بنیجذیمه: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «در جریان اعزام خالد بن ولید برای دعوت قبیله '''بنیجذیمه''' به اسلام در سال هشتم هجری، وی با سوءاستفاده از اعتماد آنها، اقدام به قتل و غارت کرد. پیامبر اسلام از این رفتار ابراز نارضایتی کرد و علی بن ابیطالب را مأمور جبران خسارات کر...» ایجاد کرد) |
(+رده:قبیلههای عرب، +رده:قبیلههای عربستان سعودی (هاتکت)، ابرابزار) |
||
| خط ۲: | خط ۲: | ||
== سرگذشت == | == سرگذشت == | ||
بنیجُذَیمه قبیلهای از اعراب بود که برخی منابع آن را شاخهای از [[بنیمصطلق|بنیمُصطلق]] و از عبدقیس دانستهاند، در حالی که برخی دیگر آن را قبیلهای مستقل معرفی کردهاند. در سال هشتم هجری، پس از [[فتح مکه]]، پیامبر اسلام گروههایی را برای دعوت به [[اسلام]] به اطراف این شهر اعزام کرد. [[خالد بن ولید]] یکی از این افراد بود که مأمور شد قبیله بنیجذیمه بن عامر را به اسلام دعوت کند. او به منطقه غُمیصاء، از مناطق مسکونی این قبیله، وارد شد.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک= | بنیجُذَیمه قبیلهای از اعراب بود که برخی منابع آن را شاخهای از [[بنیمصطلق|بنیمُصطلق]] و از عبدقیس دانستهاند، در حالی که برخی دیگر آن را قبیلهای مستقل معرفی کردهاند. در سال هشتم هجری، پس از [[فتح مکه]]، پیامبر اسلام گروههایی را برای دعوت به [[اسلام]] به اطراف این شهر اعزام کرد. [[خالد بن ولید]] یکی از این افراد بود که مأمور شد قبیله بنیجذیمه بن عامر را به اسلام دعوت کند. او به منطقه غُمیصاء، از مناطق مسکونی این قبیله، وارد شد.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=بنیجذیمه}}</ref> | ||
سابقهای منفی میان خالد و این قبیله وجود داشت؛ در دوران [[جاهلیت]]، عموی خالد، [[فاکه بن مغیره]]، و فردی به نام عوف بن عبد عوف، در مسیر خود با افراد قبیله بنیجذیمه برخورد کرده بودند و اموالشان به غارت رفته بود. به همین دلیل، افراد قبیله بنیجذیمه گمان میبردند که خالد همچنان نسبت به آنان کینهتوز است. پس از ورود خالد، آنها با توجه به سوابق پیشین، سلاح برداشتند و برای دفاع آماده شدند. اما خالد آنها را دعوت به ترک سلاح کرد و اظهار داشت که دوران جنگ گذشته و همگان به اسلام گرویدهاند. اعضای قبیله سخن او را باور کرده و سلاح خود را کنار گذاشتند. خالد پس از این اقدام، دستور داد تا دستان آنها بسته شود و سپس فرمان قتل جمعی از آنان را صادر کرد. بنا به گزارشی دیگر، پس از آنکه خالد نامه دعوت به اسلام را به آنان ارائه کرد، قبیله بنیجذیمه اسلام آوردند و در مراسم [[نماز]] شرکت کردند، اما خالد در حالی که آنان در حالت غیرمسلح و مشغول نماز بودند، دستور حمله داد. پس از آن خانههایشان غارت و اموالشان به عنوان غنیمت جنگی تصاحب شد. خالد با این اموال به [[مدینه]] بازگشت.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک= | سابقهای منفی میان خالد و این قبیله وجود داشت؛ در دوران [[جاهلیت]]، عموی خالد، [[فاکه بن مغیره]]، و فردی به نام عوف بن عبد عوف، در مسیر خود با افراد قبیله بنیجذیمه برخورد کرده بودند و اموالشان به غارت رفته بود. به همین دلیل، افراد قبیله بنیجذیمه گمان میبردند که خالد همچنان نسبت به آنان کینهتوز است. پس از ورود خالد، آنها با توجه به سوابق پیشین، سلاح برداشتند و برای دفاع آماده شدند. اما خالد آنها را دعوت به ترک سلاح کرد و اظهار داشت که دوران جنگ گذشته و همگان به اسلام گرویدهاند. اعضای قبیله سخن او را باور کرده و سلاح خود را کنار گذاشتند. خالد پس از این اقدام، دستور داد تا دستان آنها بسته شود و سپس فرمان قتل جمعی از آنان را صادر کرد. بنا به گزارشی دیگر، پس از آنکه خالد نامه دعوت به اسلام را به آنان ارائه کرد، قبیله بنیجذیمه اسلام آوردند و در مراسم [[نماز]] شرکت کردند، اما خالد در حالی که آنان در حالت غیرمسلح و مشغول نماز بودند، دستور حمله داد. پس از آن خانههایشان غارت و اموالشان به عنوان غنیمت جنگی تصاحب شد. خالد با این اموال به [[مدینه]] بازگشت.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=بنیجذیمه}}</ref> | ||
