کاربر:Niki/۳: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(−رده:حجاب اسلامی، −رده:میوه ی حیا، −رده:زینت زن (هاتکت)) |
||
| خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
====== منابع ====== | ====== منابع ====== | ||
<references /> | <references /> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۳:۲۲
حجاب
| بخش از رده:لباس زنان در اسلام |
| پوشاک زن در اسلام |
|---|
| انواع |
| بر پایهٔ کشور |
| مفاهیم |
| دیگر |
حجاب، پدیدهای صرفاً ظاهری یا محدود به پوشش نیست، بلکه حقیقتی درونی و جلوهای از حیا و رفتار انسانی زن است که او را از نمایش بیمهار ویژگیهای زنانگی بازمیدارد. این امر برخاسته از فطرت زن و نهادینه در سرشت انسان است و هنگامی شکوفا میشود که با تربیت و شناخت همراه گردد. از نگاه قرآن، زن و مرد هر دو در انسانیت و تکلیف یکساناند و هر یک با شناخت جایگاه خویش در آبادانی زمین نقش میآفرینند. در این میان، حجاب به منزله میوهی حیا، نگهبان کرامت زن و مایه تعادل اجتماعی شمرده میشود.
حجاب از نگاهی نو
تمدنهای بسیاری در طول تاریخ پدید آمده و سپس از میان رفتهاند؛ هر یک نقشی ویژه در پیشرفت یا عقبماندگی فرهنگ بشری ایفا کرده و پس از خود جامعهای دیگر برجای نهادهاند که برای مدتی بر سرزمینی فرمانروایی یافته است. در روزگار کنونی تنها پنج نوع جامعه از میان آن همه تمدنها باقی مانده است: جامعه مسیحیت غربی، جامعه مسیحیت ارتدکس، جامعه اسلامی، جامعه هندو و جامعه خاور دور.ارزیابی یک انسان، فارغ از تعلق او به هر تمدن، فرهنگ، زمان یا مکان، بر پایه ابزار و وسایل مورد استفادهاش نیست، بلکه میزان تمدن او بسته به نوع رابطه و رفتارش با فرهنگ بشری و میراث فرهنگی جامعه خویش است. از این رو، انسان متمدن کسی است که میراث فرهنگی خود را پاس میدارد، در آن تحول ایجاد میکند، عناصر درست و سودمند فرهنگهای دیگر را برمیگزیند و نسل نو را بر بنیاد چنین فرهنگی پرورش داده و آن را به او میسپارد. در مقابل، انسان غیرمتمدن میراث خویش را تباه میسازد، فرهنگ دیگران را بدون شناخت و ارزیابی میپذیرد، با زمانه خود هماهنگ نیست و یا در راه نوگرایی، تمدن خود را فدا میکند و نسل آینده را از فرهنگ گذشتهاش جدا میسازد.
حجاب جزئی جداییناپذیر از تمدن، فرهنگ، آداب و شریعت اسلامی است. حتی اگر دستور الهی بودن آن و پیامدهای دینی و اخروی ترک آن را در نظر نگیریم، باز هم هر فرد منتسب به تمدن اسلامی وظیفه دارد در حفظ و پاسداری از حجاب بکوشد، زیرا حجاب بخشی از میراث فرهنگی ماست. چنانکه خداوند در قرآن کریم میفرماید:وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ ۖ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ ۖ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ ۚ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [۱]؛و به زنان با ایمان بگو: چشمان خود را از آنچه حرام است فرو بندند، و شرمگاه خود را حفظ کنند، و زینت خود را مگر مقداری که طبیعتاً پیداست آشکار نکنند، و برای پوشاندن گردن و سینه مقنعههای خود را به روی گریبانهایشان بیندازند، و زینت خود را آشکار نکنند مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پسرانشان، برادرانشان، یا زنان همکیش خود، یا کودکان نارس و بیتمایز، و نباید پاهایشان را به زمین بکوبند تا آنچه از زینت پنهان دارند آشکار شود. و ای مؤمنان! همگی به سوی خدا بازگردید تا رستگار شوید.
