کاربر:Darvishy/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| (۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
در کتاب اخلاق اسلامی اینطور آمده که:غفلت به معنای فراموش کردن بی خبرگشتن ندانستن چیزی و نادانی، غفلت از خود، خودفراموشی و جهل به خود است غفلت از آخرت نادان بودن نسبت به آخرت است معنایی که نزدیک به غفلت است، فراموشی و بیخبری است که همان عدم التفات میباشد اگر بخواهیم تعریف کوتاهی از غفلت داشته باشیم باید بگوییم:غفلت عبارت است از جهل مشروط است نادان بودن به یک مطلب به شرط سرگرم شدن به غیر فرق بین غفلت و جهل در این است که غفلت امر موجودی توأم با عدم است ولی جهل عدم محض است | |||
غفلت به معنای فراموش کردن بی خبرگشتن ندانستن چیزی و نادانی، غفلت از خود، خودفراموشی و جهل به خود است غفلت از آخرت نادان بودن نسبت به آخرت است معنایی که نزدیک به غفلت است، فراموشی و بیخبری است که همان عدم التفات میباشد اگر بخواهیم تعریف کوتاهی از غفلت داشته باشیم باید بگوییم:غفلت عبارت است از جهل مشروط است نادان بودن به یک مطلب به شرط سرگرم شدن به غیر فرق بین غفلت و جهل در این است که غفلت امر موجودی توأم با عدم است ولی جهل عدم محض است | |||
== اثرات غفلت بر[[مراتب نفس|نفس]] == | == اثرات غفلت بر[[مراتب نفس|نفس]] == | ||
| خط ۹: | خط ۶: | ||
=== خود فراموشی === | === خود فراموشی === | ||
اولین اثر غفلت بر نفس خود فراموشی است اما این خود تمام مراتب نفس نیست زیرا خود فراموشی تمام مراتب ممکن نیست. شخص وقتی گرسنه شد احساس نیازمندی به غذا میکند به دنبال ارضا [[غریزه جنسی|غریزه جنسی]] است و… و اگر فراموشی در تمام [[مراتب نفس]] بود، این احساس در مرتبه غرایز [[حیوانات در قرآن|حیوان]]<nowiki/>ی هم منفی بود بنابراین منظور از خود فراموشی بیتوجهی و واگذاشتن مرتبه عالی نفس است فراموشی روح انسانی و فطرتهای والای انسانی است. آنگاه که تمام توجه [[انسان]] معطوف به مرتبه حیوانی نفس باشد فطرتها و خواستههای [[روح]] انسانی به فراموشی سپرده میشود و انسان در حد حیوانیت قرار میگیرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=اخلاق اسلامی|سال=1378|نام=محمد رضا|نام خانوادگی=امین زاده|ناشر=موسسه در راه حق|جلد=1|صفحه=67}}</ref> | اولین اثر غفلت بر نفس خود فراموشی است اما این خود تمام مراتب نفس نیست زیرا خود فراموشی تمام مراتب ممکن نیست. شخص وقتی گرسنه شد احساس نیازمندی به غذا میکند به دنبال ارضا [[غریزه جنسی|غریزه جنسی]] است و… و اگر فراموشی در تمام [[مراتب نفس]] بود، این احساس در مرتبه غرایز [[حیوانات در قرآن|حیوان]]<nowiki/>ی هم منفی بود بنابراین منظور از خود فراموشی بیتوجهی و واگذاشتن مرتبه عالی نفس است فراموشی روح انسانی و فطرتهای والای انسانی است. آنگاه که تمام توجه [[انسان]] معطوف به مرتبه حیوانی نفس باشد فطرتها و خواستههای [[روح]] انسانی به فراموشی سپرده میشود و انسان در حد حیوانیت قرار میگیرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=اخلاق اسلامی|سال=1378|نام=محمد رضا|نام خانوادگی=امین زاده|ناشر=موسسه در راه حق|جلد=1|صفحه=67}}</ref> | ||
== منابع == | |||
<references /> | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۳:۰۵
در کتاب اخلاق اسلامی اینطور آمده که:غفلت به معنای فراموش کردن بی خبرگشتن ندانستن چیزی و نادانی، غفلت از خود، خودفراموشی و جهل به خود است غفلت از آخرت نادان بودن نسبت به آخرت است معنایی که نزدیک به غفلت است، فراموشی و بیخبری است که همان عدم التفات میباشد اگر بخواهیم تعریف کوتاهی از غفلت داشته باشیم باید بگوییم:غفلت عبارت است از جهل مشروط است نادان بودن به یک مطلب به شرط سرگرم شدن به غیر فرق بین غفلت و جهل در این است که غفلت امر موجودی توأم با عدم است ولی جهل عدم محض است
اثرات غفلت برنفس
التفات به خود و فطرتهای موجوددر نفس موجب توجه به خدا و آخرت میشود که نفس غیر خود سرگرم شود غرق در امور دنیوی میگردد التفات و توجه به خود را از دست میدهد. عدم توجه و التفات به خود اولین اثری است که در نفس میگذارد غفلت از خود یا خودفراموشی است که اثر بعدی آن خدا فراموشی و آخرت فراموشی میباشد که این دو اثر در مجموع سبب از خود بیگانگی انسان میشود
خود فراموشی
اولین اثر غفلت بر نفس خود فراموشی است اما این خود تمام مراتب نفس نیست زیرا خود فراموشی تمام مراتب ممکن نیست. شخص وقتی گرسنه شد احساس نیازمندی به غذا میکند به دنبال ارضا غریزه جنسی است و… و اگر فراموشی در تمام مراتب نفس بود، این احساس در مرتبه غرایز حیوانی هم منفی بود بنابراین منظور از خود فراموشی بیتوجهی و واگذاشتن مرتبه عالی نفس است فراموشی روح انسانی و فطرتهای والای انسانی است. آنگاه که تمام توجه انسان معطوف به مرتبه حیوانی نفس باشد فطرتها و خواستههای روح انسانی به فراموشی سپرده میشود و انسان در حد حیوانیت قرار میگیرد.[۱]
منابع
- ↑ امین زاده، محمد رضا (۱۳۷۸). اخلاق اسلامی. ج. ۱. موسسه در راه حق. ص. ۶۷.