وقف


معنای لغوی
معنای اصطلاحی
- ↑ قاسمی، مریم. تربیت جنسی.
مفاهیم
میل جنسی
میل در لغت به معنای خواهش، آرزو، رغبت، مهربانی، شهوت، اشتها، گرایش میباشد میل جنسی غریزه ای طبیعی است که برای تضمین بقای نسل درانسان به ودیعه نهاده شده است. این میل در کودکی به صورت نهفته وجود دارد و به تدریج تکامل مییابد و در نوجوانی به اوج خود میرسد. کودکان نیز از تمایلات بی بهره نیستند. به همین جهت نیازمند تربیت و مراقبت صحیح در این زمینه هستند. والدین در این امر نقش مشترک و مهمی رو ایفا میکنند؛ هرچند در بعضی موارد نقش مادر محسوس تر است.
تربیت جنسی
تربیت در لغت به معنای پرورانیدن، پروردن وآموختن است.و در اصطلاح به معنای پرورش به سوی رشد و کمال میباشد. از اصطلاحات حکمت عملی پرورش دادن است که شامل جنبه عرفانی نیز میشود. تهذیب نفس بخشی از حکمت عملی میباشد
هدف از تربیت جنسی پرورش کودکی است که هنگام رسیدن به سن بلوغ توانایی تشخیص حلال وحرام در مسائل جنسی داشته باشد، با وظایف و حقوق همسری آشنا باشد، از بی قیدی ولا ابالی گری پرهیز کند، و راه و رسم عفت و اخلاق اسلامی را به عنوان خلق و خوی خود بپذیرد تا در وادی شهوترانی سرگردان نشود. بر این اساس تربیت جنسی فرآیندی مستمر و تدریجی است که از سالهای اولیه کودکی آغاز میشود و در دورههای نوجوانی و جوانی و حتی میانسالی تداوم مییابد.
اهداف تربیت جنسی
- قرب الهی پرسیدن به کمال انسانی.
- ایجاد شرایط برای رشد طبیعی و سالم غریزه جنسی.
- شناخت هویت جنسی و نقشهای مرتبط با آن.
- پیشگیری از انحرافات و آسیبهای جنسی مثل بلوغ زود رس.
- پرهیز از ابراز محبت افراطی والدین به فرزند جنس مخالف خود.
- رفتار عادلانه و بدون تفاوت با دختر و پسر در محیط خانواده.
- تناسب لباس و ظاهر کودک با هویت جنسیتی او.
- طراحی و انتخاب بازیهای متناسب با جنسیت برای رشد هویت جنسیتی.
- خودداری از القای ویژگیهای رفتاری یک جنس به جنس دیگر.
- آموزش هویت جنسیتی صحیح و ایجاد درک مناسب از جنس مخالف از دوران کودکی.
- محول کردن وظایف متناسب با جنسیت در محیط خانه و اجتماع.
- ابراز رضایت والدین از هویت جنسیتی خود در حضور فرزندان.
- تبیین تفاوتهای ذاتی دو جنس از نظر عاطفی، روانی، جسمانی و ضرورت احترام به این تفاوتها برای تداوم حیات.
فقه تربیتی در گستره تربیت جنسی
پیش از تولد با رویکرد تفسیری روایی
نوشین ربیعی[1]
چکیده
کثرت مطالعات در زمینه قوه شهوانی با رویکرد جنسیتی ، حکایت از این مطلب دارد که این بعد از انسان بسیار دارای اهمیت است . آنچه تا به امروز بیان شده ؛ جهت دهی به این بعد برای تعالی روح و در مسیر درست قرار گرفتن خود فرد است ؛ اما این نکته را به هیچ عنوان نمی توان کتمان کرد که پیروی از هنجارها نه تنها فرد را یه سر منزل مقصود می رساند ؛ بلکه نسلی که از او ایجاد می شود ؛ وام دار روشی است که او در پیش می گیرد و از آنجا که به قول بزرگان پیشگیری همیشه بهتر از درمان است ؛ باید از همان زمان کودکی والد را برای تربیت فرزندش و قبل از تولد او آماده کرد . دوران کودکی از اهمیت زیادی برخوردار است ؛ چرا که دیده و شنیده ها مانند حک شدن بر روی سنگ جاودانه خواهد شد ؛ پس مراقبت ویژه ای را می طلبد و همینطور دوران بلوغ ، زیرا فرد برای برای انتخاب همسر و نوع زندگیش ، قدم در این مرحله می گذارد .
مقدمه
پیشرفتهای بشری در عرصههای مختلف و نیل او به موفقیتهای بسیار، او را از چالش تربیت جنسی خلاص نکردهاست . فقدان نظام تربیتی مبتنی بر مبنای نظری وحیانی و دید صرفاً مادی به تربیت جنسی و غفلت از جنبههای روانی ، معنوی ، اخلاقی و اجتماعی آن ، بشر را هرچه بیشتر در این بحران غوطهور کرده و نهتنها پیشرفتی نداشته ؛ بلکه سیر نزولی در برخی مراحل نیز داشتهاست . یکی از مسائلی که همواره مورد توجه والدین و معلمان و مربیان است شیوههای آموزش و تربیت صحیح و چگونگی رفتار با فرزندان است . در دورانی که همهچیز رو به پیچیدگی و دشواری سوق دارد ؛ این امر نیز مستثنی نیست ؛ بههمینجهت احساس نیاز به آموزش و شیوههایی که در آن اعمال ظرافت شده و کاربردیتر باشد ؛ نسبت به آنها بیشتر است .
امروزه با توجه به پیشرفت تکنولوژی در عرصههای تلویزیون ، اینترنت و ماهواره ، نظارهگر آن هستیم که زمینههای وسیع انحراف این عوامل گستردهتر شده و این ضرورت و بایدی توجه به شیوههای کاربردی تربیت صحیح و عوامل پیشگیری از انحراف را بیشاز پیش میطلبد .
در این عرصه بهرهمندی آموزههای الهی و در قالب آیات و روایات و آگاهی از جنبههای شناختی و عاطفی رفتاری آدمی در دورههای مختلف رشد ضرورت بیشتری پیدا کردهاست . آنچه شاخص و مهم است و یکی از مراحل مهم در تربیت جنسی است که مرحلهی پیشاز ازدواج را نیز در بر میگیرد و مهمترین شاخصه آن خویشتنداری است ؛ چراکه این مؤلفه شرط لازم برای ارضای مطلوب است که تنها در قالب ازدواج قابلیت اجرایی شدن دارد . بههمینجهت این مقاله درصدد آن برآمدهاست تا با برجسته کردن تربیت جنسی پیشاز تولد که دربرگیرنده تربیت جنسی والدین از زمان کودکی و نوجوانی و پیشاز تولد است زمینهای برای زندگی سالم کودک و آرامش روحی و روانی او و در نهایت بندگی را هرچه سهلتر و آسانتر فراهم آورد.
روش جمع آوری اطلاعات ، به روش کتابخانه ای و به روش توصیفی – تحلیلی به منابع دست اول پرداخته شده است .
در مورد تربیت جنسی کتابها و مقالات بسیار زیادی به رشته تحریر در آمده است که فراوانی آن نشان از اهمیت این مقوله در زندگی بشر دارد که به نظر نویسنده اولین تربیت آن هم ار نوع جنسی زمانی رخ داد که پروردگار عالم ، زمانی که جضرت آدم و جضرت حوا از درخت میده ممنوعه خوردند؛ رخ داد ، چرا که حجابها فرو افتاد و آن هم به جهت نافرمانی کردن از خداوند بود . به عبارت دیگر نافرمانی از خداوند نشانه ای دارد و آن هم آشکار شدن زشتی و از بین رفتن حیاست . آنچه را نویسنده را ترغیب به نوشتن این مقاله کرد ؛ جایگاه این نوع از تربیت در شکل گیری نسل بعد است؛ یعنی برای ایجاد نسلی که از انحراف به دور باشد و هنجار شکنی نکند باید ابتدا پدر و مادر را تربیت کرد تا به نسل سالم رسید ؛ به تعبیر دیگر علاج واقعه قبل از وقوع .
کلید واژه - فقه تربیتی ، تربیت ، جنسی
فقه در لغت به معانی گوناگونی به کار رفته است :
1/ مطلق علم و آگاهی [2]، 2/ مطلق فهم[3] ، 3/ در قرآن کریم به معنای تدبّر ، تعمق و فهم عمیق[4] به کار رفته است .
فقه تربیتی : انسان برای همه رفتارهای ااختیاری مکلفان ، حکم دارد و هیچ فعل اختیاری مکلف نیست ؛ مگر اینکه حکمی از احکام پنج گانه شریعت بر ان مترتب گردد . فقه تربیتی بخشی از دانش فقه اسست که با تبیین حکم رفتارهای مربیان و متربیان می پردازد و یکی از حکمهای پنج گانه را برای رفتارهای آنان بیا می کند .
