بدون جعبه اطلاعات
بدون تصویر

باقرخان: تفاوت میان نسخه‌ها

از اسلامیکال
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۹: خط ۲۹:


{{شخصیت‌های مشروطه}}
{{شخصیت‌های مشروطه}}
{{جنبش مشروطه}}
{{روابط ایران و روسیه}}


[[رده:افراد انقلاب مشروطه]]
[[رده:افراد انقلاب مشروطه]]
[[رده:افراد ایرانی آذری‌تبار]]
[[رده:افراد ایرانی آذری‌تبار]]
[[رده:انقلابیون آذری‌تبار اهل ایران]]
[[رده:اهالی ایران در سده ۱۹ (میلادی)]]
[[رده:اهالی ایران در سده ۱۹ (میلادی)]]
[[رده:اهالی ایران در سده ۲۰ (میلادی)]]
[[رده:اهالی ایران در سده ۲۰ (میلادی)]]
خط ۴۷: خط ۴۴:
[[رده:سیاستمداران اهل ایران]]
[[رده:سیاستمداران اهل ایران]]
[[رده:سیاستمداران سده ۲۰ (میلادی) اهل ایران]]
[[رده:سیاستمداران سده ۲۰ (میلادی) اهل ایران]]
[[رده:مقاله‌های خرد سیاستمدار ایرانی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ اوت ۲۰۲۵، ساعت ۰۱:۲۹

باقرخان
سالار ملّی
سالار مشروطه
متولد۱۲۴۰ خورشیدی
تبریز، ایران
وفاتآبان ۱۲۹۵ خورشیدی (۵۵ سال)
قصر شیرین، ایران
آرامگاهمزارستان طوبی تبریز
حزب سیاسیاجتماعیون اعتدالیون

باقرخان، مشهور به سالار ملی، از رهبران مقاومت تبریز در انقلاب مشروطه بود که همراه با ستارخان یازده ماه در برابر محاصره قوای دولتی مقاومت کرد و نقش مهمی در احیای مشروطه داشت. او پس از مهاجرت مشروطه‌خواهان به کرمانشاه، در جریان جنگ جهانی اول، در حدود سال‌های ۱۲۹۵ یا ۱۲۹۶ هجری شمسی به‌طور ناگهانی همراه یارانش به دست محمد امین کرد طالبانی و همدستانش کشته شد.

زندگی

باقِرخان که به «سالار ملی» شهرت داشت، یکی از دو مدافع برجسته تبریز در کنار ستارخان در جریان انقلاب مشروطه بود. به روایت قزوینی، از ۲۳ جمادی‌الاولی ۱۳۲۶ تا اواسط ربیع‌الثانی ۱۳۲۷ هجری قمری، تبریز به فرمان محمدعلی‌شاه قاجار در محاصره قوای دولتی قرار داشت. در این دوره یازده‌ماهه، ستارخان و باقرخان همراه با مردم تبریز و گروه‌هایی از مجاهدان گرجی، ارمنی و قفقازی، به دفاع از شهر پرداختند. مقاومت آنان در برابر حملات مکرر قوای دولتی سرانجام موجب عقب‌نشینی نیروهای شاه و شکست محاصره شد. این مقاومت سبب شد که مشروطه، که در آستانه نابودی کامل در سراسر ایران قرار داشت، بار دیگر در تبریز احیا گردد.[۱]

پس از پایان محاصره تبریز، ستارخان و باقرخان به تهران منتقل شدند. در جریان مهاجرت مشروطه‌خواهان به کرمانشاه و سپس قصر شیرین در آغاز جنگ جهانی اول، باقرخان نیز همراه گروهی از یاران خود به این حرکت پیوست. در بازگشت مهاجران به کرمانشاه، او در یکی از روستاهای این ناحیه اقامت گزید. بنابر گزارش‌ها، شبی که او و همراهانش در استراحت بودند، گروهی از کردها به طمع دارایی و لیره‌های آنان، باقرخان و یارانش را به قتل رساندند و اجسادشان را مخفی کردند. این رویداد در سال ۱۳۳۵ هجری قمری، برابر با حدود ۱۹۱۷ میلادی رخ داد.[۲]

روایت دیگری از نحوه مرگ او نیز نقل شده است. بر اساس نامه‌ای از سرتیپ هاشمی، داماد باقرخان، او در ششم محرم ۱۳۳۴ هجری قمری همراه با سایر مهاجران از تهران به سوی عراق حرکت کرد و پس از عقب‌نشینی ترک‌ها و آلمانی‌ها و پیشروی انگلیسی‌ها، از بازگشت به ایران یا پناهندگی به عثمانی خودداری نمود. او به‌همراه هجده نفر از یارانش در نزدیکی قصر شیرین در منزل محمد امین کرد طالبانی اقامت داشت. محمد امین که از افراد شناخته‌شده منطقه بود، در شبی که باقرخان و یارانش در خواب بودند، با همکاری گروهی از همراهانش، همگی آنان را به قتل رساند و اجسادشان را در گودالی دفن کرد. پس از مدتی، با دخالت نیروهای انگلیسی، ماجرا فاش شد؛ اجساد بیرون آورده و دوباره دفن شدند و محمد امین و همدستانش اعدام شدند. زمان دقیق این رویداد در منابع مختلف متفاوت ذکر شده، اما به نظر می‌رسد مرگ باقرخان در سال‌های ۱۲۹۵ یا ۱۲۹۶ هجری شمسی رخ داده باشد.[۳]

پانویس

ارجاعات

منابع

  • اختری، عباسعلی (۱۳۹۰). «باقرخان». دایره‌المعارف جامع اسلامی. تهران: آرایه.