عصر ظهور

از اسلامیکال
(تغییرمسیر از عصر الظهور)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مهدی موعود

قیام منجی تلاشی جهانی برای برپایی عدالت حقیقی وریشه کنی ظلم است:حرکتی که باقدرت وجهاد آغاز می شود وبا تربیت یاران مومن وآگاه جهان رااز تبعیض وستم بسوی صلح و دادگری رهنمون می سازد.

عدالت اجتماعی درعصر ظهور

گسترش عدالت در سراسر گیتی ریشه کنی ظلم در راس آرمانهای انقلاب منجی قرار دارد.دراحادیثی که درباره قیام آمده دعوت به توحید ومبارزه با شرک وکفراعتقادی به اندازه ایجاد عدالت واجرای آن مورد تاکید قرار نگرفته است وعلت این است که باتعالیم گذشته انبیاوتعالیم اسلام وتکامل علم انسانها به ماورای طبیعت وخدای یکتا ایمان می آورند ومبانی ماده گرایی ومکاتب غیر الهی شکست می خورد ونوع جامعه های انسانی دارای عقیده مذهبی والهی می گردندلیکن با این وصف در آتش ظلم تبعیض حق کشی استثمار وروابط ناانسانی می سوزدوبازندگی فاقد عدالت که درحقیقت شکنجه ومرگ تدریجی است دست بگریانند.از این رو نیاز عمده جامعه بشری برقراری عدالت وگسترش دادگری است وحاکمیت روابط انسانی برجامعه انسانها تشنه عدالتند وخواهان آرمان ومکتبی که این تشنگی را فروبنشاند وآتش بیدادگری را خاموش کندوعدالت راستین را درجامعه حاکم کند بنابراین مشکل اصلی ونخستین آن منجی بزرگ انسان مشکل خدا باوری یا انکار نیست مشکل عبادت وپرستش نیست گرایشهای ماده پرستی والحادی نیست بلکه مشکل اصلی بیداد وستم جهانسوز وعالمگیر است که بشریت را درکام خورفروبرده و درآتش خودسوزانده است ومذهب عقیده وآرمان وآزادی معیشت وهمه چیز اورا نابود ساخته است آتشی که نخست زندگی مادی وسپس حیات معنوی اوراتباه ساخته است.ایجاد عدالت اقدام اصلی وسرلوحه برنامه های منجی است.[۱]

مبارزه برای عدالت

ازکارهای حتمی موعود جنگی تمام عیار باتمام انسان نماهای خون آشام است.در مسئله جنگ ممکن است چنین انگاشته شودکه هدایت انسان وساختن جامعه بشری بادعوت اخلاقی وتربیت درست امکان پذیر است ونیازی به خونریزی وجنگ نیست؟

درپاسخ می گوییم:مطالعه تاریخ بشری وبررسی غمنامه سرگذشت انسان بخوبی این واقعیت راآشکار می سازدکه موانع راه رشدوتکامل انسان جز با قدرت وخونریزی از سرراه برداشته نمی شودوتعالیم اخلاقی واصول تربیتی گسترده داشته لیکن این تاثیرها در برخی ازافراد نجیب انسانی بوده است ودر طبقه سلطه طلب ودنیادارواستثمارگرکه منابع قدرت اقتصادی سیاسی ونظامی جامعه هارادر دستداشته اند باتاثیری تحول آفرین ودگرگون ساز نداشته برای تربیب وهدایت آنان بایدعامل دیگری بکار می رفته تاسد راه انسانها نگردندوراه رشدرابرتوده ها نبندند تا همگان بتواند بی هیچگونه مانعی به راه رشد خویش ادامه دهند ازاین رو مسئله جنگ وکاربردنیروبه عنوان یک ضرورت برای دستیابی به هدفهای انسانی مطرح می گردد.وبی تردیدانسان هرچه آرمانی واخلاقی فکر کندوبه اصطلاح معنوی وتربیتی جامعه وانسان بیندیشد کاربرد نیرو رابه عنوان یک راه وابزار مقدماتی واجتناب ناپذیر نمی تواندازنظر دور بدارد.درغیر اینصورت ازحقیقت حوادث وواقعیتهای زندگی گذشته واکنون انسانی بی اطلاع است بنابراین جنگ وخونریزی وقصاص وقتل تنها راهی است که به صلح وآسایش وامنیت وحفظ جانها وتربیت نفوس رهنمون می گرددوراه تربت درست واصلاح اخلاقی راباز می کند وموانع راه را برمی دارد جزاز این راه نمی توان امنیت اجتماعی حیات معقول رافراهم آورده وجامعه رابرای تلاش وکوشش آزادانه افراد آماده ساخت.اسلام باتوجه به همین واقهیتها جنگ رانه به عنوان هدف وآرمان بلکه به عنوان راه وسیله برای تحقق هدف بذیرفته است .درقرآن آمده است:<<وقاتلوهم حتی لاتکون فتنه ویکون الدین کله لله..[۲]-باآنان نبرد کنید تادیگرفتنه ای نباشد ودین همه دین خداگردد..