تربیت : زبان شناسان و فرهنگ واژه ها چنین بیان می کنند که " تربیت " مصدر باب " تفعیل " و دارای سه ریشه است : 1/ ربأ ، یربؤ ( = فعل مهموز ) و به معنای رشد کردن و بر آمدن و قد کشیدن است ، 2/ ربی ، یربی (= فعل ناقص ) ، 3/ رب، یرب ( = فعل مضاعف ) و در اصطلاح به معنای مالک و صاحب چیزی بودن[5] و در اصطلاح تربیتی می توان اینگونه تعریف کرد : فرآیند اثر گذاری و اثر پذیری که میان مربی و متربی ، به منظور ایجاد صفتی یا تغییر و اصلاح در شخصیت متربی بر قرار می شود .
جنسی : منسوب به جنس و در اصطلاح متداول امروزی ، آنچه مربوط به امور شهوانی باشد .

یکی از مراحل مهم در تربیت جنسی ، مرحله " پیش از ازدواج " است . این مرحله برای خود ، شاخصه خاصی دارد که گرانیگاه آن " خویشتنداری " است . در واقع این خویشتنداری است که در صورت تحقق آن ، ارضای نیاز جنسی به بهترین شکل ممکن انجام خواهد شد که در این جا ، به دو مرحله حیاتی از زندگی انسان یعنی دوره کودکی و دوران نوجوانی می پردازیم :
الف ) دوره کودکی
1/ آموزش جنسیت و نقش جنسی و پرورش هویت جنسی
برای یادگیری نقش جنسیتی و تحقق یافتن هویت مطلوب جنسی ، لازم است که والدین به عوامل و زمینههای مؤثر در ایجاد این نقش و هویت ، توجه کنند و در پدید آوردن آنها تلاش مناسب داشته باشد . منظور از هویت جنسی ، پذیرش ویژگیهای زیستی ، شناختی ، عاطفی و اجتماعی هر یک از دختر و پسر است که بهصورت متفاوت ، در دو جنس پدیدار میگردد . ازآنجاکه عوامل زیستی ، روانی ، شناختی ، عاطفی و اجتماعی حتی نگرشهای والدین گرایشهای فرهنگی آنها و نوع تربیت و برخورد آنها با پسر و دختر در شکلدهی هویت فرزند مؤثر است ؛ لازم است که :
یک . بینش و عملکرد والدین ، از این امر حکایت کند که هیچ جنسیتی ، بر دیگری برتری ندارد و هر دوی آنها ارزشمندند و هر یک برای تکامل و پیشرفت به دیگری نیازمند است . لازم به توجه است که دورههای رشد مانند حلقههای زنجیر بههم متصل اند و باید بهترتیب ، رشد لازم را پیدا کنند وگرنه کودک با مشکل روبرو میشود .
اگر والدین در مرحله کودکی نتوانند دریافتن هویت جنسی به کودک کمک کنند و برعکس در این راه خللی ایجاد کنند آن دختر یا پسر در آینده ، با ایفای نقش زن یا مرد بودن مشکل پیدا خواهد کرد و درنتیجه زندگی زناشویی و خانوادگی او نیز مختل خواهد شد .[6] چنین فردی هنگامیکه دارای فرزند شود از چند جهت دارای مشکل خواهد شد : مشکل هویت جنسی که از کودکی با او بوده ؛ مشکل تغییر جنسیت و تشبه به جنس مخالف که یکی از ناهنجاریهای جنسی است و از سوی دین نهی شدهاست و مشکل خانوادگی که با همسر خود خواهد داشت و این دور معیوب همچنان ادامه پیدا خواهد کرد .
اثر این ناهنجاری به طور مستقیم ابتدا بر خود شخص و در نهایت کودک او را نشانه خواهد گرفت .
امام صادق علیه السلام میفرمایند : " البَنَاتُ حَسَنَاتٌ و البَنُونُ نِعمَهٌ فَإنَمَا یُثَابُ علی الحَسَنَاتِ و یُسألُ عَنِ النِعمَهِ" دخترها نیکی هستند و پسرها نعمت پس بهدرستی که خداوند بر نیکیها پاداش میدهد و از نعمتها سؤال میکند .[7]
ازاینرو ضرورت دارد که ابتدا خود والدین ، نسبت به جنسیت فرزندانشان نگرشی درست و عزتمندانه داشته باشند و با پرهیز از نگرش منفی در مورد فرزندانشان و با رفتارهای متناسب با هر یک از دختر و پسر ، ارزشمندی و عزت آنها را آشکار سازند و افتخار نمایند که خداوند آنها را از چنین نعمتهایی برخوردار کردهاست و شکرانه آن را نیز به جای آورند .[8]
دو . نقش جنسیتی هر یک از فرزندانِ دختر یا پسر خود را به آنها آموزش دهند تا هویت جنسی شان تقویت گردد .
سه . از هر گونه تبعیض نسبت به فرزند دختر یا پسر باید خودداری شود . پیامبر صلی الله علیه و آله با اشاره به حفظ عزت و ارزشمندی فرزند و عوارض روانی عملکردهای نامطلوب نسبت به دختر فرموند : " مَن کانَت لَه أُنثَی فَلَم یُوءذِهَا وَ لَم یُهنِهَا وَلَم یُهنِها وَ یُوءثِر وُلدَهُ عَلَیهَا أدخَلَه اللهُ الجَنَّه " کسی که فرزند دختری داشته باشد و او را اذیت نکند و توهین نکند و پسر را بر او ترجیح ندهد خداوند او را وارد بهشت میکند .[9]
این رفتارها چون آثار نامطلوب روانی روی دختر میگذارد ؛ جایز نیست و چنین والدینی را جهنمی میسازد. باندورا ( 1969 م ) درمورد سببشناسی اختلالات جنسی از جمله مبدل پوشی جنسی ، معتقد است که والدین خودآگاه یا ناخودآگاه با تأکید و ارائه الگوهای جنسیتی مشخص ، زمینه تمایل فرزندانشان را به پوشیدن لباس جنس مخالف و ارضای جنسی از این طریق را از کودکی ، در او پیریزی میکنند .
اثر کنترل نفس و انجام ندادن این نوع رفتارها از سوی والدین ضمانت خداوند برای ورود والدین به بهشت محسوب میشود .امام صادق در جواب کسی که از تزیین همسر و فرزندان با طلا و جواهر سوال میکند اینگونه میفرمایند : " نَعَم النِسَاءَ وَ الجَوَارِی وَ أمَّا الغِلمَان ُ فَلَا " تزیین با طلا برای زنان و دختران آری اما برای پسران خیر![10]
دید نادرست به تفاوتهای جنسیتی باعث ایجاد نسلی می شود که باید تربیت فرزند را به عهده بگیرد اما او را دچار چالش می کند ، در صورتی که دختری که نقش سرنوشت ساز دارد ؛ باید از روحیه ای والا برخوردار باشد ؛ که بتواند آن را به فرزند خود نیز انتقال دهد .
امروزه ، تحقیقات روانشناسی در بررسی اختلالات جنسی ، به این نکته رسیده که تمامی افرادی که به انحراف نارضایتی جنسیتی مبتلا هستند بدون استثنا در کودکی به آنها به چشم جنس مخالف نگریسته شده و با ظاهری متناسب با جنس مخالف آراسته شدهاند ( مانی و پریمروس 1968 م .)
ازآنجاکه مادر بهتر میتواند آموزش نقش جنسی دختر را انجام دهد پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمایند :
" آمِرُو النِسَاءَ فِی بَنَاتِهنَّ " امور دختران را به مادران آنها واگذارید .[11]
در این حدیث ، به الگو یابی جنسی ای که در امر آموزش نقش جنسی ، اهمیت فراوانی دارد توجه شده است. دختر باید مادر را در نقش جنسی الگو قرار دهد و این کار ، با سپردن امور دختران به مادران تامین میشود. بههمینجهت میتوان از این حدیث استنباط کرد که تربیت جنسی دختر بیشتر بهعهده مادر است و نکته قابلتوجه لزوم خودداری مادران از حمام کردن پسران ، پساز سن سهسالگی است . این امر ، به آن جهت است که پسر در این سن ، جنسیت خود و متمایز بودن از جنس مخالف را میشناسد و در تماسهای مادر در حمام ویژگیهای روانی مادر را کسب میکند .[12]
تحقیقات دانشمندان نشان می دهد که تفاوت های مربوط به نقش جنسی ، به مرور آشکار می شود شروع تمایز جنسی اساسی کودکان ، از دوسالگی است و هویت جنسی دختر و پسر بهطور کاملاً مشخص در سهسالگی از هم متمایز میشود . این بدان معناست که وقتی کودک ، به سن سهسالگی میرسد کاملاً خود را بهعنوان پسر یا دختر میشناسد و متوجه جنس خاص خود است . او در این سن به جستجوی چگونگی نقش جنسی خود میپردازند و اطلاعات موجود در این زمینه را کسب میکند و بهتدریج ، افزایش می دهد .
