ایمان ابوطالب: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
(+ رده:ابوطالب (هاتکت)، ابرابزار) |
||
| خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
{{درجهبندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=خیر|نیازمند تصویر=خیر|نیازمند استانداردسازی=خیر|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامهها=خیر|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}} | {{درجهبندی|نیازمند پیوند=خیر|نیازمند رده=خیر|نیازمند جعبه اطلاعات=خیر|نیازمند تصویر=خیر|نیازمند استانداردسازی=خیر|نیازمند ویراستاری=خیر|مقابله نشده با دانشنامهها=خیر|تاریخ خوبیدگی=|تاریخ برگزیدگی=|توضیحات=}} | ||
[[رده:ابوطالب]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۰۴
منابع اسلامی در خصوص ایمان ابوطالب دچار اختلاف هستند. تمام منابع شیعی و برخی از منابع سنی مذهب، گزارشهایی در خصوص ایمان ابوطالب در باطن به محمد و اسلام آوردهاند. با این وجود، بسیاری از منابع سنی مذهب، او را غیر مؤمن به اسلام گزارش کردهاند که در حالت شرک از دنیا رفته است. در خصوص ایمان یا عدم ایمان او استدلالهای فراوانی شده است. سجاد — امام چهارم شیعیان — در استدلالی برای اثبات ایمان ابوطالب میگوید: «در شگفتم که چطور مردم در ایمان ابوطالب تردید دارند در حالی که هیچ زن مسلمانی نباید بعد از گزینش اسلام در حباله و عقد شوهر غیر مسلمان خود باشد و فاطمه بنت اسد از اولین زنان مسلمان است و در نکاح ابوطالب از دنیا رفت.»
وصایت ابوطالب
در منابع شیعی، روایاتی گواه بر وصی و یکی از برگزیدگان ناشناخته (اصطفاء) بودن ابوطالب گزارش شدهاند. در این خصوص، روایاتی از امامان دوازدهگانه نقل شده است که انکار ایمان ابوطالب را مساوی با کفر بیان کردهاند.[۱] بنابر روایتی از موسی کاظم، ابوطالب از اوصیاء انبیاء معرفی میشود که در روز درگذشتش، وصایای انبیاء قبلی را به محمد تحویل داده است.[۲] شیخ صدوق در بابی با عنوان «باب الاعتقاد فی آباء النبی» در کتاب الاعتقادات، عبدالمطلب را یکی از حجج الهی و ابوطالب را وصی او گزارش کرده است.[۳][۴] علی بن ابیطالب نیز در روایتی، پدرش را دارای مقام شفاعت در قیامت دانسته و پدرش را بر تمام خلائق برتری داده است. محمدباقر مجلسی نیز در بحارالانوار، ابوطالب را یکی از اوصیاء ابراهیم میداند.[۵] بر اساس آنچه در سیره حلبی گزارش شده است، ابوطالب پیش از ظهور اسلام و در قحطسالی که بر مکه نمایان شده بود، محمد را برای طلب باران به نزدیکی کعبه میبرد و در آنجا خدا را به حق و مقام برادرزادهاش قسم میداد و باران میطلبید. بر اساس این گزارش، پس از دعای ابوطالب، چیزی نگشت تا باران شروع به باریدن گرفت.[۶] ابوطالب در اعتقادات شیعیان اسماعیلی به عنوان یکی از امامان مقیم نسل ششم مطرح شده است و بر اساس عقاید اسماعیلیه، ابوطالب به جهت امام مقیم بودن، بر محمد که امام ناطق است، برتری دارد.[۷]
دلایل کفر ابوطالب
