حدیث ثقلین

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو

کلمه عربی «ثقل» در لغت به معنای کالای گرانبها است و در اینجا «ثقلین» به معنای دو چیز گرانبها است.[۱] حدیث ثقلین به دو چیز گرانبهایی اشاره می‌کند که پیامبر اسلام به پیروان خود توصیه می‌کند که پس از او به آن بچسبند و ذکر می‌کند که اگر این دو چیز را محکم بگیرید، گمراه نمی‌شوید.[۲]

متن حدیث

حدیث ثقلین از احادیث متواتر و مشهور اسلامی است منقول از پیامبر اسلام که در مورد جایگاه قرآن و اهل بیت بیان شده است.

متن عربی

انّی تارک فیکم الثقلین (و فی روایة خلیفتین) أحدهما أکبر من الآخر کتاب الله حبل ممدود من السماء إلی الأرض و عترتی أهل بیتی و انّهما لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض[۳]

ترجمه

من [محمد] در میان شما دو گنج (در روایتی دیگر دو یادگار) به جای گذاشتم که اگر به آنها بچسبید، پس از من گمراه نخواهید شد. یکی از آنها بزرگتر از دیگری است: کتاب خدا (قرآن) که ریسمانی است که از آسمان به زمین کشیده شده است و دومی عترت و اهل بیت من است. این دو از هم جدا نمی‌شوند تا اینکه به حوض [فراوانی در بهشت، کوثر] بازگردند.[۴][۵]

لغت و مفهوم شناسی حدیث

معنای ثقل

در لغت «ثَقَل» به معنای بار و کالای مسافر و هر شیء گران‌بها و ارزشمندی است که باید در نگهداری آن کوشش شود. برخی از اهل لغت «ثِقل» و «ثَقَل» را به یک معنا دانسته‌اند، اما برخی دیگر میان آن دو تفاوت قائل شده‌اند. جمع هر دو واژه اثقال است. واژه سه حرفی «ثقل» در قرآن به کار نرفته اما «اثقال» در چند آیه و «ثَقَلان» فقط در یک آیه به کار رفته است. عموم مفسران مراد از صورت اخیر را دو گروه جن و انس و معدودی از مفسران هم مراد از آن را قرآن و عترت دانسته‌اند. در دسته‌ای دیگر مراد از این واژه را قرآن و عترت (اهل بیت) دانسته‌اند که برگرفته از حدیث مورد بحث است.[۶]

مفهوم حدیث

در این حدیث پیامبر اسلام، امت خود را به حرمت نهادن به دو شیء گرانقدر (ثقلین) سفارش و سپس آن دو را کتاب و عترت (اهل بیت) معنا کرده‌اند؛ لذا این حدیث به سبب کاربرد همین واژه به «ثَقَلین» یا «ثِقلَین» مشهور است. در باب نام‌گذاری «عترت» و «قرآن» به ثقلین دو قول وجود دارد. یکی اینکه عمل به قرآن و اهل بیت دشوار و سنگین است. دوم اینکه مقام و جایگاه آنها والا و گرانقدر است. حدیث ثقلین با اختلاف الفاظ و برخی افزایش‌ها و کاستی‌ها در منابع نقل شده که در نقل مشهورتر در معرفی ثقلین «کتاب الله و عترتی» آمده است و در برخی دیگر از نقل‌ها آن دو چیز را با دو عنوان «ثقل اکبر» و «ثقل اصغر» گفته‌اند؛ لذا بنابر آنچه در این روایات آمده مصداق و مراد از «ثقل اکبر» قرآن و مراد از «ثقل اصغر» عترت خواهد بود.[۶]