پس از اطلاع پیامبر اسلام از این ماجرا، او به شدت ناراحت شد و از اقدام خالد اظهار برائت کرد. سپس علی بن ابیطالب را مأمور کرد تا به سوی بنیجذیمه رفته و اموال غارتشده را بازگرداند و خسارتهای وارده را جبران کند. علی بن ابیطالب به محل قبیله رفت و براساس دستور، دیه کشتهشدگان را حتی در مورد [[جنین]]، و بهای اموال تلفشده را تا جزئیترین موارد مانند ظرف آب و ریسمان چوپانان پرداخت کرد. بخشی از اموال باقیمانده نیز بهعنوان جبران آسیبهای روانی ناشی از حادثه و احتیاط در پرداخت خسارات احتمالی به قبیله تعلق گرفت. پس از بازگشت، او گزارش اقدامات خود را ارائه داد. پیامبر از شیوه جبران خسارت و دقت در رعایت عدالت رضایت یافت و در پاسخ به تلاش او برای کسب رضایت کامل قبیله، رضایت خود را از عملکردش اعلام کرد.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک= | پس از اطلاع پیامبر اسلام از این ماجرا، او به شدت ناراحت شد و از اقدام خالد اظهار برائت کرد. سپس علی بن ابیطالب را مأمور کرد تا به سوی بنیجذیمه رفته و اموال غارتشده را بازگرداند و خسارتهای وارده را جبران کند. علی بن ابیطالب به محل قبیله رفت و براساس دستور، دیه کشتهشدگان را حتی در مورد [[جنین]]، و بهای اموال تلفشده را تا جزئیترین موارد مانند ظرف آب و ریسمان چوپانان پرداخت کرد. بخشی از اموال باقیمانده نیز بهعنوان جبران آسیبهای روانی ناشی از حادثه و احتیاط در پرداخت خسارات احتمالی به قبیله تعلق گرفت. پس از بازگشت، او گزارش اقدامات خود را ارائه داد. پیامبر از شیوه جبران خسارت و دقت در رعایت عدالت رضایت یافت و در پاسخ به تلاش او برای کسب رضایت کامل قبیله، رضایت خود را از عملکردش اعلام کرد.<ref>{{پک|1=اختری|2=۱۳۹۰|ک=دایرةالمعارف جامع اسلامی|ف=بنیجذیمه}}</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
| خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
=== منابع === | === منابع === | ||
* {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=اختری|نام=عباسعلی|پیوند نویسنده=|ویراستار=|مقاله=بنیجذیمه|دانشنامه=[[ | * {{یادکرد دانشنامه|نام خانوادگی=اختری|نام=عباسعلی|پیوند نویسنده=|ویراستار=|مقاله=بنیجذیمه|دانشنامه=[[دایرةالمعارف جامع اسلامی]]|عنوان جلد=دایرةالمعارف جامع اسلامی|سال=۱۳۹۰|ناشر=آرایه|مکان=تهران}} | ||
{{درجهبندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=بله|نیازمند تصویر=بله|نیازمند استانداردسازی=خیر|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامهها=تاحدودی|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}} | {{درجهبندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=بله|نیازمند تصویر=بله|نیازمند استانداردسازی=خیر|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامهها=تاحدودی|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}} | ||
[[رده:قبیلههای عرب]] | |||
[[رده:قبیلههای عربستان سعودی]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۱۶
در جریان اعزام خالد بن ولید برای دعوت قبیله بنیجذیمه به اسلام در سال هشتم هجری، وی با سوءاستفاده از اعتماد آنها، اقدام به قتل و غارت کرد. پیامبر اسلام از این رفتار ابراز نارضایتی کرد و علی بن ابیطالب را مأمور جبران خسارات کرد. او با پرداخت دیه و بازگرداندن اموال، رضایت قبیله را جلب نمود و گزارش کاملی از اقدامات خود ارائه داد.
