بیعت: تفاوت میان نسخهها
(ابرابزار) |
(− رده:فقه، + رده:اصطلاحات فقهی (هاتکت)) |
||
| (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Abu bakr2.jpg|بندانگشتی|چپ|سی و سه هزار نفر از سراسر شبهجزیرهٔ عربستان با [[ابوبکر]] به عنوان نخستین خلیفهٔ مسلمانان بیعت کردند]] | [[پرونده:Abu bakr2.jpg|بندانگشتی|چپ|سی و سه هزار نفر از سراسر شبهجزیرهٔ عربستان با [[ابوبکر]] به عنوان نخستین خلیفهٔ مسلمانان بیعت کردند]] | ||
بیعت در فقه به معنای پیمان اطاعت از شخص است و ریشه آن به | '''بیعت''' در [[فقه]] به معنای پیمان اطاعت از شخص است و ریشه آن به «[[بیع]]» بازمیگردد. در [[اسلام]] آغاز پذیرش [[دین]] با بیعت همراه بود و [[قرآن]] آن را بیعت با خدا معرفی میکند. نمونههای تاریخی آن شامل [[بیعت عقبه]]، [[بیعت رضوان]] و [[بیعت زنان]] است که در قرآن ([[آیه ۱۲ سوره ممتحنه|ممتحنه/۱۲]]) به شرایط آن اشاره شده و در منابع تفسیری، ماجراهای مرتبط با حضور [[هند بنت عتبه|هند دختر عتبه]] نقل گردیده است. | ||
پس از مرگ | پس از [[درگذشت محمد|مرگ محمد]]، [[خلافت]] از طریق بیعت در [[سقیفه]] به [[ابوبکر]] رسید و او [[عمر بن خطاب|عمر]] را جانشین خود کرد. عمر نیز [[شورای ششنفره خلافت|شورایی ششنفره]] برای تعیین جانشین تشکیل داد که [[عثمان بن عفان|عثمان]] را برگزید. پس از [[کشتهشدن عثمان بن عفان|کشتهشدن عثمان]]، [[مسلمان|مسلمانان]] با ازدحام با [[علی بن ابیطالب]] بیعت کردند. با این حال، پس از آغاز خلافت او، گروههایی پیمان را شکستند یا از بیعت خودداری نمودند. منابع تاریخی و روایی بیعت را یکی از ارکان اساسی نظام سیاسی صدر اسلام و ترک آن را امری نکوهیده دانستهاند. | ||
== معنای اصطلاحی == | == معنای اصطلاحی == | ||
بیعت در فقه به معنای التزام به اطاعت و پیمان بر فرمانبرداری از شخصی است. واژه بیعت از ریشه «بیع» گرفته شده است، زیرا بیعتکننده با تسلیم خود، گویا خویش را به دیگری فروخته است. این معنا با آیه «إِنَّ اللَّهَ اشْتَریٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ» نیز مرتبط دانسته شده است.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=بیعت}}</ref> | بیعت در [[فقه]] به معنای التزام به اطاعت و پیمان بر فرمانبرداری از شخصی است. واژه بیعت از ریشه «بیع» گرفته شده است، زیرا بیعتکننده با تسلیم خود، گویا خویش را به دیگری فروخته است. این معنا با آیه «إِنَّ اللَّهَ اشْتَریٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ» نیز مرتبط دانسته شده است.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=بیعت}}</ref> | ||
در | == تاریخچه بیعت در اسلام == | ||
=== در زمان محمد === | |||
در زمان [[محمد|پیامبر اسلام]]، آغاز پذیرش اسلام برای افراد با بیعت همراه بود که در حقیقت بیعت با خدا تلقی میشد. در قرآن نیز آمده است: «إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ» ([[آیه ۱۰ سوره فتح|فتح/۱۰]]). بیعتها در اشکال مختلفی انجام میشد، مانند بیعت عقبه و بیعت رضوان در [[حدیبیه]].<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=بیعت}}</ref> | |||
بیعت در | همچنین در قرآن به بیعت زنان اشاره شده است ([[آیه ۱۲ سوره ممتحنه|ممتحنه/۱۲]]) که در آن، زنان متعهد میشدند به خدا [[شرک]] نورزند، مرتکب [[دزدی]] و [[زنا]] نشوند، فرزندان خود را نکشند، [[بهتان]] نبندند و در برابر دستورات محمد که به سود آنان بود، عصیان نکنند. طبق نقل تفسیری، این بیعت در حضور [[محمد در مکه]] و بر فراز [[کوه صفا]] صورت گرفت. زنان از پشت پرده در بیعت حاضر شدند و پیامبر دست خود را در ظرف آب نهاد و زنان از سوی دیگر دست خود را در آب فرو بردند. تنها استثنا زنی برده بود که دست در دست پیامبر گذاشت. در روایات تفسیری و تاریخی، ماجراهایی از گفتوگوهای [[هند دختر عتبه]]، همسر [[ابوسفیان]]، در این بیعت نقل شده است که به شرایط یادشده واکنش نشان میداد.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=بیعت}}</ref> | ||
