بدون رده
بدون جعبه اطلاعات
بدون تصویر

ابوحامد غزالی

از اسلامیکال
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۰۲:۱۴ توسط Shahroudi (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ابوحامد غزالی (۱۱۱۱–۱۰۵۸ م) از متکلمان مشهور مسلمان بود. مخالفت‌های او با فلسفه باعث شد تا او را یکی از فیلسوفان مشهور مسلمان بدانند. غزالی باعث افول فلسفه مشائی در جهان عرب شد، اما در ایران و جهان فارسی‌زبان فلسفه همچنان ادامه یافت.

تأثیر غزالی بر فلسفه و کلام اسلامی

حمله غزالی به فلسفه مشائی

ابوحامد غزالی (۱۱۱۱–۱۰۵۸ م.) به‌شدت به فلسفه مشائی (مشّائیه) که توسط ابن‌سینا نمایندگی می‌شد، حمله کرد. او سه گزاره فلسفی را کفرآمیز دانست:[۱]

  • انکار علم خدا به جزئیات
  • قدیم دانستن عالم (یعنی ازلی و ابدی بودن جهان، نه مخلوق بودن آن)
  • ناممکن دانستن معاد جسمانی

استدلال غزالی این نبود که چون این نظریات مخالف اسلام هستند، پس باید رد شوند؛ بلکه او نشان داد که حتی بر اساس منطق خودِ فیلسوفان، این نتایج الزاماً از مقدماتشان نتیجه نمی‌شود. این روش باعث شد برخی، حتی در غرب مسیحی، او را فیلسوف بدانند نه دشمن فلسفه.[۲]

تأثیر نقد غزالی بر فلسفه اسلامی

ابن‌رشد به نقد آرای غزالی پرداخت، اما دیدگاه غزالی در جهان اسلام، به‌ویژه در مناطق عربی‌زبان، غالب شد. در نتیجه همین موضوع، فلسفه، به‌عنوان یک سیستم فکری مستقل، در این مناطق کنار گذاشته شد. با این حال، منطق (منطق ارسطویی) مورد پذیرش غزالی بود و او آن را بخشی از الهیات می‌دانست. تأثیر این نگاه باعث شد که علم کلام روش‌های منطقی را در تحلیل‌های خود نهادینه کند و به توسعه یک سیستم الهیاتی بر اساس استدلال عقلانی کمک نماید.[۳]

دوگانگی روش غزالی

غزالی دو استراتژی داشت: ابطال استدلال‌های فیلسوفان با استفاده از منطق و روش خودشان و بیان اینکه حتی اگر استدلال‌های فیلسوفان منطقی باشند، باز هم مخالف نص صریح وحی‌اند و بنابراین باطل. این روش فیلسوفان را مجبور می‌کرد که نه‌تنها درستی استدلال‌های خود را اثبات کنند، بلکه نشان دهند که این استدلال‌ها با اسلام نیز در تضاد نیستند.[۴]

ضدیت با عقلانیت

برخی از متفکران، نقد غزالی را نوعی ضدیت با عقل‌گرایی (آنتی‌راسیونالیسم) یا سنت‌گرایی محض تلقی کرده‌اند. اما غزالی استدلال می‌کرد که اگر نتایج عقل با روش‌های دیگر شناخت (مانند وحی) در تضاد باشد، باید در مورد اعتبار عقل در آن حوزه خاص تجدیدنظر کرد. او منطق را رد نمی‌کرد، بلکه نتایج خاص فلسفی که به نظرش مغایر با وحی بودند را غیرقابل‌قبول می‌دانست.[۵]

پانویس

ارجاعات

منابع

  • leaman, oliver (2008). "The developed kalam tradition". The Cambridge Companion to Classical Islamic Theology (به انگلیسی). Cambridge: Cambridge University Press.