و نهى مى کند. او در این هنگام در مقام هیبت و حیا و گوش دادن و شنیدن است. سومین و برترین حدّ ترقى آن است که قارى صفات خداوند را در کلام او بیابد و در این مرحله به خود و قرائت خود توجه نکند و همه همتش مصروف به خداوند و تفکّر در مقام و عظمت الهى شود. امام صادق علیه السلام در این باره مى فرمایند: '''به خدا سوگند که خداوند در کلام خود براى بندگانش تجلّى کرده است؛ ولى آنان نمى بینند.'''
 
* '''تبرّى''': «تبرّى» بیزارى از خویشتن و نیز ننگریستن در خود به چشم رضایت و تزکیه است. در این حالت اگر آیاتى شامل مدح و ستایش نیکان و مؤمنان را بخواند، خود را از آنان ندانسته، اهل صدق و یقین را از آنان مى داند و آرزو مى کند تا خداوند وى را از آنان قرار دهد و چنانچه آیات نکوهش گناهکاران را قرائت کند خود را در آن مقام و مخاطب آن آیات دیده، مى کوشد از آنان نباشد. امیرمؤمنان (علیه السلام) مى فرمایند: '''پرهیزگاران چون به آیه اى مى رسند که در آن از عذاب خداوند سخن رفته گوش دل را بدان مى سپرند، چنانکه گویى صداى آتش جهنم در گوش آنان طنین انداز است'''.

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ اوت ۲۰۲۵، ساعت ۰۴:۵۰

آیات آفاقی اصطلاحی است برای اشاره به برخی از آیات قرآن است. دسته‌بندی آیات به آیات آفاقی و در مقابل آیات انفسی است.[۱]

معنای اصطلاحی و لغوی

واژه «افق» به معنای طرف و ناحیه، و جمع آن «آفاق» است. کلمه «افق» دو بار (در آیه ۷ سوره نجم[۲] و ۲۳ سوره تکویر[۳]) و کلمه «آفاق» یک بار در قرآن (در آیه ۵۳ سوره فصلت[۴]) ذکر شده است.[نیازمند منبع][۵]

مراد از آیات آفاقی، آیاتی هستند که جدایی از نفس، انسان باید پیش از پرداختن به دیگران به خود بپردازد تا خدا را بشناسد.[۶] آیات آفاقی آیات مربوط به آفرینش خورشید، ماه و ستارگان با نظم حاکم بر آن‌ها، و نیز آفرینش انواع گیاهان، جانوران و کوه‌ها و دریاها و برکات آن که هر یک، آیه و نشانه‌ای بر حقانیت، علم، حکمت و عظمت و قدرت خداوند است، می‌شود.[۷]

در دیدگاه مفسران

در تفسیر مجمع البیان از قتاده نقل شده است که منظور از آیات آفاقی، جریاناتی است که خداوند در ملت‌های پیشین به وجود آورده است.[۸] سرنوشت امت‌هایی که پیامبران گذشته را تکذیب کردند.[۹]

منابع

  1. حسینی طهرانی، محمدحسین (۱۴۲۷). نور ملکوت قرآن. ج. ۴. علامه طباطبایی. ص. ۴.
  2. نجم/ سوره 53، آیه 7.
  3. سوره تکویر/ سوره 81، آیه23.
  4. فصلت/ سوره 41، آیه 53.
  5. «آیات آفاقی». ویکی فقه.
  6. دهقان، اکبر (۱۳۸۷). نسیم رحمت تفسیر قرآن کریم. ج. ۱. قم: حرم. ص. ۷۵.
  7. «آیات آفاقی». ویکی فقه.
  8. نوری همدانی، حسین. ترجمه تفسیر مجمع البیان. ج. ۲۲. تهران. ص. ۸۷.
  9. سبحانی، جعفر. منشور جاوید. ج. ۲. صص. ۱۶۵–۱۷۱.