حیوانات در قرآن
در مورد حیوانات مطالب متنوعی در قرآن آمده و حتی نام برخی از سورههای قرآن به نام حیوانات است.
نامشناسی حیوان در قرآن
حیوان، واژهای عربی است که بر موجود جاندار اطلاق میشود و انسان را نیز -که او را حیوان ناطق میخوانند- در بر میگیرد.[۱] در منابع دینی و متون فقهی این واژه غالباً به موجود جاندار و فاقد خرد اطلاق میشود که معادل آن در زبان فارسی کنونی جانور است؛ واژه حیوان در قرآن تنها یکبار (حَیَوان) و به معنای زندگی حقیقی به کار رفته که ناظر بر جهان آخرت است.[۲]
سورههایی به نام حیوانات
از میان صد و چهارده سورهٔ قرآن، پنج سوره با نام حیوانات نامگذاری شده که عبارتند از: بقره (گاو)، نحل (زنبور عسل)، نمل (مورچه)، عنکبوت و فیل.[۳] و دو سورهٔ قرآن به نام عادیات و انعام به ترتیب به معنای (اسبان دونده) و (چهارپایان) است.
هدف از آوردن نام حیوانات در قرآن
برخی از سورهها به نام حیواناتی نامگذاری شدهاند که دارای ویژگیهای بارز و برجستهای هستند؛ به عنوان مثال، سورهٔ «نحل» به دلیل اشاره به نظم و صنعت زنبورها و نیز تولید عسل، نامگذاری شده است.[۴] برخی از سورهها به دلیل ارتباط با رویدادی که در آن حیوانی نقش داشته است، به نام آن حیوان نامیده شده؛ مانند سورهٔ «نمل» (مورچه) به دلیل اشاره به داستان سلیمان پیامبر و مورچهها، به این نام خوانده شده است.[۵] برخی از نامهای حیوانی در قرآن، به عنوان نماد و تمثیلی برای مفاهیم اخلاقی و تربیتی به کار رفتهاند. به عنوان مثال، سورهٔ «عنکبوت» به دلیل اشاره کردن به بیبنیادی خانهٔ عنکبوت، به عنوان نمادی برای کارهای بیهوده و بیاساس، به این نام نامگذاری شده است.[۶]
ملاک کاربرد نام حیوانات در قرآن
برخی از معیارهای ذکر حیوانات در قرآن عیارتاند از:[۷]
- نوع راه رفتن: گروهی بر شکم میروند، گروهی روی دو پا و گروهی روی چهار پا راه میروند.
- محل زندگی: گروهی در دریا و گروهی در خشکی زندگی میکنند.
- جنسیت: گروهی نر و گروهی ماده هستند
- نوع زیست: گروهی پرنده، گروهی آبزی و گروهی خشکیزی هستند.
اسامی حیوانات در قرآن
| خانواده | ردیف | نام | بسامد تکرار | منبع در قرآن | سیاق آیه | اشارههای علمی | ||
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| فارسی | عربی | نام سوره | عدد آیه | |||||
| بندپایان | ۱ | زنبور | نحل | ۱ | نحل | ۶۸ | نزول رحمتهای الهی از طریق باران، شیر خالص حیوانات و عسل مصفی که از طریق الهام خداوند (اعطای غریزه) به زنبور عسل به انسانها اعطا شده است. | عسل مهمترین منبع مواد قندی دارای برخی از انواع مواد تخمیری، ویتامینهای بسیار، دارای انواع پروتئین و اسیدهای آمینه و اسیدهای عالی، املاح معدنی و عامل بسیار قویِ ضد میکروب است و در درمان بیماریهای پوستی، گوارشی، تنفسی، بیماریهای چشم، زنان و زایمان، بماریهای گوش و حلق و بینی، قلبی و کلیوی و بیماریهای مربوط به دستگاه عصبی به طرز شگفتآوری مؤثر است.[۸] |
| ۲ | ملخ | جرادة | ۱ | اعراف | ۱۳۳ | اشاره به عذابهای الهی است که بر قوم فرعون نازل شده است و شامل طوفان، ملخ، شپش، قورباغه و خون بودهه است. این عذابها به عنوان نشانههایی از سوی خداوند فرستاده شدند، اما قوم فرعون با وجود این نشانهها، همچنان تکبر ورزیدند و گناهکار باقی ماندند. | ||
| ۳ | مگس | ذباب | ۲ | حج | ۷۳ | این آیه در واقع، مثالی برای نفی شرک و اثبات یگانگی خداوند متعال و بیانگر ناتوانی بتها و معبودان دروغین در برابر آفرینش خداوند است و اینکه آنها حتی نمیتوانند از خود در برابر موجودات کوچکی چون مگس دفاع کنند. | ||
