خورشیدپرستی
آفتابپرستی یا پرستش خورشید یا خورشیدپرستی، از کهنترین اشکال پرستش در میان اقوام مختلف جهان بوده است. قرآن در سه مورد به این آیین اشاره کرده است، از جمله ماجرای ابراهیم و خورشیدپرستان سبأ. خورشید به دلیل نقش حیاتی خود در طبیعت، در تمدنهای باستانی از جایگاه مقدسی برخوردار بوده و ایزد خورشید در فرهنگهای مختلف اسامی و ویژگیهای متفاوتی داشته است. در هند، نام این الهه سوریه نام داشت و در ایران نام این خدا، مهر بود و در یونان هلیوس نام داشت. در مصر نیز رع نامیده میشد. در برخی جوامع، خورشیدپرستی با آیینهای دیگر ادغام شده است، مانند پیوند مهرپرستی ایرانی با آیینهای هندویی و رومی.
معنای اصطلاحی
آفتابپرستی به پرستش خورشید بهعنوان یک نیروی الوهی اطلاق میشود. این آیین در تمدنهای گوناگون از دیرباز رواج داشته و قرآن نیز در سه آیه به آن اشاره کرده است: در آیه ۷۶ سوره انعام، که در آن ابراهیم خورشید را مشاهده میکند و پس از غروب آن، ناپایداریاش را دلیل نالایق بودن آن برای پرستش میداند؛ در آیه ۲۴ سوره نمل، که به پرستش خورشید توسط ملکه سبأ و قوم او اشاره دارد؛ و در آیه ۳۷ سوره فصلت، که از پرستش خورشید و ماه نهی شده است.[۱]
در تمدنهای باستان
پرستش خورشید در تمدنهای مختلف با اشکال گوناگون ظهور یافته است. در هند باستان، ایزد خورشید سوریه نام داشت که در وداها با نامهای مختلف ستوده شده است. در آیین زرتشتی، خورشید یکی از ایزدان مورد احترام بود و در یشت ششم و خورشید نیایش ستوده میشد. در ایران، خورشید همواره با مهر در ارتباط بوده و در سپیدهدم همراه او ظاهر میشد.[۲]
در مصر باستان، خورشید با نامهای رع و اتن مورد پرستش قرار میگرفت و فرعونها خود را فرزندان رع میدانستند. فرعون اخناتون، توحید خورشیدی را ترویج داد و تنها ایزد را خورشید معرفی کرد. در یونان باستان، خورشید با نام هلیوس و در رم با نام سول شناخته میشد. در ژاپن، الهه خورشید آماتراسو از خدایان اصلی بود و امپراتور ژاپن بهعنوان فرزند او شناخته میشد.[۳]
خورشیدپرستی در تمدنهای باستانی از شرق تا غرب گسترش داشت و در برخی دورهها، همانند زمان امپراتوران رومی، دین رسمی بهشمار میرفت. این آیین در میان بسیاری از اقوام باستانی، از جمله آشوریان و بابلیان، نیز وجود داشته است.[۴]
پانویس
ارجاعات
منابع
- اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «آفتابپرستی». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.