کاربر:Ammar1191/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
در سال دهم هجری، هیئتی از مسیحیان نجران برای گفتوگو دربارهٔ توحید و [[عیسی بن مریم]] (ع) به مدینه آمدند. پیامبر با آنان دربارهٔ [[توحید]] و نبوت سخن گفت، اما آنان همچنان بر عقیدهٔ [[تثلیث]] پافشاری کردند. آیهٔ ۶۱ سورهٔ [[آلعمران]] در همین زمینه نازل شد: | در سال دهم هجری، هیئتی از مسیحیان نجران برای گفتوگو دربارهٔ توحید و [[عیسی بن مریم]] (ع) به مدینه آمدند. پیامبر با آنان دربارهٔ [[توحید]] و نبوت سخن گفت، اما آنان همچنان بر عقیدهٔ [[تثلیث]] پافشاری کردند. آیهٔ ۶۱ سورهٔ [[آلعمران]] در همین زمینه نازل شد: | ||
«فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ».<ref>قرآن کریم، سوره آلعمران، آیه ۶۱.</ref> | «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ».<ref>قرآن کریم، سوره آلعمران، آیه ۶۱.</ref> | ||
پیامبر در اجرای این فرمان الهی، تنها [[ | پیامبر در اجرای این فرمان الهی، تنها [[علی]]، [[فاطمه زهرا]]، [[حسن بن علی]] و [[حسین بن علی]] (علیهمالسلام) را با خود همراه کرد.<ref>سیوطی، جلالالدین. *الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور*. بیروت: دارالفکر، ج۲، ص ۳۹.</ref> | ||
== جریان مباهله == | == جریان مباهله == | ||
نسخهٔ ۱۴ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۸:۳۷
آسمان بار اَمانت نتوانست کشید قرعهٔ فال به نام منِ دیوانه زدند؛ ❤️🩹
تمرین دوم
مقاله
نقش علی (ع) در اسلام
مقدمه
علی بن ابیطالب (ع) نخستین ایمانآورنده به اسلام پس از پیامبر اکرم (ص) و از برجستهترین شخصیتهای تاریخ اسلام است. او نهتنها در کنار پیامبر در تمام مراحل رسالت حضور داشت، بلکه با علم، عدالت و شجاعت خود در تثبیت پایههای جامعه اسلامی نقشی اساسی ایفا کرد.[۱]
نقش علمی و اجتماعی
امیرالمؤمنین (ع) منبع علم و معرفت اسلامی بود. پیامبر اکرم (ص) دربارهٔ او فرمود: «من شهر علمم و علی دروازهٔ آن است».[۲] حضرت علی (ع) در دوران خلافت خود، عدالت را بهعنوان اصل بنیادین حکومت اسلامی اجرا کرد و با قاطعیت با تبعیض و فساد مبارزه نمود. نامهٔ او به مالک اشتر یکی از دقیقترین منشورهای سیاسی و اخلاقی اسلام بهشمار میرود.[۳]
نتیجهگیری
نقش حضرت علی (ع) در گسترش اسلام، تثبیت عدالت و ترویج علم، ماندگار و الهامبخش همه مسلمانان است. او الگویی بیبدیل در ایمان، تقوا و حکومتداری عادلانه بود. مطالعهٔ سیره و سخنان آن حضرت، راهنمایی روشن برای مسلمانان در تمام دورانها بهشمار میرود.[۴]
منابع
تمرین سوم مقاله
مقدمه
علی بن ابیطالب از برجستهترین چهرههای تاریخ اسلام و نخستین ایمانآورنده به پیامبر اسلام (ص) است. او در خانوادهای از قریش در مکه متولد شد و از کودکی تحت تربیت پیامبر قرار گرفت. علی بن ابیطالب نهتنها در دوران بعثت یار نزدیک پیامبر بود، بلکه پس از وفات او نیز بهعنوان مرجع علمی و فکری جامعه اسلامی شناخته میشد.[۱]
نقش علمی و فرهنگی
علی بن ابیطالب در گسترش علوم اسلامی نقشی بنیادین داشت. پیامبر دربارهٔ او فرمود: «من شهر علمم و علی دروازهٔ آن است».[۲] سخنان او در نهجالبلاغه از مهمترین منابع معرفتی مسلمانان است که موضوعاتی چون توحید، عدالت، اخلاق و حکومت را بهصورت دقیق تحلیل میکند. بسیاری از فقها و متکلمان مسلمان، اندیشههای خود را بر پایهٔ گفتههای او شکل دادهاند.[۳]
نقش سیاسی و اجتماعی
در دوران خلافت خود، علی بن ابیطالب بر اصول عدالت، برابری و قانونمداری تأکید کرد. نامه او به مالک اشتر نمونهای ماندگار از سیاستورزی اخلاقی در تاریخ اسلام است. او در حکومت خود با تبعیض و ستم مبارزه نمود و ارزشهای انسانی را اساس مدیریت اسلامی قرار داد.[۴] عملکرد او در ادارهٔ جامعه الگویی برای حکومت عادلانه در اندیشه سیاسی مسلمانان بهشمار میرود.[۵]
نتیجهگیری
نقش علی بن ابیطالب در اسلام را میتوان در سه حوزهٔ ایمان، علم و عدالت خلاصه کرد. او نهتنها در گسترش اسلام نقش داشت، بلکه بهعنوان الگویی از حکمت، زهد و شجاعت در تاریخ ماندگار شد. بررسی اندیشهها و سیرهٔ او برای فهم بهتر معارف اسلامی و بنیانگذاری جامعهای عادلانه ضروری است.[۶]
منابع
- ↑ مطهری، مرتضی. *سیری در نهجالبلاغه*. تهران: صدرا، چاپ نهم، ۱۳۸۸، ص ۱۲.