شکی نیست که والدین بهعنوان نخستین الگوهای رفتاری مردانه و زنانه نقش عمدهای در الگو یابی جنسیتی فرزندانشان بازی میکنند . علاوهبراین والدین به شیوههای گوناگونی چون : انتخاب اسباببازی ، تشویق فعالیتهای معین و واکنش نشان دادن در برابر رفتارهای مناسب یا نامناسب با جنس کودک ، رفتار الگو یابی جنسیتی کودک را شکل میدهند .[13]
از این رو وقتی مادران مسئولیت دختران را بهعهده میگیرند و پدران عهدهدار امور پسران خود میشوند ؛ امر همانندسازی با والد جنس موافق را تسهیل میکنند و زمینه مناسب برای تقلید این رفتارها فراهم میشود ؛ چراکه براساس دیدگاه نظریهپردازان " یادگیری اجتماعی " رفتار الگو - یابی جنسیتی ، از طریق همان فرایندهای آموخته میشود که رفتارهای دیگر را میآموزند یعنی از طریق شرطی شدن وسیلهای و مشاهدهی دیگران نقشهایی را که زنان یا مردان انتظار میرود میآموزند . [14]
نتایج چند مطالعه بر روی متغیرهای مؤثر در همانندسازی ، نشانگر آنست که پسران که در آموزههای نرینه گی نمره بالاتری میآورد آورند ؛ رابطه گرم و مهرآمیز تری با پدرانشان دارند تا پسرهایی که در این آزمون نمرات پائینتری دارند . دخترهایی هم که براساس ارزیابیها دارای خلقوخوی کاملاً زنانه هستند ؛ رابطه گرمتر و صمیمانهتری با مادر خود دارند تا دخترهایی که از نظر کارشناسان از زنانگی کمتری برخوردارند .[15]
بنابراین می توان نتیجه گرفت که هر ی ار والدین نقشی اساسی در تربیت فرزند خود دارند که قابل کتمان نیست . این کودکانند که تمام رفتار و تمامی کنشهای والدین را در رؤیت کرده و از خود واکنش نشان خواهند داد . پس نقش والدین بیش از پیش در تربیت نسل آینده ، مهم خواهد بود .
2/ پیشگیری از زمینه های تحریک جنسی
بر خلاف این تصور که کودک تا زمان بلوغ ، از میل جنسی ، بیبهره است و هر رفتاری که در برابر او داشته باشند ؛ تأثیری در او نخواهد داشت ؛ غریزه جنسی از ابتدای تولد در انسان وجود دارد . کودکان هم تحریک می شوند و حتی طبق نظر دانشمندان به ارگاسم یعنی اوج لذت جنسی هم میرسند . ارگاسم در بچهها هم رخ میدهد و ممکن است کاملاً لذتبخش باشد گرچه میل جنسی از ابتدای تولد در کودکان وجود دارد اما هدف و مقصد آن نزد آنها مشخص نیست و تا زمان بلوغ اگر مسیر رشد بدون تحریکات پیموده شود ؛ آشکارو سازمان یافته میشود .[16]
اگرچه غریزهی جنسی کودک در آغاز متوجه عمل جنسی یا لذت جنسی نیست و باید یک سیر رشدی و تحولی را بپیماید تا در زمان بلوغ رشد آن کامل شود و فرد به یک رشد جنسی قابلقبول برسد ؛ اما روانشناسان نظر دارند که تحریک پیش از موعد این غریزه کودک را زودتر از وقت مناسب نسبتبه آن هوشیار میکند و آنگاه ضربات جبرانناپذیری به او وارد میشود .
نتیجه بلوغ جنسی پیشرس تمایل جنسی فوقالعاده زیاد است که تغییرات تکامل روحی ، بدان مربوط میشود یعنی سبب تفوّق تأثیرات جنسی و فقدان توجه لازم به کارهای تحصیلی و تمایل به بازی و سرگرمی و عدم تعامل و تعادل جریانات عصبی و سستی اراده میشود .
این مسئله مورد تأیید اسلام است و روایاتی که در این زمینه واردشده ؛ مؤید این مطلب است که کودکان هم میل جنسی دارند ؛ لذا باید از تحریک کردن آنها خودداری کرد با توجه به پیامدهای نامناسب تحریک جنسی کودکان و بلوغ زودرس آنها والدین باید از روشهای پیشگیری از انحراف کودکان ، آگاهی یابند .
این روشها عبارتاند از :
الف - خودداری از انجام دادن عمل جنسی در برابر فرزندان
یکی از شیوه های پیشگیری از تحریک جنسی ، خودداری والدین از انجام عمل جنسی در برابر دیدگان فرزندان است که از دوران نوزادی تا سنین نوجوانی و بعد از آن را شامل می شود .
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند : " وَ الذی نَفسی بِیدِه لَو أنَّ رجُلاً غَشِیَ إمرأتهُ و فی البَیتِ صَبِیٌّ مُستَقِیظٌ یَراهما و یسمَعُ کلامهما و نفسهما ما أفلَحَ أبداً إذا کان غَلاماً کان زانیاً أو جاریهً کانت زانیهً" [17]. قسم به آنکه جانم در دست اوست اگر مردی با همسرش همآغوش شود و در خانه کودکی بیدار باشد و آنها را ببیند و صدا و نفس آنها را بشنود هیچگاه رستگار نمیشود .اگر پسر باشد یا دختر ، زناکار میشود .
یا امام صادق علیه السلام نیز فرمودند : " لا یجامع الرَّجلُ إمرأتَهُ و لا جاریَتَهُ و فی البیتِ صبیٌّ فإنَّ ذلک ممَّا یورثُ الزِّنا " [18]در برابر دیدگان کودکان با زنان خود نزدیکی نکنید که این کار موجب زناکاری میشود.
در این دو روایت همبستری مرد با همسرش درحالیکه کودک در اتاق است ؛ بهعنوان یکی از عواملی که ممکن است در کودک ، انحراف جنسی ایجاد کند مطرحشده است . دلیل این امر، آن است که کنجکاوی کودک ، با مشاهده این رفتار والدین تحریک میشود ؛ سپس سعی میکند با دوستش هم همین رفتار را تقلید کند .[19]
خداوند کریم و همینطور ائمه اطهار واقف به آسیب افراد در این مورد هستند ؛ همانطور که رسول مکرم اسلام و سایر ائمه بر آن تاکید کرده اند ؛ ناهنجاریهای جنسی کودکان ممکن از همین جا آغاز شود . چرا که پدر و مادر اصلا احتمال اثر گذاری رفتار خود بر روی کودک را نمی دهند که می توان گفت آسیب آن نسبت به سایر موارد که احتمال اثر داده می شود بیشتر است .
قبح این عمل و تأثیر روانی آن بر کودک ، برای روانشناسان هم ثابت شده است . از آن جمله کوچتکف ، طبق نظر ایشان نیز نتیجه این عمل پدر و مادر بلوغ جنسی پیش رس و تمایل جنسی فوقالعاده زیاد است که تغییرات تکامل روحی بدان مربوط میشود .[20]
امام رضا علیه السلام در این باره میفرمایند : " وَ کان علی بن الحسین علیه السلام أذا أرادَ یغشی أهلَه أغلَقَ البابَ و أرخَی السُتُورَ و أخرجَ الخدَمَ " [21]، علی علیهالسلام هر گاه میخواست با همسرش همبستر شود درها را میبست و پردهها را میانداخت و خدمتکاران را بیرون میکرد .
در این حدیث هم به یکی از راههای مهم پیشگیری از انحراف کودکان یعنی خودداری از انجام دادن عمل جنسی در جاییکه کودک یا خدمتکاران والدین را میبیند یا صدای آنها را میشنوند ؛ اشاره شدهاست . مسلماً این حکم قابل تعمیم به مشاهده یا شنیدن هرصحنه تهییجکننده ای است ؛ چه از سوی والدین باشد و چه آن را در فیلمها و عکسهای مبتذل در تلویزیون و اینترنت ببینند . بنابراین خانوادههایی که یا از روی بیتوجهی و بیاعتنائی و یا از روی تجددمآبی به کودکان اجازه میدهند که اینگونه فیلمها را ببینند و خودشان هم با آنها همراهی میکنند باید بدانند که پیامدهای وخیمی در انتظار فرزندانشان است که کسی جز خود آنها در این بد فرجامی مقصر نیست .
