آخرالزمان در باور شیعیان
آخرالزمان در باور شیعیان
آخرالزمان در اسلام
آخرالزمان اصطلاحی است که در فرهنگ ادیان بزرگ جهان دیده می شود و در ادیان ابراهیمی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در فرقه های بزرگ اسلام نیز کلیات این عقاید پذیرفته شده است فقط اینکه آیا تحولات آخرالزمان با ظهور مهدی موعود خواهد بود و اینکه مهدی موعود چه کسی است مورد اختلاف است.[۱]
در قرآن کریم مطلب صریحی در مورد آخرالزمان وجود ندارد و این اصطلاحی است که در منابع حدیثی و تألیفات مسلمانان دیده می شود.این اصطلاح در کتابهای تفسیر و حدیث در دو معنا استفاده شده:معنای اول ، از آغاز نبوت پیامبر تا وقوع قیامت را شامل می شود و معنای دوم،فقط بخش آخر مربوط به این دوره زمانی است که در آن مهدی موعود ظهور می کند و تحولات عظیمی در جهان رخ می دهد .[۲]
آخرالزمان در کتابهای تفسیر و روایات
از مجموع روایاتی که در کتابهای حدیث،تفسیر و تاریخ بیان شده اینطور به دست می آید که پیش از ظهور مهدی موعود فساد اخلاقی و ظلم و ستم همه ی جهان را فرا می گیرد و پس از ظهور مهدی،تحولات عظیمی در جهان رخ می دهد. انسانها به رشد کامل عقلی و عملی می رسند و فساد و ظلم از بین می رود.[۳]
برخی عصر آخرالزمان را که مربوط به عصر مهدی موعود است بر اساس پیشگویی هایی که در احادیث آمده اینطور تفسیر می کنند:«پیروزی نهایی صلاح و عدالت و آزادی،حکومت جهانی واحد،عمران تمام زمين، بلوغ بشريت به خردمندي كامل و آزادي از جبرهاي طبيعي و اجتماعي، برقراري مساوات كامل ميان انسانها در امر ثروت، منتفي شدن كامل مفاسد اخلاقي، منتفي شدن جنگ و سازگاري انسان و طبيعت».[۴]
آخرالزمان از نظر علمای شیعه و سنی
در فرهنگ مسلمانان اصطلاح مشابهی به نام «اشرط الساعة»که مربوط به علائم برپا شدن قیامت است وجود دارد.از بررسی روایتهایی که مربوط به این دوران است معلوم می شود که مطالب مشترک بسیاری با روایات آخرالزمان دارد البته مسلم است که مسأله آخرالزمان به صورت آشکاری از مسأله قیامت تفکیک شده است. علاوه بر روایات مذکور،آیاتی نیز در قرآن وجود دارد که مربوط به استخلاف انسان در زمین(آیه 128 سوره اعراف)،فرمانروا شدن نیکوکاران زمین(آیه 105 سوره انبیاء)وپیروزی حق بر باطل به رغم جولان دائمی باطل هستند.تفاوتی که میان علمای قدیم شیعی و و سنی وجود دارد این است که علمای شیعه معتقد هستند این آیات مربوط به آینده جامعه بشریت و عصر مهدی موعود است و علمای اهل سنت این آیات را مربوط به پیروزی های صدر اسلام می دانند.[۵]
عقاید شیعیان در مورد آخرالزمان
عقيدة شيعه به اين مطلب كه مهدي موعود در 256ق/870م از صلب امام حسن عسكري(ع) متولد شده و پس از 70 سال دوران غيبت كبري را آغاز كرده است و در آينده ظهور خواهد كرد، انتظار آخرالزمان را در ميان شيعه قوت بخشيده است. بر اثر مجموع اين عوامل بود كه در طول تاريخ اسلام، شيعه به صورت يك اقليت معارض و مبارز درآمد و در ميان آنان قيامهاي دامنهدار متعددي به وقوع پيوست.