تدارک جنگ وتربیت جنگاوران

بی تردیدجنگی بااین گستردگی وتوفندگی ودرگیری باهمه پایگاه های سلطه وقدرت در جهان باتوجه به عمق وگستردگی روزافزون قدرت اقتصادی ونظامی سلطه گران مشکلات فراوان درپی خواهد داشت:زیرا که منجی برنامه های خود را از راه عادی ودر چهارچوب معیارها وسنتهای طبیعی اجرا می کند پس باید دستیارانی داشته باشد دستیارانی نستوه وخستگی ناشناس که در بعدبدنی وروحی شایستگی لازم را برای تحمل چنین مبارزات رادر جریان بحرانی جهانی ودگرگون ساز داشته باشند .بنابراین پیش از دست زدن به چنین اقدام بزرگ تدارک نیروهای لازم وکارآمد ومتناسب باعظمت حرکت واقدام ضرورتی است اجتناب ناپذیر.برای همین که دستیاران اصلی قیام وانقلاب دردوران پیش ازظهور به هدایت عام وخاص مهدی موعود تربیت می شوند ودرابعاد وجود انسانی رشد لازم را می یابند تاتوان شرکت در انقلاب سترگ وقیام عظیم وبیمانند را داشته باشند کارگزاران اصلی باور دارند که مشکلات عظیم جهان بشری بسادگی حل نمی گرددوظلمهاوبیدادگریهایی که درطول تاریخ در پهنه زمین ریشه دوانده به آسانی ازمیان برداشته نمی شود بلکه رنجها وفداکاریهای فراوان لازم دارد تا نظام نو بر کل جهان حاکم گردد وهمه نظام های ستم پیشه پیشین زوال پذیرد.

-بشیر نبال می گوید به خدمت باقر فرزند علی بن حسین امام سوم شیعیان عرض کردم مردم می گویند:مهدی که قیام کند کارها خودبخود درست می شودوبه اندازه یک حجامت خون نمی ریزد.فرمود:هرگز چنین نیست به خدای جان آفرین سوگند اگر قرار بودکاربرای کسی خودبخوددرست شود برای محمدبن عبدالله پیامبر مسلمانان درست می شد،بااینکه دندانش شکست،وصورتش شکافت.هرگز چنین نیست کار خودبخود درست شود.[۳]

سازش ناپذیری

مهدی موعود درراه وکار خود سازش ناپذیرودراجرای حدود واحکام الهی ومبارزه باستمگران قاطعیتی خدایی دارد،چشم پوشی ومسامحه ای درراه وروش او نیست ازملامت ملامتگران نمی هراسد ازهیچ مقام وقدرتی نمیترسد وبدون هیچ گونه ملاحضه ای تبهکاران را کیفرمی کند وصالحان وزاهدان را در مصادر امور می گمارد. قاطعیت خصلت تمام رهبران الهی است ودراونیزاین خصلت درحد کمال است وبامعیارپاکسازی اجتماعات بشری همین است عینیت یافتن عدالتی فراگیر ریشه سوزی هر ظلم وستم باید بدون کمترین ترحم وارفاق صورت می گیرد بطوری که درهیچ جای دنیا علت فسادوعامل بیداد برجای نماند تا بتواند بتدریج به مناطق دیگر نفوذ کند وبه توطئه وکارشکنی در کار سامان بخشیدن به جامعه بشری بپردازد.