دو قرائت متفاوت از حدیث

این روایت بارها از سوی محمد نقل شده است، اما بالاترین و معتبرترین روایت این حدیث مربوط به واقعه غدیر خم است که محمد پس از آخرین حج خود در پایان آخرین سال زندگی خود خطبه ای ایراد کرد.[۷] در این روایت بنابر نقل‌های مشهور، محمد در کنار کتاب خدا، از عترت (اهل بیت) نام برده است. در منابع اسلامی قرائت‌ها و نقل‌های دیگری از این حدیث نیز وجود دارد که در میان مکاتب مختلف فکری، همگی بر قرآن به عنوان اولین ثقه اتفاق نظر دارند. اما در برخی از روایات، اهل سنت در حدیث ثقلین، سنت یعنی سیره محمدی را جایگزین اهل بیت کرده‌اند. این حدیث از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ زیرا محمد امت خود را به هدایت پس از خود توصیه می‌کند و به صراحت ذکر می‌کند و هشدار می‌دهد که یک یا هر دو مورد را ترک نکنند و تأکید می‌کند که این دو مورد از هم جدا نمی‌شوند تا در بهشت در کنار حوض با او ملاقات کنند. به وضوح به نظر می‌رسد که تغییر در اصل روایت به دلیل تغییر عمدی در متن تاریخی پس از او است.[۸]

زمان و مکان صدور حدیث

پیامبر اسلام در طول دوره رسالت خود تنها دو سخنرانی با بیش از صدهزار شنونده داشته است. یکی روز عرفه (نهم ذی الحجه سال ۱۰ ق) و دیگری در غدیر خم (۱۸ ذی الحجه سال ۱۰ ق) که در هر دو مورد حدیث ثقلین با همان قرائت مشهور «کتاب الله و عترتی» نقل شده است. در کل بیان این حدیث توسط محمد در ۶ مورد انجام شده است:[۹][۱۰]

۱. بازگشت از طائف، سال ۸ هجری

۲. روز عرفه، نهم ذی الحجه، سال ۱۰ هجری، عرفات

۳. دوازده ذی الحجه، سال ۱۰ هجری، مسجد خیف، منی[۱۱]

۴. روز عید غدیر، هجده ذی الحجه، سال ۱۰ هجری، سرزمین غدیر خم

۵. در آستانه مرگ، اواخر صفر، سال ۱۱ هجری، مسجدالنبی

۶. در بستر مرگ، بیست و هشت صفر، سال ۱۱ هجری، در حجره شریفه

راویان و منابع حدیث

علامه امینی در الغدیر متن گفتار پیامبر اسلام (مشهور به حدیث غدیر) را از صد و ده تن از صحابه به نقل از منابع اهل سنت بیان کرده است.[۱۲] او در این کتاب قسمت‌هایی از سخنرانی طولانی پیامبر در روز غدیر را آورده که در بعضی از آنها حدیث ثقلین با قرائت مشهور «کتاب الله و عترتی» آمده است. (به نقل از ام سلمه، جابر، حذیفه، زید بن ارقم، عامر بن لیلی و علی بن ابی‌طالب). با توجه به تکرار این حدیث در موارد مختلف، حدیث مذکور در تمامی طبقات به حد تواتر رسیده که نام چهل تن از صحابه که متن روایت آنها صحیح است، در ذیل آورده می‌شود:[۱۳][۹]

۱.ابو ایوب انصاری ۲.ابوذر غفاری ۳. ابو رافع ۴.ابو سعید خدری ۵. ابو شریح خزاعی ۶. ابو قدامه انصاری ۷. ابو لیلی انصاری ۸.ابو هریره ۹.ابو الهیثم بن تیهان ۱۰.انس بن مالک ۱۱.براء بن عازب ۱۲. جابربن عبدالله انصاری ۱۳.جبیر بن مطعم ۱۴. جریر بن عبدالله ۱۵. حبشی بن جناده ۱۶. حذیفه بن اسید ۱۷. حذیفه بن ثابت ۱۸.حذیفه بن یمان ۱۹.حسن بن علی ع ۲۰.خزیمه بن ثابت ۲۱. زید بن ارقم ۲۲.زید بن اسلم ۲۳.زید بن ثابت ۲۴. سعد بن ابی وقاص ۲۵.سلمان ۲۶.سهل بن سعد ۲۷.ضمره اسلمی ۲۸.طلحه بن عبدالله تیمی ۲۹. عامر بن لیلی ۳۰.عبدالرحمن بن عوف ۳۱. عبدالله بن حنطب ۳۲.عبدالله بن عباس ۳۳.عبدالله بن عمر ۳۴.عدی بن حاتم ۳۵. عقبه بن عامر ۳۶. علی بن ابی‌طالب ۳۷.عمار یاسر ۳۸.عمر بن خطاب ۳۹.عمروعاص ۴۰.مقداد بن اسود.