به گفته محمد عجان الرفاعی، از اندیشمندان سنی معاصر، از مهمترین دلایل اثبات کفر ابوطالب، روایاتی است که در منابع روایی اهل سنت گزارش شده است. مهمترین این موارد، دو روایت از صحیح مسلم است. در یکی از این دو روایت، محمد خطاب به عربی که پدرش به جهت کفر در جهنم بوده است، میگوید که «پدر تو و پدر من هر دو در جهنم هستند». هرچند راوی روایت، در ادامه منظور از پدر در این روایت را «عمو» میداند و مورد اشاره را ابوطالب میگوید، اما این تفسیر با مخالفتهایی نیز همراه بوده است. در روایت دیگر در این خصوص گفته شده است که محمد برای دعا کردن به حال پدرش (احتمالا عمویش ابوطالب) از سوی خدا منع شده بود.[۸]
دلایل ایمان ابوطالب
مواضع عملی، گفتارها و شعرها و دیدگاه نزدیکان ابوطالب در خصوص او، از جمله دلایل برای اثبات ایمان ابوطالب در منابع شیعی است.[۹]
اقدامات
اقدامات حمایتی ابوطالب از جامعه نوبنیان مسلمانان و بالاخص پیامبر اسلام، از جمله مواضع عملی ابوطالب به حساب میآید. از این میان میتوان به دعوت جعفر به خواندن نماز همراه با پیامبر، دعوت از فاطمه بنت اسد برای پذیرش اسلام، عدم همراهی با سران قریش در منصرف کردن محمد از ادعای پیامبری و تجلیل از تازه مسلمانان در اشعارش به عنوان مواضع عملی ابوطالب اشاره کرد.[۱۰] به گزارش منابع شیعی، ابوطالب به اسلام گروید اما ایمانش را آشکار نمیکرد. بر این اساس ابوطالب با جایگاه اجتماعیش میتوانست از مسلمانان حمایت نماید و در نصرت محمد او را همراهی کند.[۱۱]
گفتار و شعرها
ابن ابیالحدید معتزلی نیز با اشاره به اشعار منسوب به ابوطالب و با وجود اعتقاد به عدم تواتر در لفظ اشعار ابوطالب، آنها را در دلالت بر تصدیق ابوطالب نسبت به نبوت محمد، متواتر معنوی میداند.[۱۲] به گزارش طباطبایی، اشعار ابوطالب دلیلی دیگر برای اثبات ایمان اوست. در یکی از این اشعار ابوطالب در حمایت از محمد چنین سروده است:[۱۳][یادداشت ۱]
| ألم تعلموا أنا وجدنا محمدا | نبیا کموسی خط فی أول الکتب | |
| ألیس أبونا هاشم شد أزره | و أوصی بنیه بالطعان و بالحرب |
در میان فرزندان عبدالمطلب، حمزه از پیشگامان در پذیرش اسلام بود و ابوطالب در مدح او شعری را سرود و حمزه را در میان برادران ستود.[۱۴] همچنین در مراسم ازدواج محمد و خدیجه، ابوطالب خطبه عقد آنان را خواند و در آن خطبه به جایگاه بالای مقام و نسب محمد و محرومیت او از هرگونه ثروتی اشاره کرد.[۱۵]
در همایوننامه و نظام استرآبادی، ابیاتی چند در این خصوص گزارش شده است. در خصوص ایمان یا عدم ایمان ابوطالب نیز در منابع ادبی همچون دیوان زجاجی و مولوی گزارشهایی وجود دارد. در برخی از آثار شعرای سنی مذهب همچون جامی، نظامی و مولوی، شخصیت ابوطالب مورد طعن یا ایمانش مورد تردید قرار گرفته است.[۱۶]
دیدگاه مذاهب اسلامی
مسئله ایمان یا شرک ابوطالب، از مسائل دیرینه و اختلافی بین شیعه و سنی بوده است[۱۷][۱۸] که منجر به بحثهای طولانی در این خصوص شده است.[۱۹] این موضوع به قدری در بین این دو فرقه پراهمیت است که از اختلافی تاریخی خارج و به اختلافی کلامی مبدل شده است.[۲۰] به گزارش طباطبایی، اجماع اهل بیت پیامبر، منابع شیعی و برخی منابع اهل سنت، به ایمان ابوطالب اشاره دارند. در مقابل برخی منابع اهل سنت با ذکر روایاتی، گفتهاند وی هرگز مسلمان نشده است.[۲۱]
در دیدگاه شیعیان
