ثروت

از اسلامیکال
(تغییرمسیر از ثروت در اسلام)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ثروت به معنای فراوانی دارایی‌های مادی یا معنوی است که برای تأمین نیازها به کار می‌رود. نگاه به ثروت در جوامع و ادیان مختلف، متفاوت است؛ برخی آن را موهبت الهی و برخی عامل انحراف معنوی می‌دانند. از منظر اسلام، ثروت وسیله‌ای برای خدمت به دیگران و کسب رضایت الهی است، نه هدف نهایی. بر اساس روایتی از علی بن حسین، امام چهارم شیعیان امامیه، مفیدترین ثروت، «بی‌نیازی دل» و قناعت معرفی شده است.[۱]

ثروتمندان

بی‌گمان یکی از موضوعاتی که از دیرباز افکار انسان را به خود معطوف داشته، مسئله ثروت و دارایی بوده است. بسیاری از افراد کوشیده‌اند تا از طریق انباشت ثروت، جایگاه برتری نسبت به دیگران کسب کنند. لیکن با طلوع خورشید دین و ارسال رسل، معیارهای ارزشی دگرگون شد.

تعریف ثروت

ثروت از نظر لغوی به معنی فراوانی است که در اصطلاح به فراوانی دارایی‌های مالی و فیزیکی نیز گفته می‌شود که برای فرد، جامعه، یا کشور ارزش دارد و می‌تواند برای تأمین نیازها و اهداف مورد استفاده قرار گیرد. ثروت مفهومی گسترده دارد و می‌تواند شامل دارایی‌های ملموس مانند پول، زمین، ساختمان و همچنین دارایی‌های نامشهود مانند دانش، مهارت‌ها و شبکه

ثروت در جوامع مختلف

ثروت در جوامع مختلف دارای معانی و مفاهیم متفاوتی است. در جوامع غربی، ثروت معمولاً به دارایی‌های مالی، املاک و مستغلات و سرمایه‌گذاری‌ها اشاره دارد. اما در برخی جوامع دیگر، ثروت ممکن است شامل روابط اجتماعی، دانش، مهارت‌ها و حتی معنویت نیز باشد.

ثروت در ادیان

در بسیاری از ادیان، نگاه به ثروت و دارایی با دیدگاه‌های متفاوتی همراه است. برخی ادیان، ثروت را موهبتی الهی و وسیله‌ای برای خدمت به دیگران می‌دانند، در حالی که برخی دیگر، ثروت را عاملی برای انحراف از مسیر معنوی و دوری از خداوند تلقی می‌کنند. همچنین، بسیاری از ادیان به موضوعاتی مانند قناعت، انفاق، و کمک به فقرا و نیازمندان تأکید دارند.

ثروت در اسلام

در روایات اسلامی، ثروت و دارایی در واقع یک وسیله و نه یک هدف در نظر گرفته می‌شود. قناعت، انفاق، و کمک به فقرا و نیازمندان از جمله تاکیدات اصلی در برخورد با ثروت است. علی بن حسین می گوید: قالَ لُقمانُ لاِبنِ: یا بُنَیَّ … أنفَعُ الغِنی غِنَی القَلبِ، فَتَلَ بَّث فی کُلِّ ذلِکَ، وَالزَمِ القَناعَهَ وَالرِّضا بِما قَسَمَ اللّهُ. لقمان به پسرش گفت: «ای پسرم! … مفیدترین ثروت، بی نیازیِ دل است. بنا بر این، در همه این موارد، درنگ کن و قناعت پیشه کن و به آنچه خداوند قسمت کرده، خشنود باش»[۲]

[۳]

[۴]

پانویس

  1. دیلمی، جسن ابن محمد (۱۳۷۶). اخلاق. ج. ۱. ص. ۳۱۰.
  2. بحار الانوار، ۱۳:‎ ۱۴۲.
  3. دیلمی، ارشادالقلوب، ۱:‎ ۳۱۰.
  4. مجلسی، محمد باقر. بحار الانوار. ج. ۱۳. ص. ۱۴۲.