| ۴ | پشه | بعوضة | ۱ | بقره | ۲۶ | این آیه بیان میکند که خداوند برای هدایت مردم از آوردن هر نوع مثالی ابا ندارد؛ کوچک باشد مانند پشه یا بزرگ مانند کوهها و با این مثلها، عدهای (مؤمنان) را هدایت میکند و عدهای (کافران) را گمراه میکند؛ زیرا مؤمنان در آن شک نمیکنند ولی کافران در شک فرورفته و سؤال میکنند هدف خداوند از زدن چنین مثلی چیست | سیاق منطقی آیه نشان میدهد آن چیزی که بر روی پشه قرار دارد، باید خودش هم موجودی زنده باشد، چون مثال ابتدایی (همان پشه) یک موجود زنده است؛ پس مثال دوم هم باید همین ویژگی را داشته باشد. علم در عصر حاضر کشف کرده است موجوداتی به نام «مایتها» بر روی بدن پشه زندگی میکنند. آنها بصورت انگلی بر روی حشرات از جمله پشهها زندگی میکنند.[۹] | |
| ۵ | مورچه | نمل | ۱ | نمل | ۱۸ | این آیه در داستان سفر حضرت سلیمان و لشکرش به سرزمین مورچگان آمده است. مورچهای به سایر مورچگان هشدار میدهد که به لانههای خود بروند تا توسط سلیمان ولشکریانش که از وجود آنها بیخبرند، پایمال نشوند و این آیه نشانهای بر قدرت تکلم، هوش و درایت و حق زندگی مورچهها است. | اسکلت خارجی بدن مورچهها از مادهای بنام کیتین ساخته شده است که به سیلیکون شیشه نیز شباهت دارد و کریستالهای کربنات کلسیم نیز در آن یافت میشود. کیتین باعث یک نوع استحکام میشود که برخلاف سایر جانداران بدن مورچهها در برابر فشار خرد شده و شکسته میشود و اگر شما بتوانیم صدای له شدن مورچه را بشنویم صدایی شبیه خرد شدن و شکستن به گوش خواهد رسید؛ بنابراین واژهٔ «لَایَحْطِمَنَّکُم» در آیهٔ ۱۸ سورهٔ نمل، خود حاوی نکات نغز و دقیق علمی میباشد که بشر امروزه به حقیقت آنها پی میبرد. | |
| ۶ | موریانه | نمل أبیض | ۱ | سبأ[۱۰] | 14 | طبق سیاق آیات، جنیان ادعا میکردند علم غیب میدانند، اما زمانی که سلیمان از دنیا رفت، هیچکدام از آنان متوجه نشد و همچنان مشغول به تحمل سختیهایی بودند که توسط سلیمان بر آنان تحمیل شده بود و فقط زمانی از مرگ او مطلع شدند که موریانهای چوب عصای او را خورد و او از حالت ایستاده بر زمین افتاد. | ||
| ۷ | عنکبوت | عنکبوت | ۱ | عنکبوت | ۴۱ | خداوند برای کسانی که به جای او، اولیای دیگری برمیگزینند، مثالی زده و میفرماید: مثل این افراد، عنکبوتی است که خانهای برای خود میسازد، در حالی که سستترین خانهها، خانهٔ عنکبوت است. | سالها شبههٔ رایج منکران قرآن این بود که چرا قرآن در آیهٔ عنکبوت، ضمیر مؤنث برای عنکبوت آورده (اتّخَذَت) در حالی که لفظ عنکبوت مذکر است و از طرفی تارهای عنکبوت محکمترین مادهٔ بیولوژیکی است که تاکنون شناخته شده؛ ولی امروزه علم ثابت کرده است که فقط عنکبوت ماده میتواند از تارهای خود لانه بسازد و عنکبوت مذکر از تارهای خود فقط برای جابجایی استفاده میکند. به علاوه مشخص شده که سستی خانهٔ عنکبوت نه به خاطر تارهای نازک آن، بلکه به خاطر سست بودن بنیاد خانوادگی آنهاست به عبارتی آنها معمولاً تنها زندگی میکنند و عنکبوت ماده بعد مدتی عنکبوت نر را کشته و میخورد و فرزندان هم بعد از بزرگ شدن، مادر خود را میکشند و از خانه بیرون میاندازند[۱۱] | |
| ۸ | پروانه | فراشة | ۱ | قارعه[۱۲] | 4 | به ترسیم فضای کلی روز قیامت و وضعیت اضطراب و پراکندگی مردم در آن روز میپردازد و با استفاده از یک تشبیه گویا، این حالت را برای خواننده ملموستر میکند. این آیه در ادامه آیات قبل که به توصیف «قارعه» (رویداد کوبنده و قیامت) میپردازد، قرار دارد و مردم را در آن روز به پروانههای پراکنده و بیهدف تشبیه میکند که در اثر یک حادثهٔ غیرمنتظره، به این سو و آن سو میروند.