این تجربه همه دوران تاریخ است که سازش وارفاق در پاکسازی جامعه وزدودن علل وعوامل نادرستی وناراستی وتجاوزطلبی همواره موجب گردیده تا پس از گذشت اندک زمانی نیروهای ضدحق درسازماندهی مجددی تشکل یابند واز پشت به نیروهای مردمی وانقلابی یورش آورندوضربه های کاری وارد سازند وآنهارا بکلی از پای دراورند ودست کم تضعیف کنند ودرراه وکارشان ناموفق سازند این موضوع تجربه همیشگی تاریخ است ودیگربار دردوران ظهور،این واقعیت نادیده گرفته نمی شود تاپاکسازی بزرگ وریشه ای جامعه بشری تحقق خارجی یابد واز هرشکست وناتوانی وسستی در امان ماند ازاینرو منجی درسراسراندام جامعه بشری سلولی فاسد برجای نمی گذارد وهرخس وخاشاکی رااز مسیر انسان برمی دارد وهرفسادی را در نطفه خفه میکند وهرستمی رااز ریشه می خشکاند همه جریانهای فاسدوضدانسانی همه عاملان زمینه سازان ودستیاران آن جریان هارااز دم تیغ می گذراند.

وحدت عقیده ومرامی

برای تشکیل جامعه واحد،وامت واحده،یک موضوع ضروری است و آن جهان بینی واحد واعتقاد واحد است. جهان بینی گوناگون ومتضاد،بطور قطع تفرقه ودوگانگی وناسازگاری اجتماعی پدیدمی آورد،وازوحدت ویگانگی مردمان مانع می گردد،چون جهان بینی زیر بنای تفکر اجتماعی است برنامه ریزیهاومعیارهادرروابط اجتماعی اگربرخاسته ازجهان بینی ومرامهای متضاد باشد فعالیتهای انسانی را درهمه زمینه های اقتصادی،سیاسی،تربیتی و...

روشهای گوناگونی بر جامعه حاکم می کند وازهرگونه یکسویی ویکسانی مانع می گردد این جهت تنوع وچندگانگی درمرامها زمینه ساز اختلافات وتضادها وبرخوردهای دشوار در زیست اجتماعی است ودر این شرایط انتظاروحدت ویگانگی وتشکیل امت واحد،پوچ ونا معقول است.بنابراین باید جهان بینی واحدی برجامعه حاکم باشدتاانسجامی پولادین خلل ناپذیردرجامعه پدیدگرددوامت واحدبه معنای واقعی کلمه تحقق یابد.براین اصول باید برای وحدت عملکرد اجتماعی برنامه یگانه ویکسانی نیز بر جامعه حاکم شود تاوحدت اجتماعی ماندگار وخدشه ناپذیر گردد.ازاینرو باید ایدئولوژی واحدی مسائل اقتصادی جامعه حل شودوحدوحدودمالکیت مشخص گردد رابطه کارگروکارفرما ،ارتباط مالک ومستاجرروشن شود،رابطه انسان وزمین محدود شود رابطه انسان با کار وکالاومصرف معلوم گردد ضابطه درنظام تولیدوتوزیع محدود ومعین شود دربرنامه ریزیهای فرهنگی وسیاسی نیز اصولی یکسان وهماهنگ درکار باشددرکل این مسائل ودیگر مسائل اجتماعی راه وروشهای متناسب ویگانه ای مورد عمل قرار گیرد در اینگونه اجتماعی یگانگی ووحدت اصولی وزیربنایی تحقق می یابد وبرخورد منافع ودیگر برخوردها وناسازگاریهای اجتماعی به حداقل ممکن می رسد.[۴]

رفاه اقتصادی(ومعیشتی)

ازبرنامه ها واقدامهای موعود پدید آوردن رفاه درکل جامعه بشری است. درآن دوران طبق ترسیم آیات واحادیث جامعه بشری واحدی تشکیل می گردد که مانند خانواده ای زندگی کنند ومسئله ناهنجار جوامع پیشرفته وابرقدرت وجامعه های درحال رشد وجامعه های عقب مانده ومحروم ازمیان می رود وبشریت بطور کلی به رفاه اقتصادی وبی نیازی دست می یابد وهمین چگونگی زمینه اساسی رشد وتعالی معنوی وفکری انسان را می سازد.طبق تحقیقات کارشناسان ومتخصصان بخش عظیم ومهمی ازمسائل عقب ماندگی ووابستگی دارد واین هردو عامل بستگی دارد واین هردو عامل باهم درارتباطند:

