حدیث
از سلسله مقالات دربارهٔ: |
اسلام |
---|
![]() |
حدیث، به سخنان پیامبر اسلام نزد عموم مسلمانان گفته میشود. نام دیگری که برای حدیث در علم درایه مورد اشاره قرار گرفته است، اثر است. نزد شیعیان سخنان امامان شیعه نیز در حکم سخنان پیامبر برشمرده میشوند. حدیث در کنار قرآن دو منبع اصلی عقاید، معارف و تشریع احکام دین اسلام است. حدیث در تمدن اسلامی جایگاه بالایی داشته و در همه علوم اسلامی سهم مهمی را ایفا میکند. از صدر اسلام تا کنون به جز دوره کوتاهی پس از درگذشت محمد که اختلاف نظرهایی در رابطه با روایت و کتابت حدیث وجود داشته، روایت حدیث بهطور مکتوب و شفاهی رواج یافته و علوم مختلفی با موضوع حدیث تأسیس شدهاند که شامل این مواردند:
- روایت حدیث
- درایة الحدیث
- علم الحدیث
- غریب الحدیث
- مختلف الحدیث
- علم رجال
تعریف اصطلاحی
حدیث، به سخنان پیامبر اسلام نزد عموم مسلمانان گفته میشود.[۱] با اینکه قرآن در باور اسلامی، وحی بیهمتا و والای اسلام است، سنت اسلامی شکل دیگری از وحی را نیز به رسمیت میشناسد: حدیث. از نظر فنی، مسلمانان حدیث را «گزارشهای مستند از سخنان، اعمال، تأییدهای ضمنی و روایتهایی دربارهٔ پیامبر اسلام محمد» تعریف کردهاند. این مجموعه، هم شامل گفتههای پیامبر است و هم سخنان یاران او دربارهٔ او را در بر میگیرد. در مجموع، ادبیات حدیث شواهدی از سبک زندگی پیامبر (سنت) ارائه میدهد، تا جایی که واژه سنت در نگاه بسیاری، مترادف با واژه حدیث در نظر گرفته میشود.[۲]
نام دیگری که برای حدیث در علم درایه مورد اشاره قرار گرفته است، اثر است.[۳] نزد شیعیان سخنان امامان شیعه نیز در حکم سخنان پیامبر برشمرده میشوند. حدیث در کنار قرآن دو منبع اصلی عقاید، معارف و تشریع احکام دین اسلام است. حدیث در تمدن اسلامی جایگاه بالایی داشته و در همه علوم اسلامی سهم مهمی را ایفا میکند. از صدر اسلام تا کنون به جز دوره کوتاهی پس از درگذشت محمد که اختلاف نظرهایی در رابطه با روایت و کتابت حدیث وجود داشته، روایت حدیث بهطور مکتوب و شفاهی رواج یافته و علوم مختلفی با موضوع حدیث تأسیس شدهاند که شامل این مواردند:[۱]
- روایت حدیث
- درایة الحدیث
- علم الحدیث
- غریب الحدیث
- مختلف الحدیث
- علم رجال
جایگاه حدیث در اسلام
ارتباط بین قرآن و حدیث بهخوبی مشخص شده است: حدیث یا بر مطالب قرآن تأکید دارد (سنت مؤکده)، یا چگونگی اجرای احکام قرآنی را توضیح میدهد (سنت مبینه)، یا بر اساس آیات و اصول قرآنی تعالیمی جدید ارائه میکند (سنت مثبت). این دسته آخر بهویژه به منبع اصلی برای متکلمان اسلامی تبدیل شد.[۴]
تاریخچه
مجموعه گسترده احادیث شامل گزارشهایی از دوران کودکی محمد و تجربیات او در مکه پیش از بعثت است، اما بیشتر احادیث مربوط به دوره مدینه هستند، زمانی که پیامبر اسلام هزاران پیرو داشت که از او پرسش میکردند و در همه جنبههای دین جدید از او راهنمایی میگرفتند. این احادیث پیامبر اسلام را بهعنوان یک معلم و ارتباطگر ماهر نشان میدهند. در مدینه، او تقریباً تمام روز و بخش زیادی از شب را در کنار یارانش سپری میکرد. خانه او به مسجد راه داشت و برخی احادیث نشان میدهند که حتی در خانه نیز، گاه بحثهای داغی را که در مسجد در جریان بود، میشنید و برای حل اختلاف بیرون میآمد. این تعامل مداوم منجر به شکلگیری مجموعه عظیمی از احادیث شد. پیامبر پیروان خود را به حفظ و انتقال احادیث ترغیب میکرد و گفتهای از او نقل شده که گفته است: «خداوند کسی را که سخنی از من شنیده و آن را حفظ کرده تا به دیگران منتقل کند، مورد رحمت قرار دهد؛ چراکه بسیاری از حاملان دانش، آن را به کسانی میرسانند که از خودشان داناترند.»[۵]