. |
||
| ۹ | شپش | قمّلة و جمع آن «قُمَّل» | ۱ | اعراف | ۱۳۳ | این واژه در کنار طوفان، ملخ، قورباغه و خون به عنوان یکی از بلاهایی که بر قوم فرعون نازل شد؛ اما آنان متنبه نشدند، همچنان تکبر ورزیدند و گناهکار باقی ماندند. | ||
| دوزیستان | ۱۰ | قورباغه | ضَفدع و جمع آن «ضَفادِع» | ۱ | اعراف | ۱۳۳ | اشاره به عذابهای الهی است که بر قوم فرعون نازل شده است و شامل طوفان، ملخ، شپش، قورباغه و خون بودهه است. این عذابها به عنوان نشانههایی از سوی خداوند فرستاده شدند، اما قوم فرعون با وجود این نشانهها، همچنان تکبر ورزیدند و گناهکار باقی ماندند. | |
| ماهیان | ۱۱ | ماهی | حوت | ۴ | صافات | ۱۴۲ | سورهٔ صافات: بهطور خلاصه، آیه ۱۴۲ به داستان حضرت یونس (ع) و بلعیده شدن او توسط ماهی اشاره دارد و از این واقعه به عنوان یک نمونه از رهایی و نجات یاد میکند. سورهٔ قلم: در این آیه نیز «حوت» به معنای ماهی بزرگی است که یونس (ع) در شکم آن گرفتار شد و به درگاه خداوند دعا کرد. خداوند نیز دعای او را اجابت کرد و او را نجات داد. | |
| قلم | ۴۸ | |||||||
| کهف | ۶۱ | سورهٔ کهف: این آیه در داستان سفر حضرت موسی (ع) و یوشع بن نون، به یک ماهی اشاره دارد که این ماهی در اثر تماس با آب، زنده شده و به دریا بازمیگردد و این اتفاق باعث تعجب یوشع بن نون میشود. ماهی به عنوان یک نشانه و همراه در این سفر ذکر شده است و زنده شدن و حرکت آن در آب، اتفاقی غیرمنتظره و تعجبآور بوده است. | ||||||
| ۶۳ | ||||||||
| خزندگان | ۱۲ | مار | حیة | ۲ | طه | ۲۰ | طه: به معجزهٔ موسی اشاره دارد که برای نشان دادن معجزهٔ خود عصایش را میافکند و ناگهان به ماری سریع تبدیل میشود. | |
| اعراف | ۱۰۷ | اعراف: به دنیال آیهٔ ۱۰۶ که فرعون درخواست معجزهای از موسی (ع) میکند، موسی به اذن خداوند عصای خود را افکنده و به اژدهایی سریع و خوفناک تبدیل میشود | ||||||
| ۱۳ | اژدها | ثُعبان | ۲ | اعراف | ۱۰۷ | اعراف: به دنیال آیهٔ ۱۰۶ که فرعون درخواست معجزهای از موسی (ع) میکند، موسی به اذن خداوند عصای خود را افکنده و به اژدهایی سریع و خوفناک تبدیل میشود | ||
| شعرا | ۳۲ | شعرا: به امر و دستور الهی، موسای پیامبر، عصای خود را به زمین انداخته و عصا به اژدهایی تبدیل میشود. این آیه در ادامه آیات قبل قرار دارد که در آن فرعون از موسی میخواهد تا معجزهای نشان دهد. | ||||||
| پرندگان | ۱۴ | کلاغ | غراب | ۲ | مائده | ۳۱ | این آیه به قتل هابیل توسط برادرش قابیل اشاره دارد که به علت حسادت به او انجام شد و پس ا ز آن، با جسد برادرش حیران ماند و نمیدانست با آنچه کند… تا سرانجام خداوند کلاغی را فرستاد که چیزی را در خاک پنهان کرد و با آموزش کلاغ، قابیل توانست برادر خود را به خاک بسپارد و به ناتوانی و عجز خود (حتی در برابر علم یک کلاغ) پی برد و سرانجام از عمل خود پشیمان شد. | |
| ۱۵ | هدهد | هدهد | ۱ | نمل | ۲۰ | حضرت سلیمان که به اذن خدا به زبان حیوانات آشنا بود، روزی مشغول بررسی لشکریان پرندهٔ خود بود که متوجه غیبت هدهد شد؛ سپس علت غیبت او را جویا شد و به همه اعلام کرد که اگر هدهد عذر موجهی برای غیبت خود نیاورد، تنبیه سختی در انتظار اوست؛ ادامهٔ آیات، خبر از حضور هدهد به محضر سلیمان داده، از وجود مردمانی سخن میگوید که خدا را نمیپرستند و تحت فرمانروایی زنی هستند و همین خبر صحیح، موجب روابطی میان سلیمان و بلقیس فرمانروای آن سرزمین شده و نهایتاً همگی خداپرست میشوند | ||
| ۱۶ | ابابیل | ابابیل | ۱ | فیل | ۳ | سوره فیل دربارهٔ واقعهٔ لشکریان فیلسواری است که قصد تخریب کعبه را داشتند و خداوند در آیه ۱ این سوره از پیامبر سؤال میکند: آیا ندیدی پروردگارت با اصحاب فیل چه کرد؟ این آیه در مورد فرستادن پرندگان ابابیل به سوی لشکر فیلسواران است و ادامه آیهٔ قبل را بیان میکند به این ترتیب که نشان میدهد خداوند چگونه با فرستادن پرندگان ابابیل، لشکر فیلسواران را نابود کرد. | ||
| ۱۷ | بلدرچین | سلوی | ۳ | بقره | ۵۷ | ای آیه در صدد بیان ین نکته است که خداوند، به واسطهٔ رحمت خود، نعمتهای فراوانی را به بنیاسرائیل عطا نمود؛ از جمله ایکه ابرها را در بیابان بر سرشان گسترانید و منّ و سلوی (خوراکیهای لذیذ) برایشان نازل فرمود، اما آنان باز راه ناشکری و عصیان در پیش گرفتند و ظلم کردند | ||
| اعراف | ۱۶۰ | |||||||
| طه | ۸۰ | |||||||
| پستانداران | ۱۸ | گاو | بقره | ۴ | بقره | ۶۷ | در آیات قبل خبر از قتلی داده شده که قاتل آن در میان مردم نامعلوم است؛ لذا خداوند به موسی (ع) فرمان میدهد تا بنیاسرائیل باید گاوی را ذبح کرده و بخشی از بدن آن را به میت بزنند تا زنده شده و قاتل خویش را معرفی کند. آنان د رجواب این فرمان به موسی میگویند: «آیا ما را مسخره میکنی؟» و سپس از او میخواهند که از پروردگارش بخواهد تا برایشان روشن کند که آن گاو چگونه است و چه سنی دارد، چه رنگی دارد؟ و…
