کاربر:NMohamadzade/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== نشانه ها و تغییرات دوران بلوغ ==
== نقش مؤلفه های ارتباط در [[تربیت]] ==
[[پرونده:اخلاق.jpg|بندانگشتی]]
یکی از نیازهای اساسی والدین در امر تربیت و پرورش اخالقی فرزندان برقراری ارتباط سالم با آن هاست. ارتباط صحیح بین پدر و مادر و روابط سالم آنان با فرزندان اولین و مهم ترین زمینه رشد و پرورش اخالقی آنان است. بهترین مالک و معیاری که براساس آن تربیت و یک منیت پرورش اخالقی فرزندان را می توان مورد ارزیابی و دقت قرار داد شبکه ارتباط متقابل اعضای خانواده با یکدیگر است. برای نمونه می توان به به )علیه السالم( با فرزندان خود اشاره کرد. حضرت یعقوب )علیه السالم( ارتباط و نحوه ی برخورد حضرت یعقوب عنوان یک الگوی نمونه روابطی مبتنی بر احترام، صبر، محبت با فرزندان خود برقرار می کند. بنابراین خانواده به سیستمی ارتباطی تعبیر می شود که سالمت جامعه بازتابی از سالمت آن است.
والدین باید با ایجاد روابطی دوستانه با فرزندان محیطی مناسب برای آنان فراهم آورند تا ویژگی هایی که در فطرت آن ها نهادینه شده است به تدریج بروز و پرورش یابد. در برقراری ارتباط مطلوب با فرزندان باید به احترام و تکریم آن ها توجه کرد. احترام رفتار عملی و ذهنی متقابل است که احساس ارزشمندی، رضایت و خشنودی در طرف مقابل ایجاد می کند. بنابراین این پیام هایی که بین والدین و فرزندان رد و بدل می شود نباید به حس مورد احترام بودن والدین یا فرزندان لطمه وارد شود. با فرزندان از نگاه آیه4 سوره مبارکه یوسف ارتباط حضرت یعقوب اصول اخالقی حاکم بر ارتباط حضرت یعقوب با فرزندانش در سوره ی یوسف به ویژه آیه 4 این سوره آموزه های ارزشمند برای مدیریت روابط خانوادگی ارائه می دهد. این اصول بر پایه محبت، صبر، حکمت، و تربیت معنوی استوار هستند و می توانند الگویی جامع برای والدین در مواجهه با چالش های تربیتی و عاطفی باشند.


== ایام نوجوانی ==
=== مهم ترین مؤلفه های این روابط اشاره می شود. ===
<references group="-انتصاری، محمدناصر)1388 ،)بحران ها و درمان ها در دوره ی بلوغ، چاپ اول، قم: سلوک جوان." />
1-محبت و عطوفت همواره محبت پدرانه خود را نثار فرزندانش می کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مکارم شیرازی،ناصر،(۱۳۸۶)،توضیح المسائل،ج۹،تهران،پیام عدالت}}</ref> عشق ویژه ای که به یوسف )علیه السالم( حضرت یعقوب ،4 )نه تنها از محبت عمیق او نسبت به فرزندان حکایت دارد بلکه نشان دهنده اهمیت )علیه السالم( داشت )یوسف تشویق و توجه به استعدادهای خاص هر فرزند است. پرده از روی حادثه ای برداشت و خوابش )علیه السالم( در تفسیر آیه4 این سوره بیان شده، وقتی حضرت یوسف با لحن آمیخته با نگرانی و اضطراب اما توأم با خوشحالی )علیه السالم( را برای پدر تعریف کرد حضرت یعقوب به فرزندش گفت این خواب را برای برادرانت بازگو نکن؛ زیرا با روحیات فرزندانش کامالً آگاهی داشت و را می دانست. و با خلق و خوی تک تک فرزندان خود آشنا بود. )علیه السالم( حساسیت آنان نسبت به یوسف تقویت نیروی محبت و عطوفت به عواملی مانند رعایت اخالق اسالمی در خانواده نیاز دارد. اگر والدین و فرزندان اخالق السامی را در برخوردهایشان رعایت نماید. -صبر و استقامت )علیه السالم( در برابر مشکالت و مصائب خانوادگی از جمله جدایی طوالنی مدت از یوسف)علیه حضرت یعقوب و رفتارهای ناپسند سایر فرزندان نمونه ای از صبر زیبا )صبر جمیل( را به نمایش گذاشت. او در آیه18 السالم( می فرماید:  