معتقدان به ایمان ابوطالب، تعبیر و تفسیری را که از جانب منتقدین به ایمان ابوطالب برای آیات ۱۱۳ سوره توبه و ۵۶ سوره قصص ارائه شده است، نمیپذیرند.[۲۲] صدر، با گزارش این مطلب که زمان نزول سوره انعام، چند سال پس از درگذشت ابوطالب عنوان شده است؛ روایت مرسلی را که معتقدان به شرک ابوطالب در تفسیر آیه ۲۶ انعام به آن استناد کردهاند را مورد تردید قرار میدهد.[۲۳] به گزارش طباطبایی در تفسیر المیزان، این روایت توسط مقاتل و عطا نقل شده است و از چند جهت دچار اشتباه میباشد؛ اول آنکه این روایت با مضمون آیه خوانش ندارد، چرا که ضمیر موجود در آیه «و هم ینهون عنه و یناون عنه»، راجع به قرآن است و نه پیامبر اسلام. دوم آنکه روایات متعارض بسیاری در این خصوص گزارش شده است که ابوطالب از ایمان آورندگان به محمد بوده است.[۲۴]
آذرینژاد در دانشنامه کلام اسلامی معتقد است که بنیامیه و بنیعباس، با هدف کاستن منزلت علی بن ابیطالب با اثبات شرک ابوطالب، در ترویج این عقید انگیزه مشترک داشتهاند. در همین خصوص، سید بن طاووس در کتاب طرائف گزارش میکند که مخالفان — دانشمندان اهل سنت — در پذیرش اسلام هیچکس همچون ابوطالب، سختگیری به خرج ندادهاند؛ چرا که بر اساس روش معمول آنان، یک خبر واحد در اثبات ایمان و اسلام فرد، کفایت میکند.[۲۵] به باور گلشنی در دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ابوطالب سیاست سکوت در مقابل دعوت پیامبر اسلام را پیش گرفت تا نفوذ کلامش در میان قوم، از بین نرود.[۲۶]
جمهور علما و مفسران شیعه و برخی از دانشمندان اهل سنت، با استناد به روایاتی از اهل بیت محمد، ابوطالب را مسلمان میدانند و مستند گروهی که ابوطالب را مشرک میدانند، روایاتی ضعیف و مرسل دانستهاند.[۲۷] شیعیان امامیه و اکثر شیعیان زیدیه با استناد به اجماعی که به اهلبیت پیامبر اسلام نسبت میدهند، بر ایمان ابوطالب سخت پافشاری میکنند.[۲۸] در همین خصوص، علی بن ابیطالب با سوگندی تأکید میکند که پدرش، مسلمان بوده است. او در روایتی دیگر، پدرش را صاحب مقام شفاعت میداند که میتواند تمام گناهکاران زمین را شفاعت نماید. جعفر صادق نیز در روایتی، ابوطالب را با اصحاف کهف مقایسه میکند و کتمان ایمانش را، باعث اجری مضاعف برای او میداند.[۲۹] همچنین طباطبایی روایتی را از عبدالله بن عمر به نقل از ابوبکر گزارش میکند که بر اساس آن، ابوبکر از اسلام آوردن ابوطالب خبر میدهد. بر اساس این روایت ابوبکر پیش از اسلام آوردن پدرش، چنین میگوید: «به خدائی که تو را به حق مبعوث کرد من آن روزی که ابوطالب اسلام آورد بیشتر خوشحال بودم تا امروز که پدرم اسلام میآورد.»[۳۰] سجاد — امام چهارم شیعیان — در استدلالی برای اثبات ایمان ابوطالب میگوید: «در شگفتم که چطور مردم در ایمان ابوطالب تردید دارند در حالی که هیچ زن مسلمانی نباید بعد از گزینش اسلام در حباله و عقد شوهر غیر مسلمان خود باشد و فاطمه بنت اسد از اولین زنان مسلمان است و در نکاح ابوطالب از دنیا رفت.»[۳۱][۳۲] دانشوران شیعه با توجه به روایتی که ابوطالب پس از درگذشتش به دستور محمد غسل داده شد و روایتی دیگر که او در بستر مرگ، شهادتین را به صدای آهسته ادا کرد، ایمان ابوطالب را معتقد شدهاند.[۳۳]
در دیدگاه اهلسنت