به عبارت دیگر، بنیاسرائیل به جای اطاعت از دستور الهی، با پرسشهای بیمورد، سعی در پیچیدهتر کردن موضوع و فرار از انجام وظیفه دارند.[۱۳] |
|
| ۶۸ | ||||||||
| ۶۹ | ||||||||
| ۷۱ | ||||||||
| ۱۹ | شتر | اِبِل | ۲ | انعام | ۱۴۴ | انعام: در مورد تحریمهای دروغین و بیاساسی است که مشرکان برای حیوانات حلالگوشت اعمال میکردند و در این آیات، خداوند با ذکر چند سؤال از آنان، بیاساسی و دروغ بودن این سخنان را آشکار کرده و در نهایت، کسانی که به خداوند دروغ ببندند را سرزنش نموده است. | ||
| غاشه | ۱۷ | غاشیه: آیه در صدد بیان نمونههایی از خلقت خداوند بوده و بهطور خاص به خلقت شتر و شگفتیهای آفرینش او پرداخته است و به این وسیله به مردن توجه داده است که این خلقت کامل و عجیب، چگونه میتواند نشاندهندهٔ قدرت خالق آن باشد | ||||||
| ۲۰ | خوک | خنزیر و جمع آن «خَنازیر» | ۵ | مائده | ۳ | سیاق آیه ۳ سوره مائده آن است که ابتدا به بیان برخی از محرمات الهی مانند خوردن مردار و گوشت خوک و غیره پرداخته و در ادامه، جملهٔ معترضهای وجود دارد با عنوان این نکته که کافران از دین اسلام مأیوس شدهاند و از این بابت نباید از آنها ترسید. در ادامه، به کمال دین اسلام در روز عید غدیر و تکمیل نعمت الهی بر مردم اشاره دارد و در نهایت، به حکم اضطرار در استفاده از محرّمات اشاره میکند. | به کمک پیشرفتهای علوم و علم پزشکی، امروزه امروزه بر هیچکس پوشیده نیست که بیماریهایی توسط مصرف خوک به انسان منتقل میشود
از جمله این بیماریها بوتولیسم، تریشینوز (نوعی کرم ریز به طول ۳ تا ۵ میلیمتر) و کرم کدوی خوک، یراقان عفونی، اسهال خونی و غیره است؛ زیرا خوک از خوردن چیزهای پلید و کثافات، حتی مدفوع خود باکی ندارد و لذا معدهٔ خود را در معرض انواع میکروبها و امراض قرار داده و از آنجا به گوشت، خون و شیر او هم سرایت میکند[۱۴] از سوئی خوک را حیوانی بیغیرت میدانند که خوردن گوشت او موجب تأثیر پذیری از این صفت او میشود؛ این در حالیست که غیرت، از صفات کمال الهی و غیرت نسبت به دین و ناموس از صفات انبیا و مؤمنین است.[۱۵] | |
| ۶۰ | در سایر موارد، قرآن انسانها را از خوردن گوشت خوک به شدت نهی کرده و آن را عملی پلید میشمرد. | |||||||
| بقره | ۱۷۳ | |||||||
| نحل | ۱۱۵ | |||||||
| انعام | ۱۴۵ | |||||||
| ۲۱ | بوزینه | قِرد و جمع آن قِرَدَة | ۳ | اعراف | ۱۶۶ | این آیه به عنوان یک نمونه از عذاب الهی در اثر نافرمانی از دستورات الهی بیان میشود. این آیه در ادامه داستان یهودیانی است که فرمان خداوند را مبنی بر ترک صید ماهی در روز شنبه، سرپیچی کردند. خداوند نیز در پاسخ، آنان را به شکل بوزینگانی مسخ کرد. این در واقع نتیجه نافرمانی یهودیان از دستور خداوند است. | ||
| بقره | ۶۵ | |||||||
| مائدة | ۶۰ | |||||||
| ۲۲ | بز | مَعز | ۱ | انعام | ۱۴۳ | این آیه به هشت جفت از حیوانات حلالگوشت اشاره دارد که از چهارپایان هستند (میش و بز و شتر و گاو). خداوند در این آیه با بیان اینکه آیا نرها حرام هستند یا مادهها، یا آنچه در رحم مادههاست، با لحنی پرسشی و برای چالش کشیدن کافران دربارهٔ باورهای غلط آنان در مورد حلال و حرام بودن، این موضوع را مطرح میکند.
در واقع، خداوند به مردم میگوید که از چه چیزهایی میتوانند بخورند و از چه چیزهایی نخورند. خداوند در این آیات به آنها یاد میکند که او خالق همه چیز است و حق دارد که چه چیزی حلال و چه چیزی حرام است. |
||
| ۲۳ | میش | نَعجة و جمع آن (نِعاج) | ۴ | ص | ۲۳ | این آیه به هشت جفت از حیوانات اشاره دارد که از چهارپایان هستند (میش و بز) و خداوند از میان آنها برخی را حلال و برخی را حرام کرده است. خداوند در این آیه با بیان اینکه آیا نرها حرام هستند یا مادهها، یا آنچه در رحم مادههاست، با لحنی پرسشی و برای چالش کشیدن حیوانات باورهای غلط اعراب در مورد حلال و حرام بودن، این موضوع را مطرح میکند.
در واقع، این آیه از یک بحث بزرگتر در مورد حلال و حرام در سوره انعام است که در آن خداوند به مردم میگوید که از چه چیزهایی میتوانند بخورند و از چه چیزهایی نخورند. خداوند در این آیات به آنها یاد میکند که او خالق همه چیز است و حق دارد که چه چیزی حلال و چه چیزی حرام است. بهطور خلاصه، سیاق آیه ۱۴۳ سوره انعام در مورد بیان حلال و حرام بودن حیوانات و به چالش کشیدن باورهای غلط اعراب در این زمینه است. |
||
| ص | ۲۴ | |||||||
| ۲۴ | استر | بَغل و جمع آن: بِغال | ۱ | نحل | ۸ | این آیه بهطور خاص به خلقت اسبها، استرها و الاغها اشاره میکند و بیان میکند که این حیوانات، سواری و به عنوان زینت برای انسان آفریده شدهاند.