با اینکه محمد نسبت به حفظ و نگارش آیات قرآنی دقت زیادی داشت، چنین رویکردی در مورد حدیث اتخاذ نشد. شواهدی نشان میدهند که تنها پس از ثبت کامل قرآن، محمد به برخی از یاران باسواد خود اجازه داد تا احادیث را بهصورت مکتوب ثبت کنند. پس از درگذشت محمد، خلیفه دوم، عمر بن خطاب (۶۳۴–۶۴۴ م)، پیشنهاد گردآوری احادیث در یک متن واحد را بررسی کرد اما در نهایت از این کار منصرف شد، زیرا بیم داشت که این مجموعه رقیبی برای قرآن شود.[۶]
رسمیت یافتن جمعآوری حدیث تا دوران خلافت عمر بن عبدالعزیز (۷۱۷–۷۱۹ م) به تعویق افتاد. به نظر میرسد که او آغازگر این روند بوده و تا حدودی آن را پیش برده است. اما در ابتدای قرن دوم هجری، روند ثبت حدیث و سایر علوم اسلامی با سرعت چشمگیری گسترش یافت. جامعه اسلامی سه نسل متوالی را که در این فرایند نقش محوری داشتند، مورد تکریم قرار داد:[۷]
- صحابه، که شامل افرادی بودند که پیامبر را دیده یا سخنان او را شنیده بودند (آخرین فرد این گروه، بنا بر برخی گزارشها، در سال ۱۱۰ هجری درگذشت).
- تابعین، که احادیث را از صحابه دریافت کردند (آخرین نفر از این گروه، به روایت برخی منابع، در سال ۱۸۰ هجری درگذشت).
- اتباع تابعین، که برخی از آنان تا اوایل قرن سوم هجری میزیستند.
اصحاب حدیث
اصحاب حدیث، گروهی از فقهای اهلسنت بودند که در مسئله تحصیل حدیث و نقل آن، تأکید بیشتری داشتند. از عقاید این گروه، اعتقاد عمیق به درستی احادیث ولو ضعیف بود به طوری که برخی اوقات، حدیثی ضعیف را بر استدلالی قوی، برتری میدادند. در مقابل این گروه، اصحاب رای قرار داشتند. منابع شیعه، این گروه را در پنج فرقه گزارش کردهاند: داودیه، شافعیه، مالکیه، حنبلیه و عشریه.[۸]
پالایش و اعتبارسنجی حدیث
رجال (نقد سند حدیث)
به دلیل تأخیر در آغاز فرایند بررسی و گردآوری احادیث، و همچنین به علت حجم عظیم احادیث (که گفته میشود به حدود یک میلیون روایت میرسید)، دانشمندان مسلمان اولیه وجود تعداد زیادی حدیث جعلی و تحریفشده را پذیرفتند؛ بسیاری از این احادیث متأثر از کشمکشهای فرقهای اولیه بودند. در واکنش به این مسئله، طبقه نوظهور علمای حدیث (محدثان) روشهای دقیقی را برای ارزیابی اعتبار احادیث توسعه دادند. فرهنگ رحله فی طلب الحدیث (سفر برای جستجوی حدیث) شکل گرفت، که در آن محدثان با سفر به مناطق مختلف، احادیث را از منابع اصلی دریافت میکردند. برای نمونه، محمد بن اسماعیل بخاری (درگذشته ۸۷۰ م) شانزده سال از عمر خود را صرف سفر و تحقیق کرد تا مجموعه حدیثی خود را گردآوری کند. بخاری برای پذیرش یک حدیث بهعنوان حدیث صحیح (معتبر) معیارهای سختگیرانهای تعیین کرد:[۹]
- حدیث باید از طریق یک زنجیره (اسناد) متصل از راویان مورد اعتماد و راستکردار که به داشتن حافظه قوی و دیانت مشهور بودند، از پیامبر اسلام نقل شده باشد.