شيعه معتقد است دولت دينى مهدى (ع)، دولت پايان تاريخ و دولتى جهانى است، نه ملى و منطقهاى، بنابراين فرضيه فقدان دولت در پايان تاريخ را به شدّت نفى مىكند. الف: دولت مهدى (ع)، آخرين دولت طبق آموزههاى مكتب شيعه، همانگونه كه انقلاب جهانى مهدى (ع)، آخرين انقلاب در جهان به شمار مىرود، دولت مهدى (ع) كه همان دولت ناب اسلام محمّدى (ع) است، آخرين دولت در جهان و تاريخ مىباشد. دولتى كه تا قيامت به دست جانشينان آن حضرت تداوم يافته، دولت ديگرى بعد از آن و يا به موازات آن نخواهد بود. با پيروزى انقلاب جهانى مهدى (ع)، همه دولتهاى باطل در سراسر زمين از بين خواهند رفت. امام باقر (ع) (ابو جعفر) در رابطه با اين سخن خداوند كه مىفرمايد: «وَ قُلْ جَاءَ الحَقَّ وَ زَهَقَ البَاطِلُ (اسراء: 81)، فرمود: [ 138 ] اذَا قَامَ القَائِم ذَهَبَ دَولَةَ البَاطِل. «1» هنگامى كه حضرت قائم (ع) قيام كند، دولت باطل نابود مىشود. دولت آن حضرت آخرين، بهترين و عالىترين نمونه دولت در تاريخ است؛ دولت مهدى (عج) دولت متقين است. امام صادق (ع) در اين باره مىفرمايد: دَوْلَتُهُ آخِرُ الدُّوَل و خَيرُ الدُّوَل، تَعقُبُ جميع المُلوكِ بحَيْثُ لَمْ يَبْقَ اهْلُ بَيْتٍ لهم دولةٌ الّا مَلَكوا قَبْلَهُ، لئَلّا يقولوا اذا رَاوْا سيَرَتَهُ؛ اذا مَلَكنا سِرْنا بِسيرةِ هؤلاء و هو قَوْلُ اللّه عزّ و جَلَّ؛ و العاقِبَةُ لِلْمُتَّقينِ. «2» دولت او آخرين و بهترين دولتهاست كه پس از پايان همه دولتها مىآيد. هيچ خاندانى نيست كه حكومتى براى او مُقّدر باشد، جز اينكه پيش از او به حكومت مىرسد، تا هنگامى كه ما به قدرت رسيديم، كسى نگويد اگر ما نيز به قدرت مىرسيديم، اين چنين رفتار مىكرديم و اين است معناى كلام خدا كه فرمود: عاقبت از آنِ پرهيزگاران است. در روايت ديگرى نيز از امام صادق (ع) مضمون حديث مذكور بيان شده است: ما يَكونُ هذا الامر، يعنى دولة المهدى، حتى لا يبقى صنف من النّاس الّا و قد ولوا من النّاس، يعنى باشروا الحكم فيهم حتى لا يقول قائلٌ؛ انّا لو ولينا لَعَدِلْنا. ثم يقوم القائم بالحقّ و العدل. «3» آرى حكومت مهدى (ع)، آخرين حكومت در سطح جهانى است، پس از آن هيچ دولت و حكومتى نخواهد بود و پايان حكومتش قرين رستاخيز (قيامت) است. پيامبر گرامى اسلام فر آينده جهان از ديدگاه اديان 143 ب: نوع دولت يا نظام سياسى ..... ص : 141 مود: هذه الامّةُ مرحومةٌ فمنها نَبيُّها و منها مَهَديُّها، بنا فتح و بنا يختم ... و لنا مُلكٌ مُؤَجَّلٌ و ليس بَعدُ مُلكٌ ... «4» [ 139 ] اين امت مورد رحمت الهى است. پيامبرش از خود او و مهدىاش نيز از خود اوست. اين امر به وسيله ما آغاز شده