در واقع، در مورد فواید و چهارپایان و حیوانات برای انسان است که آچگونه بارها و سختیهای انسان را تحمل میکنند و به آنها کمک میکنند تا به مقاصد خود برسند. در نهایت، آیه با جمله «و یَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ» به خلقت چیزهایی اشاره میکند که انسانها در آینده بر آنها سوار خواهند شد و این میتوانند شامل اختراعات و اکتشافات جدید باشند. | ||
| ۲۵ | الاغ | حِمار و جمع آن: حَمیر و حُمُر | ۴ | جمعه | ۵ | جمعه: داستان کسانی که مکلّف به تورات شدند، ولی حق آن را ادا نکردند، مانند داستان الاغی است که کتابهایی حمل میکند. | ||
| نحل | ۸ | نحل: یادآوری نعمتهای خداوند از جمله اسب و الاغ و استر که برای سوارکاری و حمل بار از آنها استفاده میشود. | ||||||
| لقمان | ۱۹ | لقمان:در مورد سفارش لقمان به پسرش در مورد به رعایت ادب و نزاکت هنگام راه رفتن و سخن گفتن و یادآوری این نکته که زشتترین صداها صدای خران | ||||||
| مدثر | ۵۰ | مدثر: بهطور خلاصه، بیانگر حالت عناد و لجاجت گروهی از مردم در برابر حق است در این آیه خداوند به پیامبرش میگوید این افرادی که علناً از ایمان آوردن رویگردان هستند و به هیچ وجه حاضر به پذیرش حق نیستند، مانند خرانی هستند که از چیزی رمیده و پراکنده میشوند؛ گویا آنان نیز هنگام شنیدن سخنان چق، چنین گریزان میشوند و در نهایت به عذاب الهی میگیرند. | ||||||
| ۲۶ | اسب | خیل[۱۷] | ۲ | انفال | ۶۰ | انفال: این آیه به منظور مقابله با دشمن و ایجاد رعب در دل آنها مردم را به تجهیز شدن، تشویق و تحریص میکند و برای دفاع از خود و دینشان بر اساس اطلاعات نظامی و اقتصادی فرامیخواند، تا با این [نیرو]، دشمن خدا و دشمنی دیگر از غیر اینان را که نمیشناسند (و خدا آنها را میشناسد) بترسانند. | ||
| نحل | ۸ | نحل: بیان نعمتهای الهی (در شمارهٔ ۲۵ شرح داده شد) | ||||||
| ۲۷ | فیل | فیل | ۱ | فیل | ۱ | سوره فیل دربارهٔ واقعهٔ لشکریان فیلسواری است که قصد تخریب کعبه را داشتند و خداوند در آیه ۱ این سوره از پیامبر سؤال میکند: آیا ندیدی پروردگارت با اصحاب فیل چه کرد؟ این آیه در مورد فرستادن پرندگان ابابیل به سوی لشکر فیلسواران است و ادامه آیهٔ قبل را بیان میکند به این ترتیب که نشان میدهد خداوند چگونه با فرستادن پرندگان ابابیل، لشکر فیلسواران را نابود کرد. | ||
| ۲۸ | شیر | قَسورة | ۱ | مدثر | ۵۱ | در واقع، این آیه در سیاق آیات قبل است که در وضعیت بد و گمراهی مشرکان سخن میگوید. در آیات قبل، به این موضوع اشاره شده است که مشرکان به جای تفکر و تدبر در آیات الهی و پذیرش حق، به انکار و استکبار روی آوردهاند و آیات قرآن را سحر و سخن بشری میخوانند. در ادامه این آیات، خداوند با این تشبیه، فرار آنها از حق و حقیقت را به فرار گورخری از شیر تشبیه میکند. | ||
| ۲۹ | سگ | کلب | ۲ | کهف | ۱۸ | آیه ۱۸ سوره کهف: در ادامه آیات قبل و بعد از خود، وضعیت خاص و خوفناکی از اصحاب کهف را به تصویر میکشد و نشان میدهد که آنها با وجود ظاهر بیدار، در خواب عمیقی رفته بودند و جابجایی آنها در غار، نشان از عدم ابتلا به بیماری در طول این مدت طولانی است. همچنین حضور سگشان بر سر در غار، با پنجههای گشوده، موجب رعب و دور شدن هر بینندهای میشد.
