تسلیم

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو

تسلیم

معنی لغوی تسلیم مأخوذ از سلام (از نام های خداوند از آن رو که بری از عیب و نقص است.) گردن نهادن، راضی شدن، سلام کردن، عافیت طلبیدن و دوری جستن از آفت و بلاست.[۱][۲]

روح‌الله خمینی تسلیم را عبارت از انقیاد باطنی و اعتقاد قلبی و سلامت نفس از عیوب و خالی بودن آن از کلمات خبیثه می‌داند.[۳]

ابراهیم، نمادی از تسلیم است، چنان‌که در پاسخ به خطاب خداوند که فرمود «اسلم»، گفت «اسلمت لرب العالمین». مفسران این آیه را ناظر به استقامت بر اسلام و اخلاص در توحید دانسته‌اند.[۴][۵]

منابع

  1. ابن منظور لسان العرب ذیل «سلم».
  2. طریحی، فخرالدین ابن محمد (۱۳۶۲). مجمع البحرین. تهران: احمد حسینی.
  3. خمینی، روح‌الله (۱۳۸۲). شرح حدیث جنود عقل و جهل. تهران: موسسهٔ تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ص. ۴۰۲.
  4. طبرسی. مجمع البیان. ج. ۱. ص. ۳۹۸.
  5. کشف الاسرار و عده الابرار. ج. ۱. تهران: علی اصغر حکمت. ۱۳۶۱. ص. ۳۷۰.