1.نظام اقتصادی حاکم بر جهان:یعنی نظام وسیستمی که قدرتهای اقتصادی جهان در کشورهای استعمارگرپدیدآورده اند وهدف وآرمان آنها دستیابی به قدرت اقتصادی روزافزون وسلطه گر بابرنامه ریزی های دقیق خود مانع هرگونه استقلال خودکفایی ورشدتولیدوپیشرفت اقتصادی درکشورهای عقب نگه داشته شدهاند این قدرتها ازراههای گوناگون وشیوه های تبلیغی وبرنامه ریزی های گسترده وعمیق درسایه نظامی وسیاسی وفرهنگی آزادی فکروعمل راازآحاد مردم درجهان سوم میگیرند وروشها وشیوه هایی درمسائل زندگی من جمله درتولید ومصرف وفرهنگ وراههای معیشت برآنان تحمیل می کنندکه به سود سرمایه داران بزرگ وسلطه بیشتر جهان پیشرفته است.درسایه این سلب فکروسلب شخصیت وسلب آزادی وآزادفکری پدیده عقب ماندگی ونیازمندی تحقق می یابد وخودکفایی واعتماد بنفس میمیرد ووابستگی روزبروز دراعماق اجتماعات عقب مانده گسترش میابد ازاین رو صاحب نظران مسائل اقتصادی ،اجتماعی می گویندکمک به کشورهای عقب مانده تنها دراین است که آنها رابه خودشان واگذارند

2.نظام سیاسی حاکم بر جامعه:نیز نوعا عامل ودست نشانده قدرتهای جهانی هستند وهمواره به زبان ملتهای خود گام برمی دارندوبرای سلب هرگونه فکر واندیشه ازمردم ونفی حس خودشناسی وخودیابی در مردم خویش می کوشند وجریانهای فکری وفنی فرمایشی را درمیان ملت خویش نشر می دهند وبارسانه ها وابزار تبلیغاتی هرگونه استقلال فرهنگی واقتصادی راازجامعه سلب می کنند وتوده ها را برده وار به اسارت وپیروی کورکورانه میکند.

نتیجه این دو جریان مسلط وحاکم یکی بیگانه ودیگری خودی نخستین موضوعی که صدمه میبیند ویا بکلی نفی می گردد اصالت فکروفرهنگ خودی وحس اعتماد به نفس وبازیابی وبازشناسایی نیروهای نهفته دردرون خودوجامعه خودی است

دررستاخیز ظهور منجی این بندها ودامها ازسرراه برداشته می شود وعوامل سلطه برفکروفرهنگ واقتصاد وسیاست جهان وکشورها نابود می گردد وانسانها آزاد می شوند وباهدایت ایشان بخودمی آیند ودیگر بار خویشتن خویش راباز می یابند وباز میشناسند وآزادانه فکر می کنند وراههای تحمیلی وتبلیغی راازراه اصلی ودرست جدا می سازند واین است آزادی وآزادگی واقعی،ازادیی که درسراسردنیای کنونی تنها واژه آن وجود داردواز محتوا ومفهوم خبری نیست.

دردوران رفاه اقتصادی ورفع همه نیازها ،آدمی ازاین بردگی واسارت هستی سوز رهایی می یابدوازبندمشکلات آن آزاد می گردد،وبه مسائل متعالی برتروتکامل ورشدصعودمی اندیشدودرآن راستا گام برمی دارد.احادیث بسیاری درباره رفاه اقتصادی دوران ظهور است شاید ازجمله مسائلی باشد که بیشترین تاکید بر آن شده واین اهمیت موضوع ونقش آن را درجامعه سالم قرآنی مسلمانان می رساند وشاید پس از عدالت دومین موضوعی باشد که در آن دوران درجامعه ها پدید می آید واین هردو بایکدیگر پیوندی ناناگسستنی دارند زیرا که اجرای عدالت برای از میان بردن روابط ظالمانه وغاصبانه اَکل ومأکولی است تااقویا حق ضعیفان را نخورندوآنان را محروم نسازند.بنابراین،رفاه اقتصادی برای همه بااجرای اصل عدالت اجتماعی وبرپایی قسط قرآنی امکان پذیر است بلکه رفاه وبی نیازی از میوه های درخت تناورعدل است ومنجی باتحقق بخشیدن به اصول دادگری وعدالت اجتماعی همگان را به زندگی درست وسامان یافته می رساند.