بنابراین، سیاق آیه ۱۸ سوره کهف، توصیف وضعیت ظاهری و باطنی اصحاب کهف در غار و همچنین ترس و وحشت بینندگان است. |
||
| اعراف | ۱۷۶ | |||||||
| ۳۰ | گرگ | ذِئب | ۳ | یوسف | ۱۳ | در این آیات که بخشی از ماجرای کودکی یوسف پیامبر هست، برادران حسود یوسف که قصد هلاکت و آزار او را داشتند، از محضر پدر اجازه خواستند تا یوسف را با خود به بیرون از آبادی ببرند؛ اما پدر یعنی یعقوب پیامبر اظهار نگرانی کرد که مبادا یوسف را گرگ بخورد اما آنان با اشاره به قدرت و عده و عُدهٔ خود پدر را راضی کردند و سرانجام پس از اینکه برادر خود را در چاه انداختند به منزل بازگشته و گفتند: گرگی او را خورد. | ||
| ۱۴ | ||||||||
| ۱۷ | ||||||||
| ۳۱ | گوسفند | غنم | ۴ | طه | ۱۷ | آیهٔ ۱۸ طه: اشاره به ماجرای اولین صحبت خداوند با موسی از وراء درخت در بیابان است. برای شروع صحبت خداوند فرمود: آن چیست در دست تو؟ و موسی که عاشقانه با معبود سخن میگوید: ای عصای من است؛ با آن گوسفندانم را هی میکنم، برایشان از درختان برگ میریزم، بر آن تکیه میکنم و…
علمای علم بلاغت، اطناب موجود در این سخنان موسی را، از نکات زیبای ادبی و بلاغی و هدفمند دانستهاند. |
||
| انعام | ۱۴۶ | آیهٔ ۱۴۶ انعام: عذاب الهی برای یهودیانی که با سرکشی، خود را مستحق عذاب نمودند. در این آیه خداوند هر حیوان ناخندار و پیه و چربی گاو و گوسفندان را بر آنان حرام نمود؛ مگر مقداری که بر پشت حیوان یا متصل به رودهها و استخوان است. | ||||||
| انبیا | ۷۸ | آیهٔ ۷۸ انبیا: خداوند د رمورد داوری کردن سلیمان و داوود (دو تا از پیامبران الهی) سخن میگوید که در مورد کشتزاری داوری مرکردند که گوسفندان در ان چریده و آن را تباه کرده بودند. خداوند در انتهای آیه خود را ناظر بر داوری آنان معرفی میکند. | ||||||
| ۳۲ | سگ شکاری | جوارح | ۱ | مائده | ۴ | این آیه در صدد ارائهٔ حکم حلیّت برای شکار کردن سگهای شکاری است که البته باید این شکار، واجد شروطی باشد؛ مثل آنکه سگ شکاری آموزش دیده باشد و هنگام فرستادن او برای آوردن شکار، لفظ بسمله گفته شود. مفسران از عبارت مکلِّبین (آموزشدهندگان سگ) شکار با دیگر حیوانات (مانند باز شکاری) را مشمول آیه ندانستهاند.[۱۸] | ||
| ۳۳ | شتر ماده | بحیره | ۱ | مائده | ۱۰۳ | آیهٔ ۱۰۳ مائده: در زمان جاهلیت اعراب بدعتگونه برخی از حیوانات حلالگوشت ر بر خود حرام کرده بودند: از جمله شتری که ۵ شکم زاییده بود (بحیره)، شتری که ۱۰ بچه آورده بود (حام)، شتری که برای نذر بیمار آزاد شده بود (سائبه) و گوسفندی که اگر ماده میزایید، برای خود نگه میداشتند؛ اگر نر میزایید، برای بتها قربانی کیکردند و اگر دوقلو نر و ماده میزایید، قربانی نمیکردند. خداوند در این آیه ضمن نکوهش این افراد صریحاً اعلام میکند که خدا هیچکدام از این حیوانات را مقدس و غیرقابل تصرف قرار نداده است و بدعت گذاران و دروغگویان را افرادی میداند که تعقل نمیکنند. | ||
| ۳۴ | شتر نذر شده | سائبه | ۱ | مائده | ۱۰۳ | آیهٔ ۱۰۳ مائده: در زمان جاهلیت اعراب بدعتگونه برخی از حیوانات حلالگوشت ر بر خود حرام کرده بودند: از جمله شتری که ۵ شکم زاییده بود (بحیره)، شتری که ۱۰ بچه آورده بود (حام)، شتری که برای نذر بیمار آزاد شده بود (سائبه) و گوسفندی که اگر ماده میزایید، برای خود نگه میداشتند؛ اگر نر میزایید، برای بتها قربانی کیکردند و اگر دوقلو نر و ماده میزایید، قربانی نمیکردند. خداوند در این آیه ضمن نکوهش این افراد صریحاً اعلام میکند که خدا هیچکدام از این حیوانات را مقدس و غیرقابل تصرف قرار نداده است و بدعت گذاران و دروغگویان را افرادی میداند که تعقل نمیکنند. | ||
| ۳۵ | گوسفند ماده | وصیله | ۱ | مائده | ۱۰۳ | آیهٔ ۱۰۳ مائده: در زمان جاهلیت اعراب بدعتگونه برخی از حیوانات حلالگوشت ر بر خود حرام کرده بودند: از جمله شتری که ۵ شکم زاییده بود (بحیره)، شتری که ۱۰ بچه آورده بود (حام)، شتری که برای نذر بیمار آزاد شده بود (سائبه) و گوسفندی که اگر ماده میزایید، برای خود نگه میداشتند؛ اگر نر میزایید، برای بتها قربانی کیکردند و اگر دوقلو نر و ماده میزایید، قربانی نمیکردند. خداوند در این آیه ضمن نکوهش این افراد صریحاً اعلام میکند که خدا هیچکدام از این حیوانات را مقدس و غیرقابل تصرف قرار نداده است و بدعت گذاران و دروغگویان را افرادی میداند که تعقل نمیکنند. | ||
| ۳۶ | شتر ان آزاد | حام | ۱ | مائده | ۱۰۳ | آیهٔ ۱۰۳ مائده: در زمان جاهلیت اعراب بدعتگونه برخی از حیوانات حلالگوشت ر بر خود حرام کرده بودند: از جمله شتری که ۵ شکم زاییده بود (بحیره)، شتری که ۱۰ بچه آورده بود (حام)، شتری که برای نذر بیمار آزاد شده بود (سائبه) و گوسفندی که اگر ماده میزایید، برای خود نگه میداشتند؛ اگر نر میزایید، برای بتها قربانی کیکردند و اگر دوقلو نر و ماده میزایید، قربانی نمیکردند. خداوند در این آیه ضمن نکوهش این افراد صریحاً اعلام میکند که خدا هیچکدام از این حیوانات را مقدس و غیرقابل تصرف قرار نداده است و بدعت گذاران و دروغگویان را افرادی میداند که تعقل نمیکنند. | ||
