مرگ

از اسلامیکال
نسخهٔ تاریخ ‏۶ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۵:۱۵ توسط Shahroudi (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مرگ یعنی انتقال از دنیا به آخرت است.[۱] مرگ‌از قوانین جهان هستی است که همه موجودات طعم آن را می‌چشند.[۲]

۱-معانی مرگ

مرگ پایان حیات است و در اصطلاح لغوی، «موت» به معنای ضد حیات تعبیر شده است.[۳] برخی از منابع مرگ را به معنای «سکون» نیز تعریف کرده‌اند.[۴] بر اساس برخی مطالعات معنایی، مرگ به‌عنوان نفی حیات شناخته می‌شود، حال آنکه حیات در هر موجود بر اساس خصوصیات ذاتی آن تعریف می‌شود.[۵]

از نظر امام خمینی، مرگ امری وجودی است که انتقال از مرحله نشئه ملکی به نشئه ملکوتی را به همراه دارد. به گفته ایشان، حیات دنیوی و ملکی، عرضی و زائل شدنی است اما حیات ملکوتی حیات ذاتی و مستقل است که به واسطه استقلال نفس حاصل می‌شود.[۶] بدین ترتیب، مرگ پایان شئون مادی انسان محسوب می‌شود ولی شئون معنوی انسان در حیات برتری که حیات حقیقی نامیده می‌شود، باقی می‌ماند و استمرار دارد. بر اساس دیدگاه امام خمینی، حیات این دنیا تنزل یافته حیات حقیقی است و مرگ بازگشت به آن حیات حقیقی به‌شمار می‌رود.[۷]

امام خمینی همچنین معتقد است که نفس انسان در فرایندی تدریجی و جوهری از مراحل مختلف حیات عبور کرده و به حالت تجرد و استقلال می‌رسد. این فرایند توسط نیروها و عوامل عزرائیل انجام می‌گیرد و در طی آن قوای نفس به تدریج ضعیف می‌شوند تا نهایتاً نفس از عالم طبیعت جدا شده و به برزخ منتقل می‌شود.[۸] این جدایی و استقلال نفس از بدن ارادی نیست بلکه امری قطعی و بی‌تأخیر است که به محض تکمیل حرکت نفس رخ می‌دهد.[۹]

این دیدگاه‌ها بیانگر نگرشی فلسفی و دینی نسبت به مفهوم مرگ است که بر تمایز میان حیات مادی و معنوی تأکید دارد و مرگ را گذرگاهی برای انتقال به مرحله‌ای بالاتر از وجود می‌داند.

۲-مرگ در قرآن

در قرآن کریم، مفهوم مرگ با واژه‌ها و ماده‌های متفاوتی بیان شده است که هر یک کاربرد و مفهوم خاص خود را دارد. این تنوع واژگانی نشان‌دهنده گستردگی و عمق معنای مرگ در متون قرآنی است.

ماده موت (م و ت)

ماده موت بیشترین تعداد کاربرد را در قرآن داراست و ۱۶۵ بار به کار رفته است. این واژه به صورت عمومی به معنای مرگ و پایان حیات استفاده شده است.

ماده هَلَک (ه ل ک)

این ماده ۶۸ بار در قرآن دیده شده و اغلب به معنای مرگ به کار رفته است. در عصر نزول قرآن، «هلک» به معنای مطلق مرگ بوده و نه مرگ همراه با حقارت، برخلاف برخی کاربردهای معاصر آن. نمونه‌ای از آن در آیه «… حَتَّی إِذا هَلَکَ» آمده است که به مرگ اشاره دارد.[۱۰]

ماده وفی (و ف ی)

کلمه «وفی» در ۱۴ آیه قرآن به معنای گرفتن جان یا مردن استفاده شده است؛ مانند آیه «قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْت» که به فرشته مرگ اشاره دارد.[۱۱] معنای اصلی «وفی» گرفتن کامل است که نشان می‌دهد مرگ به معنای فنا و نیستی نیست بلکه انتقال از دنیایی به دنیای دیگر است.[۱۲]

ماده صعق (ص ع ق)

واژه «صعق» به عنوان یکی از معانی نزدیک به مرگ مطرح شده است اما در قرآن بیشتر اشاره به صدای سهمگین صاعقه دارد که نتایجی همچون آتش، عذاب یا مرگ به همراه دارد. راغب اصفهانی در تعریف صاعقه آن را دارای سه وجه: مرگ، عذاب و آتش دانسته، اما اینها را به عنوان نتایج صاعقه معرفی کرده است.

این گونه کاربردهای متنوع واژگانی در قرآن نشان‌دهنده جنبه‌های مختلف مرگ از جمله پایان حیات، جدا شدن روح از بدن، و انتقال به مرحله‌ای دیگر از وجود است.[۱۳]

۳-انواع مرگ

مرگ دارای گونه‌های متعددی است که هر یک ویژگی‌ها و شرایط خاصی دارند. این گونه‌ها از دیدگاه‌های مختلف فلسفی، دینی و پزشکی تعریف شده‌اند.

گونه‌های مرگ

منابع

  1. الرحمن، آیه 26،
  2. آل عمران، آیه 185
  3. ابن منظور، محمد بن مکرم. لسان العرب. ج. ۲ جلد. ص. ۹۱.
  4. طریحی، فخر الدین (۱۳۷۵). مجمع البحرین. ج. ۱. ص. ۱۱۵.
  5. مصطفوی، حسن (۱۳۶۰). التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‌سال. ج. ۱۱. ص. ۱۹۶.
  6. خمینی، روح‌الله (۱۳۸۸). شرح چهل حدیث. آثار امام خمینی. ص. ۳۲۳.
  7. خمینی، روح‌الله (۱۳۸۹). صحیفه امام. ج. ۱۹. آثار امام خمینی. ص. ۲۸۵.
  8. خمینی، روح‌الله (۱۳۸۵). تقریرات فلسفه امام خمینی. ج. ۱. ص. ۳۲۰.
  9. خمینی، روح‌الله (۱۳۸۵). تقریرات فلسفه امام خمینی. ج. ۳. ص. ۳۵.
  10. غافر، آیه 34
  11. سجده، آیه11
  12. مکارم شیرازی، ناصر. تفسیر نمونه. ج. ۲۰. ص. ۱۶۷.
  13. راغب اصفهانی، حسین بن محمد. المفردات فی غریب القرآن. ص. ۴۵۸.