و به وسيله ما پايان مىپذيرد ... و براى ما دولتى است كه در آينده مقدّر است و پس از دولت ما ديگر دولتى نخواهد بود؛ زيرا ما اهل عاقبت هستيم و عاقبت از آن پرهيزگاران است. امام باقر (ع) نيز هنگامى كه هشام ابن عبد الملك و اطرافيانش، در مجلس خود، امام را سرزنش كردند بر دولت پايدار شيعه در پايان تاريخ تأكيد فرمود: ايها النّاس، اين تذهبون، فان يكن لكم مُلكٌ مُعَجَّلٌ فانَّ لنا مُلكاً مُؤّجّلًا و ليس بَعدَ مُلْكِنا مُلْكٌ. «1» اى مردم، كجا مىرويد، اگر شما دولت زودگذر داريد، دولت پايدار از آن ماست و پس از دولت ما دولتى نخواهد بود. امام صادق (ع) نيز مىفرمايد: ليس بَعدَ دولة القائم (ع) لِاحَدٍ دولةٌ. «2» بعد از دولت قائم (ع)، براى احدى دولتى مقدر نشده است. آن حضرت در حديث ديگرى، پايان دولت مهدى (ع) را نزديك قيامت با فاصله چهل روز اعلام مىكند. «3» انتَهاءُ مُلكِهِ من اشْراطِ الساعَةِ. «4» همه اين احاديث، اثبات كننده اين مطلب است كه دولت پايان تاريخ، دولت عدل مهدوى است و خط بطلان بر همه نظريههايى مىكشد كه دولتى غير الهى را به عنوان بهترين و عالىترين شكل حكومت بشرى، در آخر الزمان معرفى مىكنند. [ 140 ] ويژگى مهم اين دولت، جهانى (global) بودن آن است. تشكيل يك حكومت جهانى، اگر در گذشته دور از ذهن مىنمود، امروزه به دليل وجود زمينههاى نظرى و عملى آن در جهان، معقول و منطقى و خواست بسيارى از مردم جهان است
خرالزمان از منظر مسلمانان در قرآن کردم مطلب صریحی در مورد آخرالزمان وجود ندارد و این اصطلاحی است که در منابع حدیثی و تألیفات مسلمانان دیده می شود.این اصطلاح در کتابهای تفسیر و حدیث در دو معنا استفاده شده:معنای اول ، از آغاز نبوت پیامبر تا وقوع قیامت را شامل می شود و معنای دوم،فقط بخش آخر مربوط به این دوره زمانی است که در آن مهدی موعود ظهور می کند و تحولات عظیمی در جهان رخ می دهد .
در قرآن کردم مطلب صریحی در مورد آخرالزمان وجود ندارد و این اصطلاحی است که در منابع حدیثی و تألیفات مسلمانان دیده می شود.این اصطلاح در کتابهای تفسیر و حدیث در دو معنا استفاده شده:معنای اول ، از آغاز نبوت پیامبر تا وقوع قیامت را شامل می شود و معنای دوم،فقط بخش آخر مربوط به این دوره زمانی است که در آن مهدی موعود ظهور می کند و تحولات عظیمی در جهان رخ می دهد .
از مجموع روایاتی که در کتابهای حدیث،تفسیر و تاریخ بیان شده اینطور به دست می آید که پیش از ظهور مهدی موعود فساد اخلاقی و ظلم و ستم همه ی جهان را فرا می گیرد و پس از ظهور مهدی،تحولات عظیمی در جهان رخ می دهد. انسانها به رشد کامل عقلی و عملی می رسند و فساد و ظلم از بین می رود.