بیشتر سیرهنویسان اهل سنت معتقدند ابوطالب مشرک از دنیا رفته است.[۳۴] بنابر گزارش منابعی چون سیره ابن هشام، با وجود آنکه محمد، ابوطالب را سزاوارترین فرد به پذیرش اسلام معرفی میکرد، اما ابوطالب با اشاره به کهولت سن و با توجه به ملالت و کینه قریش نسبت به محمد، از این کار سرباز زد. مفسران سنی معتقد به شرک ابوطالب، به آیات ۱۱۳ سوره توبه و ۵۶ سوره قصص استناد کردهاند و معتقدند این آیات در شأن ابوطالب نازل شده است.[یادداشت ۲][۳۵] بر اساس روایتی مرسل از ابنعباس در منابع سنی مذهب، شأن نزول آیه ۲۶ انعام، در خصوص شرک ابوطالب گزارش شده است.[یادداشت ۳][۳۶] برخی معتقدان به شرک ابوطالب، با استناد به روایتهایی از صحیح بخاری و مسلم، میگویند که آیه ۵۶ قصص برای عدم ایمان ابوطالب نازل شده است. برخی مفسران سنی مذهب، برای این ادعای خویش، از اجماع استفاده کردهاند. بر اساس روایتی که ابوهریره آن را نقل کرده است، تلاشهای محمد برای گفتن لا اله الا الله در آخرین لحظات زندگی ابوطالب بیثمر بود و در نهایت آیه ۵۶ قصص نازل شد. بر اساس روایتی دیگر، شرک ابوطالب در مقابل ایمان وحشی — قاتل حمزه، عموی پیامبر اسلام — قرار گرفته است.[۳۷]
جامی، شاعر حنفی مذهب نیز معتقد به شرک ابوطالب بوده است. وی دیدگاه شیعیان در خصوص ایمان ابوطالب را خیالپردازی میداند. جامی ابوطالب را با ابولهب مقایسه کرده است که به این خاطر، مورد انتقاد برخی از شاگردانش همچون میرحسین میبدی قرار گرفت.[۳۸]
با این همه از میان فرقههای سنی مذهب، بلحی و ابوجعفر اسکافی از شیوخ معتزله، بر ایمان ابوطالب معتقد شدهاند.[۳۹] برخی دیگر از متکلمان شیعه همچون شرفالدین المناوی، در زمینه ایمان پدران محمد، بر این باور بوده است که آنان در دوره فترت از دنیا رفتهاند و ایمان و کفر در خصوص آنان قابل بحث نیست. در این میان برخی دیگر همچون الرفاعی، بر این باورند که اتهام کفر به پدران محمد، باعث ناخشنودی شخص محمد خواهد بود و از این جهت نباید به آن ورود کرد.[۴۰]
در دیدگاه شرقشناسان
روبرت گلیو مینویسد مسلمان بودن یا نبودن ابوطالب مورد بحث و مناقشه است و وی نمونهٔ خوبی در بحثهای دینشناسی پیرامون وضعیت افراد پرهیزگار درگذشته قبل از رسالت محمد است.[۴۱]
تامس پاتریک هیوز در مدخل ابوطالب از فرهنگ اصطلاحات اسلامی، ابوطالب را عموی محمد و پدر علی میداند که با وجود دوستی ۴۰ ساله با محمد و حمایتهای ویژه از او، به دین اسلام گرایش پیدا نکرد.[۴۲] ونسینک، دوایت دونالدسن، مونتگومری و ویل دورانت، تأکید میکنند که ابوطالب اسلام را به عنوان یک دین نپذیرفت و کافر به این دین از دنیا رفت.[۴۳][۴۴][۴۵][۴۶] به عقیده بروکمان، اشعاری که برای اثبات ایمان ابوطالب به وی نسبت دادهشده است، با حقایق تاریخی وفق ندارد و شیعه به پشتوانه این اشعار، قصد قداست بخشیدن به علی بن ابیطالب را داشته است.[۴۷]