اعتراف کودکانی در ورطه ترسناک غوطه ور شدند ؛ بر این مطلب صحه می گذارد . او در آینده نه چندان دور چگونه می تواند فرزند تربیت کند ؛ در حال که خود هنوز دچار مشکل است .
ازاینرو احتمال دارد زمینههای روانی برای انحراف جنسی در او پدید آید که اگر در آینده با عوامل دیگر تقویت شود ؛ اثر انحراف قطعیت پیدا میکند وگرنه آن اثر احتمالی مترتب نمیشود . ولی اگر کودک به سن تمیز رسیده و صدای نفسها و گفتههای والدین را میشنود و حرکات آنها را در هنگام آمیزش مشاهده مینماید اثر انحراف جنسی بطور قطع مترتب میشود ؛ همانطور که در حدیث به آن تصریحشده است .[22]
ب _ اجازه گرفتن فرزندان برای ورود به اتاق والدین
ازآنجاکه توجه فرزند به لباس خواب و یا وضعیت خاص والدین در رختخواب ذهن او را درگیر میکند و زمینه تحریکات جنسی را فراهم میسازد خداوند دستور داده که کودکان باید هنگام ورود به اتاق پدر و مادر ، از آنها اجازه بگیرند : " ای کسانی که ایمان آوردهاید باید بردگان و کودکانتان که به حد بلوغ نرسیدهاند ، در سه وقت از شما اجازه بگیرند : قبلاز نماز صبح ، در نیمروز ، هنگامیکه لباسهای خود را بیرون میآورید و بعد از نماز عشاء ، این سه هنگام ، زمان خلوت کردن برای شماست . پساز آن ، نه بر شما اشکالی وارد است ؛ نه بر آنها که بر شما وارد شوند و آمدوشد کنند . هنگامیکه کودکان شما بالغ شدند ؛ باید همانند قبل اجازه بگیرند خداوند ، اینگونه آیات خود را برای شما آشکار بیان میکند و خداوند دانا و حکیم است ." [23]
خداوند در این آیه ، سه وقتی را که زمان خلوت کردن زن و شوهر است و احتمالاً زیاد مقید به پوشش نیستند را بهعنوان اوقاتی که دیگران باید برای ورود اجازه بگیرد ؛ مشخص کردهاند . البته این وسعت زمانی و بیان این نکته که والدین هنگام ظهر بهعلت گرمای زیاد یا به هر دلیلی لباسهای خود را درمیآورند نشاندهنده این نکته است که والدین نهتنها باید از انجام دادن عمل جنسی در این هنگام خودداری کنند بلکه از لخت شدن در برابر آنها نیز باید امتناع کنند .[24]
روانشناسان نیز به تأثیر نامطلوب مورد مشاهده قرار گرفتن والدین هنگام انجام دادن عمل جنسی ، از سوی کودکان اشاره کردند . فروید در این زمینه چنین میگوید مینویسد :" اگر کودکان در سنین پایین ارتباط جنسی بزرگسالان را ببینند (که این اتفاق بهخاطر اعتقاد بزرگترها مبنی بر اینکه کودکان ، هیچ چیز جنسی را نمیتوانند بفهمند پیش میآید ) آنها هیچ تعبیری برای این عمل ندارند ، جز اینکه عمل جنسی را نوعی سوء رفتار یا تجاوز ، تصور کند ؛ یعنی آن را بهعنوان یک امر سادیستی میفهمند . روانکاوی ، نشان دادهاست که شکلگیری چنین تفکری در کودکی، زمینه مساعدی برای ایجاد تمایلات سادیستی در بزرگسالی ایجاد میکند." [25]
ج - خودداری از لخت شدن در برابر کودکان یا لخت کردن آنها
لخت شدن در برابر کودکان ، از دو جهت ، تاثیر نامطلوبی بر آنها دارد : از یک طرف ، حیای آنها را از بین میبرد و از طرف دیگر ، باعث تحریک جنسی کودکان میشود . این مسئله در مورد لخت کردن کودکان و دیدن عورت آنها نیز مطرح میشود .
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این زمینه میفرمایند : " غَطُّوا حرمهَ عورتِهِ الصَّغیرِ کَحُرمَهِ عَورَهِ الکَبِیرِ ، و لا یَنظُرَ اللهُ إلی کاشفِ عورهٍ ."[26] عورت کودک را بپوشانید ؛ چراکه حرمت عورت کودک ، مانند حرمت عورت بزرگسالان است و خداوند ، به کسی که او عورتش را برای دیگران کشف میکند نگاه نمیکند .
د- خودداری از دست زدن به عورت کودک
از جمله روشهای پیشگیری از انحراف جنسی کودکان خودداری از دست زدن به عورت آنهاست .
امام علی علیهالسلام با اشاره به اینکه تحریکپذیری جنسی بچه از ششسالگی به بعد بیشتر است و این عمل زمینه انحراف جنسی را فراهم میسازد ؛ تأکید می کنند که این عمل اگر توسط مادر بر روی دخترش صورت بگیرد ؛ هنگامیکه به ششسالگی برسد نوعی زنا است . منظور از شعبهای که از زنا در روایاتی از ایندست" عام" است و شامل انواع انحرافات جنسی مانند : استمناء و همجنسبازی و زنا میشود .
یعنی چنانچه مادر این عمل را انجام دهد ؛ احتمال رو آوردن آن دختر در نوجوانی یا جوانی به استمناء و روابط نامشروع وجود دارد .[27]
ه- خودداری از بوسیدن و در آغوش گرفتن کودکان نامحرم پساز سن معین
علیرغم اینکه در اسلام به محبت کردن نوازش کردن و بوسیدن بچهها سفارششده ؛ اما این رفتار پساز سن معین ، از سوی افراد نامحرم منع میشود . بااینکه در هیچ روایتی ندیدهایم که دختربچهها پیشاز سن بلوغ ، به حجاب و پوشش مخصوص وادار شده باشند ، یا روایاتی که حضور دختربچهها را در برابر مردان یا پسران ، منع کرده باشد ؛ اما روابطی مثل بوسیدن و در آغوش گرفتن آنها از سوی نامحرمان منع شدهاست .
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید : " إذا أتت علی الجاریهِ ستُّ سنینَ لم یجُز أن یُقَبِّلَها رجلٌ لیسَ هی بِمُحَرَمٍ و لا یَضُمُّها علیِهِ . "[28] هنگامیکه دختر به ششسالگی رسید جایز نیست که او را مرد نامحرمی ببوسد یا او را فشار دهد .
و در حدیث دیگری از پیامبر صلی الله علیه و آله نقلشده است که فرمودند : " إذا بَلَغَت الجاریهُ ستَّ سنینَ فلا یقَبَّلاه الغلامُ و الغلامُ لا تقبَّله المرأهُ إذا جازَ سبعَ سنینَ : " [29] وقتی دختربچهای به سن ششسالگی رسید جایز نیست که پسربچه او را ببوسد و هنگامیکه پسر از سن هفتسالگی گذشت جایز نیست که زن نامحرم او را ببوسد .
و- جداسازی بستر کودکان
با توجه به دستوری که در سوره نور مبنیبر لزوم اجازه گرفتن کودکان برای ورود به اتاق والدین آمده ، طبیعتاً خوابیدن کودکان در بستر والدین نیز روا نیست زیرا اگر اجازه گرفتن برای نهی از دیدن صحنههایی خاص از سوی کودکان یا دیدن والدین درحالیکه لباس آنها پس رفته یا لباس مناسبی دربر ندارد واجب باشد ؛ قاعدتاً خوابیدن آنها در کنار والدین که زمینه مساعدتری برای انحراف جنسی ایجاد میکند ؛ جایز نخواهد بود . ازاینرو والدین ، باید به این امر توجه داشته باشند که بستر کودکانشان را از سنی که قادر به اجازه گرفتن برای ورود به اتاق هستند جدا کنند و کودکان را در اتاق جداگانه بخوابانند .[30]
در حدیثی از امام علی علیهالسلام میفرماید : " إنّه یُفرِّق بَینَ الصِّبیانِ فی المَضاجِعِ لِسِتِّ سنینَ . "[31] رختخواب بچههای ششساله باید از هم جدا باشند .
به عبارت دیگر بنا بر اصل لزوم علاج واقعه ، قبل از وقوع ، پیش از آگاه شدن کودکان به لذت های جنسی ، باید رختخواب آنها جدا گردد .
