نفقه

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نفقه
نفقه

بر اساس دستورات اسلام، نفقه، حقی است که زن به‌طور متعارف برای گذران زندگی خود به آن نیاز دارد. بر این پایه، اموری که شامل نفقه واجب می‌شود و شوهر از نظر شرعی مکلف می‌باشد برای همسرش فراهم کند، عبارتند از: خوراک، پوشاک، مسکن، اثاث منزل، خدمتکار در صورتی که به داشتن آن عادت داشته باشد و دیگر امور ضروری و لازم از قبیل تهیه وسایل سرما و گرما، داروهایی که به‌طور متعارف کمتر کسی در طول ماه و سال از آنها بی‌نیاز باشد و امثال آن. بر اساس همین قانون شرعی، تأمین دیگر نیازهای زن، غیر از آنچه ذکر شد، مانند دادن پول برای خرید کتاب، انفاق به فقیران و هدیه دادن، بر شوهر واجب نیست.

ماهیت حقوقی نفقه

در ایران

منظور از ماهیت حقوقی نفقه یا طبیعت حق زن بر نفقه، ریشه‌ها و نیروهای الزام‌آور حقوقی است که می‌تواند سرچشمه‌های مختلفی باشد که ببینیم آیا زن آنچه را که شوهر به عنوان نفقه به او می‌دهد مالک می‌شود یا فقط اذن در انتفاع به زن داده شده و او می‌تواند از آن استفاده نماید. وجوب نفقه از مسلمات فقه و حقوق اسلامی است. شارع و قانونگذار مرد را موظف به تأمین معاش خانواده از جمله همسر می‌داند (ماده ۱۱۰۶ قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران). تکلیف شوهر به دادن نفقه از توابع ریاست و قوامیت او است. در نکاح دائم این وظیفه ناشی از حکم شارع است و ریشهٔ قراردادی ندارد. به همین علت، دو طرف نمی‌توانند ضمن عقد نکاح یا پس از آن، تکلیف مرد را ساقط کنند. کسی که از نفقه دادن (با آنکه بر او واجب است) امتناع ورزد، حاکم شرع او را بر دادن نفقه مجبور می‌کند و اگر مالی داشته باشد، حاکم شرع آن را می‌فروشد و نفقه را از آن می‌پردازد.[۱]

طبیعت حقوقی زن نسبت به نفقه

نفقهٔ زن برای اعاشه و زندگانی اوست، لذا باید قبل از وقت احتیاج آماده باشد تا زن در موقع لازم بتواند از آن بهره‌مند گردد، اشیایی که شوهر به عنوان نفقه به زن خود می‌دهد مختلف است، بعضی را شوهر تحت اختیار او می‌گذارد تا از آن منتفع گردد، مانند: مسکن، فرش و امثال آن و بعضی را به او می‌دهد تا مصرف نماید از قبیل خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها، لذا نحوهٔ رابطهٔ حقوقی زن نسبت به آنها متفاوت است.[۲]

نفقه در احکام اسلام

ویژگی‌های نفقه

نفقهٔ زن در مقام مقایسه با نفقه اقارب دارای مزایایی است.

  1. نفقه زن بر نفقهٔ اقارب مانند پدر و مادر مقدم می‌باشد. فقها تصریح کرده‌اند که در صورت فقر و اعسار زوج، حق تقدم با نفخهٔ زوجه است.[۳] ماده ۱۲۰۳ قانون مدنی نیز اعلام کرده است: «در صورت بودن زوجه، و یک یا چند نفر واجب النفقهٔ دیگر، زوجه مقدم بر سایرین خواهد بود».
  2. زن می‌تواند نفقهٔ زمان گذشتهٔ خود را مطالبه نماید؛ به این معنا که نفقهٔ زن در صورتی که پرداخت نشده باشد قضا می‌شود، ولی نفقهٔ اقارب جبران نمی‌شود؛ به این علت که آنها برای رفع نیاز است نه تملیک.[۴]
  3. طبق مادهٔ ۱۱۱۹ قانون مدنی، نفقهٔ زن مشروط به فقر او یا تمکن مرد نیست. زن هرچند ثروتمند باشد، می‌تواند از شوهر نفقه بخواهد و در صورت خودداری شوهر از دادن نفقه و عدم امکان الزام او به انفاق، حق دارد از دادگاه تقاضای طلاق نماید؛ لیکن طبق مادهٔ ۱۱۹۸ قانون مدنی، در نفقهٔ زن، وضع اقتصادی شوهر در نظر گرفته نمی‌شود، در حالی که نفقهٔ اقارب با توجه به وضع اقتصادی منفق تعیین می‌گردد.
  4. نفقهٔ زوچه یک تکلیف یک جانبه می‌باشد، در جالی که نفقهٔ اقارب یک تکلیف متقابل است.
  5. طلب زن بابت نفقهٔ یک طلاب ممتاز است، همان‌طور که گذشت و در صورت ورشکستگی یا فوت شوهر و عدم کفایت اموال او برای پرداخت دیون، نفقهٔ همسر بر سایر بدهی‌ها مقدم خواهد شد.

