بدون رده
بدون جعبه اطلاعات
بدون تصویر

ابن‌تیمیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''ابن‌تیمیه''' (درگذشته ۱۳۲۸ میلادی) از متفکران حنبلی اواخر قرون وسطی بود که نقد او بر علم کلام و فلسفه نسبت به متفکران پیشین رادیکال‌تر بود. == زندگی == ابن‌تیمیه (درگذشته ۱۳۲۸ میلادی) از متفکران حنبلی اواخر قرون وسطی بود که نقد او بر ...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۳۰ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۰۸:۳۰

ابن‌تیمیه (درگذشته ۱۳۲۸ میلادی) از متفکران حنبلی اواخر قرون وسطی بود که نقد او بر علم کلام و فلسفه نسبت به متفکران پیشین رادیکال‌تر بود.

زندگی

ابن‌تیمیه (درگذشته ۱۳۲۸ میلادی) از متفکران حنبلی اواخر قرون وسطی بود که نقد او بر علم کلام و فلسفه نسبت به متفکران پیشین رادیکال‌تر بود. او نه‌تنها به مخالفت با برخی استدلال‌های متکلمان پرداخت، بلکه مبنای اصلی علم کلام را زیر سؤال برد.[۱]

دیدگاه‌های ابن‌تیمیه

ابن‌تیمیه به‌ویژه مفهوم تعریف (حد) در فلسفه ارسطویی را رد کرد. در منطق ارسطویی، تعریف هر چیز بر اساس تمایز بین صفات ذاتی و صفات عرضی آن صورت می‌گیرد. اما ابن‌تیمیه استدلال کرد که این تمایز ساختگی است و نمی‌توان به‌طور قطعی بین ویژگی‌های ضروری و غیرضروری اشیا تمایز قائل شد. اگر تعریف دقیق ممکن نباشد، پس امکان بحث الهیاتی نیز از بین می‌رود. او همچنین به‌شدت با قیاس منطقی (سیلوگیسم) که در فلسفه و کلام به‌عنوان پایه‌ی استدلال استفاده می‌شد، مخالفت کرد. وی بر این باور بود که حتی اگر تعریف را بپذیریم، قیاس منطقی قادر به ارائه‌ی نتایج غیرقابل‌انکار نیست.[۲]

نظریه اسمی‌گرایی (نومینالیسم) ابن‌تیمیه

ابن‌تیمیه یک نومینالیست (اسمی‌گرا) بود، به این معنا که باور داشت مفاهیم کلی (مانند عدالت، انسانیت و ...) فقط نام‌هایی هستند که ما برای مجموعه‌ای از اشیای خاص به کار می‌بریم و هیچ وجود مستقلی ندارند. او متکلمان، مشائیان، عرفا و اشراقیان را به این دلیل نقد می‌کرد که به نظر او، آن‌ها این مفاهیم کلی را همچون موجوداتی واقعی در نظر می‌گرفتند. از نظر ابن‌تیمیه، باید به نقش خداوند در خلق جزئیات توجه کرد، نه اینکه تصور کنیم مفاهیم کلی مستقل از خدا هستند و بر اراده‌ی او تأثیر می‌گذارند.[۳]

نقد عقل‌گرایی و تأکید بر وحی

ابن‌تیمیه معتقد بود که عقل (‘aql) نمی‌تواند منبعی قابل‌اعتماد برای فهم دین باشد، زیرا استفاده از عقل تنها منجر به سردرگمی و تناقض می‌شود. وی استدلال می‌کرد که وحی تنها منبع قابل‌اطمینان برای کسب دانش و هدایت است. او با هرگونه تلاش برای جایگزین کردن یا تکمیل وحی با منطق و استدلال عقلی مخالفت می‌کرد.[۴]

او همچنین منتقد شدید عرفان صوفیانه بود، زیرا آن را فراتر از حد مجاز در شناخت حقیقت می‌دانست. همان‌طور که ابن‌تیمیه با فلسفه و کلام مخالفت می‌کرد، با جنبه‌هایی از تصوف که به گمان او موجب بدعت و انحراف از متون مقدس می‌شد نیز به‌شدت برخورد داشت.[۵]

پانویس

ارجاعات

منابع

  • leaman, oliver (2008). "The developed kalam tradition". The Cambridge Companion to Classical Islamic Theology (به انگلیسی). Cambridge: Cambridge University Press.