== صلی اهلل و علیه و آله و سلم( قال رسول  )صلی اهلل و علیه و : الولدُ سید سنین و عَبدٌ سَبعَ سنین و زیدٌ سبع سنین؛ پیامبر اکرم ==
فَصبرٌ جمیلٌ وَ اهللُ المستعانُ علی ماتصفون« این صبر بدون گالیه و )علیه السالم( سوره ی یوسف شکایت به خداوند است و الگویی از استقامت در برابر سختی ها ارائه می دهد. 3-حمکت و تدبیر در ارتباط با فرزندانش از حکمت و تدبیر بهره می گیرد. در آیه 4 این سوره وقتی
: فرزند در هفت سال اول سید و آقاست، در هفت سال دوم بنده و مطیع و فرمانبردار و در هفت سال اله و سلم(
سوم وزیر، مسئول و مشاور است.
دانشمندان سال های عمر انسان را به دوره های مختلف تقسیم کرده اند: خردسالی، کودکی، نوجوانی، جوانی،
میانسالی، سالمندی و کهنسالی که مهم ترین و حساس ترین دوران، دوران بلوغ و نوجوانی است.


اگر چه
یوسف )علیه السالم( یعقوب توصیه می کند خوابش را برای برادران )علیه السالم( خواب را برای پدر بازگو می کند. حضرت یعقوب )علیه السالم( بازگو نکند چرا که می داند این مسئله ممکن است حسادت آنان را برانگیزد. این نشان دهنده ی درایت او در پیشگیری از تعارضات خانوادگی است. -آموزش توحید و ارزش های الهی )علیه السالم( یکی از وظایف اصلی حضرت یعقوب تربیت دینی فرزندانش است. در آیات 133 و 134 سوره بقره او فرزندان خود را به یکتا پرستی و تبعیت از راه پیامبران الهی توصیه می کند. »ما تعبدون من بعدی« ایشان با استفاده از روش های تربیتی خاص، فرزندان خود را به سوی ارزش های الهی و توحید هدایت می تأکید بر ایمان به خداوند یکتا و پرهیز از )علیه السالم( کردند. یکی از مهم ترین آموزه های حضرت یعقوب شرک بود. اتخاذ می کند والدین نیز باید در رابطه متقابل با فرزندان )علیه السالم( با توجه به نوع تربیتی که حضرت یعقوب توحید را به آنان انتقال دهند تا فرزندان محور همه چیز را خدا بدانند و کارها را براساس آن تنظیم کنند؛ یعنی
این دوره ها به هم پیوسته اند ولی تغییرات و تحوالت دوران بلوغ بسیار بارز بوده به طوری که این مرحله
از سن را به کلی از سایر مراحل جدا می سازد. کودک آرام و خاموش دیروز، امروز با بحرانی عجیب و
تحولی عظیم مواجه شده است. آتش زیر خاکستر دیروز، امروز شعله ور گشته و نوجوان سخت ترین دوران
رشد خود را سپری می کند.
این دوران هم برای نوجوان هم برای والدین دوران بحرانی است و اگر با آن خوب و به موقع برخورد نشود
چه بسا عواقب خطرناک و غیر قابل جبران را به دنبال خواهد داشت؛ زیرا رشد عصبی، عضالنی و در دوران
بلوغ رشد هورمونی است و این رشد با توجه به سرعتی که دارد برای نوجوان و پدر و مادر غیر منتظره
خواهد بود.