فرد ام. دانر، تاریخشناس و اسلامشناس آمریکایی در مورد ابوطالب معتقد است که سخنان منابع سنی در خصوص عدم ایمان ابوطالب، عموماً ناشی از فشارهای سیاسی در دوره عباسیان بوده است. او انگیزه حاکمان عباسی برای این اقدام را، تخریب وجهه علی بن ابیطالب و نسب او میداند. او گزارش میکند که ایمان ابوطالب تا پیش از دوره عباسی، امری تثبیت شده بوده است و به نقل قولی استناد میکند که در آن، محمد بن عبدالله بن حسن در مدینه، خطاب به خلیفه وقت منصور مینویسد: «فرستادهٔ خدا مبعوث شد، و او چهار عموی پدری داشت. دو نفر به او ایمان آوردند که یکی از آنان پدرِ من [یعنی نیای من] بود، و دو نفر ایمان نیاوردند که یکی از آنان پدرِ تو بود.».[۴۸] او در جای دیگری، رفتارهای مؤمنان اولیه را مورد بررسی قرار میدهد و در آن، به مواجهه ابوطالب با محمد اشاره میکند؛ رفتاری که به نظر میرسد همچون رفتار مؤمنان اولیه بوده است. برخلاف مخالفان محمد که عموماً با وی رفتار خشنی داشتند.[۴۹]
کتابشناسی
به گزارش گلشنی در دایرة المعارف بزرگ اسلام، در خصوص اسلام و ایمان ابوطالب، آثار متنوع و زیادی نگارش یافته است.[۵۰] در این خصوص قدیمیترین منبعی که با این موضوع نگارش یافته است، کتاب ایمان ابوطالب، اثر شیخ مفید (متوفی ۴۱۳ ه.ق) است.[۵۱] بر اساس کتابشناسی که انصاری قمی منتشر کرده است، بیش از ۱۱۰ عنوان کتاب در موضوع ابوطالب و ایمان او نگارش یافته است که البته همه کتابها در این زمینه را شامل نمیشود. از میان آثاری که انصاری آنها را فهرست کرده است، ۲۳ اثر مربوط به مؤلفان سنی مذهب است. از مهمترین منابع سنی در زمینه تاریخ و سیره ابوطالب میتوان به ابوطالب عم النبی تألیف عبدالعزیز سیدالاهل؛ ابوطالب کفیل الرسول تألیف گروهی از نویسندگان؛ الروض النزیه فی الاحادیث آلتی رواها ابوطالب عن ابن اخیه اثر شمسالدین ابن طولون دمشقی؛ اثبات اسلام ابیطالب اثر محمدمعین بن محمدامین بن طالب الله هندی سندی حنفی؛ بغیة الطالب لایمان ابیطالب اثر جلالالدین سیوطی، و اثر دیگری به این نام از محمد بن عبدالرسول برزنجی شافعی شهرزوری مدنی اشاره کرد.[۵۲]
پانویس
یادداشت
- ↑ ترجمه شعر: «مگر نمیدانید که ما محمد را پیغمبری یافتیم مانند موسی، همان پیغمبری که در کتب آسمانی اسمش برده شده؟ مگر ما را نمیشناسید و نمیدانید که پدر ما هاشم، خود آماده دفاع از چنین فرزندی بود و وقتی هم که موفق به دیدارش نشد فرزندان خود را وصیت کرد به ضرب و طعن در برابرش.
- ↑ بنابر روایتی که ابوهریره گزارش میکند، پس از آنکه ابوطالب دعوت محمد را در خصوص پذیرش اسلام رد کرد، آیه «إنّک لاتهدی من أحببت و لکنّ اللّه یهدی من یشاء و هو أعلم بالمهتدین» (قصص/۵۶) ترجمه: «در حقیقت، تو هر که را دوست داری نمیتوانی راهنمایی کنی، لیکن خداست که هر که را بخواهد راهنمایی میکند، و او به راه یافتگان داناتر است.» نازل شد. بنابر حدیثی دیگر در منابع سنی، پس از آنکه علی بن ابیطالب برای پدرش دعایی کرد، شخصی به او اعتراض کرد که چرا برای پدر مشرکش، طلب مغفرت میکند. علی استدلال میکنند که برای این کار، به سیره ابراهیم عمل میکند که برای پدر مشرکش دعای خیر میکرد. خبر به محمد رسید و آیه «ما کان للنبّی و الذین آمنوا ان یستغفروا للمشرکین و لو کانوا اولی قربی من بعد ما تبیّن لهم انّهم اصحاب الجحیم» (توبه/۱۱۳) ترجمه: «بر پیامبر و کسانی که ایمان آوردهاند سزاوار نیست که برای مشرکان پس از آنکه برایشان آشکار گردید که آنان اهل دوزخند طلب آمرزش کنند، هر چند خویشاوند [آنان] باشند.» نازل شد. (رک: صدر، «جعل و تحریف اسباب نزول»، پژوهشهای قرآنی.)