ز – پاسخ دادن به سوالهای جنسی کودکان
برای کودک درباره مسائل جنسی ، سوالاتی مطرح است که میخواهد جواب درست همه آنها را پیدا کند . با توجه به مسائلی چون : رشد سنی کودکان ، آگاهی از تولدهای پیاپی و اطلاع از رفتوآمدهای مادران به بیمارستان ، مشاهده نوزادها و جلب توجه همه به آنها و به مادرانشان در دوره پساز زایمان و میزان شکوفایی حس کنجکاوی کودکان سوالاتشان در زمینه مسائل جنسی ، متفاوت و متنوع است . [32]
بعضی از پدران و مادران در پاسخدادن به این سوالات طفره میروند و پردهپوشی میکنند و بعضی هم جوابهای نادرست و خلاف واقع میدهند . بهنظر میرسد که باید در سطح فهم کودکان سوالات آنها در مسائل جنسی پاسخ داده شود و از پردهپوشی و پاسخهای خلاف واقع پرهیز گردد ؛ زیرا عوارضی فراوانی دارد ؛ از جمله ممکن است آنها به دوستان و یا منابعی غیرمطمئن روی آورند که چهبسا زمینه انحرافات جنسی را در آنان موجب میگردد . ویلیام آلفسون معتقد است که اگر والدین فرزندان خود را تا حد لزوم از امور جنسی آگاه کنند ؛ کودک ، برای به دست آوردن اطلاعات ، هیجان خارقالعادهای از خود نشان نمیدهد و زندگیاش را در گرو غریزه جنسی قرار نمیدهد . بسیاری از کودکان در سنین پایین کنجکاوی به خرج میدهند و درباره خود و نحوه به دنیا آمدن بچه سؤال میکند . اگر والدین به این گونه سوالات ، جوابهای اصولی بدهند درنتیجه هنگامیکه کودک به سن بلوغ میرسند ؛ والدین در مورد پرسیدن اینگونه سوالات گرفتار شرمندگی بیهوده نمیشوند .[33]
چنین کودکانی احتمالاً هنگامیکه به سن بلوغ میرسند در مورد مسائل جدیدی که به زندگی آنها مربوط میشود صاحب اطلاعات کافی هستند و از هیچ مطلبی تعجب نمیکنند و این درحالی است که مطالبی که به آنها گفتهشده مثل تشریح رنگها برای آدم نابینا بودهاست .
نکات قابلتوجه در اصول پاسخگویی به پرسشهای کودکان عبارتاند از :
الف ) در پاسخگویی به پرسشهای جنسی کودکان صراحت و شفافیت تا حدی باید باشد که با ابهامهای ذهنی آنها را رفع شود .
ب ) پاسخ نباید بههیچوجه تحریککننده باشد .
ج ) در مواردی که یکی از والدین توانایی پاسخگوی بهتری دارد کودک به او ارجاع داده شود .
د ) حجبوحیا باید رعایت شود و در پاسخگویی از پردهدری اجتناب گردد .
ه ) از برخورد هیجانی یا نفرتانگیز با کودک دوری شود . بعضی از والدین به دلیل حجبوحیا یا موانع فرهنگی هنگامیکه کودکانشان چنین سؤالهایی را از آنها میپرسن دستپاچه و شرمگین میشوند ؛میخندند و یا عصبانی میشوند . این برخوردها کودکان را بیش از پیش کنجکاو می کند .
و ) جوابها باید بهقدر کفایت و قانعکننده باشند و بااینکه بهتر است در پاسخدادن به سوالات از بیان اضافی و شرحوتفصیل بیمورد خودداری کرد ؛ اما باید در نظر داشت که پاسخ باید قانعکننده نیز باشد ؛ زیرا اگر کودک قانع نشود و پاسخ خود را به دست نیاورد بازهم این سوال را در ذهن میپروراند و ناچار است به منابع نامطمئن مراجعه کند تا پاسخ خود را بیابد .
ز ) در پاسخدادن به رشد سنی و سطح فهم کودک باید توجه شود ؛ کودک در هر سنی توانایی محدودی برای درک مفاهیم دارد که که با گذراندن دوران رشد این تواناییها هم بیشتر میشود .[34]
ب – دوران بلوغ
نوجوانی را در دورهای بین کودکی و بزرگسالی ، برزخی میان نیاز و وابستگی به بزرگسالان و بینیازی و وابستگی به خویشتن و دوره پیدایش ادراک مفاهیم و افکار انتزاعی تعریف کردند . بسیاری از روانشناسان هم به تعریف آن نپرداختهاند ؛ بلکه ویژگیهای این دوره از رشد را در بعد زمانی و تحولات جسمی و روانی مطرح کردند .[35]
در دوره نوجوانی علاوه بر مواردی که در دوران کودکی مورد تذکر قرار گرفت ؛ روشهای دیگری را هم باید به کار بست ؛ از اینرو در ادامه به بیان آنچه لازم است در این دوره مورد توجه قرار گیرد ؛ میپردازیم :
1) آگاهی دادن نسبت به تغییرات جسمی بلوغ
انسان در آغاز نوجوانی دارای رشد و جهش خاصی است و با تغییرات جسمی ، هورمونی و ظهور ویژگیهای جنسی ثانویه ، همراه است . از این رو در خصوص تربیت جنسی نوجوان والدین دو وظیفه کلی و اساسی دارند یکی اینکه او را با حقایق صحیح جنسی بیولوژیک آشنا کنند تا او بداند دستگاههای جنسی چگونه کار میکنند و تامین بهداشت آنها چگونه امکانپذیر است ؛ دیگر اینکه یاد بدهند نوجوان چگونه میل جنسی خود را با توجه به ارزشهای اخلاقی و فرهنگی جامعه خود ارضاء کند و درنتیجه از انحراف و پیدایش اضطراب و عوارض روانی دیگر درامان باشد .
باید توجه داشت که بچههای دیروز به مرحله دیگری از زندگی رسیدهاند و برخورد با آنها با گذشته باید متفاوت باشد ؛ چهبسا والدین که تصور میکنند فرزندان آنها هنوز کودک اند و ازاینرو از مشاهده تغییرات فرزندانشان دچار حیرت و تعجب و گاهی هم گرفتار خشم و عصبانیت میشوند؛ گویا غافلگیر شدند و انتظار چنین تغییراتی را ندارند ؛ بهویژه اینکه تغییرات بلوغ گاهی خیلی سریع و پیشاز آنکه والدین آمادگی لازم را برای برخورد صحیح با آنها پیدا کنند رخ میدهد ؛ لذا والدین باید پیشاز آنکه کودکان آنها وارد این مرحله جدید بشوند نسبتبه ویژگیهای آنان اطلاعات لازم و کافی پیدا کنند تا بتوانند فرزندانشان را به شیوههای صحیح تربیت کنند .[36]
2) آشناسازی نسبت به طبیعی بودن تحولات نوجوانی
همواره اولین تغییرات در زندگی انسان ، با نوعی ترس از ناشناختهها و ابهام و سرگشتگی همراه است . اولین روزیکه قاعدگی در دختران آغاز میشود و اولین دفعهای که پسر محتلم میشوند ؛ برای دختر و پسر با ترس و اضطراب همراه است .
بنابراین مادران موظفاند که پیشاز شروع اولین قاعدگی ، در جوی دوستانه ، برای او توضیح دهند که یکی از نشانههای طبیعی رشد یک دختر شروع قاعدگی است که او را به مرحله مهمتری از زندگی یعنی مادر شدن آماده میکند . سپس از راه ایجاد غرور نسبتبه مادر شدن و برانگیختن حس مادری که از کودکی درون دختربچهها وجود دارد ؛ او را بیشاز پیش به طبیعی بودن و اهمیت دادن این تحول بزرگ در زندگی دختران آگاه کنند ؛ همچنین پدران باید با پسران خود در مورد احتلام و آماده شدن آنها برای بارورسازی پدر شدن و تحمل مسئولیت خانه و خانواده آماده کنند و برای آنها توضیح دهند که این امری طبیعی است که دلیلی برای شرمندگی از آن وجود ندارد .
نوجوانان در این دوره و زمانه آگاه ترند و از نسل قبل کمتر احتمال دارد که نگران قاعدگی یا احتلام شبانه شود با وجود این بسیاری از پسرها و دخترها بهخصوص در اولین سالهای نوجوانی ، آموزش لازم را از والدین مدرسه یا همسالان خود نمیگیرند و با ترسهای بیجا خود شکنجه می شوند . [37]
از آنجایی که این مرحله از زندگی نوجوان حساس تر است ؛ چالش آن نیز می تواند بسیار سرنوشت ساز تر باشد ؛ چرا که در این مرحله خیلی آگاهانه تر به تغییرات خود می نگرد و نسبت به آن دقیق تر است .
