عصمت: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «ذوالقرنین، لقب شخصیتی در قرآن که اختلاف‌های اساسی درباره هویت، دوره تاریخی و جزئیات سرگذشت او، بحث‌های پردامنه‌ای را در منابع اسلامی در پی داشته‌ است. بنابر باوری قدیمی ذوالقرنین همان اسکندر مقدونی (حک : ۳۵۶-۳۲۳ق.م) است ، به همین دلیل در م...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[ذوالقرنین]]، لقب شخصیتی در قرآن که اختلاف‌های اساسی درباره هویت، دوره تاریخی و جزئیات سرگذشت او، بحث‌های پردامنه‌ای را در منابع اسلامی در پی داشته‌ است. بنابر باوری قدیمی ذوالقرنین همان اسکندر مقدونی (حک : ۳۵۶-۳۲۳ق.م) است ، به همین دلیل در منابع اسلامی و ایرانی، به‌ویژه اسکندرنامه‌ها، بیشتر مطالب مربوط به ذوالقرنین همان اطلاعات منابع تاریخی و افسانه‌ها و اسطوره‌های مربوط به اسکندر است.
'''عصمت''' به معنای خالی از گناه بودن عملکرد یک فرد است. باور به عصمت پیامبران در دیدگاه مسلمانان یک اصل مسلم تلقی شده است.


در دوره اخیر برخی [[کوروش کبیر در قرآن|کوروش]] هخامنشی (حک : ۵۹۹-۵۳۰ق.م) وبرخی امام مهدی را ذوالقرنین دانسته‌اند. هویت یأجوج و مأجوج و تعیین محل جغرافیایی سد ساخته شده توسط ذوالقرنین در برابر آن‌ها یکی از مسائل اصلی مرتبط با ذوالقرنین است.
== گسترهٔ عصمت انبیاء ==
به‌طور کلی عصمت پیامبران مورد اتفاق مفسران شیعه و سنی است ولی درمورد مراتب وشعاع تسری آن میان آنها شاهد اختلاف هستیم و دیدگاه‌های گونا گونی وجود دارد. [[شیخ مفید]] نیز به وجود این نوع اختلاف میان مفسران و متکلمین مسلمان اشاره نموده، در این خصوص در مورد مصونیت پیامبران از برخی معاصی مانند شرک وکفرهیچ اختلافی بین مسلمانان وجود ندارد. مگرفرقه ای از [[خوارج]] که صدور گناه را از انبیاء جایز می دانندهمچنین درمورد تبلیغ رسالت وبیان احـکام بیشتر[[فرق اسلامی]] به عصمت پیامبران باور دارند به جز باقالنی که به انبیاء سهو ونسیان را نسبت می‌دهد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=دارالکتب الاسلامیه|جلد=7|صفحه=175}}</ref>


ماهیت رازآمیز و پاسخ کوتاه پیامبر به پرسش‌کنندگان درباره ذوالقرنین و نیز کنجکاوی مسلمانان برای آگاهی از جزئیات داستان و به‌ویژه هویت این شخص به بحث‌های مفصّل و اختلافات جدّی میان عالمان اسلامی دامن زده است. آنچه بیش از هر چیز ذهن عالمان مسلمان را مشغول کرد، تطبیق ذوالقرنین بر اسکندر مقدونی بود که به لحاظ شخصیتش، آرای متفاوت و گاه متناقضی را درباره مسائل مرتبط با ذوالقرنین پدید آورد.
=== الف) عصمت دردریافت وحی ===
اندیشمندان اسلامی بر عصمت پیامبران در این عرصه تأ کید می‌کنند. دلیل عقلی نیز گواه بر عصمت پیامبران از اشتباه در این حوزه است؛ بدین بیان که هدف از بعثت پیامبران آن است که پیام هدایت را به بندگان برسانند. ا گر ایشان در در یافت وحی دچار خطا شوند، هدف از [[بعثت]] آنها نقض خواهد شد ونقض غرض بر خدای حکیم محال است.
 
