فلسفه اخلاق
فلسفه اخلاق شاخهای از فلسفه است که به بررسی مبانی، مفاهیم و پیشفرضهای علم اخلاق میپردازد.[۱] این حوزه به پرسشهایی بنیادین درباره چیستی و چرایی اخلاق میپردازد؛ از جمله اینکه چرا فضیلتهایی مانند راستگویی و پاکدامنی پسندیدهاند، مفهوم «خوبی» چیست، آیا خیر و فضیلت دارای وجود عینیاند یا اعتباری، و آیا احکام اخلاقی مطلق و همیشگیاند یا نسبی و موقتی. همچنین فلسفه اخلاق به تحلیل مفاهیمی چون «خیر»، «حسن»، «باید و نباید»، «ضرورت» و «مسؤولیت» میپردازد و تلاش میکند تصدیقات و گزارههایی را که پیشفرض علم اخلاقاند، تبیین و اثبات کند؛ مانند این گزاره که انسان موجودی کمالجو است.[۲]
در این شاخه، روش بحث عمدتا عقلی و استدلالی است و هدف آن تحلیل عقلائی مفاهیم اخلاقی و بررسی منطقی دیدگاه هاست.[۳]یکی از مباحث مهم در فلسفه اخلاق، بررسی مکاتب اخلاقی و دیدگاههای فیلسوفان مختلف است که در آن، نظریات گوناگون درباره منشأ الزام اخلاقی، ارزش های انسانی و معیارهای فضیلت با یکدیگر مقایسه و نفد میشوند. این بررسی ها، به شناخت بهتر مبانی نظری اخلاق و تبیین جایگاه عقل در فهم و ارزیابی رفتارهای اخلاقی کمک می کند.[۴]
منابع
- ↑ غرویان، فلسفه اخلاق، ۲۶.
- ↑ غرویان. فلسفه اخلاق. ص. ۲۶.
- ↑ غرویان، فلسفه اخلاق، ۲۷.
- ↑ غرویان. فلسفه اخلاق. ص. ۲۷.