| ۳۷ | شتران بارکش | حَموله
مفرد ندارد[۱۹] |
۱ | انعام | ۱۴۲ | در ادامهٔ آیهٔ قبل که خداوند نعمتهای خود اعم از محصولات باغی و کشتزاری را یادآوری فرمود، در این آیه نعمت حیوانات بارکش و نیز حیوانات غیر بارکش که دارای کرک و پشم هستند (مانند گوسفند) را یادآوری فرموده و همه انسانها را از پیروی شیطان برحذر داشته است. | ||
| ۳۸ | چهارپایان | اَنعام و مفرد آن:نَعَم | ۳۲ | شوری | ۱۱ | |||
| یس | ۷۱ | |||||||
| شعرا | ۱۳۳ | |||||||
| زخرف | ۱۲ | |||||||
| مومنون | ۲۱ | |||||||
| انعام | ۱۳۸ | نشان دادن بدعتهای مشرکان: خوردن گوشت برخی از چهاپایان یا سواری گرفتن از آنها حرام است و خوردن از کشتزارهایی که سهم خدا و بتان بود هم بر خود حرام کرده بودند. | ||||||
| ۱۳۶ | خداوند در صدد نکوهش مشرکان مبنی بر تقسیم اموال خود میان خدا و بتها است؛ مشرکان میپنداشتند سهم بتها غیرقابل تغییر است و آن را خرج بتکدهها و خدمه آنها میکردند، و سهم خدا را نیز به این بهانه که خدای آسمانها بینیاز است، هنگام کم و کسر آمدنها خرج بتخانهها میکردند؛ نه خرج کودکان، فقرا و مهمانان | |||||||
| نحل | ۵ | آیات مربوط به چهاپایان در سرتاسر قرآن در چهار معنا و سیاق کاربرد دارد:
۴- حکم زکات چهارپایان دامی[۲۰] |
||||||
| ۶۶ | ||||||||
| ۸۰ | ||||||||
| نازعات | ۳۳ | |||||||
| عبس | ۳۲ | |||||||
| نسا | ۱۱۹ | |||||||
| حج | ۳۰ | |||||||
| ۳۴ | ||||||||
| انعام | ۱۳۹ | |||||||
| ۱۳۸ | ||||||||
| ۱۳۶ | ||||||||
| مائده | ۱۰۳ | |||||||
| محمد | ۱۲ | |||||||
| اعراف | ۱۷۹ | |||||||
| فرقان | ۴۴ | |||||||
| ۳۹ | اسبان نیکو | جیاد و مفرد آن: جواد[۲۱] | ۱ | ص | ۳۱ | در این آیه و آیات بعد از آن به اسبهایی اشاره کرده که عصرگاه برا ی سلیمان آوردند و او از دیدن آنان و به خاطر استفادهای که در راه خدا از آنان میکرد، بسیار مسرور شد. | ||
| ۴۰ | شتر قربانی در حج | بَدَنه و جمع آن: بُدنه | ۱(به صورت جمع) | حج | ۳۶ | مراد از بدنه در اصطلاح فقهی، شتر[۲۲] یا گاوی[۲۳] است که قربانی میشود، خواه به سبب وجوب یا استحباب در مناسک حج یا غیر آن و خواه برای کفاره شماری از کارهای شخصی حجگزار یا غیر حجگزار.
در این آیه، خداوند قربانی کردن شتران فربه را در حج از شعائر الهی میداند و فرمان میدهد که هنگام قربانی کردن این شتران، نام خدا را بر زبان جاری کنند و پس از ذبح، از گوشت آنها بخورند و به فقرای قانع و فقرایی که اظهار فقر میکنند نیز انفاق کنند. هدف از این کار، شکرگزاری از خداوند به خاطر نعمتهایی است که به انسانها ارزانی داشته است. |
||
| ۴۱ | اسبان دونده | عادیات | ۱ | عادیات | ۱ | در آیهٔ اول این سوره خداوند به اسبان تیزتک که نفسزنان در حال تاخت و تاز هستند، سوگند یاد میکند و این سوگند، مقدمهای است برای بیان موضوع اصلی سوره یعنی موضوع قیامت و رستاخیز. | ||
| ۴۲ | گوساله | عِجل | ۱۰ | اعراف | ۱۵۲ | آیهٔ ۱۵۲ اعراف: د رمورد نکوهش گوسالهپرستی یهودیان و وعدهٔ عذاب و خواری در دنیا و آخرت | ||
| بقره | ۹۳ | |||||||
| ۹۲ | ||||||||
| ۵۱ | نکوهش گوسالهپرستی و اینکه این عمل از مصادیق ظلم است | |||||||
| ۵۴ | پس از بازگشت موسی از کوه طور و ملاحظهٔ رواج گوسالهپرستی در میان قومش، ازجانب خداوند فرمان توبه صادر شد و به عنوان جریمه میبایست به دستور خداوند همدیگر را بکشند. آنان این کار ار انجام دادند و بالاخره توبهٔ آنان پذیرفته شد.[۲۴] | |||||||
| طه | ۸۸ | پس از سرزنش و توبیخ بنیاسرائیل توسط موسای پیامبر، آنان برای توجیه عمل زشت خود، سیر ساختن گوساله توسط فردی به نام سامری (با ذوب کردن طلاها و زیور آلات قوم و زیورآلات خودش) را تعریف کردند. | ||||||
| ذاریات | ۲۶ | بخشی از داستان مهماننوازی ابراهیم با فرشتگانی است که به گونهٔ انسان، بر او وارد شدند و به سرعت برای پذیرایی از آنها دست به کار شد. در این آیه آمده است که ابراهیم به سرعت و پنهانی به سوی خانواده خود رفت و یک گوسالهٔ فربه برای پذیرایی از مهمانانش آورد. این عمل او نشان دهنده سخاوت و مهمان نوازی اوست و اینکه چگونه به بهترین شکل از مهمانان خود پذیرایی میشود. | ||||||
| هود | ۶۹ | در مورد مهماننوازی ابراهیم و آوردن گوسالهٔ چاق بریان شده برای دو فرشتهٔ مهمان که به صورت دو انسان بر او وارد شدند. | ||||||
| ۴۳ | شتر دهماههٔ آبستن | عِشار و مفرد آن: عشراء | ۴ | تکویر | ۴ | «عشار» به معنی شتران ماده بارداری است که ده ماه از حملشان گذشته و در آستانه زایمان هستند و در زمان قیامت، این شترها که از با ارزشترین اموال عرب محسوب میشدند، رها و بی صاحب میشوند. این رها شدن به دلیل وحشت و اضطراب ناشی از قیامت است که مردم را به فراموشی اموالشان وامیدارد.