نفقهٔ زوجه مریض

بیماری و حیض، دو مانع برای ارتباط جنسی هستند، ولی نفقه به واسطهٔ این دو مورد ساقط نمی‌شود. صاحب جواهر این حکم را اتفاقی دانسته و استدلال کرده است: «زیرا عذر، شرعی یا عقلی است».[۵]

شرایط وجوب نفقه

  1. دائمی بودن همسر: نفقه زوجه دائمی بر شوهر واجب است،[۶] و در استحقاق زن برای دریافت نفقه، فقر و نیاز او شرط نیست. از این جهت، زن بر شوهرش حق نفقه دارد؛ اگر چه از بی نیازترین و داراترین مردم باشد.[۷] در ازدواج موقت، زن نفقه ندارد؛[۸] مگر اینکه دادن نفقه، شرط شده یا عقد مبنی بر آن جاری شده باشد.[۹]
  2. اطاعت از شوهر: نفقه همسر دائمی وقتی بر شوهر واجب می‌شود که زن در اموری که فرمانبری‌اش واجب است از شوهرش اطاعت کند. بر این پایه، زن ناشزه، نفقه ندارد.[۱۰]
  3. عدم ارتداد: بر پایه این شرط، اگر زن مرتد شود و از اسلام برگردد، استحقاق نفقه ندارد؛ مگر اینکه در ایام عدّه دوباره به اسلام برگردد که در این صورت استحقاق نفقه نیز برمی‌گردد.[۱۱]
  4. قابلیت کامجویی: شرط دیگر وجوب نفقه آن است که برای زن و شوهر، امکان استمتاع و التذاذ جنسی از یکدیگر وجود داشته باشد؛ ولی اگر زوج و زوجه به حدّی خردسال باشند که این امکان وجود نداشته باشد، ظاهراً نفقه واجب نمی‌شود.[۱۲]

منابع

  1. شهید اول، محمدبن مکی (۱۳۷۶). لمعه دمشقیه. ج. ۲. مترجم: علی شیروانی. قم: دارالفکر. ص. ۹۷.
  2. امامی، سیدحسن (۱۳۷۶). حقوق مدنی. ج. ۴. تهران: اسلامیه. ص. ۵۰۶.
  3. موسوی خمینی، سیدروح الله. تحریرالوسیله. ج. ۲. قم: مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان. ص. ۳۱۹.
  4. شهید اول، محمدبن مکی (۱۳۷۶). لمعه دمشقیه. ج. ۲. مترجم: علی شیروانی. قم: دارالفکر. ص. ۹۶.
  5. نجفی، محمدحسن (۱۹۸۱). جواهرالکلام. ج. ۳۱. تحقیق: محمود قوچانی. بیروت: دارالاحیاء. ص. ۱۹۶.
  6. خمینی، روح‌الله. تحریرالوسیله. ج. ۲. ص. ۳۱۳.
  7. خمینی، روح‌الله. تحریرالوسیله. ج. ۲. ص. ۳۱۹.
  8. خمینی، روح‌الله. تحریرالوسیله. ج. ۲. ص. ۳۱۳.
  9. قانون مدنی.
  10. خمینی، روح‌الله. تحریرالوسییله. ج. ۲. ص. ۳۱۳.
  11. خمینی، روح‌الله. تحریرالوسیله. ج. ۲. ص. ۳۱۴.
  12. خمینی، روح‌الله. تحریرالوسیله. ج. ۲. ص. ۳۱۴.