آخرالزمان در باور شیعیان

از اسلامیکال
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۳۴ توسط Haghighat (بحث | مشارکت‌ها) (خنثی‌سازی نسخهٔ 159680 از Nassima (بحث))
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آخرالزمان اصطلاحی است که در فرهنگ ادیان بزرگ جهان و نیز در فرقه‌های بزرگ اسلام پذیرفته شده است و تنها اختلاف آنان در این است که مهدی موعود چه کسی است. از مجموع روایات تاریخی و حدیثی اینطور به دست می‌آید که قبل از ظهور مهدی موعود، فساد و ظلم و ستم همه جهان را فرا می‌گیرد و بعد از ظهور وی فساد و ظلم از بین می‌رود. شیعیان معتقدند در دوران پس از ظهور علم و حکمت به اوج خود می‌رسد و مردم در رفاه کامل به سر می‌برند.

آخرالزمان در اسلام

آخرالزمان اصطلاحی است که در فرهنگ ادیان بزرگ جهان دیده می‌شود و در ادیان ابراهیمی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در فرقه‌های بزرگ اسلام نیز کلیات این عقاید پذیرفته شده است فقط اینکه آیا تحولات آخرالزمان با ظهور مهدی موعود خواهد بود و اینکه مهدی موعود چه کسی است مورد اختلاف است.[۱]

در قرآن مطلب صریحی در مورد آخرالزمان وجود ندارد و این اصطلاحی است که در منابع حدیثی و تألیفات مسلمانان دیده می‌شود. این اصطلاح در کتابهای تفسیر و حدیث در دو معنا استفاده شده:معنای اول، از آغاز نبوت پیامبر تا وقوع قیامت را شامل می‌شود و معنای دوم، فقط بخش آخر مربوط به این دوره زمانی است که در آن مهدی موعود ظهور می‌کند و تحولات عظیمی در جهان رخ می‌دهد.[۱]

آخرالزمان در کتابهای تفسیر و روایات

از مجموع روایاتی که در کتابهای حدیث، تفسیر و تاریخ بیان شده اینطور به دست می‌آید که پیش از ظهور مهدی موعود فساد اخلاقی و ظلم و ستم همهٔ جهان را فرا می‌گیرد و پس از ظهور مهدی، تحولات عظیمی در جهان رخ می‌دهد. انسانها به رشد کامل عقلی و عملی می‌رسند و فساد و ظلم از بین می‌رود.[۱]

برخی عصر آخرالزمان را که مربوط به عصر مهدی موعود است بر اساس پیشگویی‌هایی که در احادیث آمده اینطور تفسیر می‌کنند: «پیروزی نهایی صلاح و عدالت و آزادی، حکومت جهانی واحد، عمران تمام زمین، بلوغ بشریت به خردمندی کامل و آزادی از جبرهای طبیعی و اجتماعی، برقراری مساوات کامل میان انسانها در امر ثروت، منتفی شدن کامل مفاسد اخلاقی، منتفی شدن جنگ و سازگاری انسان و طبیعت».[۱]

آخرالزمان از نظر علمای شیعه و سنی

در فرهنگ مسلمانان اصطلاح مشابهی به نام «اشرط الساعة» که مربوط به علائم برپا شدن قیامت است وجود دارد. از بررسی روایتهایی که مربوط به این دوران است معلوم می‌شود که مطالب مشترک بسیاری با روایات آخرالزمان دارد البته مسلم است که مسئله آخرالزمان به صورت آشکاری از مسئله قیامت تفکیک شده است. علاوه بر روایات مذکور، آیاتی نیز در قرآن وجود دارد که مربوط به استخلاف انسان در زمین (آیه ۱۲۸ سوره اعراف)، فرمانروا شدن نیکوکاران زمین (آیه ۱۰۵ سوره انبیاء) وپیروزی حق بر باطل به رغم جولان دائمی باطل هستند. تفاوتی که میان علمای قدیم شیعی و و سنی وجود دارد این است که علمای شیعه معتقد هستند این آیات مربوط به آینده جامعه بشریت و عصر مهدی موعود است و علمای اهل سنت این آیات را مربوط به پیروزی‌های صدر اسلام می‌دانند.[۲]

عقاید شیعیان در مورد آخرالزمان

شیعه معتقد است در آخرالزمان و پیش از قیامت، مهدی موعود ظهور می‌کند و قبل از ظهور حوادثی به وقوع می‌پیوندد که از علائم نزدیک بودن ظهور است. در کتاب الغیبة که از کتابهای قدیمی شیعیان است آمده است روایتی از جعفربن محمد ششمین امام شیعیان آمده است که قیام مهدی موعود پنج نشانه دارد:خروج سفیانی، خروج یمانی، ندای آسمانی، کشته شدن نفس زکیه و خسف بیداء.[۳]

خروج سفیانی

سفیانی مردی از نسل ابوسفیان است که اندکی پیش از ظهور، از سرزمین شام قیام می‌کند. او از قتل و کشتار هیچ پروایی ندارد و با دشمنان خود به طرز فجیعی رفتار می‌کند. آغاز قیام او ماه رجب است. وی پس از تصرف شام و مناطق اطراف آن، به عراق حمله کرده و در آنجا به کشتار گسترده‌ای دست می‌زند.[۳]