در همان راستا،علی بن ابی طالب نیز در نامهای به فرزندش حسن بن علی درباره پاسداشت عفت و حفظ زنان چنین توصیه میکند:

«و اكْفُفْ علَيهِنَّ مِن أبْصارِهِنَّ بحَجْبِكَ إيّاهُنَّ، فإنَّ شِدَّةَ الحِجابِ خَيرٌ لكَ و لَهُنَّ، و لَيس خُروجُهُنَّ بأشَدَّ مِن إدْخالِكَ مَن لا يُوثَقُ بهِ علَيهِنَّ، و إنِ اسْتَطَعْتَ أنْ لا يَعْرِفْنَ غَيرَكَ فافْعَلْ. وفي نقل: فإنَّ شِدّةَ الحِجابِ أبْقى علَيهِنَّ [۲]؛برای اینکه چشمشان به نامحرمان نیفتد، آنان را در پرده نگه دار؛ زیرا هر چه بیشتر در پرده باشند برای تو و آنان بهتر است و بیرون رفتنشان بدتر از آن نیست که اشخاص نامطمئن را بر آنان مسلط سازی. اگر توانستی کاری کنی که مردی جز تو را نشناسند، این کار را انجام ده؛ چراکه هر چه بیشتر در پرده باشند، محفوظترند.از دیرباز تاکنون که جهان غرب بر سرزمینهای اسلامی نفوذ یافته، جوامع اسلامی در اندیشه، باور، رفتار و جریانهای علمی، سیاسی، اقتصادی و هنری به تقلید از غرب گراییدهاند، حتی آنگاه که سخن از دین و معنویت به میان میآید. امروزه غرب در تلاش برای یافتن ریشههای خویش و بازگشت به آن است، چنانکه ظهور جنبشهایی چون راستگرایان جدید، نونازیها و نوفاشیستها در اروپا نشانه همین بازگشت است.اگر غرب در جستوجوی احیای ریشههای فرهنگی خود است، چرا ما مسلمانان در مسیر اسلامگرایی نو و بازگشت به بنیادهای اصیل خود گام نگذاریم؟ این بازگشت به معنای رجوع به مظاهر کهنه و آیینهای منسوخ گذشته نیست، همانگونه که ما را به تشکیل جریانها و سازمانهای تازه نیازمند نمیسازد؛ زیرا نهاد رهبری و مرجعیت در اسلام جایگاهی روشن دارد.در حوزههای علمی نیز پژوهشگران و استادان بسیاری در آستانه مرجعیت قرار دارند؛ شخصیتهایی اثرگذار که فرهنگ جهانی را میکاوند، نتایج آن را بامعیارهای اسلام میسنجند، آنچه را شرع میپذیرد برمیگزینند و ناپسند آن را کنار میگذارند.این روند بر پایه استدلالهای شرعی برگرفته از قرآن و سنت اصیل و با پشتوانه چهارده قرن تجربه علمی و فرهنگی انجام میگیرد و میلیونها مسلمان در امت اسلامی از آن پیروی میکنند. در حقیقت، بازگشت به اسلام، بازگشت به قله توحید در اندیشه، اخلاق و رفتار است؛ بازگشت به ریشههای اصیل خود، به قرآن، سنت، جامعه، اقتصاد، فلسفه، فرهنگ، هنر و پوششهای خاص خویش. در این مسیر، بازگشت زن مسلمان به حجاب خویش نیز نشانهای از این احیای هویت اسلامی است.گزینش عنوان «حجاب نو» برای این نگرش، بر پایه همان منطقی است که در غرب از «بازگشت به میراث کهن» یا «راستگرایی جدید» سخن گفته میشود؛ اما در فرهنگ اسلامی، «حجاب نو» همچون تمسک به قرآن و بازگشت به اسلام ناب محمدی معنا مییابد. از اینرو، این عنوان بهدرستی بازتابدهنده مفهوم بازگشت به اصالت و تمدن اسلامی است.[۳]
حکمت حکم حجاب
حکم حجاب و حدود پوشش و نگاه، آنگونه که در متون دینی برای مردان و بهویژه زنان بیان شده، داراى حکمتها و اهداف متعددی است که از قرآن، سنت و عقل قابل استنباطاند.