=== پس از درگذشت محمد === | |||
بیعت در صدر اسلام نقشی مهم در تحولات سیاسی داشت. پس از [[درگذشت محمد]]، پیش از آنکه پیکر او دفن نمایند، گروهی از [[مهاجرین|مهاجران]] و [[انصار]] در [[سقیفه بنیساعده]] گرد آمدند. در نتیجهٔ کشمکش میان دو گروه، [[ابوبکر]] به [[خلافت]] رسید و برخی مخالفان نیز با اعمال فشار به بیعت واداشته شدند. [[عمر بن خطاب]] که از چهرههای اصلی در این فرایند بود، بیعت ابوبکر را «ناگهانی و بدون اندیشه قبلی» توصیف کرد. با این حال، [[خلافت ابوبکر]] تثبیت شد و او پیش از مرگ، عمر را بهعنوان جانشین معرفی کرد.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=بیعت}}</ref> | |||
در نهجالبلاغه از ازدحام شدید مردم هنگام بیعت با علی و فشار آنان یاد شده است. او این وضعیت را همچون هجوم شتران و گوسفندان به سوی فرزندان خود توصیف کرده است. همچنین گزارشهایی وجود دارد که شماری از صحابه و تابعین از بیعت با او خودداری کردند. در منابع روایی بعدی نیز تأکید شده است که ترک بیعت با امام، یا شکستن پیمان بیعت، گناهی بزرگ تلقی میشود و در مواردی به «مرگ جاهلی» تشبیه شده است.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=بیعت}}</ref> | عمر پس از زخمیشدن بهوسیلهٔ [[ابولؤلؤ]] و در آستانهٔ مرگ، شورا یا شوریای ششنفره از [[صحابه]] تشکیل داد تا جانشین او را برگزینند. این شورا [[عثمان بن عفان|عثمان]] را به خلافت رساند. در اواخر [[خلافت عثمان بن عفان|خلافت عثمان]]، اوضاع دگرگون شد و با مرگ او، [[مسلمان|مسلمانان]] برای نخستین بار امکان انتخاب آزادانهتر خلیفه را یافتند. در این شرایط، [[خلافت علی بن ابیطالب|علی بن ابیطالب]] به خلافت رسید. ازدحام مردم برای بیعت با او در منابع تاریخی با توصیفهایی همچون فشردگی جمعیت و فشار شدید بر او روایت شده است. با این وجود، پس از آغاز خلافت، گروههایی پیمان خود را شکستند، برخی به بهانههای مختلف از اطاعت سر باز زدند و برخی دیگر با انگیزهٔ دستیابی به قدرت از پذیرش رهبری او خودداری کردند.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=بیعت}}</ref> | ||
در ''[[نهجالبلاغه]]'' از ازدحام شدید مردم هنگام بیعت با علی و فشار آنان یاد شده است. او این وضعیت را همچون هجوم شتران و گوسفندان به سوی فرزندان خود توصیف کرده است. همچنین گزارشهایی وجود دارد که شماری از صحابه و تابعین از بیعت با او خودداری کردند. در منابع روایی شیعه بعدی نیز تأکید شده است که ترک بیعت با امام، یا شکستن پیمان بیعت، گناهی بزرگ تلقی میشود و در مواردی به «مرگ جاهلی» تشبیه شده است.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=بیعت}}</ref> | |||
== مطالعه بیشتر == | |||
* [[بیعت علی با ابوبکر]] | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
| خط ۳۱: | خط ۳۹: | ||
[[رده:سیاست مراکش]] | [[رده:سیاست مراکش]] | ||
[[رده:فرهنگ اسلامی]] | [[رده:فرهنگ اسلامی]] | ||
[[رده: | [[رده:اصطلاحات فقهی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ اوت ۲۰۲۵، ساعت ۰۱:۴۶

بیعت در فقه به معنای پیمان اطاعت از شخص است و ریشه آن به «بیع» بازمیگردد. در اسلام آغاز پذیرش دین با بیعت همراه بود و قرآن آن را بیعت با خدا معرفی میکند. نمونههای تاریخی آن شامل بیعت عقبه، بیعت رضوان و بیعت زنان است که در قرآن (ممتحنه/۱۲) به شرایط آن اشاره شده و در منابع تفسیری، ماجراهای مرتبط با حضور هند دختر عتبه نقل گردیده است.