- اگر راوی تصریح نکرده بود که حدیث را از استاد خود شنیده، بخاری بررسی میکرد که آیا این دو نفر در یک زمان و مکان حضور داشتهاند یا خیر.
درایه (نقد متن حدیث)
از آنجا که در دوره اولیه، احادیث بیشتر بهصورت شفاهی نقل میشدند، توجه محدثان در ابتدا بر زنجیره راویان (اسناد) متمرکز بود؛ اما به تدریج نقد متن حدیث (متن) نیز بهعنوان معیاری اساسی مطرح شد. در قرون دوم و سوم هجری، اصولی برای بررسی محتوای حدیث تدوین شد، از جمله:[۱۰]
- حدیث نباید با قرآن یا احادیث معتبر دیگر در تعارض باشد.
- نباید مخالف اجماع قطعی امت یا اصول پذیرفتهشده دین باشد.
- نباید با حقایق تاریخی مسلم دوران پیامبر اسلام ناسازگار باشد.
- اگر حدیثی روایتی از رویدادی باشد که باید افراد زیادی آن را دیده باشند، اما تنها یک راوی آن را نقل کرده باشد، مشکوک تلقی میشد.
- حدیث نباید متأثر از انگیزههای حزبی یا فرقهای باشد.
دانشمندان مسلمان سنتی همچنان بر این باورند که این میزان از دقت و سختگیری در تعیین اصالت متون مقدس، در دیگر فرهنگهای پیشامدرن بینظیر است. در نتیجه، مجموعهای از احادیث پذیرفتهشده بهعنوان یک منبع معتبر برای آموزههای اسلامی شکل گرفت، که هدف آن تکمیل و توضیح آموزههای قرآن بود.[۱۱]
پانویس
ارجاعات
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ نیل ساز ۱۳۸۶، ص. ۷۱۹.
- ↑ Abdel Haleem, “the hadith”, Classical Islamic Theology.
- ↑ اختری، «اثر»، دایرةالمعارف جامع اسلامی.
- ↑ Abdel Haleem, “the hadith”, Classical Islamic Theology.
- ↑ Abdel Haleem, “the hadith”, Classical Islamic Theology.
- ↑ Abdel Haleem, “the hadith”, Classical Islamic Theology.
- ↑ Abdel Haleem, “the hadith”, Classical Islamic Theology.
- ↑ اختری، «اصحاب حدیث»، دایرةالمعارف جامع اسلامی.
- ↑ Abdel Haleem, “the hadith”, Classical Islamic Theology.
- ↑ Abdel Haleem, “the hadith”, Classical Islamic Theology.
- ↑ Abdel Haleem, “the hadith”, Classical Islamic Theology.
منابع
- اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «اثر». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.
- اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «اصحاب حدیث». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.
- نیل ساز، نصرت (۱۳۸۷). «حدیث (واژگان)». دانشنامه جهان اسلام. ج. ۱۲. صص. ۷۱۹–۷۲۱. شابک ۹۶۴-۴۴۷-۰۱۳-۳.
Abdel Haleem, M. A. S. (2008). "the hadith". The Cambridge Companion to Classical Islamic Theology (به انگلیسی). Cambridge: Cambridge University Press.
حدیثشناسی | |||||
متواتر | متفق علیه | مشهور | عزیز | غریب | حسن |
متصل | ↑حدیث صحیح↑ | منکر | |||
مسند | ← از نظر سند | حدیث | از نظر متن→ | متروک | |
خبر آحاد | ↓حدیث ضعیف↓ | مدرج | |||
منقطع | مضطرب | مدلس | موقوف | منقطع | موضوع |