- ↑ الترمذی، محمد بن عیسی. *السنن*. بیروت: دار احیاء التراث العربی، ج۵، ص۶۳۷، ۱۴۰۷ق.
- ↑ جعفری، محمدتقی. *شرح نهجالبلاغه*. تهران: مؤسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری، ۱۳۸۶، ج۱، ص ۵۴.
- ↑ نهجالبلاغه، نامه ۵۳، ترجمه حسین انصاریان، قم: دارالعرفان، ۱۳۹۲.
- ↑ نک: طباطبایی، سید محمدحسین. *المیزان فی تفسیر القرآن*. قم: دفتر انتشارات اسلامی، ج۴، ص۲۸۰.
- ↑ مطهری، مرتضی. *جاذبه و دافعه علی*. تهران: صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۸۶، ص ۳۲.
موضوع دوم مقاله
مباهله
مقدمه
مباهله یکی از رویدادهای مهم تاریخ اسلام است که در سال دهم هجری میان پیامبر اسلام (ص) و مسیحیان نجران روی داد. مباهله بهمعنای «دعا کردن دو گروه علیه دروغگو» است؛ یعنی دو طرفِ مناظره از خدا میخواهند که دروغگو را رسوا کند. این واقعه نشاندهندهٔ حقانیت پیامبر و جایگاه ویژهٔ اهلبیت در قرآن است.[۱]
پیشزمینه مباهله
در سال دهم هجری، هیئتی از مسیحیان نجران برای گفتوگو دربارهٔ توحید و عیسی بن مریم (ع) به مدینه آمدند. پیامبر با آنان دربارهٔ توحید و نبوت سخن گفت، اما آنان همچنان بر عقیدهٔ تثلیث پافشاری کردند. آیهٔ ۶۱ سورهٔ آلعمران در همین زمینه نازل شد: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ».[۲] پیامبر در اجرای این فرمان الهی، تنها علی، فاطمه زهرا، حسن بن علی و حسین بن علی (علیهمالسلام) را با خود همراه کرد.[۳]
جریان مباهله
در روز مباهله، پیامبر اسلام (ص) به همراه خانوادهاش در برابر هیئت نجران حاضر شد. هنگامیکه اسقف نجران آنان را دید، گفت: «چهرههایی میبینم که اگر از خدا بخواهند کوه از جا کنده شود، چنین خواهد شد. مباهله نکنید که نابود میشوید». پس از آن، مسیحیان از مباهله خودداری کردند و پیمان صلح بستند.[۴] این واقعه در تاریخ اسلام نشانهای روشن از مقام والای اهلبیت و تأیید الهی بر حقانیت دعوت پیامبر دانسته شده است.[۵]
نتیجهگیری
حادثهٔ مباهله از نظر تاریخی و اعتقادی، جایگاه ویژهای در اسلام دارد. این رویداد نهتنها سندی بر صدق پیامبر اسلام (ص) است، بلکه بیانگر مقام معنوی اهلبیت نیز هست. آیهٔ مباهله از دلایل قرآنی امامت علی بن ابیطالب (ع) دانسته شده است و در آثار مفسران شیعه و سنی جایگاه خاصی دارد.[۶]
منابع
- ↑ طبری، محمد بن جریر. *تاریخ الامم و الملوک*. بیروت: دارالتراث، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص ۱۸۰.
- ↑ قرآن کریم، سوره آلعمران، آیه ۶۱.
- ↑ سیوطی، جلالالدین. *الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور*. بیروت: دارالفکر، ج۲، ص ۳۹.
- ↑ ابنهشام، عبدالملک. *السیره النبویه*. بیروت: دارالمعرفه، ج۲، ص ۳۸۶.
- ↑ مطهری، مرتضی. *سیری در سیره نبوی*. تهران: صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۸۵، ص ۲۲۳.
- ↑ علامه طباطبایی، سید محمدحسین. *المیزان فی تفسیر القرآن*. قم: دفتر انتشارات اسلامی، ج۳، ص ۲۷۵.