برخی عصر آخرالزمان را که مربوط به عصر مهدی موعود است بر اساس پیشگویی هایی که در احادیث آمده اینطور تفسیر می کنند :«پیروزی نهایی صلاح و عدالت و آزادی،حکومت جهانی واحد،عمران تمام زمين، بلوغ بشريت به خردمندي كامل و آزادي از جبرهاي طبيعي و اجتماعي، برقراري مساوات كامل ميان انسانها در امر ثروت، منتفي شدن كامل مفاسد اخلاقي، منتفي شدن جنگ و سازگاري انسان و طبيعت».[۴]
اعتقاد به مهدى موعود، از مسائل اساسىاسلام است و ريشه در قرآن كريم دارد. اين كتاب آسمانى با قاطعيت تمام، پيروزى حق بر باطل و قيام حضرت مهدى عليهالسلام را به تمامى انسانها نويد مىدهد.[31] خداوند مىفرمايد: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»(نور: 55)؛ خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، وعده داده است كه حتما آنان را در اين سرزمين، جانشين [خود ]قرار دهد؛ همانگونه كه كسانى را كه پيش از آنان بودند، جانشين [خود ]قرار داد. و آن دينى كه برايشان پسنيده است، به سودشان مستقر كند و بيمشان را به امن مبدل گرداند [تا] مرا عبادت كنند و چيزى را با من شريك نگردانند و هر كس پس از آن به كفر گرايد؛ آنانند كه نافرمانند. اين وعده الهى به مؤمنان و بندگان صالح كه خلافت زمين را به آنها واگذار كند، امرى است قطعى و يقينا روزى محقق خواهد شد.[۶]
هر انقلابى كه بخواهد از طريق اسباب عادى و طبيعى اجرا شود، احتياج به مقدمات و زمينههاى فرهنگى، سياسى، نظامى و ... دارد. نمىتوان گفت در سطح جهان انقلابى به پا خواهد شد بى آنكه افكار عمومى جهانيان آماده آن باشند. امكان ندارد انقلاب جهانى صورت بگيرد ولى نيروهاى انسانى آن قبلا تربيت نشده باشند. عاقلانه نيست كه چنين انقلاب عظيمى بدون پشتوانههاى سياسى و نظامى صورت بگيرد. حتما اين انقلاب بايد در سايه اتحاد و يكپارچگى بزرگى انجام شود. بنابراين زمينهها و مقدمات اين انقلاب، نردبان اين انقلاب است.[۷]
شيخ طوسى در كتاب الغيبه- كه از منابع معتبر شيعه است- مىفرمايد:
هم ما و هم خداوند قدرت باز كردن دست امام زمان (عج) در تصرف امور و تقويت سلطنت وى را داريم. پس اگر فرضا خداوند به وى بسط يد نداد مىدانيم كه تقويت و بسط يد او بر ما واجب است ... اگر بسط يد از كارهاى خداوند مىبود، ناچار مىبايست خلق را مقهور و مجبور بر تمكين سازد و پبين امام (ع) و كيد دشمنانش حائل شود كه او را آزار نكنند. و يا او را به وسيله فرشتگان تقويت و مدد فرمايد و چه بسا كه اين كارها منجر به سقوط غرض تكليف و حصول اضطرار شود پس بر ما واجب است كه در هر حال دست امام را در امور باز گذاريم.[3]
خلاصه اين كه، بر اساس نظريه اختيارى بودن ظهور، اختيار، اراده و همت شيعيان بايد زمينههاو مقدمات ظهور را محقق كند تا حضرت مهدى (ع) بتواند همراه با شيعيان خويش، انقلاب جهانى به پا كند. اين نظريه مىگويد: تا وقتى شيعيان اقدام به ايجاد زمينه و مقدمات ظهور نكنند، ظهور نيز در انتظار اقدام آنها خواهد نشست. گرچه به ما وعده حتمى داده شده است كه روزى شيعيان، به اين توفيق خواهند رسيد و زمينههاى اين حكومت جهانى را مهيا خواهند كرد و عطر حكومت عدل مهدى (ع) جهان را فرا خواهد گرفت. بنابراين اگر چشمان ما به آسمان دوخته شده تا فرشتگان و جنيان چنين انقلابى انجام دهند، جز سراب حكومت عدل جهانى را نخواهيم ديد.
بعضى بر اين گمانند كه علايم ظهور، سبب ظهور يا عامل تعجيل آن است؛ لذا اين علامتها را چشم براهند؛ گويى اين علامتها هستند كه مىخواهند انقلاب جهانى كنند. اما حقيقت اين است كه علايم فقط نشانه ظهور هستند نه اين كه عامل ظهور يا سبب تعجيل در وقت ظهور باشند.