پاکیزگی معنوی و تقویت عفاف و حیا:
به استناد آیات قرآن، یکی از نخستین حکمتهای حجاب و کنترل نگاه، طهارت روح است. خداوند در سوره نور پس از دستور به حفظ نگاه و پوشش میفرماید: «ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ»[۴]، یعنی این کار برای آنان پاکیزهتر است. همچنین درباره بانوان سالخورده میفرماید: «وَ أَن يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَّهُنَّ»[۵]. عفاف که از ریشهی «عفت» به معنای خودداری از غیر حلال است، پشتوانه درونیِ حجاب ظاهری محسوب میشود و پوشش بیرونی به تقویت این روحیه کمک میکند. در آیهای دیگر نیز آمده است که گفتوگو با زنان پیامبر باید از پشت پرده باشد، زیرا «ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ»[۶]. علی بن ابی طالب نیز فرمودهاند: «صيانة المرأة أنعم لحالها و أدوم لجمالها».[۷]
مصونیت و شناسایی به ایمان و پاکدامنی:
در آیه 59 سوره احزاب میخوانیم: «ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ». [۸]حجاب سبب میشود زن به عنوان فردی مؤمن و پاک شناخته شود و از آزار افراد بیمار دل در امان بماند. علی بن ابن طالب در نهجالبلاغه فرمودند: «فانّ شدّة الحجاب أبقى عليهنّ»[۹]، یعنی شدت حجاب موجب پایداری و سلامت بیشتر زنان است.
جلوگیری از فحشا و ایجاد آرامش روانی:
علی بن موسی الرضا علت حرمت نگاه به موی زنان نامحرم را جلوگیری از تحریک و فساد معرفی کردهاند. رعایت حجاب و کنترل نگاه زمینه سلامت روانی، کاهش فحشا و آرامش محیط خانواده را فراهم میسازد. برعکس، نبود حریم، موجب افزایش هیجانات و بیقراری روحی میشود. غریزه جنسی با ارضای بیحد، سرکشتر میگردد؛ ازاینرو اسلام تدابیری همچون پوشش، کنترل نگاه و تعیین حدود روابط را مقرر کرده است.
کاهش هزینههای اقتصادی:
یکی از آثار فرعی حجاب، کاستن از هزینههای مالی مربوط به پوشاک و آرایش است. پوشش ساده و یکنواخت، میل به تنوعطلبی را کاهش میدهد و زنان را از فشار اجتماعی برای نمایش و خودآرایی میرهاند.
تحکیم پیوند خانوادگی:
اختصاص روابط و لذتهای جنسی به چهارچوب خانواده، استحکام ازدواج را افزایش میدهد. آزادی در معاشرتهای مختلط، ازدواج را به تکلیفی دشوار تبدیل میکند؛ در حالی که حجاب با جهتدهی صحیح به غریزه، موجب تقویت محبت بین زوجین و جلوگیری از سردی و طلاق میشود.
استواری اجتماع و حفظ نیروی فعال:
برخلاف گمان مخالفان، حجاب مانع فعالیت اجتماعی زنان نیست؛ بلکه رفتارها و پوششهای ناسالم سبب فرسایش نیروی کار و کاهش تمرکز میشود. حجاب اسلامی ضمن حفظ عفت عمومی، نیروی مرد و زن را در مسیر درست اجتماعی به کار میگیرد. حضور اجتماعی زنان در علم و فعالیت اقتصادی پسندیده است، مشروط بر رعایت معیارهای دینی و اخلاقی.احترام و جایگاه زن:
حریم میان زن و مرد، همواره ابزاری برای حفظ کرامت زن و جبران ضعف جسمی او بوده است. اسلام نیز تأکید دارد که هر اندازه زن متینتر و باوقارتر رفتار کند و از خودنمایی بپرهیزد، بر ارزش و احترام او افزوده میشود.[۱۰]
منابع
- ↑ نور:۳۱
- ↑ محمدی ری شهری، محمد (۱۳۸۹). میزان الحکمه. ج. ۲. قم: دارالحدیث. ص. ۴۸۰.
- ↑ مصطفی مختار، محمد (۱۳۷۴). پژوهش های قرآنی. ج. ۲۶. مشهد. ص. ۱۰.
- ↑ نور:۳۰
- ↑ نور:۶۰
- ↑ احزاب:۵۳
- ↑ تمیمی، عبدالواحد بن محمد (۱۳۶۶). غررالحکم و درر الکلم. قم.
- ↑ احزاب:۵۹
- ↑ نهج البلاغه:نامه ۳۱
- ↑ کریمی، حمید (۱۳۸۶). «بررسی مسئله حکمت پوشش». ۱۱۸ جلد: ۷.