برهان امکان و وجوب
برهان امکان و وجوب، یکی از براهین اثبات وجود خداست که از سوی ابنسینا مطرح شده است. این برهان، یک برهان متافیزیکی محض تلقی شده که بعدها در فلسفه اسلامی و غربی تأثیرگذار شد.
ماهیت متافیزیکی برهان
ابنسینا یکی از مهمترین براهین اثبات وجود خدا را ارائه داد که به «برهان امکان و وجوب» معروف است. برخلاف ارسطو که خدا را به عنوان علت نخستین حرکت در جهان اثبات میکرد، ابنسینا در سنت نوافلاطونی به دنبال اثبات یک علت فاعلی نهایی برای ایجاد جهان بود. این استدلال خدا را به عنوان علتی غیرارادی (non-voluntary) معرفی میکند که ازلی است و جهان را از ازل به وسیله ذات خود ایجاد کرده است. با این حال، این دیدگاه بعدها نیازمند تطبیق با عقاید سنتیتر اسلامی شد.[۱]
ابنسینا ادعا میکند که برهان او یک استدلال صرفاً متافیزیکی است که تنها بر تحلیل «وجود بما هو وجود» تکیه دارد و هیچ نیازی به مشاهده جهان ندارد. او میگوید:[۲]
«به چگونگی استدلال ما درباره وجود و یگانگی اول و بینیازی او از صفات بنگر که نیازمند هیچ تأملی جز در خود وجود نبود و هیچ اعتباری از مخلوقات و افعال او در آن به کار نرفت، هرچند که اینها نیز به عنوان دلیل بر او محسوب میشوند.»
اگر این ادعا درست باشد، برهان ابنسینا با تمام براهین جهانشناختی و غایتشناختی سنتی تفاوت خواهد داشت و به یک برهان وجودشناختی (ontological) نزدیک میشود. اما این موضوع محل اختلاف است، زیرا برخی معتقدند که استدلال او در اصل یک برهان کیهانی (cosmological) است.[۳]
در ظاهر، برهان ابنسینا به نظر میرسد که تنها از مفاهیم عقلی استفاده کرده و نیازی به مشاهده جهان ندارد. اما برخی فلاسفه، از جمله فخرالدین رازی، به این نتیجه رسیدند که این برهان همچنان به یک مقدمه تجربی متکی است:[۴]
- «بدون شک چیزی وجود دارد.»
- از این واقعیت، ابنسینا نتیجه میگیرد که این موجود یا واجبالوجود است یا ممکنالوجود.
- اما اگر وجود جهان را از ابتدا فرض کنیم، این استدلال همچنان یک استدلال کیهانی خواهد بود، نه وجودشناختی.
ساختار برهان
برهان ابنسینا بر سه مفهوم اساسی استوار است که به نظر او بدیهی و بینیاز از تعریف هستند:[۵]
- واجبالوجود: چیزی که ذاتاً وجود دارد و وجودش ضروری است.
- ممکنالوجود: چیزی که میتواند وجود داشته باشد یا نداشته باشد.
- محالالوجود: چیزی که ذاتاً نمیتواند وجود داشته باشد.
طبق این تحلیل:[۶]
- هر موجودی یا واجبالوجود است یا ممکنالوجود.
- اگر موجودی واجبالوجود باشد، پس بینیاز از علت است و همان خداست.
- اگر ممکنالوجود باشد، برای تحقق خود نیازمند علتی است که آن را از حالت عدم به وجود بیاورد.
- اگر این علت نیز ممکنالوجود باشد، خود نیازمند علتی دیگر خواهد بود.
- این سلسله نمیتواند تا بینهایت ادامه داشته باشد، زیرا در این صورت هیچ چیزی به وجود نمیآمد.
- بنابراین، باید به یک موجود برسیم که خود علتی نداشته باشد و واجبالوجود باشد.
نقش استدلال از تخصیص
ابنسینا از نوعی استدلال تخصیص (takhsis) نیز استفاده میکند. او میگوید که یک ممکنالوجود میتواند هم وجود داشته باشد و هم نداشته باشد. پس برای آنکه به وجود برسد، باید چیزی وجود داشته باشد که باعث شود وجود بر عدم غلبه پیدا کند. این «ارجحیت دادن» نیازمند یک علت خارجی است، که در نهایت به واجبالوجود میرسد.[۷]
نقد برهان امکان و وجوب
فخر رازی دو اشکال اصلی به ادعای ابنسینا وارد میکند:[۸]
- این برهان همچنان به یک مقدمه علّی وابسته است، یعنی از وجود ممکنات به وجود واجب نتیجه میگیرد.
- حتی اگر واجبالوجود را اثبات کند، همچنان باید نشان دهد که این موجود همان خداست و نه یک موجود فیزیکی در جهان.
با این وجود، ابنسینا اولین متفکری بود که تلاش کرد یک برهان متافیزیکی محض برای وجود خدا ارائه دهد، که بعدها در فلسفه اسلامی و غربی تأثیرگذار شد.[۹]
پانویس
ارجاعات
- ↑ stelzer, “The existence of God”, Classical Islamic Theology, 212-213.
- ↑ stelzer, “The existence of God”, Classical Islamic Theology, 212-213.
- ↑ stelzer, “The existence of God”, Classical Islamic Theology, 212-213.
- ↑ stelzer, “The existence of God”, Classical Islamic Theology, 212-213.
- ↑ stelzer, “The existence of God”, Classical Islamic Theology, 212-213.
- ↑ stelzer, “The existence of God”, Classical Islamic Theology, 212-213.
- ↑ stelzer, “The existence of God”, Classical Islamic Theology, 212-213.
- ↑ stelzer, “The existence of God”, Classical Islamic Theology, 212-213.
- ↑ stelzer, “The existence of God”, Classical Islamic Theology, 212-213.
منابع
- shihadeh, ayman (2008). "The existence of God". The Cambridge Companion to Classical Islamic Theology (به انگلیسی). Cambridge: Cambridge University Press.