3) تعدیل حالاتهای روانی
تغییراتی که در سیستم عصبی و هورمونی نوجوان ایجاد میشود و رشدی که در قوای شناختی او رخ میدهد باعث ایجاد تغییراتی در خلقوخو و تمایلات نوجوان است ؛ این تغییرات گاهی خانواده را به وحشت میاندازد و باعث میشود که با نوجوان خود رفتاری نامناسب نداشته باشند و با دست خود عوامل گریز او را از خانه و خانواده فراهم کنند . این ویژگیها وقتی تشدید میشود که والدین ، سعی در مقابله با فرزندان خود داشته باشند ؛ بههمین دلیل است که پیامبر صلواتاللهعلیه وآله ، دور سوم کودکی را که مقارن با سن نوجوانی است ؛ دوره "وزارت " [38]او میداند ؛ یعنی وقتی کودک به سن نوجوانی میرسد باید اختیاراتی در حد اختیار وزیر داشته باشند اما نه بدینمعنا که مطلقاً از زیر نظارت والدین خارج شود .
آنا فروید ، درمورد دنیای نوجوانی معتقد است که ناسازگاری نوجوان و رفتار غیر قابلپیشبینی و طبیعی است اگر با انگیزههایش میجنگد و آن را قبول میکند ؛ اگر درعینحال هم پدر و مادرش را میپرستد و هم از آنها متنفر است ؛ اگر در برابر دیگران تقلید میکند . دراینحال بیوقفه در جستجوی هویت خویش میگردد ؛ اگر بیشاز هر زمانی در زندگی آرمانگرایی میکند و در قالب هنرمندان میرود و سخاوت به خرج میدهد و ازخودگذشتگی میکند و اگر برعکس ، خودمحوری نفسپرستی و حسابگری را انتخاب میکند ؛ کاری طبیعی است . [39]
پیامبر صلی الله علیه و آله ، با اشاره به تحولات روانی در دوران نوجوانی میفرمایند : " الشَّبابُ شعبهٌ من الجُنونِ "[40] مرحله آغازین نوجوانی ، شاخهای از جنون است .
4) پرورش هویت جنسی نوجوان
از نیازهای مهم دوران نوجوانی ، " پرورش هویت " است . او میخواهد به ماهیت انسانی و جنسی خود آشنا شود ؛ بهدنبال یافتن پاسخ این سوال است که من کیستم و به کجا میروم ؟ با ورود به نوجوانی و دنیای وسیعتر آنان در دبیرستان آنها بهصورت فزایندهای به ارزشهای گروه همسالان خود و همچنین به ارزیابیهای معلمان و دیگر بزرگسالان بیشتر ارج میدهند . نوجوانان از راه جمعبندی این ارزشها و ارزیابیها میکوشند که تصویر یکپارچهای از خود به دست آورند . هر اندازه ارزشهایی که از سوی والدین ، معلمان و همسالان ابراز میشود ، همخوانی بیشتری با هم داشته باشند ؛به همان نسبت نیز کار هویتیابی نوجوان آسانتر پیش میرود .[41]
اریک اریکسون ( روانشناس ) نیز مرحله نوجوانی را مرحله " احراز هویت در برابر پراکندگی نقش " معرفی کردهاست و معتقد است که این مرحله پنجم از چرخه تحول روانی اجتماعی است که با دوره نوجوانی مقارن است . مفهوم هویتی را که اریکسون در این دوره مطرح میکند ؛ دو چهره دارد : از یکسو به احساسات رجوع میکند که یک فرد در مقابل خویشتن دارد ( یعنی خود سنجی ) و از سوی دیگر بر روابط بین هویت شخصی و توصیفهایی که دیگران از او به عمل میآورند تکیه میکند . این توصیفها مربوط به رفتارهایی هستند که جامعه آنها را برای یک رفتار مناسب ، اساسی میداند و در اطراف مجموعههایی که " نقشهای اجتماعی" نامیده میشوند ؛ سازمانیافته است . [42]
آموزش و تربیت در نوجوانی میتواند هویت جنسی مطلوب را در نوجوان پدید آورد و از اختلالات و رفتارهای نابهنجار جنسی در آنان پیشگیری نماید . از جمله راههای تأثیر در هویتیابی جنسیتی این است که دختر و پسر نوجوان از تشبه خود به جنس مخالف خودداری کنند و بههیچوجه به خود اجازه ندهند که چنین رفتارهایی را داشته باشند ؛ چون از نظر اسلام این عمل حرام شمرده میشود و مبادرت به این نوع عملکرد هاو محرومیت دختر و پسر از رحمتهای طبیعی خداوند را بهدنبال دارد .
امام علی علیه السلام از رسول اکرم صلی الله و علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود :" لعن اللهُ المتَشَبِّهینَ من الرِّجالِ بالنِّساء و لعنَ المتَشَبِّهاتِ من النِّساء بالرِّجال . " [43]خدا لعنت کند مردانی را که خود را شبیه زنان میکنند و زنانی که خود را شبیه مردان میسازند .
بنابراین این رفتار خلاف طبیعت زن و مرد است ؛ لذا عمل کنندگان به آن ، مورد لعنت خداوند واقع میشوند روش دیگری برای تسهیل هویتیابی جنسیتی در نوجوانان ، " همانندسازی " آنان با والد همجنس است اگرچه همانندسازی پیشاز سنین بلوغ و تقریباً از سهسالگی انجام میشود اما بهعلت دگرگونیهای دوران بلوغ به این همانندسازی در این دوره کمی مختل میشود و دوباره به شکل دیگری انجام میگیرد ؛ لذا والدین همجنس نوجوان در این دوره نقش مهمی دارند ؛ پدران باید بدانند که در تربیت فرزندانشان بهویژه پسرانی که در سن بلوغ هستند ؛ نقش اساسی دارند و کوتاهی آنان در ایفای این نقش به ضعف هویت جنسی پسران میانجامد . این مسئله در مورد دختران نیز صادق است ؛ مادران باید احساس زنانگی را در دختران تقویت کنند و نقش آنها را در ازدواج و زندگی مشترک تبیین نمایند . [44]
الگوی درست داشتن در این مرحله ابتدا باعث ایجاد هویت مناسب برای نوجوان می شود و در مرحله بعد او را برای یک والد مناسب شدن آماده می کند .
در رویکرد دینی یک نوجوان باید بداند که اشرف مخلوقات است [45]و جانشین خداوند در روی زمین و خلیفه الهی تلقی میگردد .[46] وی مسجود ملائکه [47]و حامل امانت الهی دانسته شده و تنها موردی که خداوند به آفرینش خویش تبریک و تهنیت میگوید ؛[48] خلقت اوست .وی از منزلت و جایگاه خاصی برخوردار است که هویتش در چهار بعد اساسی یعنی ارتباط با خدا ، با خود ، با دیگران و با جهان هستی و طبیعت شکل میگیرد .
5 ) توجه به نیاز جنسی و جهتدهی مطلوب به آنها
انسان ، تقریباً با مجموعه ثابتی از نیازها متولد میشود و در طول زندگی ، با او خواهند بود . بنابراین نیازهای کودکان نوجوانان و بزرگسالان تقریباً برابر است ؛ تفاوت اصلی در شدت و ضعف ظهور نیازها است در هر سنی برخی از آنها اهمیت بیشتری دارد و انسان نسبتبه نیازهای دیگر یا بیتوجه میشود یا قدرت تحمل او نسبتبه فقدان عدم ارضای آنها بیشتر میشود . نیاز جنسی در نوجوانی فکر نوجوانان را زیاد به خود مشغول میسازد زیرا آنها احساس نیاز بههمراه احساس توانایی برای عمل جنسی را دارا شدن و تحریکات فراوانی انگیزه بر خواستههای جنسی را در آنان تشدید میکند . این نیاز چهبسا بحرانی را برای آنان پدید میآورد که زمینه مهمترین نگرانیهای والدین را فراهم میسازد .[49] ازاینرو لازم است که با آن برخورد صحیحی صورت گیرد این مواجهه با شیوههای زیر تحقق مییابد :
الف ) پذیرش تمایل جنسی در نوجوانان
اولین قدمی که والدین دراین راه باید بردارند ؛ این است که ظهور میل را در فرزندان خود بپذیرند و در این زمینه ، بدون شرم زدگی و با تلقی طبیعی بودن این میل ، با او گفتگو کنند . شاید بهیقین بتوان گفت که بسیاری از مشکلات نوجوانان و مشکلات والدین با آنها در همین مرحله حل میشود زیرا :
اولاً ) نوجوان ، به مشخص کردن تمایلات خود یا تجارب خود نیازی ندارد .
ثانیاً ) نوجوان با دیدن پذیرش والدین دیگر اصراری بر قبولاندن این امر به آنها با انجام دادن رفتارهای نابهنجار نخواهد داشت .