نوجوان رشد جسمانی سریع و عجیبی پیدا می کند. شکل ظاهری صورت تغییر کرده، موها حالت
مالک آنان ارزش های فردی و نفسانی نباشد بلکه ارزش های الهی، معیار عمل و رفتار آنان قرار گیرد. و این همان بیرون راندن هوای نفس از دل و توجه به خداوند می باشد. 5-عفو و قبول عذر پس از بازگشت و توبه فرزندان، آن ها را می بخشد و برایشان از خداوند طلب )علیه السالم( حضرت یعقوب آمرزش می کند )یوسف،98 )این رفتار بیانگر روح بزرگ و عفو بی قید و شرط در روابط خانوادگی است. همواره امیدوار بود، به فرزندان خود فرمود: بروید و در مورد یوسف )علیه السالم( از آن جا که حضرت یعقوب و برادرش جست و جو کنید و از رحمت خدا مأیوس نشوید آنگاه که گمگشتگان یعقوب پیدا نیز قبول کرد و از اینجا نقش )علیه السالم( شدند برادران از پدر خواستند برایشان طلب مغفرت نماید و یعقوب )علیه السالم( رفتار پدر در تربیت فرزند به خوبی نشان داده می شود؛ زیرا مسلماً رفتار و تعالیم یعقوب و صبر و مدارا نمودنشان به بهترین وجه به فرزندان نشان می داد، در توبه فرزندان نقش به سزایی داشت و اگر یعقوب از همان ابتدا که آن ها عملی زشت انجام دادند آن ها را طرد می کرد شاید هیچگاه بیدار نمی شدند و متوجه خدا نمی گشتند
پذیری و صدا حالت قبلی خود را از دست می دهند. همه ی این دگرگونی ها در روح و روان نوجوان اثر
{{فلسفه اخلاق}}
می گذارد.  
<references group="فرهادیان، رضا (1374)،تربیت برتر آن چه والدین و معلمان باید بدانند، قم: بوستان کتاب" />
سن بلوغ جسمی به عواملی بستگی دارد، از جمله: آب و هوا، تغذیه، محیط اجتماعی، محیط خانوادگی و
[[رده:ارتباط کلامی]]
نژاد در کشور ما آغاز بلوغ پسران از سن 14 الی 15 سالگی و بلوغ دختران از سن 12 الی 13 سالگی می
[[رده:اخلاق اجتماعی]]
باشد. بلوغ در برخی ممکن است زودتر باشد که به آن بلوغ زودرس می گویند و در برخی مواقع دیرتر باشد
که به آن بلوغ دیررس می گویند. )همان، ص16)[https://normagz]اکرم
 
=== لف(بلوغ جنسی ===
بلوغ در این جا به معنی رسیدن به سن تولید مثل و شهوت جنسی و قدرت باردار نمودن برای مردان و
 
باردار شدن برای زنان است که سنینی آن در بین ملل و افراد مختلف متفاوت است و معموالً بین سنین 17-
 
11 سالگی واقع می شود.
 
بلوغ جنسی عبارت استس از خواسته های فیزیولوژیکی یک فرد و ازدواج جوانی است به این خواسته ها و  
 
هر چه بین این 2 سؤال و جواب فاصله بیش تر باشد کمپلکس های روحی و عقیده های روانی بیشتر است.
 
=== ب(بلوغ جسمی )فیزیولوژیک( ===
این بلوغ همان آخرین حد رشد ارگانیزم است که زمان آن از سویی بستگی به نژادهای مختلف و از سوی
 
دیگر به قوانین رشد و نمو هر یکی از اعضا دارد. ارگانیزم انسان تا 5 سال اول زندگی به طور سریع رشد می
 
کند و پس از ان تا آغاز دوره ی نوجوانی و بلوغ 13-12سالگی رشد آن به کندی می گراید. پس در دوره ی
 
نوجوانی سرعت رشد دوباره افزایش پیدا می کند و در فواصل سنین بین 20-18 تا 25-23 سالگی به حد
 
کمال خود می رسد و رشد آن متوقف می شود. از این به بعد رشد طولی متوقف شده و رشد انسان به صورت
 
عرضی می باشد. )انتصاری، 1388 ،ص22)
 
==== ج(بلوغ شرعی )سن تکلیف( ====
گاهی منظور از کلمه ی بلوغ، سن تکلیف دینی است که زمان آن در کشورهای مختلف بر حسب اعتقاداتی
 