- ↑ در آیه ۲۶ انعام آمده است: «وهم ینهون عنه و ینؤن عنه و ان یهلکون إلاّ أنفسهم و مایشعرون» ترجمه: «همین کسانند که هم مردم را از (فیض) آن منع میکنند و هم خود را محروم میدارند و غافل از آنند که تنها خود را به هلاکت میافکنند.». بنابر روایاتی در منابع اهل سنت، منظور از مشرکین در آیه فوق، ابوطالب است که با وجود دور راندن مشرکان از اذیت و آزار محمد، اما خود از محمد دوری میگزید. (رک: صدر، «جعل و تحریف اسباب نزول»، پژوهشهای قرآنی.)
ارجاعات
- ↑ فرجپور، «ابوطالب برگزیدهای ناشناخته»، سفینه.
- ↑ آذرینژاد، «ایمان ابوطالب»، دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ فرجپور، «ابوطالب برگزیدهای ناشناخته»، سفینه.
- ↑ پیشوایی، تاریخ اسلام، ۱۰۲.
- ↑ فرجپور، «ابوطالب برگزیدهای ناشناخته»، سفینه.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، ۳۵۲.
- ↑ سبحانی، البحوث فی الملل و النحل، ۸: ۲۵۴.
- ↑ الرفاعی الحسینی، الجواهر العجانیة فی الأدلة السنیة، ۲۱۷–۲۳۷.
- ↑ آذرینژاد، «ایمان ابوطالب»، دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ آذرینژاد، «ایمان ابوطالب»، دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ گلشنی، «ابوطالب»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ آذرینژاد، «ایمان ابوطالب»، دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۷: ۵۸.
- ↑ گلشنی، «ابوطالب»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۹۳.
- ↑ رضایی، «چهره ابوطالب در ادبیات فارسی»، سفینه.
- ↑ صدر، «جعل و تحریف اسباب نزول»، پژوهشهای قرآنی.
- ↑ اختری، «ابوطالب»، دایرةالمعارف جامع اسلامی.
- ↑ Montgomery watt, “ABC TALIB”, Encyclopaedia of Islam.
- ↑ اختری، «ابوطالب»، دایرةالمعارف جامع اسلامی.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۷: ۵۹.
- ↑ گلشنی، «ابوطالب»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ صدر، «جعل و تحریف اسباب نزول»، پژوهشهای قرآنی.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۷: ۵۷.
- ↑ آذرینژاد، «ایمان ابوطالب»، دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ گلشنی، «ابوطالب»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ گلشنی، «ابوطالب»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ آذرینژاد، «ایمان ابوطالب»، دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ آذرینژاد، «ایمان ابوطالب»، دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۷: ۵۸.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، ۳۶۵.
- ↑ آذرینژاد، «ایمان ابوطالب»، دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ واسعی، «ابوطالب بن عبدالمطلب»، دانشنامه حج و حرمین شریفین.
- ↑ آذرینژاد، «ایمان ابوطالب»، دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ گلشنی، «ابوطالب»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ صدر، «جعل و تحریف اسباب نزول»، پژوهشهای قرآنی.
- ↑ صدر، «جعل و تحریف اسباب نزول»، پژوهشهای قرآنی.
- ↑ ناصری، «تشیع در کلام جامی»، معرفت.
- ↑ آذرینژاد، «ایمان ابوطالب»، دانشنامه کلام اسلامی.
- ↑ الرفاعی الحسینی، الجواهر العجانیة فی الأدلة السنیة، ۲۱۷–۲۳۷.
- ↑ Gleave, “ʿAlī b. Abī Ṭālib”, EI3.