سه نفر از صحابیات نیز حدیث ثقلین را روایت کرده‌اند: ۱.فاطمه زهرا (دختر پیامبر) ۲. ام سلمه (همسر پیامبر) ۳.ام ایمن (از زنان بهشتی)[۱۴][۹]

ابن حجر نیز راویان حدیث ثقلین را بیش از بیست تن از صحابه می‌داند.[۱۵][۹]

کتاب‌شناسی

دربارهٔ این حدیث تاکنون کتاب‌های متعددی نگاشته شده است. بنابر گزارش مهدوی پور از مؤلفان و محققان شیعی، در کتاب حدیث ثقلین با دو قرائت نام برخی از نویسندگان به همراه نام کتاب‌هایشان به شرح زیر است:[۹]

  1. حافظ ابوالفضل محمد بن طاهر شیبانی مقدسی (۵۰۷_۴۴۸ق) کتاب مستقلی به نام «طرق حدیث ثقلین» به رشته تحریر درآورده است.
  2. علامه میر حامد حسین هندی (۱۳۰۶_۱۲۴۶ ق) جلد دوازدهم عبقات الانوار را به بررسی سندی و محتوایی «حدیث ثقلین» اختصاص داده و شبهات عبدالعزیز دهلوی (۱۲۳۹–۱۱۵۹ ق) را پاسخ داده است.
  3. شیخ قوام الدین محمد وشنوه‌ای (۱۳۲۵–۱۴۱۸ق)، کتاب حدیث ثقلین در سال ۱۳۷۰ ق را تألیف کرده که انتشارات دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه قاهره مصر آن را در سال ۱۳۷۴ ق چاپ نموده است.
  4. سید علی میلانی (معاصر)، نفحات الازهار را در سه جلد به عربی برگردانده که مربوط به همان بخش حدیث ثقلین از کتاب عبقات الانوار می‌باشد.
  5. سید حسن افتخارزاده (معاصر)، عبقات الانوار (بخش حدیث ثقلین) را خلاصه و به ترجمه فارسی جلدهای اول تا سوم نفحات الازهار پرداخته است.
  6. زکریا برکات علی درویش (معاصر)، کتاب قره العین بحدیث الثقلین را نگاشته که مؤسسه کوثر قم آن را در سال ۱۴۲۲ ق منتشر نموده است.

پانویس

ارجاعات

  1. سید احمد نوابی. «ثقلین یعنی چه؟».
  2. Majma‘ al-Bahrayn. ج. ۵. ص. ۳۳۱.
  3. الامین، اعیان الشیعه، ۱:‎ ۳۶۵.
  4. Sahih Muslim. "Sunnah" (به انگلیسی).
  5. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی. ج. ۱۷. ص. ۶۳۰۰.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ نفیسی، «حدیث ثقلین»، دانشنامه جهان اسلام.
  7. "Some Sahih Versions of the Hadith" (به انگلیسی).
  8. "Which of the two versions of Hadith Thaqalayn are more authentic?" (به انگلیسی).
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ ۹٫۴ مهدوی پور، حدیث ثقلین با دو قرائت، ۱۹.
  10. خوئی، علی امام البرره، ۱:‎ ۲۹۲–۳۰۴.
  11. ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۵:‎ ۲۰۲.
  12. امینی، الغدیر، ۱:‎ ۴۱–۱۴۴.
  13. امینی، الغدیر، ۱:‎ ۴۸–۱۳۰.
  14. امینی، الغدیر، ۱:‎ ۳۱۱.
  15. ابن حجر هیتمی، صواعق المحرقة، ۱:‎ ۱۵۰.

منابع