ب ) تبیین هدفهای تمایل جنسی
والدین پساز پذیرفتن وجود این غریزه در فرزندانشان و بیان طبیعی بودن آن ، میتوانند از طریق سوق دادن فواید میل جنسی ، به سوی فواید ازدواج ، نوجوان را برای " ازدواج " آماده کنند و این میل مهار گسیخته را در قالبی مطلوب ، محدود سازند . والدین میتوانند برای نوجوانان خود بیان کنند که خداوند این میل را در زن و مرد قرار داده تا به یکدیگر متمایل شده و ازدواج کنند و در کنار یکدیگر به آرامش برسند .[50] در رسیدن به کمال بشری و قرب الیالله ، همیار هم باشند و در دانشگاه ازدواج ، بهترین خصلتهای اخلاقی را بیاموزند .
ج ) توجه به پیامدهای نامطلوبی بیبندوباری جنسی
بسیاری از نوجوانها ، در این سن سعی میکنند با جنس مخالف خود ارتباط برقرار سازند . روانشناسان برقراری رابطه جنسی بین نوجوانان را امری نامطلوب و زیانبار میدانند و والدین را موظف میکنند که از وقوع آن پیشگیری کنند . بهعنوان مثال آقای کوچتکف ، ضمن بیان دوستی پسر و دختر با هم سفارش میکنند که والدین باید ارزش دوستی صحیح را به فرزندان خود بیاموزند و سپس به آنها توصیه کنند که از راه پاکدامنی خارج نشوند . ولی نوجوانان با آشنا شدن به تمایلات زودرس معمولاً بیاندازه تحریک میشوند و حالت عصبانیت و خشونت به خود میگیرند و گاهی در معاشرت بهصورت آدمی عامی و نادان جلوهگر میشوند .
با شناختن گناه ، درنتیجه عدم دورنمایی روشن ، زندگی خشنتر میشود و بهتدریج بیشرمی ، جای حیا را میگیرد و نوجوانان اعتمادشان را از واقعیت و خوبی و روشنی سلب میگردد . خصوصا این حالت روحی درنتیجه فساد اخلاقی و احساس زودرس جنسی و خطر ابتلا به بیماریهای مقاربتی نوجوانان را به بزهکاری میکشاند.[51]
نظر اسلام ، بر این امر استوار است که پیشگیری بهتر از درمان است و علاج واقعه را قبلاز وقوع میکند. همانطور که دستور تحریم کامل شرب خمر میدهد یا استمناء را هم کاملاً حرام میکند ؛ از ابتدای بلوغ دختر و پسر و شروع به نیرومندی میل جنسی ، روابط دختر و پسر را محدود میکند و دستورهایی مبنیبر به حداقل رساندن تحریکات جنسی میدهد ؛ زیرا تا وقتیکه نوجوان و جوان ازنظر جنسی تحریک نشده باشد ؛ مشکلی در پیش نخواهد داشت ؛ اما اگر تحریک شد و امیال جنسی و طغیان کرد خودداری و کنترل مشکل است . بنابراین والدین باید نوجوانان خود را از پیامدهای نامطلوب بیبندوباری و ارضاء غیرمشروع این میل به هر طریقی که باشد آگاه سازند . باید یادآور شد که بسیاری از این روایات واردشده در این بحث ، با همین مأموریت صادر شدهاست . [52]
د) سوق دادن انرژی جنسی به امور معنوی و مطلوب
فروید معتقد است که یکی از مکانیسمهای دفاعی انسان که در برابر تعارض نهاد " من " و " فرامن" وجود دارد عبارت است از " تصعید " [53]یا والایش . تصعید یعنی جابجایی یک نیروی درونی به سوی یک هدف اجتماعی سطح بالا که گاهی برآوردن امیال و آرزوهای فرد به موانع اجتماعی برخورد میکنند و درنتیجه وی طوری آنها را تغییر مسیر میدهد که موردپسند جامعه باشد .
این مکانیزم یکی از بهترین و ارزندهترین راههای مقابله با ناکامی است . روانکاوان تصعید را به عمل یک مهندس تشبیه میکنند که انرژی خام یک آبشار را که اثر آن تنها ساییدن زمین است به نیروی برق تبدیل میکند که برای رفع نیازهای مادی و معنوی انسانها مفید است . تصعید نقش بسیار مهمی در سازگاری فرد با محیط اجتماعی خود دارد .[54]
در زمینه سوق دادن انرژی جنسی فرد باید از کانون تمایلات جنسی است ؛ معطوف شود به عشق و رحمت . در اسلام با توجه به اینکه نیازهای لطیف و هنری و حس زیبا دوستی و قدرتنمایی هم در دوران نوجوانی اوج میگیرد ؛ خوب است که والدین این جنبههای فرزندان خود را تقویت کنند تا انرژی روانی خود را در این بخش تخلیه کنند . والدین با فراهم کردن شرایط شرکت کردن فرزندانشان در کلاسهای هنری یا باشگاههای ورزشی میتوانند تا اندازه زیادی توجه آنها و از امیال جنسی به سمت امیال هنری و .... جلب کنند. [55]
و ) آموزش شیوههای کنترل تحریکات جنسی
اگر فردی که قصد دارند وزن خود را کم کند و لاغر شود ؛ سر سفره بسیار رنگینی قرار گیرد که در آن انواع غذاهای لذیذ و شیرینیهای خوشمزه قرار دارد احتمال اینکه بتواند خود را کنترل کند و چیزی نخورد خیلی ضعیف و تقریباً محال است مگر اینکه انگیزهی خیلی قوی و اراده محکمی داشته باشد . این مسئله در مورد همه نیازها صادق است نوجوانی که امکان ازدواج برای او فراهم نیست اگر بدون هیچ کنترلی مناظر سکسی یا تحریککننده ببیند مسلماً در چنین شرایطی کنترل غیر قابل اعمال و یا بسیار سخت است . لذا باید چارهای اندیشید و راههای کنترل میل جنسی را به نوجوانان آموزش داد از این شیوهها میتوان به کنترل نگاه ، دوری از رفتارهای اغوا گرانه ، کنترل حس لامسه ، درگیر ساختن فرد با احساس دیگرش ، پرهیز از غذاهای محرک ، کنترل فکر و خیال حفظ حجاب اشاره کرد . [56]
نتیجه گیری
در تربیت جنسی و پیشگیری از چالش های والد سالم در برهه کودکی می توان از این راهکارها بهره برد :
1/ آموزش جنسیت و نقش جنسی و پرورش هویت جنسی
2/ پیشگیری از زمینه های تحریک جنسی
الف - خودداری از انجام دادن عمل جنسی در برابر فرزندان
ب _ اجازه گرفتن فرزندان برای ورود به اتاق والدین
ج - خودداری از لخت شدن در برابر کودکان یا لخت کردن آنها
د- خودداری از دست زدن به عورت کودک
ه- خودداری از بوسیدن و در آغوش گرفتن کودکان نامحرم پساز سن معین
و- جداسازی بستر کودکان
ز – پاسخ دادن به سوالهای جنسی کودکان
و در دوران بلوغ از این ترفندها برای تربیت والد سالم که منجر به ایجاد نسل سالم می شود می توان مدد گرفت:
1) آگاهی دادن نسبت به تغییرات جسمی بلوغ
2) آشناسازی نسبت به طبیعی بودن تحولات نوجوانی
3) تعدیل حالاتهای روانی
4) پرورش هویت جنسی نوجوان
5 ) توجه به نیاز جنسی و جهتدهی مطلوب به آنها
فهرست منابع
1- ابن بابویه القمی ، محمّد بن علی ( الشیخ الصدوق ) ( الخصال ، قم : مؤسسه النشر الاسلامی ، 1403 ق )
2- همان ( من لا یحضر الفقیه ، قم : انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، 1413 ق )
3- ابن فارس ( معجم مقاییس اللغه ، قم : مکتب الأعلام إسلامیه ، ج4، 1404 ق)
4- الحاکم النیسابوری ، محمّد بن عبدالله ( المستدرک علی الصححین ، بیروت : دار الکتاب العلمیه ، 1411ق)
5- الحر العاملی ، محمّد ابن الحسن ( وسائل الشیعه ، تهران : المکتبه الاسلامیه ، 1393 ق )
6- السجستانی ، سلیمان ابن أشعث ( سنن أبی داوود ، بیروت ، در إحیاء السنه النبویه ، بی تا )
7- الشیبانی ، أحمد ابن محمّد ( ابن حنبل ) ( مسند أحمد ، بیروت : دار صار ، بی تا )
8- الطبرسی ، الفضل ابن الحسن ( مکارم الاخلاق ، قم : النشر السلامی ، 1414 ق )
9- الطوسی ، محمّد ابن الحسن ( الشیخ الطوسی ) ( تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه ، بیروت : دار الأوضاء ، 1413 ق )
10 – الکلینی الرازی ، محمّد بن یعقوب ( الکافی ، تهران : دار الکتب الاسلامیه ، 1391 ق )
11- المجلسی ، محمّد باقر بن محمّد تقی ، ( العلّامه المجلسی ) ( بحار الانوار ، تهران : المکتبه الاسلامیه ، 1403 ق )
12- الهندی ، علی المتّقی بن حسام الدین ( کنز العمال فی سنن القوال و الافعال ، بیروت : مکتب التراث الاسلامی ، 1397 ق)
13 – بی نا ( ثلاث رسائل فی نظریه الجنس ، بی جا ، بی تا )
14- جوهری ، اسماعیل بن حماد ( الصّحاح ، تاج اللغه و صحاح العربیه ، بیروت : دار العلم للملایین ،ج6، 1404ق )
15- فقیهی ، علی نقی ( تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث ، قم : دارالحدیث ، 1387 ش )
16- گنجی ، حمزه ( روانشناسی عمومی ، تهران : بعثت ، 1372 ش )
17- مکارم شیرازی ، ناصر ( تفسیر نمونه ، تهران : دار الاسلامیه ، 1370 ش)
18 – منصور ، محمود ، دادستان ، پریرخ ( روانشناسی ژنتیک ، تهران : چهر ، 1356 ش )
19- دهخدا ، علی اکبر ( فرهنگ نامه دهخدا ، تهران : مؤسسه چاپ و انتشارات دانگاه تهران ، 1377 ش)
19- آدلفوس ، برنارد ، فادن ، مک ( بلوغ و ازدواج ، ترجمه : مهرداد مهرین ، تهران : بهاران ، 1368 ش )
20– اتکینسون ، ریتال ، اتکینسون ، ریچارد ، هلیگارد ، ارنست ( زمینه روانشناسی ، تهران : رشد ، 1380 )
21- کاچتکف ، والنتینا میخائیلوونا لاپیک و واسیلی دمیتری یویچ ( روانشناسی و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان ، ترجمه : محمّد تقی زاده ، تهران : افسون ، 1381 ش )
22- گینات ، حییم ( روانشناسی بلوغ ، ترجمه : مهدی قراچه داغی ، تهران : شرکت نکته پردازان ، 1368ش )
[1] طلبه سطح سه ، گرایش فقه و اصول ، حوزه علمیه عصمتیه
1. معجم مقاییس الغه ، ج 4، ص 442 .
