بدون جعبه اطلاعات
بدون تصویر
مقابله‌نشده با دانشنامه‌ها

علی بن محمد بن فرات

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ابوالحسن علی بن محمد بن فرات (۲۴۱–۳۱۲ ه‍.ق) معروف به ابن فرات اول یکی از خاندان آل‌فرات بود. وی در ابتدا نایب برادرش احمد بود. او در سال ۲۹۶ ه‍.ق در پی شکست توطئه سرداران، دبیران و قاضیان خلافت عباسی برای خلع مقتدر و به خلافت رساندن عبدالله بن معتز، به مقام وزارت رسید در ۸ ذیحجه ۲۹۹ مقتدر بر او خشم گرفت و او را به زندانی کرد و هفت میلیون دینار از اموال وی را مصادره نمود. در سال ۳۰۴ ق مقتدر برای بار دوم ابن‌فرات را به وزارت برداشت که این بار نزدیک به یک سال و نیم در این سمت باقی ماند. در ۲۷ ربیع الآخر ۳۰۶ خلیفه باری دیگر ابن فرات را از وزارت برکنار کرد و باری دیگر یک میلیون از اموال وی و کسانش را مصادره نمود. در ۳۱۱ ق مقتدر از او استمالت کرده برای سومین بار وزارت خویش به او داد. ابن فرات که از مصادره اموالش سخت خشمگین بود دست پسرش محسن را در کارها باز گذاشت که دست به کشتار مردم و اخذ اموال آنان گشود. در ۹ ربیع‌الاول ۳۱۲ مقتدر ابن فرات را از وزارت معزول کرد و او را باری دیگر به بند کشید و پسرش محسن را دستگیر کرده به خانه خلیفه بردند. ابتدا خلیفه قصد داشت با گرفتن مال زیاد آنان را رها سازد، اما با تحریک غلامان به قتل ابن فرات و فرزندش فرمان داد. نازوک، صاحب شرطه بغداد ابن فرات و فرزندش را گردن زد و سرهایشان را در توبره نهاد و به دجله انداخت. ابن فرات در تجمل افراط می‌کرد، هر بار که به وزارت می‌رسید بهای برف و شمع و کاغذ بالا می‌رفت. هر کس در هر موقع سال به خانه وزیر می‌رفت آب یخ می‌نوشید و هیچ‌کس پس از فرا رسیدن مغرب از خانه او بیرون نمی‌آمد مگر آنکه شمعی نظیف و بزرگ در پیشاپیش او روشن بود. وی در اداره ملک، کفایتی از خود نشان نداد و در اختلاس بیت‌المال و مصادره اموال کسانی که موجب سقوط وی از وزارت می‌شدند ید طولی داشت. با این همه ابن فرات از ادبا، شعرا، فقها و صوفیه حمایت می‌کرد و به آنان مقرری می‌پرداخت، از این‌روست که هیچ‌یک از شعرا و تاریخ‌نگاران از او به بدی یاد نکرده‌اند. گفته شده است که ابن‌فرات به مذهب ترفیه یکی از فرقه‌های غالی شیعه امامیه باور داشت. او مقرری هاشمیان را که قطع شده بود دوباره برقرار کرد.[۱]

پانویس

ارجاعات

منابع

  • اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «ابن فرات». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.