که دارند متفاوت است. شرع مقدس اسالم سن 9 سالگی را برای دختران و سن 15 سالگی را برای پسران به
 
عنوان سن تکلیف و انجام واجبات الهی تعیین فرموده است. هر نوجوان با ورود در این سن مکلف به انجام
 
واجبات و ترک محرمات می باشد و در صورت تخلف مستوجب عقاب و عذاب الهی می شود. همه ی فقها
 
بزرگوار اسالم بر این مطلب اتفاق نظر دارند که هر پسر و دختری با محتلم شدن و انزال منی، در هر حالی
 
خواب یا بیداری، در هر سن و سالی باشد بالغ می شود. )همان، ص22)
 
: سلم(
<references />{{مباحث دین}}
 
{{چپ‌چین}}
متن چپ‌چین‌شده
{{پایان چپ‌چین}}

نسخهٔ ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۵:۳۰

نقش مؤلفه های ارتباط در تربیت

پرونده:اخلاق.jpg

یکی از نیازهای اساسی والدین در امر تربیت و پرورش اخالقی فرزندان برقراری ارتباط سالم با آن هاست. ارتباط صحیح بین پدر و مادر و روابط سالم آنان با فرزندان اولین و مهم ترین زمینه رشد و پرورش اخالقی آنان است. بهترین مالک و معیاری که براساس آن تربیت و یک منیت پرورش اخالقی فرزندان را می توان مورد ارزیابی و دقت قرار داد شبکه ارتباط متقابل اعضای خانواده با یکدیگر است. برای نمونه می توان به به )علیه السالم( با فرزندان خود اشاره کرد. حضرت یعقوب )علیه السالم( ارتباط و نحوه ی برخورد حضرت یعقوب عنوان یک الگوی نمونه روابطی مبتنی بر احترام، صبر، محبت با فرزندان خود برقرار می کند. بنابراین خانواده به سیستمی ارتباطی تعبیر می شود که سالمت جامعه بازتابی از سالمت آن است. والدین باید با ایجاد روابطی دوستانه با فرزندان محیطی مناسب برای آنان فراهم آورند تا ویژگی هایی که در فطرت آن ها نهادینه شده است به تدریج بروز و پرورش یابد. در برقراری ارتباط مطلوب با فرزندان باید به احترام و تکریم آن ها توجه کرد. احترام رفتار عملی و ذهنی متقابل است که احساس ارزشمندی، رضایت و خشنودی در طرف مقابل ایجاد می کند. بنابراین این پیام هایی که بین والدین و فرزندان رد و بدل می شود نباید به حس مورد احترام بودن والدین یا فرزندان لطمه وارد شود. با فرزندان از نگاه آیه4 سوره مبارکه یوسف ارتباط حضرت یعقوب اصول اخالقی حاکم بر ارتباط حضرت یعقوب با فرزندانش در سوره ی یوسف به ویژه آیه 4 این سوره آموزه های ارزشمند برای مدیریت روابط خانوادگی ارائه می دهد. این اصول بر پایه محبت، صبر، حکمت، و تربیت معنوی استوار هستند و می توانند الگویی جامع برای والدین در مواجهه با چالش های تربیتی و عاطفی باشند.

مهم ترین مؤلفه های این روابط اشاره می شود.

1-محبت و عطوفت همواره محبت پدرانه خود را نثار فرزندانش می کرد.[۱] عشق ویژه ای که به یوسف )علیه السالم( حضرت یعقوب ،4 )نه تنها از محبت عمیق او نسبت به فرزندان حکایت دارد بلکه نشان دهنده اهمیت )علیه السالم( داشت )یوسف تشویق و توجه به استعدادهای خاص هر فرزند است. پرده از روی حادثه ای برداشت و خوابش )علیه السالم( در تفسیر آیه4 این سوره بیان شده، وقتی حضرت یوسف با لحن آمیخته با نگرانی و اضطراب اما توأم با خوشحالی )علیه السالم( را برای پدر تعریف کرد حضرت یعقوب به فرزندش گفت این خواب را برای برادرانت بازگو نکن؛ زیرا با روحیات فرزندانش کامالً آگاهی داشت و را می دانست. و با خلق و خوی تک تک فرزندان خود آشنا بود. )علیه السالم( حساسیت آنان نسبت به یوسف تقویت نیروی محبت و عطوفت به عواملی مانند رعایت اخالق اسالمی در خانواده نیاز دارد. اگر والدین و فرزندان اخالق السامی را در برخوردهایشان رعایت نماید. -صبر و استقامت )علیه السالم( در برابر مشکالت و مصائب خانوادگی از جمله جدایی طوالنی مدت از یوسف)علیه حضرت یعقوب و رفتارهای ناپسند سایر فرزندان نمونه ای از صبر زیبا )صبر جمیل( را به نمایش گذاشت. او در آیه18 السالم( می فرماید:

فَصبرٌ جمیلٌ وَ اهللُ المستعانُ علی ماتصفون« این صبر بدون گالیه و )علیه السالم( سوره ی یوسف شکایت به خداوند است و الگویی از استقامت در برابر سختی ها ارائه می دهد. 3-حمکت و تدبیر در ارتباط با فرزندانش از حکمت و تدبیر بهره می گیرد. در آیه 4 این سوره وقتی

یوسف )علیه السالم( یعقوب توصیه می کند خوابش را برای برادران )علیه السالم( خواب را برای پدر بازگو می کند. حضرت یعقوب )علیه السالم( بازگو نکند چرا که می داند این مسئله ممکن است حسادت آنان را برانگیزد. این نشان دهنده ی درایت او در پیشگیری از تعارضات خانوادگی است. -آموزش توحید و ارزش های الهی )علیه السالم( یکی از وظایف اصلی حضرت یعقوب تربیت دینی فرزندانش است. در آیات 133 و 134 سوره بقره او فرزندان خود را به یکتا پرستی و تبعیت از راه پیامبران الهی توصیه می کند. »ما تعبدون من بعدی« ایشان با استفاده از روش های تربیتی خاص، فرزندان خود را به سوی ارزش های الهی و توحید هدایت می تأکید بر ایمان به خداوند یکتا و پرهیز از )علیه السالم( کردند. یکی از مهم ترین آموزه های حضرت یعقوب شرک بود. اتخاذ می کند والدین نیز باید در رابطه متقابل با فرزندان )علیه السالم( با توجه به نوع تربیتی که حضرت یعقوب توحید را به آنان انتقال دهند تا فرزندان محور همه چیز را خدا بدانند و کارها را براساس آن تنظیم کنند؛ یعنی

مالک آنان ارزش های فردی و نفسانی نباشد بلکه ارزش های الهی، معیار عمل و رفتار آنان قرار گیرد. و این همان بیرون راندن هوای نفس از دل و توجه به خداوند می باشد. 5-عفو و قبول عذر پس از بازگشت و توبه فرزندان، آن ها را می بخشد و برایشان از خداوند طلب )علیه السالم( حضرت یعقوب آمرزش می کند )یوسف،98 )این رفتار بیانگر روح بزرگ و عفو بی قید و شرط در روابط خانوادگی است. همواره امیدوار بود، به فرزندان خود فرمود: بروید و در مورد یوسف )علیه السالم( از آن جا که حضرت یعقوب و برادرش جست و جو کنید و از رحمت خدا مأیوس نشوید آنگاه که گمگشتگان یعقوب پیدا نیز قبول کرد و از اینجا نقش )علیه السالم( شدند برادران از پدر خواستند برایشان طلب مغفرت نماید و یعقوب )علیه السالم( رفتار پدر در تربیت فرزند به خوبی نشان داده می شود؛ زیرا مسلماً رفتار و تعالیم یعقوب و صبر و مدارا نمودنشان به بهترین وجه به فرزندان نشان می داد، در توبه فرزندان نقش به سزایی داشت و اگر یعقوب از همان ابتدا که آن ها عملی زشت انجام دادند آن ها را طرد می کرد شاید هیچگاه بیدار نمی شدند و متوجه خدا نمی گشتند

  1. مکارم شیرازی،ناصر،(۱۳۸۶)،توضیح المسائل،ج۹،تهران،پیام عدالت.