2. تاج الغه و صحاح العربیه ، ج 6 ، ص 243 .
3. قرآن الکریم ، منافقون (3) ، آیه3 ، انعام ( 6 ) ، آیات 65 و 98 ، إسراء ( 17 ) ، آیات 44و 46 .
1. تفسر نمونه ، ج 1 ، ص 54 .
1. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث ، ص106.
2.الکافی ، ج6، ص 6 ، ح 8.
3. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث ، ص 107 .
1. سنن ابی داوود ، ج 2 ، ص 508 ؛ کنر العمال ، ج 16 ، ص 447 .
2. بحار الانوار ، ج 66، ص 540 .
3. مسند احمد ، ج 2، ص 34؛ کنر العمّال ، ج 16، ص 309.
1. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث ، ص 108 .
2. زمینه روانشناسی ، ج 1 ، ص 162.
3. آبنوت مال ، فیزیولوژی ، ص33 .
4. موسن و رد فورد ، 1937 .
1. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث ، ص 112 .
1. الکافی ، ج 5، ص500 ؛ وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 133.
2. الکافی ، ج 5 ، ص 499 ؛ وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 132.
3. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث ، ص113 .
4. روانشناسی و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان ، ص 36-37 .
1. الکافی ، ج 5 ، ص 500 ؛ وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 132.
2. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث ، ص 115.
1. سوره نور ، آیات 58 – 59 .
2. تفسیر نمونه ، ج 14، ص 541.
3. ثلاث رسائل فی نظریه الجنس ، ص 123.
4. المستدرک علی الصحیحین ، ج 3، ص 257 ؛ کنز العمال ، ج 7 ، ص 330 .
1. تربیت جنسی از منظر قران و حدیث ، ص 119 .
2. تهذیب الاحکام ، ج 7، ص 461؛ وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 231.
3. کتاب من لا یحصضر الفقیه ، ج 3 ، ص 437؛ وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 330 ؛ بحار الانوار ، ج 104 ، ص 96 ، ح 51.
1. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث ، ص 122.
2. کتاب من لا یحضر الفقیه ، ج 3، ص 436 ؛ وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 231.
3. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث ، ص 128 .
1 . تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث ، ص 129.
2. همان ، ص 130 .
1. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث ، ص 131.
2. همان ، ص 132.
1. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث ، ص 133 .
2.ر.ک : مکارم الاخلاق ، ص 322؛ وسائل الشیعه ، ج 15، ص 195 .
1. روانشناسی بلوغ ، ص 24.
2. کتاب من لا یحضر الفقیه ، ج 4، ص 377؛ بحار الانوار ، ج 77، ص 165.
3. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث ، ص 137 .
1. روانشناسی ژنتیک ، ص 125-126.
2. الخصال ، ص 587 ؛ وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 221.
3. تربیت جنسی از منطر قرآن و حدیث ، ص 139 .
1. سوره أسراء ، آیه 70 .
2. سوره بقره ، آیه 30 .
3. همان ، آیه 34.
4. سوره مؤمنون ، آیه 14.
5. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث ، ص 141 .
1. ر.ک ، سوره روم ، آیه 21.
2. روانشناسی و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان ، ص 148 .
1. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث ، ص 143 .
2. بلوغ و ازدواج ، ص 48 و 49 .
3. روانشناسی عمومی ، ص 202 .
4. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث ، ص 150 .
1. تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث ، ص 151.
حقالناس در فقه اسلامی به حقوقی گفته میشود که انسانها نسبت به یکدیگر دارند و رعایت آنها بر هر مکلفی واجب است. این مفهوم در برابر حقالله قرار میگیرد، اما در فقه امامیه هر دو به هم پیوستهاند؛ زیرا تعدی به حقوق بندگان، در حقیقت نوعی بیاعتنایی به فرمان خداوند نیز محسوب میشود. اهمیت این موضوع چنان است که در روایات آمده است: «یُغفَرُ لِکُلِّ ذَنبٍ ما خَلاَ حُقُوقَ النّاس»؛ یعنی همهی گناهان جز حقالناس آمرزیده میشوند.[۱]
تفاوت حقالله و حقالناس
فقها حقالله را اموری دانستهاند که متعلق به مصالح عمومی و الهی است، مانند نماز و روزه، و حقالناس را اموری که متعلّق به اشخاص معین است. با این حال، در بسیاری از موارد این دو حق در هم تنیدهاند؛ مثلاً در قصاص یا دیه، حقالناس با جنبهای از حقالله همراه است. فقهای امامیه مانند شهید ثانی در مسالک الأفهام تأکید کردهاند که حقالناس تنها با رضایت صاحب حق ساقط میشود، نه با توبهٔ فرد خاطی.[۲]
گسترهی حقالناس در فقه اجتماعی
مفهوم حقالناس در فقه اسلامی محدود به اموال و معاملات نیست، بلکه در حوزههایی چون آبرو، امنیت، عدالت قضایی و حتی در رفتارهای فضای مجازی نیز مصداق دارد. بسیاری از فقهای معاصر، از جمله امام خمینی در تحریر الوسیله، غیبت، تهمت و هر نوع تضییع حیثیت مؤمن را از مصادیق روشن حقالناس دانستهاند. این نگاه سبب شده است که حقالناس یکی از پایههای اصلی اخلاق اسلامی و فقه اجتماعی شمرده شود.[۳]
جایگاه حقالناس در قرآن و معاد
در آموزههای قرآن، رعایت حقوق بندگان از معیارهای اصلی رستگاری معرفی شده است. آیهٔ «وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ» (مطففین: ۱) نمونهای از تأکید بر دقت در حقوق مردم است. روایات نیز نشان میدهند که حقالناس در قیامت قابل بخشش نیست مگر با رضایت صاحبان حق؛ بنابراین، ادای امانت، انصاف در معامله، و پرهیز از ظلم، از لوازم ایمان حقیقی دانسته شدهاند.[۴]
منابع
- شیخ حرّ عاملی، وسائلالشیعه، ج۱۷، ص۳۰۹.
- شهید ثانی، مسالک الأفهام، ج۱۴، ص۱۱۷.
- امام خمینی، تحریر الوسیله، ج۲، ص۵۹.
- علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص۲۵۰.
[[رده:اخلاق اسلام