پس از مرگ محمد، خلافت از طریق بیعت در سقیفه به ابوبکر رسید و او عمر را جانشین خود کرد. عمر نیز شورایی ششنفره برای تعیین جانشین تشکیل داد که عثمان را برگزید. پس از کشتهشدن عثمان، مسلمانان با ازدحام با علی بن ابیطالب بیعت کردند. با این حال، پس از آغاز خلافت او، گروههایی پیمان را شکستند یا از بیعت خودداری نمودند. منابع تاریخی و روایی بیعت را یکی از ارکان اساسی نظام سیاسی صدر اسلام و ترک آن را امری نکوهیده دانستهاند.
معنای اصطلاحی
بیعت در فقه به معنای التزام به اطاعت و پیمان بر فرمانبرداری از شخصی است. واژه بیعت از ریشه «بیع» گرفته شده است، زیرا بیعتکننده با تسلیم خود، گویا خویش را به دیگری فروخته است. این معنا با آیه «إِنَّ اللَّهَ اشْتَریٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ» نیز مرتبط دانسته شده است.[۱]
تاریخچه بیعت در اسلام
در زمان محمد
در زمان پیامبر اسلام، آغاز پذیرش اسلام برای افراد با بیعت همراه بود که در حقیقت بیعت با خدا تلقی میشد. در قرآن نیز آمده است: «إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ» (فتح/۱۰). بیعتها در اشکال مختلفی انجام میشد، مانند بیعت عقبه و بیعت رضوان در حدیبیه.[۲]
همچنین در قرآن به بیعت زنان اشاره شده است (ممتحنه/۱۲) که در آن، زنان متعهد میشدند به خدا شرک نورزند، مرتکب دزدی و زنا نشوند، فرزندان خود را نکشند، بهتان نبندند و در برابر دستورات محمد که به سود آنان بود، عصیان نکنند. طبق نقل تفسیری، این بیعت در حضور محمد در مکه و بر فراز کوه صفا صورت گرفت. زنان از پشت پرده در بیعت حاضر شدند و پیامبر دست خود را در ظرف آب نهاد و زنان از سوی دیگر دست خود را در آب فرو بردند. تنها استثنا زنی برده بود که دست در دست پیامبر گذاشت. در روایات تفسیری و تاریخی، ماجراهایی از گفتوگوهای هند دختر عتبه، همسر ابوسفیان، در این بیعت نقل شده است که به شرایط یادشده واکنش نشان میداد.[۳]
پس از درگذشت محمد
بیعت در صدر اسلام نقشی مهم در تحولات سیاسی داشت. پس از درگذشت محمد، پیش از آنکه پیکر او دفن نمایند، گروهی از مهاجران و انصار در سقیفه بنیساعده گرد آمدند. در نتیجهٔ کشمکش میان دو گروه، ابوبکر به خلافت رسید و برخی مخالفان نیز با اعمال فشار به بیعت واداشته شدند. عمر بن خطاب که از چهرههای اصلی در این فرایند بود، بیعت ابوبکر را «ناگهانی و بدون اندیشه قبلی» توصیف کرد. با این حال، خلافت ابوبکر تثبیت شد و او پیش از مرگ، عمر را بهعنوان جانشین معرفی کرد.[۴]
عمر پس از زخمیشدن بهوسیلهٔ ابولؤلؤ و در آستانهٔ مرگ، شورا یا شوریای ششنفره از صحابه تشکیل داد تا جانشین او را برگزینند. این شورا عثمان را به خلافت رساند. در اواخر خلافت عثمان، اوضاع دگرگون شد و با مرگ او، مسلمانان برای نخستین بار امکان انتخاب آزادانهتر خلیفه را یافتند. در این شرایط، علی بن ابیطالب به خلافت رسید. ازدحام مردم برای بیعت با او در منابع تاریخی با توصیفهایی همچون فشردگی جمعیت و فشار شدید بر او روایت شده است. با این وجود، پس از آغاز خلافت، گروههایی پیمان خود را شکستند، برخی به بهانههای مختلف از اطاعت سر باز زدند و برخی دیگر با انگیزهٔ دستیابی به قدرت از پذیرش رهبری او خودداری کردند.[۵]
در نهجالبلاغه از ازدحام شدید مردم هنگام بیعت با علی و فشار آنان یاد شده است. او این وضعیت را همچون هجوم شتران و گوسفندان به سوی فرزندان خود توصیف کرده است. همچنین گزارشهایی وجود دارد که شماری از صحابه و تابعین از بیعت با او خودداری کردند. در منابع روایی شیعه بعدی نیز تأکید شده است که ترک بیعت با امام، یا شکستن پیمان بیعت، گناهی بزرگ تلقی میشود و در مواردی به «مرگ جاهلی» تشبیه شده است.[۶]
مطالعه بیشتر
پانویس
ارجاعات
منابع
- اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «بیعت». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.