خروج یمانی

قیام مردی از سرزمین یمن که اندکی قبل از ظهور رخ می‌دهد. وی مردی صالح و مؤمن است که علیه بدی‌ها و انحرافات قیام می‌کند. در کتاب الغیبة نقل قولی از محمدبن علی،پنجمین امام شیعیان اینگونه بیان شده است:« در میان بیرق‌ها (بیرق‌هایی که قبل از ظهور مهدی موعود بلند می‌شود)، پرچمی هدایت کننده تر از پرچم یمانی وجود ندارد».[۳]

ندای آسمانی

یکی دیگر از علائم قبل از ظهور صیحه آسمانی است. این صیحه مایه شادمانی مؤمنان و هشداری برای بدکاران است تا دست از کارهای ناپسند بردارند و به جمع یاوران مهدی موعود بپیوندند. در کتاب الغیبة آمده است نقل قولی از محمدبن علی امام پنجم شیعیان بیان شده است: «قیام قائم تحقق نمی‌یابد مگر اینکه ندادهنده ای از آسمان ندایی دهد که اهل مشرق و مغرب آن را بشنوند».[۳]

قتل نفس زکیه

نفس زکیه به معنای شخص کمال یافته یا انسان پاک و بی گناهی است که قتلی انجام نداده است و منظور از قتل نفس زکیه این است شخصیت برجسته یا بی گناهی اندکی پیش از قیام مهدی موعود به دست مخالفان او کشته می‌شود. بر اساس روایتی که از محمدبن علی امام پنجم شیعیان در کتاب الغیبة بیان شده قتل نفس زکیه پانزده روز پیش از قیام مهدی موعود است.[۳]

خسف بیداء

خسف به معنای فرورفتن و بیداء منطقه ای بین مکه و مدینه است و منظور از خسف بیداء این است که سفیانی لشکری را برای مقابله با مهدی موعود به سمت مکه می‌فرستد و هنگامی که لشکر به منظقه بیداء رسید به طرز معجزه آسایی در زمین فرومی‌رود. در کتاب الغیبة آمده روایتی از محمدبن علی، امام پنجم شیعیان بیان شده است: «به فرمانده سپاه سفیانی خبر می‌رسد که مهدی موعود به سمت مکه رفته است، پس لشکری را در پی او روانه می‌کند ولی او را نمی‌یابد. چون لشکر سفیانی به سرزمین بیداء رسید، ندادهنده ای از آسمان آواز می‌دهد: «ای سرزمین بیداء آنان را نابود کن» پس آن سرزمین لشکر را در خود فرو می‌برد» علاوه بر این علائم،علائم فراوان دیگری در روایات بیان شده است.[۳]

ظهور مهدی موعود

شیعیان بر این باورند که مهدی موعود آخرین مصلح است. شیخ صدوق که از محدثان برجسته شیعی است حدیثی را از جعفربن علی، امام ششم شیعیان بیان می کند: «نه امام پس از حسین بن علی خواهند آمد که نهمین فرد آنها، قائم (مهدی موعود) است».[۴]

علی بن ابیطالب امام اول شیعیان، در خطبه ۱۲۸ کتاب نهج البلاغه از وجود مهدی موعود اینگونه تعبیر می‌کند: «او خواسته‌ها را تابع هدایت وحی می‌کند هنگامی که مردم هدایت را تابع هوس‌های خویش قرار می-دهند. در حالی که [به نام تفسیر] نظریه‌های گوناگون خود را بر قرآن تحمیل می‌کنند، او نظریه‌ها و اندیشه‌ها را تابع قرآن می‌سازد».[۴]

حکومت مهدی موعود

به اعتقاد شیعیان بعد از مبارزه ای فراگیر با ظلم و فساد نوبت به برپایی حکومت عدل و دادگری می‌رسد و جهانیان شاهد حکومتی خواهند بود که سراسر حق و عدالت است و کمترین فساد و ستمی در آن راه ندارد و تعالیم حیات بخش قرآن به تمامی عرصه‌های زندگی بشر وارد می‌شود.[۵]

در منابع شیعه روایات زیادی راجع به دوران پس از ظهور وجود دارد. از جمله در احادیث شیعه وارد شده است که مردم در زمان مهدی موعود در رفاه کامل به سر می برند،نیازمند یافت نمی‌شود و علم و حکمت به اوج خود می رسد.نعمت‌های طبیعی افزایش می‌یابد. تقوی و شفقت مردم نسبت به هم زیاد می‌شود و مردم در چنان آرامش و دوستی با هم به سر می‌برند که قبل از ظهور مهدی موعود قابل تصور هم نیست.[۶]

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ دانشنامه بزرگ اسلامی. ج. اول. ص. ۱۰۲.
  2. دانشنامه بزرگ اسلامی. ج. اول. ص. ۱۰۲.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ ۳٫۵ حائری پور، محمدمهدی؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستیان، محمدامین. نگین آفرینش، درسنامه دوره مقدماتی معارف مهدویت.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ رضی موسوی گیلانی. دکترین مهدویت.
  5. حائری پور، محمدمهدی؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستیان، محمدامین. نگین آفرینش، درسنامه دوره مقدماتی معارف مهدویت.
  6. رضی موسوی گیلانی. دکترین مهدویت.