جعفربن محمد امام شیعیان :مردمان بی نیاز می شوند ان گاه که عدالت میانشان حاکم باشد[۵]

همچنین از نظر تعالیم اسلامی حاکمیت اگر درست واسلامی باشد وبرنامه ها ومجریانی قرآنی به کار گمارده شوند محرومیت ونیازمندی در جامعه باقی نمی ماند،زیراکه اصول عدل وحق اجرا می گردد،ودر پرتو آن اجرای اصول،همه مردم به رفاه وبی نیازی می رسند .با مطالعه زندگی کنونی بشر وبا بررسی دقیق منابع طبیعی وذخایر موجود درزمین ومحاسبه استعداد انسان ومحاسبه مقدار مصرف زائد ومسرفانه وتجملی دراجتماعات مختلف بشری به سه اصل دست می یابیم:

1.منابع طبیعی استعداد رادارد که پاسخگوی مجموعه نیاز های بشرباشدوکمبودها رابرطرف کند.

2.محاسبه مقدار مصرف تجملی ومسرفانه اجتماعت بشریروشن می سازد که اگربراین اصراف کاریها وشادخواریها به صورتی درست واصولی مهار گرددوباانظباط وقانونی سازش ناپذیرجلو عیاشی وریخت وپاشهای زاید گروه اشراف رفاه طلب وشادخوار گرفته شودنیازهای کل بشر برآورده می شودوزندگی همگان روی زمین تامین می شود.

3.بابررسی استعدادهای خلاق وهوش متکبر انسانی روشن می شود که انسانها می توانند درپرتو پیشرفت دانشها به فرمولها واصول تازه ای دست یابند که معاش آنان بهترتامین شود ورفاه وآسایش عمومی برآورده گردد.

دراین بخش ازرساله به بررسی برخی ازکه ممکن است دررستاخیز مهدوی به کار گرفته شودباتکیه برآن بودجه وموادومنابع عظیم برای چنین اقدام بزرگی تامین شود:

1:برقراری عدالت اجتماعی:

عدالت اجتماعی به معنای تعادل وتوازن درکلیه جریانهای اقتصادی جامعه است ونظام تولیدوتوزیع مصرف رادربر می گیرد.عدالت به این معنا،اگرگستره ای جهانی یابد ودقیق حدود آن مشخص شودودرست اجرا گرددتعادل وتوازنی درجامعه پدید می آورد که آرمان همه ی عدالت خواهان الهی وبشری بوده است درپرتو چنین عدالتی فاصله اقتصادی به معنای اسراف وتکاثر در بخشهایی وکمبود در بخشهای فراوان دیگرریشه کن می گردد.[۶]

2:اجرای اصل مساوات

رعایت قاطع اصل مساوات نیز موجب تعدیل ثروتها وبرابری درتوزیع کالاها ومواد مورد نیاز مهم مردم استواز تراکم وذخیره سازی وکنز واسرافکاری نزدطبقات وگروههایی مانع می گرددوزمینه های اصلی کمبود نیازمندی رابرطرف می کند.

3:عمران وآبادی زمین

عمران وآبادی زمین،وبهره برداری از امکانات آن تاسرحدامکان،ازدیگراقدامات منجی است.این کار دردوران پیش از ظهور با همه پیشرفت علوم وتکنولوژی در همه زمینه ها بطور کامل انجام نشده است طبق نظر متخصصان بسیاری از زمینها قابل عمران وآبادی وکشاورزی وتولید است،بسیاری از آبها دارای استعدادذخیره شدن ,وبهره برداری است وبسیاری از مناطق زمین متروک رها شده مانده است،وبسیاری از مناطق به علت نفوذ سیاستهای استعماری وایجاد وابستگس ومحرومیت بطور کامل از آنها بهره برداری نمی شود وسیستمهای تولید وکشاورزی برآنها تحمیل میگردد که به سود طبقات محروم نیست بلکه برای کشورهای سلطه طلب سودمند است.