به عبارت دیگر، آیه ۴ سوره تکویر به عنوان یکی از نشانههای قیامت، به وضعیت شتران بارداری اشاره دارد که در روز قیامت، به دلیل وحشت و هراس، رها و بیصاحب میمانند. این تصویر به خوبی عمق هول و وحشت آن روز را نشان میدهد، به گونه ای که انسانها باارزشترین داراییهایشان را فراموش میکنند. |
||
پاورقی
یادداشتها
- ↑ دو بار صراحتا در مورد اصحاب سبت (یهود) وارد شده و بار سوم را هم از طریق قرائن متوجه میشویم مربوط به اصحاب سبت است
منابع
- ↑ ابن منظور، محمد بن مکرم. لسان العرب (به عربی). ج. ۲. دار صار - بیروت. ص. ۲۱۴.
- ↑ وارمیلی، نادیا (۱۳۹۸). «نام شناسی حیوانات در قرآن کریم کاربرد واژههای شتر و خوک در آیات مکرمه». فصلنامه پازند. ۱۵ (۵۶-۵۷): ۱۰۰.
- ↑ حسینی، میرزا باقر. آشنایی و انس با قرآن. انتشارات حرم. ص. ۴۳.
- ↑ معرفت، محمد هادی. «۲». علوم قرآنی. التمهید. ص. ۹۹.
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ وارمیلی، نادیا (۱۳۹۸). «نام شناسی حیوانات در قرآن کریم کاربرد واژههای شتر و خوک در آیات مکرمه». فصلنامه پازند. ۱۵ (۵۶ - ۵۷): ۱۰۲.
- ↑ دیاب، عبدالحمید؛ قرقوز، احمد (۱۳۹۳). طب در قرآن [کمال روحانی]. آراس. صص. ۱۹۵–۲۱۰.
- ↑ تقوی اهرمی، سید محمد (9/خرداد/1404). «پشه در قرآن». علوم طبیعی و قرآن. دریافتشده در 7/آبان/1400. تاریخ وارد شده در
|تاریخ بازبینی=،|تاریخ انتشار=را بررسی کنید (کمک) - ↑ زمخشری در کتاب کشاف، ج3، ص573 گفته است مراد از دابة الأرض در این آیه، موریانه است.
- ↑ خبرگزاری حوزه. 28/مرداد/1397 https://www.hawzahnews.com/news/458683/معجزه-علمی-آیه-۴۱-سوره-عنکبوت. تاریخ وارد شده در
|تاریخ انتشار=را بررسی کنید (کمک); پارامتر|عنوان= یا |title=ناموجود یا خالی (کمک) - ↑ علی اکبرقرشی بنایی در کتاب قاموس قرآن، ج۵، ص۱۶۰ فَراش در این آیه را جمع فراشه (پروانه) معرفی کرده است
- ↑ قرائتی1، محسن. تفسیر نور. ص. ۱۳۴.
- ↑ قرقوز، احمد؛ دیاب، حمید (۱۳۹۳). طب در قرآن. ص. ۱۴۶-۱۴۷.
- ↑ اهتمام، احمد. فلسفه احکام. ص. ۱۶۲.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر. تفسیر نمونه. ج. ۶. ص. ۴۹۲.
- ↑ به معنای گروه اسبها است و از خود لفظ مفرد ندارد (تفسیرنور، ج4، ص496 به نقل از تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی)
- ↑ طباطبایی، محمد حسین. المیزان فی تفسیر القرآن. ج. ۵. ص. ۲۰۲.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن. تفسیر مجمع البیان. ج. ۸. ص. ۳۵۴.
- ↑ خراسانی، محمد (۱۳۸۸). «حیوانات». دائرة المعارف قرآن. ۴ جلد.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن. تفسیر مجمع البیان. ج. ۸. ص. ۳۵۷.
- ↑ موسوی عاملی، سید محمد. مدارک الاحکام. ج. ۸. ص. ۳۲۱.
- ↑ کاسانی، علاء الدین. بدائع الصنائع. ج. ۲. ص. ۲۲۴.
- ↑ «تفسیر آیه ۵۴ بقره». دانشنامهٔ اسلامی.