- ↑ Hughes, “Abu Talib”, Dictionary of Islam.
- ↑ Wensinck, The Muslim creed, 239.
- ↑ Donaldson, The Shiite Religion, 15.
- ↑ Durant, The Story of Civilazation, 4: 165.
- ↑ Monntgomery Watt, Muhammad; Prophet and Stateman, 76.
- ↑ گلشنی، «ابوطالب»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ Donner, “The death of Abu Talib”, Love and Death in the Ancient Near East.
- ↑ Donner, Muhammad and the believers, 41–42.
- ↑ گلشنی، «ابوطالب»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ گلشنی، «ابوطالب»، دانشنامه بزرگ اسلامی.
- ↑ انصاری قمی، «کتابشناسی حضرت ابوطالب»، آیینه پژوهش.
منابع
منابع فارسی و عربی
- آذرینژاد، اسماعیل (۱۳۹۰). «ایمان ابوطالب». دانشنامه کلام اسلامی. قم: موسسه امام صادق علیه السلام.
- اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «ابوطالب». دایرةالمعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.
- الرفاعی الحسینی، محمد عجان الحدید (۲۰۲۴). الجواهر العجانیة فی الأدلة السنیة. استانبول.
- گلشنی، عبدالکریم (۱۳۸۸). «ابوطالب». دانشنامه بزرگ اسلامی. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- واسعی، علیرضا (۱۳۹۱). «ابوطالب بن عبدالمطلب» (PDF). دانشنامه حج و حرمین شریفین. تهران: پژوهشکده حج و زیارت.
- انصاری قمی، ناصرالدین (۱۳۷۲). «کتابشناسی حضرت ابوطالب» (PDF). درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (۲۱): ۸۹–۹۶.
- پیشوایی، مهدی (۱۳۸۲). تاریخ اسلام. قم: دفتر نشر معارف – به واسطهٔ ابرنور.
- رضایی، امیرحسین (۱۳۹۴). «چهره جناب ابوطالب در ادبیات فارسی» (PDF). سفینه (۴۷).
- فرجپور، حامد (۱۳۹۴). «ابوطالب علیه السلام برگزیده ای ناشناخته» (PDF). سفینه (۴۹).
- سبحانی، جعفر (۱۳۸۳). فروغ ابدیت، تجزیه و تحلیل کاملی از زندگی پیامبر اکرم. قم: بوستان کتاب. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۵۴۸-۷۸۱-۰.
- سبحانی، جعفر (۱۳۷۲). البحوث فی الملل و النحل. قم: موسسه نشر اسلامی.
- صدر، موسی (۱۳۷۴). «جعل و تحریف در روایات اسباب نزول». پژوهشهای قرآنی (دوم).
- طباطبایی، سید محمدحسین (۱۴۱۳). المیزان فی تفسیر القرآن. قم: منشورات اسماعیلیان.
- ناصری، عبدالمجید (۱۳۸۰). «امام علی علیه السلام و تشیع در کلام جامی». معرفت (۴۰): ۶۷–۷۴ – به واسطهٔ نورمگز.
منابع انگلیسی
- Durant, Will (1950). The Story of Civilazation (به انگلیسی). New York: New York.
- Donner, Fred M. (1987). "The death of Abu Talib". Love and Death in the Ancient Near East (به انگلیسی).
- Donner, Fred M. (2010). Muhammad and the believers: at the origins of Islam (به انگلیسی). Cambridge University Press.
- Donaldson, Dwight M (1933). The Shiite Religion: A History of Islam (به انگلیسی). London.
- Gleave, Robert M. (2014). "ʿAlī b. Abī Ṭālib". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی) (3rd ed.). Leiden: Brill Online.
- Hughes, Thomas Patrick (1999). Dictionary of Islam (به انگلیسی). London: New Delh.
- Monntgomery Watt, W (1961). Muhammad; Prophet and Stateman (به انگلیسی). Oxford.
- Montgomery watt, William (1986). "Abu Talib". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی) (2rd ed.). Brill.
- Wensinck, A.J (1932). The Muslim creed: lts Genesis and Historical Development (به انگلیسی). Cambridge.