این موضوع نیز ازنظر متخصصان وآمارگیران ثابت است که زمین استعداد اداره وتامین چند برابرجمعیت کنونی را دارد به سه شرط:

1:از همه امکانات بهرهبرداری شود .

2:ازاسرافکاری وشادخواریوکامروایی فزون ازحد گروههایی اندک مانع گردند.

3:تکنیکهای دقیق علمی وفنی ومتناسب با محیطها وسرزمین ها به کاررود.

4:پیشرفت فنون

علم ودانش در عصر ظهور به تکامل نهایی می رسد ومنجی بابرنامه ریزی های دقیق که از دانش بیکران الهی او برخاسته همه مناطق زمین راآباد می کند

5:باران های مفید وپیاپی

ازعلل وعوامل مهم واساسی رشد تولید بویژه دربخش کشاورزی که مادر تولیدودربخشهای دیگراست نزولات آسمانی وبارانهای مناسب وبموقع است دردوران ظهور چون نیکی واحسان وعدل وانصاف درسراسر جهان زیاد می شود ظلم وستم از بین می روداز این روبارش بارانهای مناسب وبموقع سبب رشد وصف ناپذیر در تولید خواهد گشت.

6:برنامه ریزی درست وازیک تقطه:

عامل عقب ماندگی ومحرومیت اکثریت کشورهاواجتماعات بشری کشورهای قدرتمند وسلطه طلب هست اگراینها ازمیان بروندوتقسیم جامعه بشری به دویا سه طبقه:پیشرفته ودرحال رشد وعقب مانده،نفی شود وهمه برنامه ریزیها وفکروتخصصهاوسرمایه هاومدیریتها تاسرحدامکان بطور یکسان درهمه مناطق زمین تقسیم گردد وتبعیض وتفاوتی درکارنباشدوجهان دارای مرکزیتی یگانه وواحدشودکه براساس عدل ومساوات به همه انسانهایکسان بنگردوتقسیم بندیهای ظالمانه جامعه بشری رامحو سازد وهمه امکانات طبق نیازها به مناطق عالم گسیل گردد،وهیچ نقطه ای متروک ورهاشده باقی نماند بطور طبیعی مشکلات ونابسامانیهای زندگی انسانهابرطرف می شودورفاه وآسایش برسراسر زمین سایه می افکند.

7:بهره برداری از معادن ومنابع زیرزمینی :

برای دستیابی به خود کفایی ورفاه در سطح جامعه بشری،شناسایی معادن ومنابع زیرزمینی واستخراج وبهره برداری از آنها کار ضروری است،بسیاری از ثروتها ومواد لازم برای زندگی ازمعادن به دست می آیداین معادن ومواد دیگر برای بشر امروز شناخته شده نیست،دردوران ظهور مورد بهره برداری قرار می گیرد.

9:بازپس گیری ثروتهای غضب شده:

«مهدی موعود» ازراه دیگری که که ازاهمیت فراوانی برخورئار است نیزسرمایه های بزرگ وکلانی به دست می آورد وازآن راه بودجه هنگفت سامان بخشیدن به جهمعه انسانی وایجاد رفاه عمومی راتامین می کند.باازمیان برداشتن جباران وطاغوتان وسرمایه داران مانع اجرای عدالت پولها وسرمایه ها وهمه امکانات آتها راکه از راه نامشروع،استثمار،غصب،احتکار،ظلم،تعدی وتجاوز ...به دست آورده بودند باز پس می گیرد دراختیار توده ای محروم بشری قرار می دهد[۷]

منابع

  1. حکیمی، محمد. عصرزندگی وچگونگی آینده انسان واسلام درانقلاب جهانی موعود. دوم. ج. ۱.
  2. سوره بقره(2):193.
  3. « غیبت نعمانی»\284:«بحار»52\358:«خورشیدمغرب»\299.
  4. حکیمی، محمد. عصرزندگی وچگونگی آینده انسان واسلام پژوهشی در انقلاب جهانی مهدی موعود. ج. ۱. قم.
  5. «کافی»568/3
  6. عدالت اجتماعی ص23_57.
  7. همان.