سیبویه
| سیبویه | |
|---|---|
| زادهٔ | حدود 148 قمری بیضا شیراز |
| درگذشت | حدود 180 قمری |
| ملیت | ایرانی |
| پیشه | صرف و نحو عربی |
| آثار | الکتاب |
سیبویه (به عربی: سيبويه، به فارسی: سیبُو یا سیبویه؛ زاده حدود سال ۱۴۰ قمری / ۷۵۷ میلادی – درگذشته حدود ۱۹۴ قمری / ۸۱۰ میلادی) زبانشناس، نحوی و دستورنویس ایرانیتبار بود که از او به عنوان بنیانگذار علم نحو عربی یاد میشود. اثر ماندگار او، الکتاب، نخستین منبع نظاممند در دستور زبان عربی بهشمار میرود و در تاریخ زبانشناسی جهان جایگاهی همسنگ با آثار ارسطو در منطق و مجسطی در هیئت دارد.[۱]
زندگی
سیبویه در اوایل قرن دوم هجری در ناحیهٔ بیضا از توابع استان فارس، در شمالغربی شیراز، زاده شد. [۲]زادگاه او در ۴۲ کیلومتری شیراز قرار دارد و نژادش بهطور کامل ایرانی بود، هرچند در قلمرو علم و ادب عربی از نامدارترین دانشمندان جهان اسلام بهشمار میآید.[۳]
او در جوانی برای تحصیل علوم دینی و زبانی به بصره رفت؛ شهری که در آن روزگار یکی از مراکز مهم علم نحو و لغت بود. گفتهاند که در آغاز به فراگیری فقه و حدیث مشغول شد، اما پس از اشتباه در تلفظ حدیثی، دریافت که باید نحو عربی را بهصورت علمی بیاموزد و از آن پس به مطالعه در این زمینه پرداخت.[۴]
آموزش و استادان
مهمترین استاد سیبویه خلیل بن احمد فراهیدی بود؛ نحوی و لغوی برجستهٔ عرب و مؤلف کتاب «العین». فراهیدی تأثیر ژرفی بر اندیشهٔ زبانی سیبویه نهاد و بسیاری از پژوهشگران معتقدند بخش بزرگی از مبانی نظری *الکتاب* از درسهای او الهام گرفته است.[۵]
سیبویه همچنین نزد عیسی بن عمر ثقفی و یونس بن حبیب علم نحو آموخت و از برجستهترین نمایندگان مکتب نحوی بصره شد.[۶]
در اواخر عمر، در بغداد با نحوی مشهور مکتب کوفه، کسائی، مناظرهای علمی داشت که از رویدادهای سرنوشتساز در تاریخ علم نحو بهشمار میرود.[۷]
وجه تسمیه
نام اصلی او عمرو بن عثمان بن قنبر و کنیهاش ابوالحسن یا ابوبشر بود. [۸]لقب «سیبویه» در فارسی به معنای «رایحهٔ سیب» دانسته شده و گفتهاند که چهرهاش به زیبایی سیب بوده است.[۹]
دکتر علیاصغر حکمت معتقد است نام او در اصل «سیب» بوده و در گویش مردم فارس، آن را با افزودن صدای «و» بهصورت «سیبو» تلفظ میکردند؛ سپس هنگام عربیشدن نام، پسوند «ـویه» به آن افزوده شد و شکل «سیبویه» پدید آمد.[۱۰]
در منابع غربی نام او به صورت Sibawayh یا Siboyeh آمده است.
مولانا جلالالدین بلخی نیز در یکی از ابیات خود نام او را چنین آورده است:
گفت حق است این ولی ای سیبویه
اِتَّقِ شَرَّ مَنْ أَحْسَنتَ إِلَیْه
آثار
الکتاب
مهمترین و شناختهشدهترین اثر سیبویه الکتاب است. این اثر نخستین دستور زبان نظاممند عربی بهشمار میرود و جامعترین توصیف از ساختار و قواعد زبان عربی را ارائه میدهد.[۱۱]
به سبب ارزش علمیاش، آن را قرآن النحو نامیدهاند. الکتاب در پنج جلد تنظیم شده و شامل مباحثی دربارهٔ حروف، اصوات، صرف، نحو، و کاربردهای نحوی در قرآن و شعر است. [۱۲]سیبویه در این اثر، زبان را همچون نظامی از روابط متقابل میان اجزاء تحلیل میکند؛ رویکردی که بسیاری از زبانشناسان معاصر آن را با نظریات فردینان دو سوسور در زبانشناسی ساختگرا قابل مقایسه دانستهاند.[۱۳]
روششناسی و جایگاه علمی
سیبویه در تحلیل زبان از روش استقرا و قیاس بهره میبرد. او دادههای زبانی را از گفتار اعراب فصیح، شعر جاهلی و قرآن کریم گرد میآورد و از آنها قواعد کلی استنتاج میکرد.[۱۴]
در رویکردش، هم اصول «قیاس نحوی» و هم بررسی «کاربرد زبانی واقعی» دیده میشود. این امر باعث شده پژوهشگران معاصر، وی را نخستین زبانشناس توصیفی جهان اسلام بدانند.[۱۵]
از نظر روش علمی، سیبویه به تمایز میان صورت و معنا در جمله، و نیز نقش «سلسلهمراتب نحوی» توجه داشت؛ موضوعی که در زبانشناسی مدرن با نظریات نحویان ساختگرا و زایشی همسنخ دانسته میشود.