=== ب) عصمت در رساندن وحی ===
عموم مسلمانان، پیامبران را در این زمینه لغزش ناپذیر می‌دانند. تنها گروهی از حشویه وکرامیه پیامبران لغزش پیامبران در گفتار را پذیرفته‌اند و افسانه غرانیق را شاهد آن دانسته‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=شرح نهج البلاغه|نام=ابن ابی الحدید|جلد=7|صفحه=18}}</ref> درخور توجه آنکه برخی عالمان اشعری مانند قاضی ابوبکر باقالنی نیز لغزش در ابلاغ [[وحی]] از رو ی سهو و نسیان را می‌پذیرند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=شرح مواقف|نام=عبدالرحمن ابن احمد|نام خانوادگی=عضدالدین ایجی|جلد=8|صفحه=264}}</ref>
 
=== ج) عصمت از گناهان خواه به صورت فعل حرام یا ترک واجب ===
در این قسمت معمولاًاین دلیل اقامه می‌شود که ا گر پیامبر به آنچه می‌آورد عمل نکند، مردم دیگر به سخنانش اعتماد نخواهند کرد و باز، هدف از بعثت او نقض خواهد شد. برخی عالمان معتزلی صدور گناه صغیرهٔ عمدی را می‌پذیرند. هر چند برخی دیگر مانند جبایی آن را مردود می‌شمارند.
 
== منابع ==
{{پانویس}}{{پیامبران در قرآن}}
 
[[رده:اصطلاحات کلامی]]
[[رده:نبوت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۴۶

عصمت به معنای خالی از گناه بودن عملکرد یک فرد است. باور به عصمت پیامبران در دیدگاه مسلمانان یک اصل مسلم تلقی شده است.

گسترهٔ عصمت انبیاء

به‌طور کلی عصمت پیامبران مورد اتفاق مفسران شیعه و سنی است ولی درمورد مراتب وشعاع تسری آن میان آنها شاهد اختلاف هستیم و دیدگاه‌های گونا گونی وجود دارد. شیخ مفید نیز به وجود این نوع اختلاف میان مفسران و متکلمین مسلمان اشاره نموده، در این خصوص در مورد مصونیت پیامبران از برخی معاصی مانند شرک وکفرهیچ اختلافی بین مسلمانان وجود ندارد. مگرفرقه ای از خوارج که صدور گناه را از انبیاء جایز می دانندهمچنین درمورد تبلیغ رسالت وبیان احـکام بیشترفرق اسلامی به عصمت پیامبران باور دارند به جز باقالنی که به انبیاء سهو ونسیان را نسبت می‌دهد.[۱]

الف) عصمت دردریافت وحی

اندیشمندان اسلامی بر عصمت پیامبران در این عرصه تأ کید می‌کنند. دلیل عقلی نیز گواه بر عصمت پیامبران از اشتباه در این حوزه است؛ بدین بیان که هدف از بعثت پیامبران آن است که پیام هدایت را به بندگان برسانند. ا گر ایشان در در یافت وحی دچار خطا شوند، هدف از بعثت آنها نقض خواهد شد ونقض غرض بر خدای حکیم محال است.

ب) عصمت در رساندن وحی

عموم مسلمانان، پیامبران را در این زمینه لغزش ناپذیر می‌دانند. تنها گروهی از حشویه وکرامیه پیامبران لغزش پیامبران در گفتار را پذیرفته‌اند و افسانه غرانیق را شاهد آن دانسته‌اند.[۲] درخور توجه آنکه برخی عالمان اشعری مانند قاضی ابوبکر باقالنی نیز لغزش در ابلاغ وحی از رو ی سهو و نسیان را می‌پذیرند.[۳]

ج) عصمت از گناهان خواه به صورت فعل حرام یا ترک واجب

در این قسمت معمولاًاین دلیل اقامه می‌شود که ا گر پیامبر به آنچه می‌آورد عمل نکند، مردم دیگر به سخنانش اعتماد نخواهند کرد و باز، هدف از بعثت او نقض خواهد شد. برخی عالمان معتزلی صدور گناه صغیرهٔ عمدی را می‌پذیرند. هر چند برخی دیگر مانند جبایی آن را مردود می‌شمارند.

منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر. تفسیر نمونه. ج. ۷. دارالکتب الاسلامیه. ص. ۱۷۵.
  2. شرح نهج البلاغه. ج. ۷. ص. ۱۸. پارامتر |first1= بدون |last1= در Authors list وارد شده‌است (کمک)
  3. عضدالدین ایجی، عبدالرحمن ابن احمد. شرح مواقف. ج. ۸. ص. ۲۶۴.