سرگذشت
بنیجُذَیمه قبیلهای از اعراب بود که برخی منابع آن را شاخهای از بنیمُصطلق و از عبدقیس دانستهاند، در حالی که برخی دیگر آن را قبیلهای مستقل معرفی کردهاند. در سال هشتم هجری، پس از فتح مکه، پیامبر اسلام گروههایی را برای دعوت به اسلام به اطراف این شهر اعزام کرد. خالد بن ولید یکی از این افراد بود که مأمور شد قبیله بنیجذیمه بن عامر را به اسلام دعوت کند. او به منطقه غُمیصاء، از مناطق مسکونی این قبیله، وارد شد.[۱]
سابقهای منفی میان خالد و این قبیله وجود داشت؛ در دوران جاهلیت، عموی خالد، فاکه بن مغیره، و فردی به نام عوف بن عبد عوف، در مسیر خود با افراد قبیله بنیجذیمه برخورد کرده بودند و اموالشان به غارت رفته بود. به همین دلیل، افراد قبیله بنیجذیمه گمان میبردند که خالد همچنان نسبت به آنان کینهتوز است. پس از ورود خالد، آنها با توجه به سوابق پیشین، سلاح برداشتند و برای دفاع آماده شدند. اما خالد آنها را دعوت به ترک سلاح کرد و اظهار داشت که دوران جنگ گذشته و همگان به اسلام گرویدهاند. اعضای قبیله سخن او را باور کرده و سلاح خود را کنار گذاشتند. خالد پس از این اقدام، دستور داد تا دستان آنها بسته شود و سپس فرمان قتل جمعی از آنان را صادر کرد. بنا به گزارشی دیگر، پس از آنکه خالد نامه دعوت به اسلام را به آنان ارائه کرد، قبیله بنیجذیمه اسلام آوردند و در مراسم نماز شرکت کردند، اما خالد در حالی که آنان در حالت غیرمسلح و مشغول نماز بودند، دستور حمله داد. پس از آن خانههایشان غارت و اموالشان به عنوان غنیمت جنگی تصاحب شد. خالد با این اموال به مدینه بازگشت.[۲]
پس از اطلاع پیامبر اسلام از این ماجرا، او به شدت ناراحت شد و از اقدام خالد اظهار برائت کرد. سپس علی بن ابیطالب را مأمور کرد تا به سوی بنیجذیمه رفته و اموال غارتشده را بازگرداند و خسارتهای وارده را جبران کند. علی بن ابیطالب به محل قبیله رفت و براساس دستور، دیه کشتهشدگان را حتی در مورد جنین، و بهای اموال تلفشده را تا جزئیترین موارد مانند ظرف آب و ریسمان چوپانان پرداخت کرد. بخشی از اموال باقیمانده نیز بهعنوان جبران آسیبهای روانی ناشی از حادثه و احتیاط در پرداخت خسارات احتمالی به قبیله تعلق گرفت. پس از بازگشت، او گزارش اقدامات خود را ارائه داد. پیامبر از شیوه جبران خسارت و دقت در رعایت عدالت رضایت یافت و در پاسخ به تلاش او برای کسب رضایت کامل قبیله، رضایت خود را از عملکردش اعلام کرد.[۳]
پانویس
ارجاعات
منابع
- اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «بنیجذیمه». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.