(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
خدا اگر بخواهد...
[[پرونده:تابلوی عصر عاشورا.jpg|بندانگشتی|عاشورا،حماسه ای جاودانه]][[پرونده:1399060503461917421045744.jpg|بندانگشتی|<ref>{{یادکرد وب|تاریخ=۵ شهریور ۱۳۹۹|وبگاه=خبرگزاری تسنیم|نشانی=https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/06/05/2335852/%D9%86%D9%82%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%B9%D8%B5%D8%B1-%D8%B9%D8%AC-%D8%B4%D8%AF-%D8%B9%DA%A9%D8%B3|عنوان=دیوارنگاره عاشورایی|تاریخ بازبینی=۱ آبان ۱۴۰۴}}</ref>]]
'''مقدمه:'''
غیر ممکن،ممکن میشود
دهمین روز محرم روزی است که تاریخ با خون نوشته شد.
به خدا ایمان داشته باش...
== '''عاشورا'''؛ حماسهای جاودانه ==
== عاشورا، [[دهمین روز از ماه محرم]]، روزی است که تاریخ با خون نوشته شد و حقیقت با ایثار معنا گرفت. در سال ۶۱ هجری قمری، سرزمین خشک و سوزان [[کربلا]] ، صحنه رویارویی حق و باطل شد؛ جایی که حسین، فرزند فاطمه و نوه پیامبر اسلام، با یاران اندکش در برابر سپاه ظلم و ستم ایستاد تا کرامت انسان و آزادگی از یاد نرود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان|نام=محمدحسین|نام خانوادگی=طباطبایی|صفحه=۵۸}}</ref> ==
=== پس از مرگ معاویه، یزید قدرت را بهناحق به دست گرفت و ازحسین خواست تا با او بیعت کند؛ اما حسین بن علی که جز حقیقت و عدالت نمیخواست، فرمود: «مثلی لا یبایع مثله» ـ کسی چون من با کسی چون او بیعت نمیکند. حسین، دعوت مردم کوفه را پذیرفت، اما پیش از رسیدن، راه بر او بسته شد و کاروان حق در دشت کربلا متوقف گردید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مقتل الحسین|نام=علیرضا|نام خانوادگی=صادقی واعظ|صفحه=۳۲۱}}</ref> ===
'''عاشورا'''؛ حماسهای جاودانه
=== روز عاشورا، نبرد نابرابر آغاز شد. در آن دشت سوزان، یاران وفادار حسین بن علی یکی پس از دیگری در راه خدا جان باختند و سرانجام خود او، پس از ساعاتی نبرد و تشنگی، به شهادت رسید. خیمهها سوخت، کودکان به اسارت رفتند، و زمین و زمان در عزای حسین گریستند. ===
عاشورا، دهمین روز از ماه محرم، روزی است که تاریخ با خون نوشته شد و حقیقت با ایثار معنا گرفت. در سال ۶۱ هجری قمری، سرزمین خشک و سوزان [[کربلا]] ، صحنه رویارویی حق و باطل شد؛ جایی که امام حسین (ع)، فرزند فاطمه (س) و نوه پیامبر (ص)، با یاران اندکش در برابر سپاه ظلم و ستم ایستاد تا کرامت انسان و آزادگی از یاد نرود.
پس از مرگ معاویه، یزید قدرت را بهناحق به دست گرفت و از امام خواست تا با او بیعت کند؛ اما حسین بن علی (ع) که جز حقیقت و عدالت نمیخواست، فرمود: «مثلی لا یبایع مثله» ـ کسی چون من با کسی چون او بیعت نمیکند. امام، دعوت مردم کوفه را پذیرفت، اما پیش از رسیدن، راه بر او بسته شد و کاروان حق در دشت کربلا متوقف گردید.
روز عاشورا، نبرد نابرابر آغاز شد. در آن دشت سوزان، یاران وفادار امام یکی پس از دیگری در راه خدا جان باختند و سرانجام خود حضرت، پس از ساعاتی نبرد و تشنگی، به شهادت رسید. خیمهها سوخت، کودکان به اسارت رفتند، و زمین و زمان در عزای حسین (ع) گریستند.
'''آغاز بیداری'''
'''آغاز بیداری'''
اما عاشورا پایان نبود؛ آغاز بود. آغاز بیداری انسانهایی که در برابر ظلم سکوت نمیکنند. خون حسین (ع) چراغی شد که قرنهاست خاموشی نمیپذیرد، و پیام او ـ «[[هیهات منّا الذلة»]] ـ همچنان در گوش تاریخ طنینانداز است.
==== اما عاشورا پایان نبود؛ آغاز بود. آغاز بیداری انسانهایی که در برابر ظلم سکوت نمیکنند. خون حسین چراغی شد که قرنهاست خاموشی نمیپذیرد، و پیام او ـ «[[هیهات منّا الذلة»]] ـ همچنان در گوش تاریخ طنینانداز است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الفتوح|نام=ابن اعثم|نام خانوادگی=الکوفی|صفحه=۱۶۲}}</ref> ====
عاشورا، دهمین روز از ماه محرم، روزی است که تاریخ با خون نوشته شد و حقیقت با ایثار معنا گرفت. در سال ۶۱ هجری قمری، سرزمین خشک و سوزان کربلا ، صحنه رویارویی حق و باطل شد؛ جایی که حسین، فرزند فاطمه و نوه پیامبر اسلام، با یاران اندکش در برابر سپاه ظلم و ستم ایستاد تا کرامت انسان و آزادگی از یاد نرود.[۲]
پس از مرگ معاویه، یزید قدرت را بهناحق به دست گرفت و ازحسین خواست تا با او بیعت کند؛ اما حسین بن علی که جز حقیقت و عدالت نمیخواست، فرمود: «مثلی لا یبایع مثله» ـ کسی چون من با کسی چون او بیعت نمیکند. حسین، دعوت مردم کوفه را پذیرفت، اما پیش از رسیدن، راه بر او بسته شد و کاروان حق در دشت کربلا متوقف گردید.[۳]
روز عاشورا، نبرد نابرابر آغاز شد. در آن دشت سوزان، یاران وفادار حسین بن علی یکی پس از دیگری در راه خدا جان باختند و سرانجام خود او، پس از ساعاتی نبرد و تشنگی، به شهادت رسید. خیمهها سوخت، کودکان به اسارت رفتند، و زمین و زمان در عزای حسین گریستند.
آغاز بیداری
اما عاشورا پایان نبود؛ آغاز بود. آغاز بیداری انسانهایی که در برابر ظلم سکوت نمیکنند. خون حسین چراغی شد که قرنهاست خاموشی نمیپذیرد، و پیام او ـ «هیهات منّا الذلة» ـ همچنان در گوش تاریخ طنینانداز است.[۴]