بدون رده
بدون جعبه اطلاعات
بدون تصویر

صفات خدا

از اسلامیکال
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۳۹ توسط Shahroudi (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

صفات خدا یکی از موضوعات فلسفی و کلامی در ادیان مختلف است که در اسلام نیز مورد توجه ویژه متکلمان و مفسران و فیلسوفان قرار گرفته است.

صفات خدا در اسلام

مسئله ذات و صفات خداوند از آغاز تفکر اسلامی در سده‌های هفتم و هشتم میلادی یکی از موضوعات محوری در تفسیر و هرمنوتیک قرآن بود که تأثیر زیادی بر توسعه اندیشه اسلامی داشت. این مسئله به‌ویژه در نزاع‌های شدید میان معتزله و حنبلی‌ها نمایان شد که در نهایت منجر به ظهور کلام اشعری و بحث‌های آن با فیلسوفان مشائی شد، به‌طور برجسته در نقد غزالی از ابن‌سینا.[۱]

بحث ذات و صفات خداوند بازتاب ابعاد مختلف تفسیر متون دینی و نظریات آن‌ها در مورد معنی و تأویل بود. بر اساس گزارش‌های هرزیوگرافیک، تمایز میان معنای ظاهر (ظاهری) و باطن (پنهان) متون دینی باعث شکل‌گیری دیدگاه‌های افراطی در عقاید مذهبی شد که در یک سوی آن انسان‌پنداران و جسم‌پنداران قرار داشتند و در سوی دیگر، باطنیه یا گروه‌های صوفی‌مسلک.[۲]

از دیدگاه فلسفی انتزاعی، مسئله ذات و صفات خداوند به مفاهیم دیالکتیکی وحدت/کثرت، هویت/اختلاف یا یکسانی/دیگری اشاره داشت که از زمان یونان باستان در تاریخ اندیشه‌های مختلف مورد تحلیل قرار گرفته و همچنان در آثار اندیشمندان مدرن نظیر هگل، هایدگر و لویناس ادامه یافته است. این مفاهیم در تفکر توحیدی به‌ویژه در بحث‌های پیچیده الهیاتی اسلامی دربارهٔ ماهیت وحی و تجلی آن در قرآن کاربرد یافته است.[۳]

در بررسی مسائل ذات و صفات خداوند، معتزله به هم‌سانی صفات، وصف‌ها و اسم‌ها تأکید داشتند، به این معنا که هرگاه دربارهٔ صفات خداوند صحبت کنیم، در واقع در حال توصیف ماهیت الهی هستیم. در مقابل، حنبلی‌ها و بسیاری از اشاعره با این دیدگاه مخالفت کردند و بین صفات و وصف‌ها تفاوت قائل شدند. آن‌ها صفات را به‌عنوان ویژگی‌های درونی خداوند و وصف‌ها را به‌عنوان گزارش‌های توصیفی از خداوند در نظر می‌گرفتند.[۴]

یکی از مسائل مهم در این زمینه، رابطه صفات الهی با وحدت و تعالی خداوند است. قرآن صفات الهی را در کنار «اسماء حسنی» خداوند ذکر می‌کند، اما این امر سؤالی را ایجاد می‌کند که چگونه می‌توان صفات را تأیید کرد بدون آن‌که به مفهوم انسان‌گونه یا تعدد در خداوند اشاره کند. معتزله برای حفظ وحدت و تعالی خداوند، استدلال کردند که قرآن «مخلوق» است، به این معنا که اگر قرآن هم‌زمان با خداوند وجود داشته باشد، به معنای تعدد در خداوند خواهد بود، بنابراین قرآن باید مخلوق باشد.[۵]

این استدلال با مشکلاتی روبرو است؛ چرا که اگر قرآن مخلوق باشد، آیا این به این معنا نیست که دیگر کلام خدا نیست؟ اهل سنت با این نظر مخالفت کردند، زیرا اگر قرآن مخلوق باشد، ممکن است وحدت و تعالی خداوند را زیر سؤال ببرد.[۶]

معتزله معتقد بودند که صفات خداوند به ذات او بازمی‌گردد و به‌طور کامل با آن یکی است. این دیدگاه آن‌ها موجب مشکلاتی در تفسیر معنای روابط شخصی و تجربه‌های دینی می‌شود، چرا که بر اساس این دیدگاه، به نظر می‌رسد که عبادت‌کننده ارتباط شخصی با خداوند ندارد و خداوند به‌عنوان یک موجود غیر شخصی دیده می‌شود. این مسئله به‌ویژه در نماز و ارتباط انسان با خداوند در دعاها و درخواست‌ها تأثیر می‌گذارد.[۷]

پانویس

ارجاعات

منابع

  • el-bizri, nader (2008). "God: essence and attributes". The Cambridge Companion to Classical Islamic Theology (به انگلیسی). Cambridge: Cambridge University Press.