تأثیرگذاری و شاگردان
سیبویه بنیانگذار مکتب بصره در نحو عربی بود. پس از او شاگردان و پیروانش مانند مبرد، ازهر بن حارث و ابنسراج نظریاتش را بسط دادند.[۱۷]
در سدههای بعد، نحویانی چون زمخشری، ابنهشام انصاری و ابنمالک از ساختار نظری او پیروی کردند. حتی مکتب کوفه که در برخی آراء با او اختلاف داشت، مبانی وی را اساس کار خود قرار داد.[۱۸]
در ایران معاصر نیز پژوهشگران بسیاری دربارهٔ اندیشههای زبانی او نوشتهاند؛ از جمله الهه دفترینژاد در کتاب سیبویهپژوهی و محمدرضا باطنی در مقالاتی دربارهٔ پیشینهٔ زبانشناسی در جهان اسلام.[۱۹]
درگذشت و آرامگاه
منابع تاریخی دربارهٔ زمان و مکان درگذشت سیبویه اختلاف دارند.
ابن قانع مرگ او را در بصره و در سال ۱۶۱ هجری دانسته است، در حالیکه ابن خلکان و مرزبانی نوشتهاند وی در بیضای شیراز در سال ۱۸۰ هجری درگذشت.[۲۰]
بر پایهٔ روایت صحیحتر، سیبویه در حدود سال ۱۹۴ هجری قمری در مسیر سفر به خراسان، درگذشت و در گورستان باهلیهٔ شیراز به خاک سپرده شد.[۲۱]
در دوران معاصر، آرامگاه او در محلهای به نام سنگ سیاه در شیراز بازسازی شد. این بنا در سال ۱۳۵۳ خورشیدی توسط انجمن آثار ملی ایران ساخته شد و در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۰۶۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.[۲۲]
اکنون این مکان با عنوان خانهٔ فرهنگ سیبویه شناخته میشود و از جاذبههای فرهنگی شیراز بهشمار میآید.[۲۳]
پانویس
- ↑ دفترینژاد، الهه، *سیبویهپژوهی: ترجمه و تحلیل شش باب نخست الکتاب*، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۹۸، ص ۱۸.
- ↑ اسکندری، محمدحسین، *۲۵ مقاله تحلیلی علمی درباره سیبویه*، تهران: انتشارات امیرکبیر،1353
- ↑ همان
- ↑ زرکلی، خیرالدین، *الاعلام*، ج ۳، بیروت: دارالعلم للملایین، ۱۹۹۹.
- ↑ کارتر، مایکل جرج، *سیبویه و نحو عربی*، ترجمهٔ احمد صافی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی، ۱۳۹۵.
- ↑ صفا، ذبیحالله، *تاریخ ادبیات در ایران*، جلد ۱، تهران: فردوس، ۱۳۸۴.
- ↑ دفترینژاد، همان، ص ۲۵.
- ↑ یاقوت حموی، *معجم الأدباء*، ج ۱۶، ص ۱۱۴.
- ↑ هارون، عبدالسلام، *مقدمهای بر الکتاب سیبویه*، بیروت: دارالقلم، ۱۳۵۸.
- ↑ حکمت، علیاصغر، *تاریخ ادبیات ایران*، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۰.
- ↑ دفترینژاد، همان، ص ۲۰.
- ↑ همان.
- ↑ کارتر، همان.
- ↑ 14. Versteegh, Kees. *The Arabic Linguistic Tradition*, Routledge, 1997.
- ↑ باطنی، محمدرضا، «پیشینهٔ زبانشناسی در تمدن اسلامی»، *نامهٔ فرهنگستان*، ش ۴، ۱۳۸۲.
- ↑ Versteegh, Kees. *Greek Elements in Arabic Linguistic Thinking*, Brill, 1977.
- ↑ Brockelmann, Carl. *Geschichte der arabischen Litteratur*, Leiden: Brill, 1898.
- ↑ صفا، همان، ص ۲۶۲.
- ↑ دفترینژاد، همان.
- ↑ ابن خلکان، *وفیات الأعیان و أبناء الزمان*، قاهره: دارالکتب المصریه، ۱۹۶۸.
- ↑ ابن جوزی، ابوالفرج، *المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم*، بیروت: دارالکتب العلمیة، ۱۹۹۲.
- ↑ خبرگزاری ایسنا، «سیبویه، عالمی که کمتر معرفی شده است»، ۵ بهمن ۱۴۰۲.
- ↑ سازمان میراث فرهنگی ایران، پرونده ثبت ملی آرامگاه سیبویه، شمارهٔ ۳۰۶۷، ۱۳۷۹.